مقاله جدیدی که در مجله «ساینس» منتشر شده تأکید میکند فرونشست در ایران وضعیتی بحرانی دارد و برداشت از سفرههای آب زیرزمینی، که عمدتا برای کشاورزی مصرف میشود، عامل اصلی بروز فرونشست در کشور است.
یافتههای این مقاله علمی توضیح میدهد ۲۶۵ شهرستان از ۴۲۹ شهرستان کشور را تحت تأثیر قرار داده و ۵۶ هزار کیلومترمربع با این پدیده درگیر است.
همچنین وضعیت استان کرمان «نگرانکننده» عنوان شده و آمده که هشت شهرستان با مساحت بیش از هزار کیلومترمربع از جمله کرمان، رفسنجان، سیرجان، مرودشت، نیشابور، بوئین زهرا، گنبدکاووس و آققلا در حال فرونشست هستند.
پژوهشگران همچنین نشان دادهاند چگونه برداشت آبهای زیرزمینی که عمدتا برای کشاورزی از عمق زمین پمپاژ شده، اصلیترین عامل بروز فرونشست در ایران است. آنها نسبت به عواقب گستردهی عدم توجه به حل بحران «برداشت از آبهای زیرزمینی» نیز هشدار دادند.
در این مقاله آمده که تقریباً ۳/۵ درصد از اراضی ایران معادل ۵۶ هزار کیلومترمربع با خطر فرونشست زمین مواجه است. میانگین نرخ فرونشست از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰ برابر با ۱/۸ سانتی متر در سال است.
این پژوهشگران فرونشست را پدیده «رایج» در ایران توصیف کرده و نوشتهاند فرونشست در همه استانهای ایران بجز استان گیلان مشاهده شده است. آنها تأکید کردند عدم فرونشست در استان گیلان به دلیل عدم وابستگی کشاورزی این استان به برداشت از آبهای زیرزمینی است.
بر اساس این مقاله پدیده فرونشست در مناطق وسیعی از کشور در حال گسترش است بطوری که هشت شهرستان با فرونشستی بیش از ۱۰۰۰ کیلومترمربع روبرو هستند. این شهرستانها عبارتند از کرمان، رفسنجان و سیرجان در استان کرمان. مرودشت در استان فارس، نیشابور در استان «خراسان رضوی»، بوئین زهرا در استان قزوین، و گنبدکاووس و آق قلا در استان گلستان.
در میان مناطقی که با شدیدترین فرونشست زمین روبرو هستند، استان کرمان با نرخهای هشداردهنده فرونشست دست و پنجه نرم میکند. به ویژه شهرستان رفسنجان که به عنوان قطب تولید پسته ایران شناخته میشود، بیشترین میزان فرونشست را با رقم شگفتانگیز ۳۷ سانتیمتر در سال را دارد.
در رتبه بعدی شهرستان ارزوئیه در استان کرمان فرونشستی برابر با ۳۴ سانتیمتر در سال را ثبت کرده است. در استان البرز نیز شهرستانهای ساوجبلاغ و نظرآباد به ترتیب با حداکثر ۲۹ و ۲۷ سانتیمتر در سال فرونشست زمین قابل توجهی را نشان میدهند.
قابل توجه اینکه هرچند استان گیلان هنوز با پدیده فرونشست درگیر نشده اما دو استان دیگر شمالی، مازندران و گلستان، با این پدیده به شکلی جدی درگیر هستند. بر اساس اطلاعات منتشر شده در این مقاله استان مازندران فرونشست متوسط دارد که تقریباً ۱۴۰ کیلومترمربع از اراضی آن را با حداکثر سرعت ۴ سانتیمتر در سال تحت تأثیر قرار داده است.
استان گلستان نیز با وقوع فرونشست زمین در مساحتی بیش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع با چالش قابل توجهی روبرو است. نرخ فرونشست در برخی نقاط این استان حتی از ۱۲ سانتیمتر در سال فراتر رفته که رقم بالایی است.
یاقتههای این مقاله همچنین از ارتباط مستقیم میان سطح برداشت از آبهای زیرزمینی برای تولید محصولات کشاورزی و گسترش فرونشست در ایران خبر داده است. در متن مقاله آمده بیشترین تولیدات کشاورزی در استان خوزستان با ۱۳ درصد و پس از آن استان فارس با ۱۰ درصد و استانهای کرمان، «خراسان رضوی» و مازندران با ۶ درصد است. با این حال استانهای خوزستان و مازندران به دلیل برخورداری از آبهای سطحی در دسترس، به ترتیب تنها ۳ درصد و ۰/۱ درصد از ذخایر آبهای زیرزمینی خود را از دست دادهاند.
در مقابل اما استانهای «خراسان رضوی»، کرمان و فارس ۲۲، ۱۹ و ۸ درصد کاهش کل آبهای زیرزمینی را ثبت کردهاند.
این مقاله تأکید کرده که نرخ فعلی کاهش آبهای زیرزمینی تهدیدی جدی برای تولید محصولات کشاورزی آینده در اکثر استانهای ایران به شمار میرود. موضوعی که امنیت غذایی را در ایران در خطر قرار داده است.
گزارش تحلیلی هفته؛ رقابت حکومت با تغییرات اقلیمی در تخریب ایران
علی بیتالهی رئیس بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و شهرسازی، نیمی از جمعیت کشور روی پهنه درگیر با فرونشست سکونت دارند.
