ما، سه زندانی سیاسی در زندان قزلحصار، در آستانهی روز جهانی کارگر، با قلبی آکنده از اندوه و خشم، مراتب تأثر عمیق خود را از فاجعهی جنایتبار انفجار اسکله رجایی بندرعباس اعلام میداریم. در این حادثه هولناک، دهها تن جانباختند، صدها تن زخمی و مفقود شدند، و خساراتی سنگین بر زندگی مردم و زیرساختهای کشور وارد شد. ما به خانوادههای داغدار این قربانیان تسلیت میگوییم و در سوگ آنها شریکیم.
بر اساس گزارشهای رسمی و تأیید نهادهای مطلع، قربانیان این فاجعه عمدتاً از کارگران زحمتکش اسکله، رانندگان، اپراتورهای جرثقیل، و سایر نیروهای خدماتی بودند که بیهیچ تقصیری و تنها بهسبب بیمسئولیتی مطلق حاکمیت، جان باختند. جمهوری اسلامی، با دپوی محمولهای بسیار خطرناک در بندر بدون رعایت کوچکترین پروتکلهای ایمنی و حتی بدون اظهارنامه گمرکی، مرتکب جنایتی سازمانیافته شد؛ جنایتی که نتیجهی آن، کشتار کارگران بیدفاع و ویرانی گسترده بود.
یازدهم اردیبهشت، برابر با اول ماه مه، روز جهانی کارگر را با یاد آنانی گرامی میداریم که سالهاست در زیر بار فشارهای خردکنندهی اقتصادی و سرکوب بیوقفهی رژیم کارگرستیز جمهوری اسلامی، ایستادهاند و رنج آزادی را بر جان خریدهاند.
این حقیقتی انکارناپذیر است که چرخهای اقتصاد کشور با دستان پُرتوان کارگران میچرخد. با این حال، از نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی، حاکمان این نظام کوشیدند با واژگانی فریبنده همچون «مستضعف» و «قشر آسیبپذیر»، کارگران را ابزاری برای مشروعیتسازی قدرت خویش قرار دهند. اما دیری نپایید که ماهیت واقعی این نظام برملا شد: رژیمی غارتگر، سرکوبگر و فاسد که خود را به طبقهای از ثروتمندان بیوجدان و بیاخلاق بدل ساخت؛ کسانی که بهصراحت حقوق اساسی کارگران را لگدمال کردند.
سرکوب سیستماتیک اعتراضات کارگری، پروندهسازیهای امنیتی، اتهامزنی و بازداشت فعالان سندیکایی، گواه روشن دشمنی این حکومت با هرگونه کنشگری مستقل و آزادیخواهانه است. آنان تاب شنیدن هیچ صدای حقطلبانهای را ندارند، چرا که این صداها پایههای سلطهی استبدادیشان را به لرزه درمیآورد.
اما ستم تنها به سرکوب صنفی و فقر محدود نمیشود. جانِ کارگر در این سرزمین، ارزانترین کالاست. در نبود ایمنی شغلی، نبود نظارت، و بیتوجهی آشکار به استانداردهای محیط کار، هر سال صدها کارگر در معادن، ساختمانها، کارگاهها و کارخانهها، قربانی حوادث فاجعهبار میشوند؛ بیآنکه رسانهای شوند یا پاسخی از مقصران بخواهند.
ما یاد کارگران جانباختهی اسکله رجایی، معادن طبس، شازند، قروه، دامغان و دیگر نقاط کشور را با دلی اندوهبار و فریادی خشمآلود گرامی میداریم؛ و به خانوادههای داغدارشان درود میفرستیم. همچنین، بر زخمهای عمیق آنانی که دچار آسیب جسمی و معلولیت شدند، دست مهربانی و دادخواهی میکشیم. این جانهای عزیز، نه بر اثر حادثه، که قربانی سودجویی، بیکفایتی و بیتفاوتی حاکمان شدند.
ما، سه زندانی سیاسی که خود از دل طبقهی کارگر برخاستهایم و با گوشت و پوست، رنج این ستم سیستماتیک را زیستهایم، ضمن گرامیداشت این روز جهانی، حمایت قاطع خود را از اعتصابات کارگری در سراسر کشور اعلام میداریم. ما اعتصاب را حق مسلم و ابزاری مشروع برای احقاق حقوق میدانیم.
از مردم آزاده، اقشار مختلف جامعه و فعالان اجتماعی میخواهیم که دوشادوش کارگران اعتصابی بایستند، صدای آنها باشند، و نگذارند مطالبات به حقشان در هیاهوی تبلیغات حکومتی گم شود.
ما باور داریم که پیوند جنبش کارگری با جنبشهای معلمان، زنان، جوانان و آزادیخواهان، بنیانهای استبداد را فروخواهد ریخت و راه رهایی ملت را هموار خواهد کرد.
با امید به ساختن ایرانی آزاد، آباد و شایسته با دستان توانمند کارگران، جایی که انسان در سایهی آزادی، کرامت و عدالت، به خوشبختی دست یابد.
زرتشت احمدی راغب، آرشام رضایی، رضا محمدحسینی
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
زندان قزلحصار