[رضا مقصدی]
سال گذشته بود، جان
با همهی غم ِ جهان
عاشق یک ترانه شد.
سال گذشته بود، دل
در تپش ِ یگانهاش
شاعر این زمانه شد.
خنده به خنده، با توام
سال ِ جوانههای سبز!
آبی ِ بیکرانه را
در رگ ِ من، روانه کن !
منتظران ِ عشق را
شادی ِ هر ترانه کن !