یک پژوهشگر اعلام کرد: «حداقل ۵۰ درصد از خانوارها مراجعهای به دندانپزشک در یک سال نداشتهاند و اگر مراجعهای بوده در حد حداقلها بوده است.»
وبسایت «اکو ایران» به نقل از فردین یزدانی پژوهشگر و مشاور «آکادمی سامان» نوشت: «در یک سال و اندی که از اجرای طرح دارویار گذشته، اختلاف هزینهکرد در میان گروههای درآمدی بیشتر شده. یعنی شکاف بین گروههای درآمدی در پرداخت هزینههای درمان افزایش پیدا کرده و هزینه درمانی کمدرآمدها نتوانسته متناسب با نرخ تورم حرکت کند. مهمترین مثال هزینههای درمانی هزینههای دندانپزشکی است که عملا بخش زیادی از خانوارها مراجعه به دندانپزشک را فراموش کردهاند. دادههایی که ما واکاوی کردیم، نشان میدهد حداقل ۵۰ درصد از خانوارها مراجعهای به دندانپزشک در یک سال نداشتهاند و اگر مراجعهای بوده در حد حداقلها بوده است.»
به گفته یزدانی، دادههای این آکادمی از سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نشان میدهد که بازار دارو در سال گذشته وضعیت تورمی شدید داشته و تورمی بیش از ۸۰ درصد را ثبت کرده است.
کشیدن دندان به خاطر نداشتن هزینه درمان
در همین ارتباط، وبسایت خبرآنلاین در ۲۹ دیماه به نقل از مارال قربانزاده رئیس پانزدهمین کنگره بینالمللی دندانپزشکی عمومی ایران نوشت: «قطعاً هزینههای سنگین و سرسامآور درمانهای دندانپزشکی، مهمترین دغدغه همکاران دندانپزشک است. همه خدمات دندانپزشکی، فقط زیبایی نیست که برای آن ردیف بودجه بیمهای نمیبینند. از شورای عالی انتظار داریم برای سلامت مردم، ردیف بودجه دندانپزشکی را ببیند. زیرا، برای ما دردناک است که مردم به خاطر نداشتن هزینه درمان دندانپزشکی، درخواست میکنند دندان آنها کشیده شود.»
با افزایش فقر و بحران اقتصادی؛ «شیوع بیدندانی» در ایران و موج گستردهی درمان «قسطی»
افزایش فقر و کاهش توان مالی مردم به ویژه در میان قشر کارگر و کمدرآمد علاوه بر همهی معضلات موجود به مشکل بیدندانی نیز منجر شده و پس از شیوع کرونا، مراجعه به دندانپزشکی به شدت کاهش یافته و به مرز هشدار رسیده است.
روزنامه «شرق» در آبان ۱۴۰۰ با انتشار یک گزارش به کاهش شدید مراجعه قشر کارگر و کمدرآمد به دندانپزشکان پرداخت که ناشی از هزینههای سنگین درمانهای دندانپزشکی و همچنین پوشش ندادن بیمه تأمین اجتماعی است.
سالمندان ایران ناتوان از پرداخت هزینه درمان
در این میان سالمندان ایران ناتوان از پرداخت هزینه درمان با افزایش ۶۰ درصدی قیمت لوازم پزشکی روبرو هستند.
بسیاری از سالمندان حتی بخشی که حقوق بازنشستگی یا مستمری دریافت میکنند نیز برای تأمین هزینه زندگی از جمله درمان و بهداشت دهان و دندان با مشکل روبرو هستند.
اجاره تختهای بیمارستانی که برای سالمندان بیمار در خانه مورد استفاده قرار میگیرد از ماهانه یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تا ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است.
اینهمه در حالیست که روند رشد جمعیت در ایران نشان از افزایش جمعیت سالمندان در سالهای آینده و پیر شدن جمعیت کشور دارد.
وضعیت هزینه درمانی کارگران و بازنشستگان هم بهتر از شرایط درمانی سالمندان ایرانی نیست.
خبرگزاری ایلنا در این زمینه نوشت: «فردی که ۳۶ تا ۴۸ میلیون درآمد ماهانه دارد، خیلی راحت میتواند ۴ میلیون تومان برای درمان بپردازد و احتمالاً ۴ برابر کارگری که با سختی ماهی ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هزینهی درمان میکند، سلامت و بهداشت خانوادهی خود را تضمین کند.»
گرانی دارو و درمان نیز یک معضل بسیار جدیست بهخصوص برای خانوادههایی که منبع درآمدِ کافی ندارند و حیات و مماتشان به دستمزد ناچیزی بند است که آخر هر ماه به حسابشان واریز میشود.
