روشنک آسترکی – جیرهبندی گسترده برق در بخش صنعت به علت تشدید بحران کمبود برق به تهدید جدی علیه امنیت شغلی و معیشت کارگران شاغل در واحدهای تولیدی و صنعتی تبدیل شده و موجی گسترده از اخراج کارگران را رقم زده است.
کمبود برق در ایران به شرایط فوق بحرانی نزدیک شده و برخی کارشناسان وقوع خاموشی سراسری (black-out) را بسیار محتمل میدانند. صنعت برق ایران اگرچه هنوز در شرایط ورشکستگی کامل قرار ندارد اما بحران چنان بر بخشهای مختلف این صنعت سایه انداخته که در عمل آن را فلج کرده است.
مسیر توسعه صنعتی ایران با انقلاب ۵۷ به بیراهه کشیده شد و حکومت طی چهار دهه گذشته با عدم سرمایهگذاری هدفمند و مؤثر نه تنها نتوانسته از منابع و ظرفیتهای کشور از جمله منابع سرشار فسیلی به عنوان بازوهای پیشبرندهی اقتصاد بهره ببرد بلکه با هدر دادن درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت و گاز در چرخه فاسد و مافیایی خود، صنایع کشور را یکی پس از دیگری به زوال کشیده است. از صنعت لوازم خانگی و اتومبیلسازی تا صنایع مادر مانند برق!
آثار کمبود برق که مقامات جمهوری اسلامی به عمد از واژه نادرست و انحرافی «ناترازی» درباره آن استفاده میکنند، به علت عقبماندگی صنعت برق از برنامههای توسعه، کسری عمیق تولید، و هدر رفتن برق در زنجیره توزیع، سالهاست نمایان شده است.
دستکم چهار سال است که کمبود برق در فصل گرم سال و در روزهای اوج مصرف در بخش خانگی، سبب جیرهبندی برق در بخش صنعت و سپس بخش خانگی شده است. امسال اما حدود یک سوم از رقم مورد نیاز مصرف داخل تولید نمیشود و در نتیجه از فروردینماه جیرهبندی رسمی و غیررسمی برق آغاز شده است.
ساعات قطع برق در بخش صنعت به ۱۲ ساعت، و در بخش خانگی نیز از یک ساعت به چهار ساعت در برخی مناطق افزایش یافته است.
دولت در تلاش است با افزایش تولید در بخش نیروگاههای حرارتی حدود ۵ تا ۶ هزار مگاوات برق بیشتری تولید کند که حتی در صورت موفقیت در افزایش تولید، باز هم کمبود دستکم ۲۵ هزار مگاواتی جبران نخواهد شد. جمهوری اسلامی نه پول برای واردات ۲۰ هزار کسری باقیمانده دارد و نه کشورهای صادرکننده برق به دلیل بدحسابیهای گذشته حکومت، حاضر به فروش برق به ایران هستند.
در نبود راهکاری برای تولید یا واردات ۲۰ هزارمگاوات برق، دولت اقدام به قطع بیشتر برق بخش خانگی و صنعتی میکند.
از یکسو کارشناسان معتقدند در روزهای گرم تابستان ممکن است کشور با خاموشی سراسری (black-out) روبرو شود و از سوی دیگر هشدار میدهند که قطع برق شهروندان برای حکومتی که سالهاست پایگاه اجتماعی ندارد، میتواند از جمله به اعتراضات سراسری بیانجامد.
همین تحلیل البته مورد نظر مقامات و نهادهای امنیتی حکومت نیز هست و به همین دلیل در دوراهی میان قطع برق بخش صنعت و خانگی، صنعت را انتخاب میکنند تا بطور مستقیم با مردم روبرو نشوند!
بخش صنعت اما با دشواری توانسته در شرایط تحریم، بنبست تجارت خارجی، نبود منابع مالی، و رکود تورمی شدید خود را سر پا نگه دارد و قطع برق میتواند در حکم ضربه نهایی به بسیاری از واحدهای تولیدی و صنعتی باشد؛ به ویژه آنکه دولت حتی در قطع برق بخش صنعت نیز تبعیضآمیز رفتار کرده و صنایع خُرد را با وجود آسیبپذیری بیشتر در اولویت محدودیتها قرار میدهد!