«کیهان لندن» نیز هفته گذشته در گزارشی درباره نقش تخریبی مدیریت جمهوری اسلامی بر زیستبوم ایران نوشته که «فرونشست زمین در تمام استانهای ایران دیده میشود و بر اساس آمارهای جهانی ایران به عنوان دومین کشور دنیا از نظر میزان و سومین کشور از نظر مساحت فرونشست در جهان شناخته میشود. این پدیده که ناشی از کمآبی و کاهش آبهای زیرزمینی است حتی به استانهای پرآب و مرطوب شمالی کشور نیز رسیده و در یک نوار ساحلی شمالی، جمعیتی بالغ بر ۲ میلیون و ۱۵۰ هزار نفر را در استان گیلان و مازندران تهدید میکند.»
پیش از انتشار یافتههای جدیدی که در نشریه «ساینس» منتشر شده و استان کرمان را بحرانیترین استان در زمینه فرونشست معرفی کرده بود، استان اصفهان به عنوان بحرانیترین استان از نظر گسترش فرونشست زمین طبقهبندی شده بود.
بر اساس آمارهای اعلام شده نرخ فرونشست در اصفهان ۴۵ برابر نرخ جهانی است؛ طبق استاندارد جهانی ۴ میلیمتر فرونشست در یک سال به معنای بحران است. فرونشست زمین در اصفهان تا ۱۸۴ میلیمتر در سال افزایش داشته است.
در هفتههای گذشته همچنین اطلاعاتی از اثرات فرونشست بر آثار تاریخی و میراث فرهنگی کشور منتشر شد. بر این اساس در استان فارس بیشترین نرخ فرونشست زمین در محدوده مرودشت است که به ۱۷ سانتیمتر در سال میرسد. تخت جمشید و نقش رستم در این محدوده قرار دارد. در اصفهان نیز میدان نقش جهان و سی و سه پل و پل خواجو متأثر از فرونشست زمین ترک خورده و آسیب دیدهاند.
آمارها نشان میدهد ایران از نظر مدیریت منابع طبیعی از میان ۸۹ کشور صاحب منابع، رتبه ۶۹ و شاخص ۳۸ از ۱۰۰ را کسب کرده که بیانگر مدیریت بسیار ضعیف است. علی طالبی رئیس انجمن آبخیزداری ایران فروردین امسال اعلام کرد وضعیت فرسایش خاک در ایران سه برابر میانگین کشورهای آسیایی و ۲۰ برابر میانگین جهانی است.
در حالی که کارشناسان «مدیریت منابع آب» را یکی از ضروریترین و مهمترین اقدامات برای جلوگیری از افزایش خسارتهای تغییر اقلیم میدانند اما برنامههای دولتهای مختلف جمهوری اسلامی در سالهای گذشته برای مدیریت منابع آبی ناکارآمد و غیرموثر بوده است.
کارشناسان «راندمان آبیاری و بهرهوری آب کشاورزی»، «تغییر الگوی بارندگی»، «بیلان منفی آبخوانها» و از همه مهمتر «پروژههای انتقال آب بین حوضهای» را از جمله عوامل تشدیدکننده مشکلات تغییر اقلیم در ایران ارزیابی میکنند.
با اینکه نیم قرن پیش و در زمان محمدرضا شاه فقید تحقیقات برای جایگزین کردن انرژیهای تجدیدپذیر در دستور دولت قرار داشت اما چهار دهه تعلل جمهوری اسلامی سبب شده همچنان ۹۰ درصد انرژی کشور از محل سوختهای فسیلی تأمین شود. این در حالیست که ایران با توجه به گستردگی و تنوع جغرافیایی امکان بهرهبرداری از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر از جمله انرژی خورشید و باد را دارد.
سحر تاجبخش مسلمان رئیس سازمان هواشناسی کشور اسفندماه گذشته اعلام کرد که روند تغییرات پارامترهای جوی دنیا در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که غرب آسیا و ایران یکی از مناطق شاخص از نظر افزایش دما، افزایش خشکسالی و کاهش بارش در دنیا بوده است.
تمدن ایران در حالی طی دو هزار و پانصد سال گذشته توانسته بود با طبیعت خشک و نیمهخشک کشور سازگار شود و منابع آبی را با اقداماتی مانند احداث قنات حفظ کند و همزمان بیشترین بهرهبرداری را نیز از آنها داشته باشد، اما جمهوری اسلامی طی نیم قرن توانسته مشکلاتی عمیق و حتی غیرقابل جبران در حوزه محیطزیست ایران ایجاد کند که اثراتی مخربتر از تغییرات اقلیمی داشتهاند.
یک سال و نیم پیش بود که مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران اعلام کرد که بررسی مدلهای تغییرات اقلیمی ایران، از احتمال وقوع ناهنجاریهای دما تا افق ۲۰۴۰ در نیمه شمالی کشور و تغییرات عمده در بارشهای یکروزه و افزایش روزهای خشک در سایر نقاط، به ویژه در منطقه زاگرس و منطقه جنوب و شرق کشور حکایت دارد.
بر اساس اعلام این مرکز پیامد دیگر این تغییرات تا بیست سال آینده، تغییر پهنههای اقلیمی در ایران است. برای مثال در استان «خراسان رضوی»، پهنه اقلیم سرد از دست خواهد رفت و با تابستانهای خشک و بسیار گرم در ۲۰ سال آینده، بیابانهای خشک و بسیار گرم در این استان افزایش خواهند یافت. همچنین در مناطقی مانند سرخس، کلات و درگز که در حال حاضر دارای اقلیم بیابانی خشک و سرد هستند، در ۲۰ سال آینده به مناطق بیابانی خشک و بسیار گرم تبدیل خواهند شد.
با وجود آمارهای نگرانکننده و هشدارهای پی در پی و چند ساله کارشناسان اما هیچ تلاشی برای رویارویی با تغییرات اقلیمی و کاهش عوارض آن صورت نگرفته است.