بر اساس آمارهای رسمی، کارگران و بازنشستگان در سال قبل و در حالی که هنوز گرانی و کمبود دارو به اندازهی امسال تبدیل به موضوعی حاد نشده بود، حداقل ماهی ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خرج دوا و درمان کردهاند؛ این در حالیست که ۶۰ درصد این خانوارها، در سال قبل فقط ۶ میلیون تومان یا کمی بیشتر حقوق ماهانه داشتهاند. به این دادههای رسمی که مبتنی بر گزارش اخیر مرکز آمار ایران است.
هزینههای سنگین و کمرشکن درمان، سالهاست که یک گرفتاری اساسی برای همه مردم به شمار میرود، از نسخههای چند صد هزار تومانی و چند میلیونیِ داروهای باکیفیت برای بیماران خاص گرفته تا قیمتهای نجومی بستری و کلینیک، همه نشان میدهد که درمان به یک کالای پولی و قابل خرید و فروش تبدیل شده که هرچه بیشتر بپردازد، از خدمات باکیفیتتری برخوردار میشود که مصداق «هرچه پول بدهی همانقدر آش میخوری» است. اما بعد از کاهش ارزش ریال و حذف ارز ترحیجیِ مواد اولیه دارو، این گرانی وارد مرحلهی جدیدی شده؛ امروز «درمان کیفی» از دایرهی تواناییهای خانوارهای کارگری به شدت خارج است.
علی دهقانکیا رئیس کانون بازنشستگان کارگری تهران در ارتباط با وضعیت کنونی گفته است: «بازنشستگان بسیاری هستند که دیگر مدتهاست سراغ دوا و درمان و دکتر نمیروند؛ با گران شدن هزینههای دارو و درمان، بازنشستگان به راهکارهایی مثل «خوددرمانی» روی آوردهاند؛ دیگر در توانشان نیست که بروند و بیماریهایشان را معالجه کنند.»
او از مستمریبگیرانی یاد کرده که به کانون بازنشستگان مراجعه میکنند و میگویند: «هزینههای دارو و درمان آنقدر زیاد است که ترجیح میدهیم دکتر نرویم، در خانه میمانیم تا ببینیم چه میشود یا خوب میشویم یا…»
کمدرآمدها و مزدبگیران حداقلی به وضوح نمیتوانند هزینههای درمان را بپردازند؛ این ناتوانی یک مشکل عمومی و کلی است حالا اگر از بخت بد یک بیمار خاص در خانوادهی مزدبگیر باشد، دیگر واقعاً پرداخت هزینهها ممکن نیست.
گزارشها نشان میدهد سبد مصرفی خانوارها حتی در میان اقشار متوسط نیز تنوع خود را از دست داده و کوچک شده است. آنها ناچار هستند درآمدهایی را که هر ماه به دلیل تورم ارزش خود را از دست میدهد برای تأمین اقلام ضروری مانند خوراک هزینه کنند. مواردی چون سفر، تفریح، کتاب، ورزش و حتی درمان سهم ناچیزی از سبد مصرفی خانوادهها را به خود اختصاص داده و در میان برخی اقشار این اقلام بطور کلی از سبد مصرفی حذف شده است.
فرار از بیمارستان، فاجعهای فراتر از صورتحساب!
در ارتباط با ناتوانی بیماران در پرداخت هزینههای بیمارستان روزنامه «هممیهن» در مهرماه به نقل از آیت محمد شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار نوشته بود: «در یکی از بیمارستانهای بزرگ تهران، برای جلوگیری از فرار بیماران فقیر، اتاقی جداگانه برایشان در نظر گرفتهاند و بیماران تا زمان تسویه، در این اتاق بهشکل محترمانهای زندانی میشوند. در یکی از بیمارستانهای اصفهان هم این اتفاق رخ داده… شرایط به گونهای است که بیماران بیبضاعت به دلیل ناتوانی از تامین هزینه درمان، دچار مرگ تدریجی و زودرس خواهند شد.»
در دیماه ۱۴۰۰ حسین بیگلری رئیس انجمن حمایت از بیماران کلیوی کرمانشاه اعلام کرده بود که فروش کلیه به دلیل فقر و تنگدستی چنان افزایش داشته که داوطلبان خارج از مجاری مرسوم اقدام به فروش میکنند و شهروندان ایرانی کلیهشان را به دلار به متقاضیان از عراق اهدا میکنند.