مدیران واحدهای تولیدی و صنعتی نیز که با خاموشی خطوط تولید به مرز ورشکستگی نزدیک میشوند، در یکی از نخستین اقدامات کاهش هزینهها با «کاهش هزینه دستمزد نیروی کار» را برای حفظ حیات خود انتخاب میکنند؛ انتخابی که نه از سر بیرحمی که از سر ناچاری و استیصال است اما کارگران را قربانی میکند!
طی دو سال گذشته نیز گزارشهای زیادی از اخراج نیروی کار در واحدهای مختلف تولیدی و صنعتی به علت قطع برق منتشر شده بود اما امسال با توجه به جیرهبندی زودهنگام برق بلافاصله پس از تعطیلات نوروز، سالی دلهرهآور برای کارگران شاغل در واحدهای تولیدی و صنعتی آغاز شده است.
بر اساس اطلاعات کسب شده از سوی «کیهان لندن» بسیاری از کارفرمایان با توجه به شرایط قابل پیشبینی در کسری شدید انرژی، از ابتدای امسال اقداماتی را در رابطه با نیروی کار انجام داده تا زمینه اخراجِ بیهزینه نیروی کار را فراهم کنند.
در همین رابطه یک کارگر شاغل در یکی از واحدهای تولیدی در شهرک صنعتی «جی» استان اصفهان به «کیهان لندن» گفته «قطع برق در شهرک جی بعد از عید نوروز شروع شده و هر روز چند ساعت برق نداریم. کارفرمای ما و بقیه کارفرماها قراردادهای کارگران را در سال جدید تمدید نمیکنند یا قرارداد ۹۰ روزه میبندند که اگر وضع قطع برق بیشتر شد کارگران را تعدیل کنند.»
منظور از تعدیل کارگران بیکار کردن آنها بدون ارائه حکم اخراج است؛ نوعی بلاتکلیفی که شبیه مرخصی نامحدود و بدون حقوق است و کارگر نمیداند اصلا بار دیگر به کار فراخوانده میشود یا نه!
اغلب کارگرانی که با قرارداد رسمی مشغول به کار هستند در شرایط «تعدیل» به دلیل اینکه بطور رسمی اخراج یا بیکار نشدهاند، از مزیت دریافت حقوق بیکاری محروم میمانند. کارگرانی هم که با قراردادهای کوتاهمدت یا بدون قرارداد مشغول به کار هستند پس از «تعدیل» حتی دستشان به حمایتهای قانونی مشمول قوانین کار جمهوری اسلامی نیز بند نیست و در نهایت اخراج و بیکار میشوند.
کارگری که با «کیهان لندن» گفتگو کرده میگوید «من ۱۸ سال سابقه کار دارم و عملا نه میتوانم با این بازار خراب کار دنبال شغل دیگری باشم و نه میتوانم محکم بایستم و از کارفرما بخواهم قرارداد مرا تمدید کند چون خیلی راحت میگوید اگر نمیخواهی با قرارداد موقت کار کنی، تو را به خیر و ما را به سلامت! که در این وضع هم نمیدانم شکم زن و بچهام چطور باید سیر شود.»
این کارگر میگوید حتی کارگرانی که با قرارداد رسمی و یکساله مشغول به کار هستند نیز در شرایط «ترس و دلهره» کار میکنند و «هر آن ممکن است خط تولید بخوابد و کار تعطیل شود و یا کارفرما یک فهرست از اسامی کارگران تعدیل شده را بخواند و آنها را به خانه بفرستد.»
کارگر دیگری شاغل در یک واحد برشکاری در یکی از شهرکهای صنعتی اطراف تهران نیز در گفتگو با «کیهان لندن» از افزایش ناامنی شغلی در سال جدید و به علت قطع مداوم برق میگوید اما تأکید میکند: «قبلتر هم شرایط ما آنچنان گل و بلبل نبود. مشکل تعدیل یا اخراج نیروی کار سالهاست بخشی از روزمرگیهای کارگران در ایران شده. از آنطرف هم حقوقهایی که کفاف مخارج را نمیدهد و تازه همین حقوقها هم چند ماه یکبار پرداخت میشود. کارگرهای زیادی مثل من برای اینکه طلبمان دود نشود در شرایط فرسایشی کار را ادامه میدهیم و فکر میکنیم اگر استعفا دهیم چطور قرار است حق و حقوقمان را از کارفرما بگیریم.»
