معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان بهزیستی میگوید یک میلیون خانوار که در «فقر مطلق» زندگی میکنند نیازمند دریافت «مستمری» از این سازمان هستند. جمعیت افراد زیر خط فقر در ایران با سرعت در حال افزایش است اما برنامههای حمایتی دولت هیچیک از مشکلات این خانوارها را حل نمیکند.

مرتضی حسینی معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان بهزیستی روز پنجشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ در گفتگو با ایسنا گفته که یک میلیون و ۱۰۰ هزار خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی وجود دارند و یک میلیون خانوار دیگر باید به این رقم افزوده شود.
مرتضی حسینی توضیح داده که «یک میلیون و ۱۰۰ هزار خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی وجود دارند که مشمول دریافت مستمری از محل هدفمندی یارانهها هستند؛ این مستمری برای خانوارهای یک نفره ۳۵۰ هزار تومان، ۲ نفره ۵۰۰ هزار تومان، ۳ نفره ۷۰۰ هزار تومان، ۴ نفره ۹۰۰ هزار تومان و پنج نفره و بالاتر یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است که مستمری دیماه آنها دیروز به حساب این مددجویان واریز شده است.»
معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان بهزیستی کشور در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه جامعه مخاطب سازمان بهزیستی که به صورت مستقیم از سازمان خدمت دریافت میکنند، حدود ۶ میلیون نفر را شامل میشوند، گفت: در حال حاضر سازمان بهزیستی ماهانه به یک میلیون و ۱۰۰ هزار خانوار مستمری مددجویی از فقر مطلق پرداخت میکند، این در حالیست که براساس سنجشها حداقل ۵۰۰ هزار خانوار دیگر تحت حمایت سازمان بهزیستی وجود دارند که از مستمری مددجویی بهره نمیبرند؛ به این معنی که پرداختهای مستمر تحت عنوان یک فعالیت خاص دریافت میکنند اما لازم است که این افراد به مستمریبگیران اضافه شوند.»
این مقام سازمان بهزیستی افزوده که «۵۰۰ هزار خانوار نیز شناسایی شدهاند که پشت نوبت برای دریافت مستمری هستند که در مجموع معادل یک میلیون خانوار دیگر باید به جمع مستمریبگیران سازمان بهزیستی اضافه شوند.»
افزایش تورم و کاهش شدید قدرت خرید مردم در ایران سبب شده خانوارهای قشر متوسط دسته دسته به زیر خط فقر رانده شوند و جمعیت افرادی که در «فقر مطلق» زندگی میکنند نیز به همین نسبت افزایش پیدا کند. این در حالیست که در جمهوری اسلامی آمارهای شفافی برای جمعیت فقیر در کشور و حتا ساز و کاری برای شناسایی خانوارهای فقیر و تنگدست وجود ندارد.
محمدحسین شریف زادگان وزیر پیشین کار، تعاون و رفاه اجتماعی نیز به افزایش جمعیت فقیر در ایران اشاره کرده و گفته که «اقتصاددانان میگویند فقر با توسعه اقتصادی در تضاد است و از این رو برای توسعه اقتصادی کاهش فقر ضروری است. در دولت اصلاحات خط فقر به ۱۰.۵ درصد، در دولت احمدی نژاد به ۳۴.۶ و سال ۹۹ به ۳۸ درصد رسید. یعنی دولت اعلام کرده از ۸۴ میلیون نفر، ۳۲ میلیون نفر زیر خط فقر مطلق هستند.»
هرچند این آمارها شفاف نیست اما دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد که کف هزینه زندگی در کلانشهر تهران برای هر خانوار ۱۰ میلیون تومان در ماه است. بر اساس این آمار کف هزینه زندگی در ارزانترین استان یعنی سیستانوبلوچستان حدود ۶.۵ میلیون تومان و به طور متوسط در کشور بیش از ۸ میلیون تومان است. نرخ فقر در سال ۹۸ حدود۳۲ درصد بوده، یعنی از هر سه ایرانی یک نفر زیر خط فقر زندگی میکند. خط فقر سال ۹۹ نسبت به ۹۸، رشد ۳۸درصدی داشته است. اگر منظور این باشد که ۳۸درصد به تعداد افرادی که زیر خط فقر رفتهاند بیشتر شده، میتوان گفت تعداد افراد زیر خط فقر به ۳۶ میلیون نفر رسیده است.
این در حالیست که بخشی از کارشناسان رقم خط فقر در تهران را ۱۲ میلیون تومان در ماه برآورد میکنند. این رقم به این معناست که خط فقر در دیگر شهرها نیز به همین نسبت از رقم اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران بیشتر است.
افزایش فقر در ایران سبب کاهش امنیت غذایی و سوء تغذیه شده که عوارضی درازمدت خواهد داشت. برای نمونه علی کشاورز استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و متخصص تغذیه گفته که اگر حدود ۵۰ درصد از افراد جامعه فقر آهن داشته باشند تولید ملی در آن کشور بیش از ۲۰ درصد کم خواهد شد و بازده کاری پایین میآید.
علی کشاورز توضیح داده که «وقتی در خانواده شما کفش و لباس و غذا به اندازه کافی نیست فکر سالمی برای کار وجود نخواهد داشت. وقتی بیش از ۵۰ درصد یعنی در حدود ۴۰ میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی کنند مسلما سلامتی این افراد به خطر افتاده است و عوارض زیادی در کمین جامعه است وقتی مادری سوءتغذیه دارد نه تنها جنین او آسیب می بیند بلکه خطر مردهزایی و خطر از بین رفتن خود او در حین زایمان نیز مطرح است. از این رو سوءتغذیه و فقر در جامعه پیامدهای بیشماری دارد.»
از سوی دیگر فرشاد مؤمنی اقتصاددان نیز با بیان اینکه «تمایل به خروج از کشور در بین دانشگاهیان، بعد از شوکهای ارزی دو برابر شده» گفته است «در سال ۱۳۹۰ کل خانوارهای زیر خط فقر حدود ۳.۷ میلیون نفر بوده است، اما در سال ۱۳۹۸ از ۷.۸ میلیون عبور کرده و از ۱۳۹۹ تا کنون در آستانه ۱۰ میلیون خانوار و فراتر از آن قرار گرفته است.»