سردار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مصاحبه با شبکه «العالم» گفته «اغتشاشات اخیر خطری برای جمهوری اسلامی نداشت.» اما این اظهارات نه تنها با هشدار سیدمحمود حسینیپور استاندار مازندران در مورد اعتراضات در تناقض کامل قرار دارد بلکه با واقعیت سرکوب از سوی رژیم که همچنان علیه مردم ادامه دارد نیز همخوانی ندارد!
استاندار مازندران با اشاره به ادامه تظاهرات به کارگزاران نظام گفته بود «اصولگرا و اصلاحطلب همه بدانند اگر اتفاقی بیفتد همه را بالای دار میفرستند.»

پنجمین هفته از خیزش سراسری در ایران جای خود را به هفتهی ششم میسپارد و هرچند بعضی مقامات حکومتی مدعیاند اوضاع تحت کنترل است اما حتا منابع نظام نیز گزارش میدهند که اعتراضاتی که خود مردم آن را انقلاب میخوانند همچنان ادامه دارد.
در بسیاری از شهرها «هستههای تاکتیکی» یا «اعتراضات برقآسا» مبارزه تشکیل شده و در هر منطقه جوانان بر اساس الگوی مبارزاتی «خیزش محلهمحور» هر یک به روش خود به مقابله با مأموران سرکوبگر اقدام میکنند.
اوایل مهرماه با ادامه تظاهرات در شهرهای مختلف ایران سردار حسنزاده فرمانده «سپاه محمد رسولالله تهران بزرگ» ادعا کرده بود اگر سپاه وارد خیابان شود، فاتحه تمامی معترضان خوانده میشود! اما واقعیت آن است که نیروهای سرکوبگر اعم از سپاه و نیروی انتظامی و بسیج و لباسشخصی و… از نخستین روز اعتراضات دستور «برخورد» گرفتند اما سرکوبها بیفایده بود و معترضان شب و روز به خیابانها آمدند!
مشکل جمهوری اسلامی این است که وارد یک بحران پیچیده و چندلایه شده که فقط محدود به اعتراضات خیابانی نیست. نظام با انقلابی روبروست که توانسته حمایتهای بینالمللی را به خود جلب کند. در دو سه هفته گذشته مجموعهای از تحریمها از سوی اروپا و آمریکا و کانادا یکی پس از دیگری علیه نهادها و مقامات جمهوری اسلامی به اجرا درآمده است. خیزش سراسری و انقلاب مردم ایران نه فقط بر ضربات مالی علیه بنگاههای اقتصادی و مالی رژیم تأثیر گذاشته بلکه بساط مذاکرات اتمی را که اصلیترین اولویت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی برای لغو تحریمها بوده برچیده و غربیها «معامله اتمی» را از روی میز برداشتهاند.
در بدترین زمان برای جمهوری اسلامی پیام روسها نیز ضربه روحی سنگینی بر نظام وارد آورد. کنستانتین سیمونوف مدیر صندوق امنیت ملی انرژی روسیه به صراحت اعتراف کرد «ایران تحت تحریمها باقی میماند و این تحریمها سختتر نیز میشود که اگر بخواهم صادقانه بگویم، این خبر خوبی برای ماست!» روسها همانطور که جمهوری اسلامی را به باتلاق جنگ سوریه فرو بردند، پای آن را به جنگ با اوکراین نیز کشاندند. رژیم ایران به خاطر ارسال پهپاد به روسیه و استفاده از آنها در جنگ اوکراین نیز تحت تحریم قرار گرفته است.
مسئله جدّی دیگری که جمهوری اسلامی با آن دست و پنجه نرم میکند «حملات سایبری» است که ارگانها و نهادهای استراتژیک نظام را سخت گرفتار میکند. یکی از تازهترین حملات سایبری، هک ایمیلهای سازمان انرژی اتمی و افشای اسنادی از برنامههای اتمی جمهوری اسلامی است. گروه هکری به نام «بلک ریوارد» با حمله به شرکت مادر نیروگاه هستهای بوشهر عکسها و نقشههایی از تأسیسات هستهای، قراردادهای میان نیروگاه بوشهر و شرکتهای دیگر، فیشهای پرداخت و اسناد مربوط به ارزیابی ایمنی تأسیسات را افشا کرده است.
صحنههایی از ساعت نخست آغاز تظاهرات بزرگ ایرانیان خارج کشور در برلین
شنبه ۳۰ مهرماه ۱۴۰۱#مهسا_امینی #MahsaAmini#IranRevolution pic.twitter.com/8Psq42VkEx
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) October 23, 2022
اینهمه در حالیست که تداوم اعتراضات و استقامت مردم در خیابانها به شکل تظاهرات و همچنین اعتصاب و تحصن گام به گام زمام امور را از دست نهادها و ارگانهای حکومتی خارج میکند و هر چه میگذرد کنترل اوضاع برای رژیم سخت و سختتر میشود. در یک ماه گذشته سران قوه نظام دستکم سه بار نشست فوری برگزار کردند. حکومت در لایههای مختلف با مردم درگیر است. از مدارس و دانشگاه گرفته تا کارگران صنایع بزرگ. جلسه سران سه قوه نیز مربوط به گسترش اعتصابات در بخش صنعتی بود.
به گفتهی مقامات حکومتی، جمهوری اسلامی با یک «جنگ ترکیبی» روبروست که هدف آن «براندازی نظام» است با این توضیح که آنها مدام اصرار دارند براندازی نظام جمهوری اسلامی را به دروغ و با تبلیغات هدفمند مساوی با «تجزیه کشور» و «سوریهای شدن ایران» قلمداد کنند. آنها این روایتهای دروغ را مدام با هدف نگهداشتن حامیان خود پشت نظام تکرار میکنند حال آنکه آنچه در هفتههای اخیر در ایران به نمایش درآمده جز همبستگی ملی نیست! از «سنندج زاهدان چشم و چراغ ایران» تا این صدای بلند ایران از سراسر کشور و جهان: جانم فدای ایران! معترضان با هشیاری نسبت به تبلیغات دروغ رژیم چه در داخل و چه در خارج کشور مدام در شعارها و سخنانشان از تمامیت ارضی ایران و یکپارچگی مردم و همبستگی ملی دفاع میکنند.
برای جمهوری اسلامی خیزش سراسری یک «جنگ ترکیبی» ارزیابی میشود زیرا پروژههای سیاسی آن را مختل کرده و کل ساختار نظام، اعم از سیاسی و امنیتی، را به بحرانی شدید دچار کرده است بطوری که با انواع نیروهای موازی و تجهیزات سرکوب اما در خاموش کردن اعتراضات درمانده شده است. جمهوری اسلامی هرگز با چنین شرایطی که میرود تا آخرین روزهای آن را رقم بزند روبرو نبوده است.