پتکین آذرمهر – خیرت ویلدرس رهبر «حزب برای آزادی» (PVV) که مواضع به شدت ضد اسلامی دارد و خواهان عدم پذیرش مهاجران مسلمان به هلند است، در انتخابات اخیر این کشور توانست با ۳۷ کرسی از مجموع ۱۵۰ صندلی، بیشترین تعداد کرسیهای پارلمان را به دست بیاورد.
در نظرسنجیهایی که ۶ ماه پیش درباره احزاب هلند انجام گرفته بود، حزب او دارای کمترین آرا بود و انتظار نمیرفت بیشتر از ۷ کرسی به دست بیاورد.
حتا در نظرسنجیهایی که پس از پایان رایگیری در شب انتخابات انجام شد، احتمال داده میشد که نهایتا حزب ویلدرس ۳۵ کرسی به دست بیاورد. اما بعد از شمارش آرا اعلام شد که «حزب برای آزادی» ۳۷ کرسی به دست آورده. نزدیکترین رقیب او، فرانس تیمرمن، رهبر چپگرای حزب کارگر هلند، با ۱۲ کرسی کمتر، شکست سنگینی خورد. آنهم در حالی که فرانس تیمرمن بارها مسئولیتهای مهمی را در اتحادیه اروپا بر عهده داشت که آخرینش معاونت اجرایی «کمیسیون اروپا برای توافق سبز» بود و از حمایت رسانهها و جریان اصلی سیاستگذاران اتحادیه اروپا نیز برخوردار بود.
اما این پیروزی خیرهکننده ویلدرس بود که به سرخط رسانههای اروپایی تبدیل شد و اتحادیه اروپا را لرزاند.
در این ۶ ماه چه گذشت که آرای «حزب برای آزادی» ۵ برابر شد؟
شکافهای فرهنگی در هلند مانند بسیاری از کشورهای دیگر اروپایی به خاطر سیاستهای مهاجرپذیری بیرویه و بدون کنترل، هر روز بیشتر نمایان میشوند. اروپاییان بومی با دیدن رشد نجومی جمعیت مهاجر مسلمانی که نه تنها علاقهای به ادغام و سازگاری با فرهنگ اروپایی ندارند بلکه حتا میخواهند شیوه زندگی خود را نیز به کشور میزبان تحمیل کنند، هر روز بیشتر از گذشته احساس خطر میکنند.
پیش از موفقیت ویلدرس در هلند، جورجیا ملونی رهبر حزب «برادران ایتالیا» در انتخابات آن کشور با مواضع ضدمهاجرتی توانست به پیروزی برسد و حزب دست راستی دموکراتهای سوئد هم با بهرهبرداری از نارضایتی شهروندان بومی سوئد از تغییر بافت فرهنگی و جمعیتی کشور، توانست با سیاستهای ضداسلام و شعار «سوئد دوباره روبراه میشود» دومین تعداد آرای انتخابات را به دست آورد.
این احزاب و مواضع آنها در چندسال پیش در کشورهای اروپائی به عنوان احزاب و مواضع حاشیهای تلقی میشدند.
در فنلاند، فرانسه، اتریش و آلمان هم آرای احزاب ملیگرا و دست راستی رو به افزایش است و بهخصوص طبقه کارگر که به صورت سنتی از احزاب چپ و سوسیالیست اروپا حمایت میکردند از سیاستهای مدارا و مماشات این احزاب با اسلامگراها و مهاجرین راضی نیستند و به ملیگراها متمایل میشوند.
با وجود این به خاطر اظهارات جنجالی و افراطی خیرت ویلدرس و همچنین شهرت کشور هلند به مدارا و چندفرهنگی بودن، به نظر میآمد که این کشور اروپایی از روند تمایل به سوی احزاب راست مصون بماند.
اما واقعیت این است که هلند نیز با چالشهای جدی به خاطر سیاست پذیرش مهاجرت بیرویه روبروست. درواقع بسیاری از پیامدهای این سیاستها، در هلند حتا حادتر هستند.
طبق دادههای اداره آمار هلند، فقط در سال گذشته ۴۰۳هزار و ۱۰۸ مهاجر وارد این کشور شدند که ۱۵۰هزار و ۵۸۰ نفر بیشتر از سال ۲۰۲۱ بود. این آمار باعث این توافق نظری بین عموم مردم هلند شده که این کشور کوچک با ۱۸ میلیون جمعیت بیش از این ظرفیت پذیرش مهاجرت را ندارد و سرویسهای خدمات عمومی در حال فروپاشی هستند. اکنون یک میلیون نفر از جمعیت ۱۸ میلیونی هلند مسلمان هستند.
حالا به نظر میرسد پیروزی ویلدرس، دیگر سیاستمداران دست راستی اروپا را هم تشویق کرده تا برای کسب آرای بیشتر مواضع بیش از پیش افراطی و تندتری بگیرند. جیمیآکسون نماینده دست راستی پارلمان سوئد شنبه گذشته در یک سخنرانی جنجالی گفت «نه تنها دیگر نباید در سوئد مسجدی ساخته شود بلکه بسیاری از مساجد موجود هم که علیه منافع ملی سوئد و در جهت یهودستیزی فعالیت میکنند باید تخریب شوند».
گرچه نخست وزیر سوئد و رهبر حزب میانهرو، اولف کریسترسون، اظهارات آکسون را محکوم کرد و گفت «ما در سوئد اماکن پرستش را نابود نمیکنیم»، اما واقعیت این است که آنچه آکسون در مورد مساجد سوئد گفت مورد تائید بسیاری از سوئدیهاست که از گسترش اسلام در کشورشان احساس خطر میکنند.
این احساس خطر گرچه از دو دهه پیش رو به افزایش بوده اما تا پیش از جنگ اسرائیل با حماس امری تدریجی بوده و برای خیلیها چنان ملموس نبوده است. برای مثال شاید در برخی محلهها و شهرهای اروپا که از شهرهای بزرگ دور هستند و هنوز بافت اروپایی خود را حفظ کردهاند، شهروندان چندان متوجه جوّ شهرها و محلههای مسلماننشینی که دیگر آن رنگ و بو و حس اروپائی را ندارند نشده بودند. اما به نظر میرسد از یکسو جنایت و وحشیگری غیرانسانی که تروریستهای حماس در حمله به غیرنظامیان اسرائیل مرتکب شدند و از سوی دیگر تظاهرات مکرر و پرجمعیت در طرفداری از «آرمان فلسطین» که در آنها نه تنها جنایتهای حماس محکوم نمیشود بلکه «الله اکبر» فریاد زده و به نمادهای فرهنگی و هنری شهرها حمله شده و پرچمهای گروههای اسلامی به اهتزاز در میآید، به یکباره خیلی از اروپائیها را از خواب غفلت بیدار کرده و در نتیجه آنها به احزاب دست راستی و ضداسلامگرا تمایل پیدا کردهاند.