مهدی طائب رئیس شورای «قرارگاه راهبردی عمار» جمهوری اسلامی در ایران را «پشتوانه جبهه مقاومت» خوانده و در سخنانی عجیب و بیربط گفته اگر در ایران مشکلات گرانی وجود دارد، وضعیت دشمن از ما بدتر است!
مهدی طائب رئیس پیشین سازمان اطلاعات سپاه (ساس) و رئیس «شورای قرارگاه راهبردی عمار» گفته «اگر در ایران مشکلات گرانی وجود دارد، وضعیت دشمن از ما بدتر است. یکی از راههای درآمد اسرائیل از صنعت توریسم بود که سالانه بین ۱۵ تا ۲۱ میلیارد دلار درآمد داشت، اما از زمان عملیات غزه، این صنعت کاملا تعطیل شد. افرادی هم که در حال جنگ هستند، کارگران کارخانههای تعطیل شده بر اثر آتش حزب الله هستند. اقتصاد اسرائیل دچار رکود شده است.»
رئیس شورای «قرارگاه راهبردی عمار» حضور در انتخابات نمایشی را «جهاد» عنوان کرد و گفت: «دشمن به شدت هراس پیدا کرده است. حضور حداکثری مردم در انتخابات، قدرت ضربهزدن جمهوری اسلامی به دشمنان را افزایش خواهد داد و هرچه جلوتر میرویم، استکبار تلاشهای خود را بیشتر میکند، اما راه مقابله با آن، حضور در انتخابات است.»
این سخنان بیمبنا در حالی از سوی یکی از امنیتیترین چهرههای جمهوری اسلامی مطرح شده که آمارها و تحلیلهای اقتصادی از گسترده شدن فقر و فلاکت در ایران به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای گرانی حکایت دارد.
تورم مواد غذایی در ایران در ماه دسامبر به بیش از ۴۱ درصد رسید و در ماه قبل از آن ۳۵.۸ درصد بوده است، که نشان دهنده افزایش قابل توجه ۵/۸ واحد درصدی است.
تازهترین بهروزرسانی بانک جهانی از شرایط «امنیت غذایی» در جهان نشان میدهد که ایران با تورم مواد غذایی حدود ۴۱ درصدی در میان ۱۰ کشور با بالاترین تورمهای مواد غذایی در جهان قرار گرفته است. بر اساس این گزارش، تورم مواد غذایی ایران به کشورهایی، چون سورینام، مالاوی و موزامبیک نزدیک است.
آرژانتین با تورم مواد غذایی ۲۵۱ درصدی در صدر این لیست قرار گرفته است و پس از آن لبنان و ونزوئلا به ترتیب با تورمهای ۲۲۰ و ۱۷۳ سه کشور با بالاترین نرخ تورم غذا هستند؛ و البته برخلاف ادعای مهدی طائب، اسرائیل در فهرست کشورهایی با بیشترین تورم مواد غذایی نیست!
بر اساس گزارش بانک جهانی بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰، سهم ایرانیانی که زیر خط فقر جهانی قرار داشتند از ۲۰ درصد به ۱ /۲۸ درصد افزایش یافت.
گزارش بانک جهانی نشان میدهد که آسیبپذیری خانوارهای ایران هم افزایش یافته است. ۴۰ درصد از ایرانیها نسبت به سقوط به زیر خط فقر آسیبپذیرند و ریسک فقیر شدن آنها در دو سال آینده بیش از ۵۰ درصد است. خانوارهایی که سرپرست آنها زن است، خانوارهای مناطق روستایی و خانوارهایی با نرخ وابستگی بالاتر آسیبپذیری بیشتری دارند. حدود نیمی از این خانوارها سطح مصرف مورد انتظار زیر خط فقر (فقر ناشی از فقر) دارند، در حالی که بقیه به دلیل افزایش عدم اطمینان در دستاوردهای رفاهیشان آسیبپذیرند (فقر ناشی از ریسک).
فرشاد مومنی اقتصاددان نیز هفته گذشته اعلام کرد که «گزارش رسمی اعلام میکند که جمعیت حاشیهنشین شهری در این کشور از حدود متعارف خارج شده و به ۲۵ میلیون نفر رسیده است.»
