سعید قاسمی نژاد، آیدین پناهی – در ارتباط با تهدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه اروپا باید گفت که شبکههای عملیاتی و عواملِ وابسته به جمهوری اسلامی هم اکنون در خاک اروپا فعالاند و بسیاری از آنان در خفا فعالیت میکنند. طی ده سال گذشته، رژیم ایران به تعهدات توافق هستهای پایبند نمانده است؛ در نتیجه، سازمان ملل بار دیگر مجموعهای از محدودیتهای تجاری، مالی و تسلیحاتی موسوم به مکانیسم ماشه را برقرار کرده است.

با وجود این تدابیر، جمهوری اسلامی و بازوی نظامی آن، یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، همچنان یک تهدید جدی برای امنیت بینالمللی محسوب میشوند. جامعه جهانی اگرچه رژیم را منزوی کرده، اما سپاه پاسداران در سراسر اروپا به فعالیت خود ادامه میدهد. این نهاد با استفاده از شرکتهای پوششی، شبکههای مالی و مأموران مخفی، برای دور زدن ممنوعیتها و تهیه اقلام تحریمی اقدام میکند و همزمان منتقدان حکومت ایران را مرعوب یا هدف قرار میدهد.
در سالهای اخیر، نهادهای اطلاعاتی اروپا چندین عملیات مرتبط با رژیم ایران را افشا کردهاند: از سوء قصد در بریتانیا و آلمان تا جاسوسی در هلند و سوئد. بر پایه گزارش سازمان امنیت داخلی بریتانیا (MI5)، از سال ۲۰۲۲ تا کنون دستکم بیست طرح مرتبط با ایران کشف شده که برخی از آنها میتوانستند مرگبار باشند. سپاه پاسداران تهدیدی دوردست نیست بلکه مدتهاست در دل ساختار امنیتی اروپا جاسازی شده است.
بیعملی اروپا و بهانههای حقوقی
با وجود این تهدید آشکار و مستقیم، اروپا همچنان در اتخاذ اقدامی قاطع علیه سپاه پاسداران تعلل میورزد. بازگرداندن تحریمهایی که در چارچوب توافق هستهای سال ۲۰۱۵ به حالت تعلیق درآمده بودند، گامی ضروریست اما کافی نیست چرا که هدف از بازگرداندن این تحریمها، وادار کردن رژیم ایران به پایبندی به تعهدات خود است، نه پایان دادن به روند مقابله با تهدیدها.
وعدههای تهران درباره اجازه بازرسیهای محدود از تأسیسات هستهای، یا نمایشهای دیپلماتیکِ مقاماتش، جایگزین اقدام حقوقی واقعی علیه نهادهایی نیست که فعالیتهای حکومت ایران را در خاک اروپا هدایت میکنند.
پارلمان اروپا سال گذشته با اکثریت قاطع از دولتهای عضو خواست تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهند؛ چند پارلمان ملی، از جمله در فرانسه و هلند، همین خواست و توصیه را تکرار کردند. با اینهمه، شورای اتحادیه اروپا همچنان تعلل میکند و به «ابهام حقوقی» درباره امکان تروریستی خواندن «بخشی از ساختار یک دولت» استناد میکند.
این بهانه، یک دوگانه کاذب است. سپاه پاسداران یک نهاد صرفاً نظامیِ متعارف نیست؛ شبکهای مسلح، سیاسی و اقتصادی است که فراتر از مرزهای ایران عملیات تروریستی و خرابکارانه مرتکب میشود. دولتی بودنِ سپاه نه سپر قانونی برای رفتارهای غیرقانونی آن است و نه مانعی برای قرار گرفتن آن در فهرست سازمانهای تروریستی.
