نازنین افشین جم مککی فعال حقوق بشر و از چهرههای سرشناس در عرصه بینالمللی، در مقالهای تحت عنوان «ایرانیان باید برای روز بعد از سقوط جمهوری اسلامی آماده باشند» که در نشریه «نشنال پست» کانادا منتشر شده، هشدار میدهد که اگرچه نگاه بسیاری امروز به لحظه فروپاشی جمهوری اسلامی دوخته شده، اما نقطه تعیینکننده در آینده ایران، نه لحظه سقوط بلکه مدیریت روز بعد از آن است؛ روزی که میتواند یا آغاز یک فصل جدید از آزادی و بازسازی باشد، یا ورود به چرخهای از بیثباتی، هرج و مرج، و حتی تجزیه.

نازنین افشین جم که دارای مدرک کارشناسی علوم سیاسی از دانشگاه نوروویچ و کارشناسیارشد در رشته روابط بینالملل از دانشگاه بریتیش کلمبیا است، تحلیل سیاسی خود را با این یادآوری احساسی آغاز میکند: «این لحظه نه درباره دونالد ترامپ است و نه بنیامین نتانیاهو؛ نه درباره جاهطلبیهای ژئوپلیتیک قدرتهای خارجی. این لحظه درباره مردم ایران است؛ همان مردمی که ۴۶ سال زیر سایهی ترس، سرکوب، یأس اقتصادی و آیندههای ربودهشده زندگی کردهاند. این لحظه درباره مادرانی است که فرزندانشان یا در خیابان هدف گلوله قرار گرفتند یا به چوبه دار سپرده شدند؛ درباره مخالفانی که در زنداناند؛ دخترانی که بیحجاب راه رفتند؛ و کارگرانی که برای نان و کرامت، گلوله خوردند. اینها همان کسانیاند که همه فراموش کردهاند از آنها نظر بخواهند.».
او جنگ جاری را اینگونه بازتعریف میکند: «این یک جنگ است بین یک رژیم استبدادی و مردمی که آنها را گروگان گرفته و به آنها خیانت کرده است.»
او مینویسد که شرایط ایران به سرعت در حال تغییر است. با افزایش حملات خارجی به زیرساختهای نظامی و اطلاعاتی رژیم، تضعیف گسترده مشروعیت داخلی، و خشم انباشتهشده مردم، ممکن است لحظه پایان جمهوری اسلامی زودتر از آنچه تصور میشود فرا برسد. اما برخلاف تصور برخی، این پایان خود به خود آغاز یک آینده بهتر نیست.
افشینجم تأکید میکند که فقدان آمادگی سازمانیافته برای دوران گذار میتواند ایران را وارد فاجعهای عمیقتر از دوران جمهوری اسلامی کند. او به نمونههایی چون لیبی، عراق و افغانستان اشاره میکند و مینویسد: «اگر ساختار جایگزین و مسیر مشخصی برای انتقال قدرت وجود نداشته باشد، خطرناکتر از خود رژیم خواهد بود.»
در پاسخ به این خطر، او پیشنهاد میدهد که باید فوراً یک تیم انتقال قدرت تشکیل شود؛ تیمی غیرجناحی، تکنوکرات، و متشکل از چهرههایی که هم در میان مردم اعتماد دارند و هم دارای تجربه و دانش اجرایی هستند. او مینویسد: «ما باید از هماکنون یک تیم انتقال قدرت تشکیل دهیم؛ تیمی تکنوکرات، غیروابسته به جناحها، متشکل از چهرههای خوشنام و متخصص از داخل و خارج کشور؛ تا ایران را در هفتههای پرمخاطره پیش رو هدایت کند.»
این تیم باید وظایف متعددی را بهسرعت و با هماهنگی اجرا کند: از فعال ساختن راههای کمک بشردوستانه و حفاظت از زیرساختهای حیاتی مانند آب، برق، خدمات درمانی و امنیت شهری، تا دعوت از کارشناسان حقوقی، اقتصادی و مدیریتی برای طراحی یک مسیر عملی و گام به گام به سوی دموکراسی. نویسنده بر لزوم فراگیر بودن این تیم نیز برای تضمین همبستگی ملی در دوران حساس گذار تأکید میکند.
افشین جم هشدار میدهد که آینده ایران نباید در اختیار کسانی قرار گیرد که با شعارهای احساسی، وعدههای توخالی یا وابستگی به قدرتهای خارجی میخواهند نقش رهبری را بهدست گیرند. او مینویسد: «این آینده باید در دست مردم باشد؛ نه قدرتهای خارجی، نه جناحهای سیاسی فاسد، و نه چهرههایی که جز وعدههای توخالی چیزی در چنته ندارند.»
به باور او، پایهریزی نظام آینده باید نه بر اساس ایدئولوژی یا تاریخسازیهای جعلی، بلکه بر مبنای خواست واقعی مردم و نهادهای پاسخگو باشد. افشین جم مینویسد: «در نهایت، باید یک انتخابات آزاد و منصفانه برگزار شود تا دولتی برآمده از مردم، نه تحمیلشده از خارج یا ساخته و پرداخته منافع فرقهای و جناحی، سکان هدایت کشور را به دست گیرد.»
او با اشاره به شرایط ملتهب منطقه و احتمال افزایش خشونت در داخل، یادآوری میکند که تأخیر در سازماندهی و آمادهسازی برای این انتقال قدرت، میتواند هزینههای جانی و روانی غیرقابل جبرانی برای ملت ایران داشته باشد. از نظر او، مسیر درست نه در تکرار مدلهای شکستخورده، بلکه در طراحی یک الگوی ایرانی بر پایه عقلانیت، تخصص، شفافیت و مشارکت ملی است.
نازنین افشین جم در این مقاله بیان میکند که فرصت طلایی برای ساختن ایرانی نوین در راه است؛ اما این فرصت به خودی خود به موفقیت نمیانجامد. بجای انتظار برای مداخله خارجی یا تکرار اشتباهات گذشته، باید همین امروز یک ساختار تکنوکرات، تخصصمحور و ملی برای هدایت دوران گذار شکل بگیرد. پیام او این است: سقوط رژیم آغاز است، نه پایان. و فردای آن، اگر درست مدیریت نشود، میتواند به فاجعهای بزرگتر منجر شود. به گفتهی وی: «تاریخ شاید دیگر چنین فرصتی به ما ندهد، فرصتی که در آن رژیم در ضعیفترین وضعیت خود قرار گرفته است.»
*منبع: National Post
*ترجمه و تنظیم: دیوید اعتباری