فرشاد مومنی افزوده که در گزارش مرکز پژوهشها در مورد فقر آمده است که روند افزایش اندازه جمعیت زیر خط فقر به حدود ۳۰ درصد رسیده است که یک سوم کل جمعیت است. واقعا وعدههای شما این بود که این تعداد فقیر در کشور باشد؟ کاهش فاصله افراد جامعه از خط فقر روند نگران کننده ای پیدا کرده است و ۴۰ درصد مردم در آستانه فرو غلتیدن به زیر خط فقر هستند.»
محمد باقری بنابی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی نیز ماه گذشته اعلام کرد که با توجه به تورمی که در یکی دو سال اخیر شکل گرفته به نظر میرسد که در تهران خط فقر ۳۰ میلیون تومان باشد.
این نماینده مجلس شورای اسلامی افزوده بود که با توجه به شرایط مسکن، اجاره، معیشت و تورم مشاهده میکنیم که قشر متوسط جامعه عملا به سمت حاشیهنشینی در تهران و یا شهرهای همجوار سوق پیدا کرده و به همین علت ممکن است در آینده نه چندان دور شاهد مسائل اجتماعی و سیاسی متعدد باشیم.
همزمان علیرضا حیدری نماینده کارگران در شورای عالی کار نیز گفته بود هم اکنون ۲۰ الی ۳۰ درصد جمعیت کشور ما زیر خط فقر زندگی میکنند و عدم افزایش دستمزد به اندازه تورم موجب تولید بیشتر شاغلان فقیر خواهد شد. اینگونه جامعه به سوی فقر هدایت خواهد شد؛ بطور مثال اگر سال گذشته تا دهک دوم فقیر محسوب میشدند، امسال تا دهک چهارم فقیر خواهند شد.
نماینده کارگران در شورای عالی افزوده بود این روند موجب از دست رفتن طبقه متوسط جامعه خواهد شد و شایان ذکر است که طبقه متوسط سکان پایداری تمام جوامع بشری در حوزه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هستند. در حال حاضر ما در حال محو کردن طبقه متوسط جامعه هستیم و این سیاست قطعا عواقبی خواهد داشت.
«بحران قدرت خرید» در ایران؛ اقشار متوسط هم در تله فقر گرفتار شدهاند
علیرضا حیدری کارشناس اقتصادی درباره گرفتار شدن بخش زیادی از جمعیت کشور در «تله فقر» گفته که برخی کالاها در دسته کالاهای ضروری قرار میگیرند و با نسبت به افزایش قیمت مقاومتر هستند: «یعنی مابهازای هر میزان قیمتی که افزایش پیدا کند، حساسیت برای مصرف آن کالا قابل توجه نیست مانند کالاهای سلامتمحور و خوراک است که مردم به هر قیمتی این کالای ضروری را مصرف میکنند. اما امروز شرایط به گونهای شده که متاسفانه اثر قیمتی مصرفکننده را وادار به تعدیل مصرف کرده است. به این نقطه حساس «بحران قدرت خرید» گفته میشود.»
این کارشناس اقتصادی افزوده در این نقطه، مصرفکننده تلاش میکند سطح مصرف خود را برای برخی کالاها کاهش ندهد. اما وقتی در این شرایط قرار میگیرد و متوسط سرانه مصرف کاهش پیدا میکند یعنی برخی اقشار اساسا مصرفی ندارند و مصرف گروههایی از جامعه به صفر رسیده یا به شدت کاهش یافته اما از سوی دیگر گروهی هم بیشتر از سرانه مصرف دارند و این خود به معنای تهدید غذایی است.
به گفته علیرضا حیدری، سال به سال دهکهای درآمدی بالاتری گرفتار «تله فقر» میشوند بطوری که میبینیم که دهکهای متوسط هم در حال کوچک کردن سبد غذایی خانوار هستند و خانوار دهکهای کم درآمد تا متوسط تحت فشار هستند.
او معتقد است طبقات مزد بگیر طی یک سال به صورت مستمر کاهش قدرت خرید را تجربه میکنند و این کاهش قدرت خرید خود را در حوزه معیشت، سلامت، آموزش و مشهودتر از همه در حوزه مسکن نشان داده بطوری که سابقه نداشته محل سکونت طبقات اجتماعی به دلیل کاهش قدرت خرید اینطور مشهود تغییر کند و به شهرهای اقماری سرزمین اصلی مهاجرت کنند.