دموکراسیهای همپیمان پیشتر از این پل گذشتهاند: آمریکا در ۲۰۱۹ سپاه را در فهرست تروریسم گذاشت و کانادا هم پس از آن همین کار را کرد. هیچیک از این تصمیمها دیپلماسی یا همکاریهای انسانی و کنسولی با ایران را متوقف نکرد. اروپا هم میتواند همین توازن را برقرار کند؛ قانون را قاطعانه اجرا نماید بیآنکه درهای گفتگو را ببندد. بسیاری کشورها در حالی که فهرستگذاری تروریستی را حفظ میکنند، همچنان در امور بشردوستانه و کنسولی با تهران ارتباط دارند. بین «گفتگو» و «مصونیت دادن» تفاوت وجود دارد.
گام بعدی اروپا
اگر اروپا تصمیم به اقدام بگیرد، تروریست شناخته شدن سپاه پاسداران در سطح اتحادیه اروپا میتواند سیاستهای اعلامشده را به اجرای واقعی آن نیز تبدیل کند. این اقدام میتواند:
• حمایت فعال از سپاه پاسداران را جرمانگاری کند از جمله تأمین مالی، تدارکاتی و جذب نیرو.
• داراییهای آن را مسدود کرده و جریانهای مالی را مختل سازد. بطوری که بانکها و صادرکنندگان موظف شوند که تراکنشهای مشکوک را گزارش داده و مسدود کنند.
• به دادستانها و نهادهای اطلاعاتی اختیار دهد تا شرکتهای پوششی، شرکتهای حمل و نقل و مؤسسات خیریهی وابسته به سپاه را برچینند.
• هماهنگی میانمرزی را تقویت کند تا نهادهای امنیتی و پلیس کشورهای عضو تحقیقات خود را در چارچوبی مشترک پیش ببرند.
چند کشور هماکنون در موقعیتی هستند که میتوانند این روند را آغاز کنند. بریتانیا، فرانسه و آلمان که به عنوان گروه موسوم به E3 (تروئیکای اروپایی) ساز و کار «بازگشت خودکار تحریمها» را فعال کردهاند، میتوانند الگو شوند. بریتانیا میتواند بر اساس قانون مبارزه با تروریسم مصوب ۲۰۰۰ (Terrorism Act 2000) گام بردارد و زمینه را برای فرانسه و آلمان فراهم سازد تا با اقدامات مشابه، مبنای حقوقی لازم را برای تصمیم واحد اتحادیه اروپا فراهم کنند. هماهنگی از طریق چارچوب ضدتروریسم شورای اروپا نیز میتواند تضمین کند که تمام کشورهای عضو، این تصمیم را به صورت هماهنگ و منسجم به اجرا بگذارند.
ساز و کار «بازگشت خودکار تحریمها» قواعد بازی بینالمللی را از نو میچیند، اما بدون اجرای هماهنگ در سراسر اروپا، این تغییر به نمادگرایی کاهش مییابد. سپاه پاسداران از روزنههای مالی و حقوقی همچنان بهره خواهد برد مگر آنکه دولتها قاطعانه علیه آن اقدام کنند. «تروریستی شناختن سپاه» تشدید تنش نیست بلکه اجرای قانون و پلی است که میان تحریم و امنیت برقرار میکند.
کشورهای موسوم به «تروئیکای اروپایی» ساز و کار بازگشت تحریمها را برای پاسداری از رژیم جهانی منع گسترش سلاحهای هستهای فعال کردند. اکنون باید اطمینان یابند که این اقدام در داخل مرزهایشان نیز معنا و اثر داشته باشد. فرصت کوتاه است؛ ابزارها آمادهاند و تهدید آشکار است. بازگشت تحریمها نقش خود را ایفا کرده؛ اینک نوبت اروپاست تا با تروریستی شناختن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پیش از آنکه دوباره دست به اقدام بزند، وظیفهی خود را انجام دهد.
*منبع: وبسایت Visegard24
*نویسندگان: دکتر سعید قاسمی نژاد مشاور ارشد امور ایران و اقتصاد مالی در «بنیاد دفاع از دموکراسیها و دکتر آیدین پناهی پژوهشگر و متخصص انرژی

