مراسم بزرگداشت «کوروش» جمعه شب ۲۴ اکتبر در شهر تورنتو با حضور شاهزاده رضا پهلوی و شماری از هنرمندان و ایرانیان مقیم کانادا برگزار شد.

در این مراسم شاهزاده رضا پهلوی ضمن اشاره به این موضوع که پس از فروپاشی جمهوری اسلامی، منابع ایران بجای «حمایت از تروریسم» برای گسترش صلح بهکار گرفته خواهد شد، افزود: «ایران پس از جمهوری اسلامی پیمان ابراهیم را به پیمان کوروش ارتقا خواهد داد.»
او همچنین از ضرورت پس گرفتن کشور از «رژیم تبهکار و اهریمنی جمهوری اسلامی» سخن گفت و تاکید کرد «حاکمیت ملی باید به مردم ایران بازگردد.»
شاهزاده افزود: «ایران در کلیت خود در اشغال اسلامگرایان است و زمان علیه ماست؛ هر لحظه تأخیر بهایی سنگین دارد و پنجره نجات ایران محدود است.»
او در ادامه گفت: «اگر زمان از دست برود شاید دیگر هرگز گشوده نشود اکنون در یکی از سختترین و تاریکترین فصلهای تاریخ ایران دیگر پرسش این نیست که چه باید کرد؛ پرسش این است اگر نه اکنون پس چه زمان؟ اگر نه ما پس چه کسی؟ و اگر امروز اقدام نکنیم چه بر ایران خواهد رفت؟»
شاهزاده رضا پهلوی تأکید کرد: «اکنون زمان گسترش گروههای کوچک مبارزه و آماده شدن برای نبرد آخر است».
او همچنین گفت: «ملتها زمانی بزرگ میشوند که سرنوشت خود را با دستان خویش رقم بزنند نه اینکه دیگران برایشان تصمیم بگیرند.»
او خطاب به حاضران گفت: «ما امروز فقط یک شعار داریم؛ آزادی و ایران… این آزادی است که صندوق رای را ممکن میکند تا مردم بتوانند انتخاب خودشان را انجام دهند.»
شاهزاده رضا پهلوی همچنین نسل جوان ایران را آنطور که پیشتر نیز اعلام کرده بود، «نسل وی» یا نسل پیروز نامید و گفت: «به نسل زد ایران از این پس نسل وی برای پیروزی میگویم؛ زیرا نور بر تاریکی پیروز است.»
وی در پایان سخنرانی خود با سپاس از «لطف و محبت و حمایت» ایرانیان تأکید کرد: «ما امروز یک شعار بیشتر نداریم؛ آنهم شعار «آزادی» و «ایران». چرا؟ چون آن آزادی است که صندوق رأی را خواهد گذاشت تا آنموقع انتخاب خودتان را انجام دهید. و به نسل زِد ایران که من آنها را «نسل وی» میدانم [ویکتوری/ پیروزی] میگویم: نور بر تاریکی پیروز است».
متن کامل سخنان شاهزاده رضا پهلوی را در ادامه میخوانید:
«نام کوروش بزرگ هنوز برای ملت ایران در جهان آبرو میخرد. او یادآور شکوه ایران است. حتا در روزگاری که سایهی شوم رژیم ضد ایرانی میهنمان را تاریک کرده است. اما کوروش تنها یک یادگار و افتخار تاریخی نیست. او پیامآور مسئولیتی است که بر دوش ماست و من امروز اینجا هستم تا این مسئولیت را یادآور شوم و بر ضرورت و فوریت آن تأکید کنم: نجات و بازپسگیری ایران از دست کسانی که آن را به پادگان امتگرایی و جاهلیت خود بدل کردهاند و از خاکی که بیش از دو هزار و پانصد سال پیش مهد داد بود، بیداد را به جهان پراکندهاند. جای شگفتی نیست اگر جمهوری اسلامی از نام کوروش میهراسد. چرا که کوروش یادآور هرآنچیزیست که این رژیم نیست! ایرانیّت؛ انسانیّت؛ آزادی و رواداری.
