جدیدترین آمار ارائه شده از خودکشی در ایران نشان میدهد که طی یک دهه گذشته شمار خودکشی در ایران با افزایش ۴۰ درصدی روبرو شده و بطور متوسط از هر ۱۰۰هزار ایرانی، ۱۲۵ نفر اقدام به خودکشی میکنند.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی به ارائه آمارهای جدیدی از افزایش خودکشی در ایران پرداخته و نوشته میزان خودکشی در ایران طی یک دهه گذشته، بیش از ۴۰ درصد رشد کرده و از حدود ۳۵۰۰ مورد در سال، به بیش از ۵ هزار مورد افزایش یافته است.
این گزارش به استناد آمارهای رسمی اعلام کرده که بطور متوسط از هر ۱۰۰هزار ایرانی، ۱۲۵ نفر اقدام به خودکشی میکنند که از این تعداد ۶ نفر جان خود را از دست میدهند.
در ادامه این گزارش آمده که تازهترین گزارش «شاخصهای عدالت اجتماعی» در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که ظرف ۱۰ سال بیش از ۴۰ هزار مرگ ناشی از خودکشی توسط نیروی انتظامی ثبت و ضبط شده است. این رقم بیش از دو برابر کل آمار قتل در دهه ۱۳۹۰ است که کمتر از ۲۰ هزار نفر گزارش شده است.
در آمارهای نیروی انتظامی تعداد قابل توجهی مرگ، تحت عنوان «سایر موارد مرگهای مشکوک» وجود دارد که دقیقا مشخص نیست به چه مواردی اطلاق میشود. آمار این مرگهای مشکوک در دهه ۱۳۹۰، حدود ۶ برابر آمار کل خودکشی و ۱۲ برابر آمار قتل است.
همچنین بر اساس آمار نیروی انتظامی در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، هر سال به طور متوسط ۴۱۸۳ نفر در ایران به دلیل خودکشی جانشان را از دست دادهاند. با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی ۵/۱ مورد به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است.
از سوی دیگر پراکندگی آمار خودکشی در استانهای مختلف نیز متفاوت است. روزنامه «اعتماد» در اینباره نوشته که بررسی و تحلیل دادههای منطقهای نشان میدهد نرخ خودکشی در استانهای غربی کشور اختلاف بیشتری با مناطق مرکزی، شمال و جنوب و شرق ایران دارد.
بطور مشخص نرخ خودکشی در استانهای کرمانشاه (۱۱/۸ به ازای ۱۰۰ هزار نفر)، ایلام (۱۱/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر) و کهگیلویه و بویراحمد (۱۰/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر) است که بیش از دو برابر متوسط کشوری محاسبه میشود. پس از آن استانهای لرستان، همدان و چهارمحال و بختیاری بالاترین آمار خودکشی به نسبت جمعیت را دارند.
خودکشی در میان زنان در استانهای غربی کشور به دلیل «اختلافات خانوادگی» و «زنستیزی» آمار بالایی دارد. روزنامه «اعتماد» در اردیبهشت امسال در گزارشی اعلام کرده بود که طی سال گذشته ۷۷ زن در استان کردستان خودکشی کردند. ۲۱ نفر از این زنان سن زیر ۱۸ سال داشتند. ۲۸ مورد از این خودکشیها با روش حلقآویز صورت گرفته است.
این گزارش تأکید کرده بود که «اختلافات خانوادگی» در صدر عوامل خودکشی زنان در این استان است و فقر در رتبه بعدی قرار دارد.
اینهمه در حالیست که بر اساس گزارشهای تحلیلی مختلف، افزایش آمار خودکشی با وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در ایران رابطهای مستقیم دارد. «پایگاه دادههای باز ایران» اردیبهشت امسال در گزارشی به افزایش ۴۰ درصدی خودکشی در ایران پرداخته و با ارائه آمارهایی نشان داده این افزایش با نرخ فلاکت در ایران رابطه مستقیم داشته است.
شاخص فلاکت حاصل جمع جبری دو شاخص تورم و بیکاری و سهم استانها از اقتصاد از حاصل تقسیم آمار تولید ناخالص داخلی هر استان به محصول ناخالص داخلی کل کشور است. دهه ۹۰ خورشیدی مردم ایران در معرض شدیدترین بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار داشتهاند.
طی یک دهه گذشته که گزارش «پایگاه دادههای باز ایران» و روزنامه «اعتماد» افزایش نرخ خودکشی در آن را ۴۰ درصدی اعلام کردهاند، نرخ فقر در کشور از ۱۹ درصد به بیش از ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است که با در نظر گرفتن جمعیت ۸۶ میلیونی بیش از ۳۰ میلیون ایرانی به زیر خط فقر مهاجرت کردند.
این پایگاه در گزارش خود نشان داده بود که پراکندگی نرخ خودکشی در استانهای مختلف با شاخص فلاکت و توزیع محصول ناخالص داخلی در این استانها ارتباط مستقیم دارد و هر استانی که شهروندان از فقر بیشتر رنج میبرند، دارای آمار خودکشی بیشتر است.
این موضوع نشان میدهد میان نابرابری اقتصادی، بیکاری و تورم، به عنوان عوامل اقتصادی که تبعات اجتماعی آنها فراگیر است، ارتباط وجود دارد. اگرچه این عوامل تنها عوامل موثر بر بالا یا پایین نرخ خودکشی در یک منطقه نیستند.
