درگذشت دوست عزیزمان سعید میرهادی نویسنده و شاعر برجستهای که با خلق آثار لطیف و پرمغز به آلمانی مرزهای ملی شعر و ادب را درنوردید، ما را در غم و اندوه بیکران فرو برد. سعید در ۲۷ ماه مه ۱۹۴۷ در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۹۶۵ برای تحصیل به آلمان آمد. از همان آغاز به فعالیت سیاسی در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی پرداخت، به جرگه فعالان سیاسی آزادیخواه و دموکرات پیوست و بعدها به عنوان یکی از اعضای هیئت دبیران این سازمان انتخاب گردید.
سعید میرهادی پیش از انقلاب ۵۷ به شدت به خمینی و یارانش انتقاد داشت. پس از انقلاب برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت اما مشاهداتش در آنجا او را از آینده میهن نومید و نگران کرد. سعید پس از بازگشت به آلمان به نوشتن اشعار و نثرهای کوتاه ولی مملو از احساس در مورد ایران پرداخت. او در کنار کتابهای شعر و کتاب کودکان به نوشتن آثار منقّدانه پرداخت. او با نوشتن آثاری مانند «دست دراز ملایان»، «زندگی در آلمان» و «من و اسلام» در میان قلم بهدستان و روشنفکران آلمانی شناخته شد بطوری که او را به عنوان اولین غیرآلمانی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ به ریاست انجمن قلم آلمان (PEN) انتخاب کردند.
نوشته های او حاکی از دوپارگی درونی یک تبعیدی است. گرچه او قلبش همیشه برای ایران می تپید اما آلمانی را به عنوان خانه زبانیاش برگزیده بود. جمله او «زبانی که من با آن تنفس میکنم، آلمانی است» رابطهاش را با این زبان نشان میدهد.
او همواره به مبارزات اجتماعی خود ادامه داد: مبارزه او برای نویسندگان آزاده تحت تعقیب کشورشان او را در سال ۱۹۹۷ به دریافت مدال هرمان- کستن مفتخر کرد. او برای تلاش ادبیاش نیز جوایز متعددی دریافت کرد. در سال ۱۹۸۶ جایزه حمایت ملی ادبیات شهر مونیخ را دریافت کرد، سال ۱۹۹۲ جایزه سیویس هورفرنک، سال ۱۹۹۶ جائره «ادبیات در تبعید» شهر هایدلبرگ، ۱۹۹۷ بورس ویلا آورا از لسآنجلس، سال ۲۰۰۲ جایزه آدلبرت– کامیسو، سال ۲۰۰۶ مدال گوته، سال ۲۰۱۰ جایزه ادبی انجمن آزاد نویسندگان آلمان، ۲۰۱۴ نشان شایستگی جمهوری فدرال آلمان (Verdienstkreuz am Bande) یکی از بالاترین نشانهای این کشور و سال ۲۰۱۶ جایزه روکرت از شورای شهر شواینفورت.
وی تا روزهای آخر زندگی نیز فعال بود و با ناشر کتابهایش برنامههای مفصلی ریخته بود.
سعید انسانی آزاده و متفکر بود. فعالیت او برای تحقق حقوق انسانی چه در دوران فعالیت دانشجویی و چه پس از آن بسیار جدی و صمیمانه بود. نوشتههایش مملو از نقد نظام تمامیتخواه جمهوری اسلامی و محکوم دانستن اسلام ایدئولوژیک و دیکتاتوری است. آثار او بر نسلهای آینده اثرگذار خواهد بود. او برای همیشه در قلب ما جای خواهد داشت. ما درگذشت او را به خانواده میرهادی و دوستان و آشنایانش تسلیت میگوییم.
امضاها:
عباس آقایی، داریوش احمدی، ادیت ارشاد، اردوان ارشاد، بهروز اسدی، حسین اسدی، بیژن افتخاری، فرامرز افشار، کورش افطسی، مهران براتی، علی بکایی، شهلا بهاردوست، بهروز بیات، داوید پارسیان، تاجالدین پورمحسن، احمد پورمندی، محمدحسین جعفری، هوشنگ خوش سرور، احمد رأفت، فاطمه دادوند، پرویز دستمالچى، حمید ذکایی، مرتضی رحیمی، خلیل رستمخانی، مسعود رمضانی راد، احمد رناسی، مهدی زارع، هادی زمانی، منصور سحرخیز، حسن سعیدی، عباس سلیمی، منصوره شجاعی، حمید شوکت، علی شیرازی، داریوش شیروانی، منوچهر صالحی لاهیجانی، کامران صداقتی، حمید صدر، سعید صدر، فواد صدقی، جعفر صدیق، احمد صدیقی، خسرو صمیمی، دخی صمیمی، هرمز صمیمی، غلام عسگری، مهرداد عمادی، داود غلام آزاد، فرهاد فراست، فرهاد فرجاد، کامبیز قائم مقام، محسن قائم مقام، سیاوش قاینی، سعید کاظمی، فرزانه کاظمی، عزیز کرملو، ناصر کنعانی، بهمن مبشری، علیرضا محسنی، تورج مرادی، مهدی مرتضوی، محسن مسرت، خسرو مسیح، حسین منتظر حقیقی، رضا مهاجر، فریبرز مهران ادیب، فرید مهران ادیب، محمود مهران ادیب، همایون مهمنش، سعید میرابزاده، حسین میرجوادی، سیروس میرزایی، انور میرستاری، علی ندیمی، حسن نقیبی، هومن نقی زاده، طلعت نواب، شیدان وثیق، یاسی ناظمی و خانواده، رحیم همتی، امانوئل یوسفی