اما برخلاف رژیم اسلامی، ما ملت ایران وارثان راه کوروش هستیم. قدرت را نه برای سلطه که برای سامان و داد میخواهیم. کوروش در بابِل به سربازانش گفت: «آرام گام بردارید تا در دل مردم هراس نیافکنید.» او نخستین فرمانروایی بود که اقتدار را با مدارا درآمیخت. آزادی باور و رواداری مذهبی را پاس داشت و ترویج کرد و به ما آموخت که سیاست میتواند و باید با راستی یکی شود، نه با فریب. به همین سبب جهان نیز امروز از کوروش بزرگ به نیکی یاد میکند و آنچه در منشور جاودانهاش آمده، پایهی نظم انسانگرا و آزادیمحور جهان مدرن شده است.
هممیهنان،
ایرانی بودن فقط شناسنامه و تبار و ملیّت نیست؛ بلکه مسئولیتآفرین نیز هست. مسئولیت در برابر امروز و فردای میهن؛ مسئولیت پاسداری از راستی؛ مسئولیت به دست آوردن و نگهداری از آزادی؛ مسئولیت پاسداشت کرامت و عزت هر شهروند ایرانی؛ و مسئولیت ایستادگی در نبرد با تاریکی. امروز دولت ایران در کلیت خود در اشغال اسلامگرایان است و زمان علیه ماست؛ هر لحظه تأخیر بهای سنگینی دارد. پنجره نجات ایران محدود است، و اگر از دست برود شاید دیگر هرگز گشوده نشود.
اکنون در یکی از سختترین و تاریکترین فصلهای تاریخ ایران، دیگر پرسش این نیست که چه باید کرد؟! پرسش این است: اگر نه اکنون، پس چه زمانی؟ اگر نه ما، پس چه کسی؟ و اگر امروز اقدام نکنیم، چه بر ایران خواهد رفت؟ اکنون زمان گسترش گروههای کوچک مبارزه و آمادهشدن برای نبرد آخر است. ملّتها زمانی بزرگ میشوند که سرنوشت خود را با دستان خویش رقم بزنند؛ نه اینکه دیگران برایشان تصمیم بگیرند. ملّت ایران نیز باید تصمیمساز سرنوشت خویش باشد.
سرزمین ما شایستهی شکوه و آزادی است؛ و این بر عهده ماست که ایران را از این رژیم تبهکار و اهریمنی پس بگیریم. ما ملّت بزرگی هستیم و این را بارها نشان دادهایم. آنگاه که با فریاد «ایران را پس میگیریم» خیزش ملی خود را آغاز کردیم، اما این مبارزه که در دی ۹۶، در آبان ۹۸ و در خیزش ۱۴۰۱ با فداکاری فرزندان جاویدنام میهن دستاوردهای ارزشمندی داشته، هنوز پایان نیافته است. پایان این مبارزه روزیست که ایران از چنگال جمهوری اسلامی رها شود و حاکمیت ملی بر مردم بازگردد.
و آن روز که ملّت ما آزاد شود، جهانیان ایران دیگری را خواهند دید. ایرانی که منابعاش نه برای صدور نفرت و ترور، بلکه برای پیمانهای صلح و همکاری به کار میرود. ایرانی که پیمان ابراهیم را به پیمان کوروش ارتقا میدهد و خاورمیانه را با رواداری و خرد آشتی میدهد؛ چنانکه کوروش بزرگ چنین کرده بود. و آنگاه پژواک این سخن کوروش دوباره در سپهر تاریخ طنینانداز خواهد شد: «کوروش، پادشاه جهان، پادشاه انشان، پسر کمبوجیه: «خدایان بزرگ همه زمینها را به دست من سپردند و من این سرزمین را در آرامش و صلح قرار دادم.»
هرودوت تاریخنگار یونانی مینویسد که ایرانیان به سبب مهر و داد کوروش، او را «پدر» میخواندند. و در آبان ۱۳۹۵ فرزندان کوروش از جایجای ایران در پاسارگاد گرد هم آمدند و فریاد زدند: «ایران وطن ماست؛ کوروش پدر ماست.» اما ما فرزندان شایسته او نخواهیم بود اگر مسئولیت خود را ناچیز بشماریم.
کوروش ما را میخواند: برخیزید! ایران را از اهریمن اشغالگر پس بگیرید! نام ایران را بار دیگر با صلح و آزادی پیوند بزنید و شکوه و عظمت را به میهن بازگردانید، پیش از آنکه دیر شود. پیش از آنکه ایران از دست برود.
پاینده ایران.»

