کنکور در ایران سالهاست به یک تجارت پرسود در بازاری انحصاری شامل مشاوره، برگزاری کلاسهای آموزشی و تستزنی و برگزاری آزمونهای آمادگی تبدیل شده است. تجارتی که نبود عدالت آموزشی در جمهوری اسلامی را به شکلی زننده برجسته میکند!
نتایج کنکور نشان میدهد بطور میانگین سهم دانشآموز محصل در مدارس دولتی از قبولی در آزمون کنکور کمتر از دانشآموزانی است که در مدارس غیرانتفاعی و تیزهوشان تحصیل کردهاند.
همچنین دانشآموزانی که در خانوارهای کمدرآمد هستند و توان پرداخت هزینههای چند ده میلیون تومانی کلاسهای آموزشی و تستزنی و مشاوره تحصیلی و مشاوره انتخاب رشته را ندارند، در عمل نمیتوانند به دانشگاه وارد شوند.
در همین رابطه وبسایت «اقتصاد ۲۴» در گزارشی نوشته بررسی نوع مدارس سه گروه اصلی آزمایشی کنکور ۱۴۰۳ نشان میدهد ۷۳ درصد برترینها از مدارس سمپاد و تیزهوشان بودهاند. در گروه علوم تجربی حتی یک رتبه برتر از مدارس غیرسمپادی وجود نداشته است. عملکرد ضعیف مدارس دولتی در تولید رتبههای برتر با سهم ۷ درصدی از میان ۳۰ نفر اول در سال گذشته تأیید شد.
«اقتصاد ۲۴» تأکید کرده کنکور در ایران، یک نظام طبقاتیِ پیچیده است؛ ابزاری برای بازتولید نابرابری، برای قفلکردن فرصتها پشت دروازهای که تنها با رمزپول، پارتی و پایداری روانی باز میشود. میدان جنگیست که در آن، ذهنِ جوان و عدالت آموزشی تنها قربانیاند، نه معیار.
این گزارش با اعلام ارقامی از هزینههای سرسامآور کنکور هزینه یک دوره مشاوره ساده تحصیلی از ۱۵ میلیون تومان آغاز و برای مشاوران «تراز اول» به ۳۰ تا ۸۰ و حتی ۱۲۰ میلیون تومان به طور میانگین، بالغ میشود. کلاس خصوصی تک درس به طور میانگین ۳۰ میلیون تومان هزینه دربردارد؛ یعنی برای چهار درس تخصصی، رقمی نزدیک به ۱۲۰ میلیون تومان لازم است.
برخی موسسات پکیجهای جامع خود را با «تخفیف ویژه» حدود ۷۳ میلیون تومان عرضه میکنند که شامل کلاسها، آزمونهای آزمایشی و مشاورههاست. افزون بر این، هزینه آزمونهای آزمایشی خود معادل ۲۰ میلیون تومان دیگر بر بار مالی میافزاید، بیآن که بهاین فهرست قیمتهای تصاعدی کتب کمک درسی با حجم فزاینده سالانه اشاره شود.
بر پایه برآوردهای کارشناسی، گردش مالی کلان این صنعت بر اساس گزارشهای رسانهای سالانه به ۸۰ تا ۸۲ هزار میلیارد تومان باز هم به طور میانگین است.
«اقتصاد ۲۴» افزوده هزینههای کمرشکن خطی روشن میان داوطلبان ترسیم میکند: برخورداری از منابع و خدمات آموزشی ممتاز برای طبقات مرفه و دانشگاههای غیرانتفاعی، آزاد یا خارج از کشور به عنوان گزینههای جایگزین. اما برای محرومان، کنکور تنها راه تحرک اجتماعی است، راهی که در آن خود را همواره چند گام پسِ رقبا مییابند.
دادههای سازمان سنجش در سال ۱۴۰۲ گویاست: ۸۰ درصد از ۳۰۰۰ رتبه برتر از مدارس غیردولتی و نمونه دولتی بودهاند. این آمار نشان میدهد استعداد بدون پشتوانه مالی در نظام فعلی به حاشیه رانده میشود.
نگاهی به نتایج کنکور گواهی میدهد دانش آموزان مدارس دولتی در رقابتی ناعادلانه شانس ناچیزی دارند. بررسی نوع مدارس سه گروه اصلی آزمایشی کنکور ۱۴۰۳ نشان میدهد ۷۳ درصد برترینها از مدارس سمپاد و تیزهوشان بودهاند.
در گروه علوم تجربی حتی یک رتبه برتر از مدارس غیرسمپادی وجود نداشته است. عملکرد ضعیف مدارس دولتی در تولید رتبههای برتر با سهم ۷ درصدی از میان ۳۰ نفر اول در سال گذشته تأیید شد.
از سوی دیگر توزیع جغرافیایی رتبهها نیز گویای نابرابری عمیق است: رتبههای ۱ تا ۱۰ کنکور سالهای اخیر عمدتاً میان کلانشهرهایی تقسیم شده که از مزیت اقتصادی و زیرساختی برخوردارند.
تهران با ۱۱ رتبه برتر پیشتاز است، پس از آن مشهد با ۵ و تبریز و اصفهان هر یک با ۳ رتبه قرار دارند.
تقسیمبندی مناطق آموزشی (یک، دو و سه) بر اساس امکانات آموزشی، این شکاف را ساختاری کرده است. منطقه یک شامل مراکز استانی برخوردار، منطقه دو با امکانات متوسط و منطقه سه فاقد حداقلهای آموزشی است.
بر اساس گزارشی که دو سال پیش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ارائه کرد ۷۰ درصد موارد ترک تحصیلی مربوط به دهکهای اول تا پنجم درآمدی هستند که کمترین درآمد را دارند.
بر اساس جدیدترین آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران ۵۵۶ هزار دانشآموز قبل از ورود به مقطع دبیرستان، به دلایلی که اصلیترین آن فقر و محرومیت عنوان شده ناچار به «ترک تحصیل» شدهاند.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه میزان بازماندن از تحصیل با سطح رفاه خانوادهها ارتباط مستقیم دارد، اعلام کرده بود که بیشترین میزان بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل در پنج استان سیستان و بلوچستان، آذربایجانغربی، خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان بوده است. در استان سیستان و بلوچستان حدود ۱۸ درصد از دانشآموزان از تحصیل بازماندهاند.
وضعیت مشابهی نیز در آمارهای ورود به دانشگاه در میان اقشار کمدرآمد وجود دارد. منصور کبکانیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی دو سال پیش با اعلام آماری از ورودی دانشگاهها گفته بود که «تنها ۲ درصد از رتبههای زیر ۳۰۰۰ آزمون ورودیهای دانشگاهها در سال ۱۴۰۰ – ۱۳۹۹ جزو دهکهای اول، دوم و سوم یعنی اقشار کمبرخوردار و محروم بودهاند و دهکهای هشتم، نهم و دهم ۸۰ درصد این ورودیها را تشکیل دادهاند.»
منصور کبکانیان در ادامه گفته بود که «در بین ورودیها به دانشگاهها دهک اول ۰/۲ درصد و دهک دهم ۴۸/۱ درصد هستند. در رشتههای پزشکی و دندانپزشکی ورودیهای دهک کمبرخوردار و محروم ۱/۳ درصد هستند.
او افزوده بود که در آینده نزدیک ۸۶ درصد پزشکان و دندانپزشکان ایران از دهک هشت، نه و ده یعنی قشر کاملا مرفه و مرفه هستند.