او میگوید یک خانه ۸۰ متری را در رباط کریم بطور اشتراکی با برادرش اجاره کرده که با همسران و چهار فرزندشان همگی در این خانه ساکن هستند. برادرش راننده وانت است و اغلب روزها از پنج صبح تا ۱۰ شب در حال کار است ولی این دو برادر از پس اجارهبهای یک خانه در رباط کریم نیز بر نمیآیند. این کارگر تأکید میکند دو خانواده «با چند سر عائله در فقر و نداری میسوزند و میسازند و دیگر توان بیکار شدن یکی از دو نانآور را هم ندارند.»
در این میان برخی واحدهای تولیدی کوچکتر ناچار به تعطیلی خطوط تولید شدهاند و همه کارگران آنها شغلشان را از دست دادهاند. یک کارگر شاغل در یک واحد تراشکاری صنعتی از جمله کارگرانی است که به همراه همه همکارانش از ابتدای اردیبهشت بیکار شدهاند.
او توضیح میدهد که «مشکلات کارگاه ما از دو سال پیش بیشتر شده بود و کارفرما هم صادقانه ما ۱۶ نفری را که در این کارگاه کار میکردیم در جریان قرار میداد؛ سرِ آخر هم مجبور شد بعد از عید کرکره کارگاه را پایین بکشد و ما هم بیکار شدیم.»
او میگوید «البته قطع برق تنها عامل تعطیلی نبود اما انگار دیگر کارفرما را به این نتیجه رساند که خط تولید نمیتواند کار کند. سفارشها سال گذشته بطور عجیبی کاهش پیدا کرد چون بازار راکد بود و واحدهای تولیدی سفارش کارشان به ما کم شده بود. سفارشهایی هم که میآمد چک میدادند اما چکها پاس نمیشد. بازار هم عرف خودش را دارد و کارفرما سعی میکرد مهلت بدهد تا چک را پاس کنند. شش ماه دنبال یک وام دوید که بتواند حداقل وام بگیرد تا کارگاه سر پا بماند اما وام ندادند. دست آخر هم وقتی دید امسال وضعیت خرابتر از پارسال است یک روز همه ما را جمع کرد و شرایط را به ما گفت و دسترنج بیست سال شب و روز دویدن و تلاشاش را تعطیل کرد.»
شرایط بحرانی که مدیر و مالک این کارگاه تراشکاری با آن روبرو شده نقریبا وضعیت عمومی همه واحدهای تولیدی و صنعتی کوچک است.
بر اساس برآورد کمیسیون صنعت اتاق ایران، وضعیت به اندازهای بغرنج است که صنعتگران هشدار دادهاند با تداوم وضع موجود و در صورتی که فکری برای قطع برق صنایع نشود، بیم موج تعطیلی واحدهای تولیدی و افزایش بیکاری وجود دارد.
به گفته علیرضا عباسی نماینده کرج، فردیس و اشتهارد در مجلس شورای اسلامی، خسارت قطع برق به صنعت کشور حداقل هشت میلیارد دلار است.
علی محمودیان مدیر اتحادیه کشوری سوختهای جایگزین و خدمات وابسته، خسارت قطع شدنهای چند سال اخیر برق به صنایع و واحدهای صنفی تا کنون را ۱۱ میلیارد دلار اعلام کرده است.
بر اساس گزارش کمیسیون صنعت اتاق ایران، بخش تولید فلزات پایه از قطع روزانه برق ۹۰۰ میلیارد تومان، بخش شیمی ۹۰۰ میلیارد تومان و بخش معادن غیرفلزی نیز روزانه ۶۶۰ میلیارد تومان خسارت میبینند. همچنین فعالیتهای مربوط به تعمیر و نصب ماشینآلات که کمترین میزان آسیب را از قطع روزانه برق میبیند، روزانه ۴۲ میلیارد تومان خسارت متحمل خواهند شد!