آمار رو به افزایش خودکشی در ایران ارتباط مستقیم با «شاخص فلاکت» دارد
از سوی دیگر ایران با پدیده دردناک خودکشی کارگران نیز روبروست. کارگرانی که به دلیل بحران اقتصادی در واحدهای تولیدی و صنعتی، از سوی کارفرما و با هدف کاهش هزینهها، اخراج میشوند و به دلیل استیصال و ناامیدی اقدام به خودکشی میکنند.
در آخرین نمونهی گزارش شده از خودکشی کارگران، یک کارگر ۳۵ ساله و روزمزد در بخش اورهال (تعمیرات و نگهداری) پالایشگاه نفت آبادان روز چهارشنبه ۲۵ امرداد در حیاط خانه خود را حلقآویز کرده و جان باخته است. این کارگر به تازگی از پالایشگاه آبادان اخراج شده بود.
چهارم امرداد امسال نیز حیدر محسنی یکی از کارگران پتروشیمی چوار در استان ایلام پس از اخراج توسط حراست این شرکت اقدام خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد.
کارگر ۳۵ ساله پالایشگاه آبادان پس از اخراج خودکشی کرد و جان باخت
در کمتر از دو ماه گذشته و از ابتدای تیرماه تا ۲۵ امرداد خبر خودکشی منجر به مرگ دستکم چهار کارگر منتشر شده است. همه این کارگران به دلیل اخراج از کار و بحران معیشت جان خود را گرفتند.
خبرگزاری «هرانا» در گزارشی که اردیبهشت پارسال به مناسبت روز جهانی کارگر منتشر کرد از ۱۱ مورد خودکشی کارگران در فاصله ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ خبر داده بود.
روند خودکشی اما در ماههای بعد افزایش یافت بطوریکه خبرگزاری «ایلنا» در امرداد سال گذشته با اشاره به افزایش شمار خودکشی کارگران نوشت که «بحران معیشت، از همه سو، امنیت جان کارگران را احاطه کرده و مدام تهدید میکند.»
در گزارش دیگری که دیماه سال گذشته از سوی روزنامه «اعتماد» منتشر شد آمده بود که «از ابتدای سال ۱۴۰۱ تا روز هشتم دی همان سال و طی ۲۸۳ روز، ۲۳ کارگر ساکن یا شاغل در استانهای خوزستان، کرمان، فارس، سمنان، خراسان رضوی، ایلام، گیلان، کرمانشاه، قزوین، کهگیلویهوبویراحمد، آذربایجان غربی و گلستان، به دلیل فقر، معوقات و طلبهای مزدی یا تعدیل و اخراج از محل کار، خودکشی کردهاند.»
بر اساس این گزارش «صرف نظر از تاریخ تقویمی ثبت خودکشیها، بطور میانگین، هر ۱۲ روز یک کارگر برای پایان دادن به زندگی خود اقدام» کرده بود.
خودکشی ناشی از فقر و ناامیدی به رزیدنتهای پزشکی رسید؛ ۱۳ مورد در یک سال!
خودکشیهای مرتبط با مشکلات اقتصادی و ناامیدی از بهبود شرایط معیشتی فقط به اقشار کارگری خلاصه نمیشود و دامنه وسیعی دارد. طی یک سال گذشته ۱۳ رزیدنت پزشکی به دلیل حقوق ناچیز، نداشتن بیمه، کار سنگین و ناامیدی نسبت به آینده خودکشی کرده و جان خود را از دست دادهاند.
علی سلحشور نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور امرداد امسال از خودکشی یکی دیگر از رزیدنتهای پزشکی در هفتههای گذشته خبر داد. به گفته علی سلحشور «از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، یعنی فقط طی یک سال، سیزده رزیدنت خودکشی کردهاند.»
نماینده پزشکان متخصص طرحی کشور گفته که «رزیدنتها با حقوق ناچیز و بدون بیمه و سنوات مجبورند کار سنگین انجام بدهند و با این وضعیت، امیدِ چندانی به آینده ندارند.»
دکتر محسن محدثی جامعهشناس در نشستی با عنوان «پایان خودخواسته» که به تازگی در موسسه «تردید» برگزار شده گفته که «خودکشی فقط یک کنش نیست، خودکشی یک فرآیند است، یک جریانی وجود دارد که فرد را به سمت این مسیر و نهایتا اقدام به خودکشی سوق میدهد. حق نداریم آن را فقط لحظه نهایی ببینیم.»
این جامعهشناس در ادامه گفته که «میتوان بر اساس مرور این حقیقت که خودکشی یک پدیده چند متغیره است، ترکیبی از متغیرهای اجتماعی و روانشناختی را در آن دخیل دانست. پدیده بسیار پیچیدهای است. معتقدم کنش خودکشانه، محصول شکلی از زندگی و معانی اجتماعی است و فردی که این کنش را انجام میدهد، دارد معانی را منتقل میکند، درکی از جهان اجتماعی و موقعیت خودش دارد، برای اینکه کنش او را درک کنیم، توضیح علمی بدهیم، باید معانی کنش او را درک کنیم و وارد دنیای او شویم. باید بتوانیم توصیف درستی از جهانی که درگیر آن بوده و داستان زندگیاش را استخراج کنیم.»