فیروزه خطیبی – سهراب اخوان، فیلمساز، عکاس، تهیهکننده، و یکی از گویندگان و برنامهسازان پیشکسوت در تلویزیون ملی ایران پیش از انقلاب که در طول چند سال گذشته با رسانههای گروهی خارج از ایران از جمله تلویزیون اندیشه و رادیو ایران ۶۷۰ در شهر لسآنجلس همکاری داشت، بامداد جمعه ۲۵ ژانویه ۲۰۱۹ پس ازماهها مبارزه با بیماری سرطان در سن ۷۹ سالگی در منزل مسکونی خود در این شهر درگذشت.
اخوان کارهای هنری را از کانال تلویزیونی «ثابت پاسال» آغازکرد و در آن زمان مجری شو «پنج ستاره» در روزهای جمعه بود. شو پرتماشاگری که عارف خواننده مشهور موسیقی پاپ ایران نخستین برنامههای هنری خود را به اتفاق «نارملا» در آن اجرا کرد.
سهراب اخوان که یکی ازمحبوبترین گویندگان تلویزیون کانال ۳ آن زمان به شمار میرفت بعدها به دعوت رضا قطبی به تلویزیون نوپای ملی ایران پیوست. این مستندساز و برنامهساز رادیو و تلویزیون در جلسهای که در ماه مارس ۲۰۱۱ به مناسبت قدردانی از ۵۰ سال فعالیت فرهنگی او توسط کرسی ایرانشناسی جهانگیر آموزگار در دانشگاه لسآنجلس برگزار شد به حاضران گفته بود: «من امروز به این مسئله فکر میکنم که اگر تلویزیون ملی در آن زمان از من دعوت به کار نکرده بود احتمالا میرفتم دنبال یک کار و کاسبی معمولی و شاید حتی نوعی تجارت. من امروز هر چه دارم از آنها دارم. تلویزیون ملی ایران دست کم دو میلیون دلار در آن زمان خرج تحصیلات من کرد که من این کارها را یاد بگیرم.»
سهراب اخوان ابتدا در دانشگاه ایالتی میشیگان و بعدها در انگلستان، در شبکه تلویزیونی بیبیسی به آموختن کارگردانی فنی تلویزیون و فیلمسازی پراخت و پس از پایان تحصیل و افتتاح رسمی تلویزیون ملی به ایران بازگشت و کار تهیه و اجرای بسیاری از برنامههای خبری، ورزشی و تفریحی را در این شبکه بر عهده گرفت.
او در طول سالها، بیش از ٣٠٠ برنامه دراماتیک و مستند برای تلویزیون ملی ایران ساخت و به تهیه و کارگردانی سریالهای معروف آن دوران از جمله «وقتی دژخیم میگرید»، «آلاخون والاخون» و به ویژه سریال محبوب و پرتماشاگر «خانه قمرخانم» با بازی پروین ملکوتی در نقش صاحبخانهای تندخو، زورگو و ضعیفکش که اتاقهای خانه قدیمی و بزرگش را به افراد مختلف اجاره داده است پرداخت.
خانه قمرخانم:
https://www.youtube.com/watch?v=00TLcYirlXg
سهراب اخوان در سالهای پیش از انقلاب مسئول راهاندازی و آموزش پرسنل مراکز فرستنده تلویزیون ملی ایران در استانهای ایران بود. او ضمن کار در این پست تازه، فیلم مستند «صومعه خالی آن روزها»، بیوگرافی حیدر یغما (یغمای نیشابوری) را در مدت دو سال ماموریتش در فرستنده تلویزیونی مرکز مشهد تهیه کرد.
این فیلم که برنده جایزه نیز شد، درباره خشتاندازی در روستای کوچکی است که سرودههایش از میان لحظههای پر پیچ و تاب زندگیاش بیرون میآید. یغما که تا سی سالگی بیسواد بوده شروع به خواندن مختصر قرآن میکند و بعدها پس از سوادآموزی، زندگیش دگرگون شده و از سال ۱۳۴۲ شروع به سرودن شعرهای عاشقانه میکند. در فیلم «صومعه خالی آن روزها» تماشاگر، عاشق سرگردانی را میبیند که با زمان زاده شده و در زمان جاری است. این شاعر لحظهها و مصرعهای رنگین و اشعار عاشقانه ناب که در سال ١٣۶۶ در سن ۶۴ سالگی درگذشت در آرامگاهی در «بلوار عرفان»- در محلی میان آرامگاه خیام و عطار در نیشاپور به خاک سپرده شده است.
صومعه خالی آن روزها:
پس از انقلاب ۵۷ و امکانناپذیر شدن ادامه فعالیتهای رادیو تلویزیونی، سهراب اخوان به اسپانیا مهاجرت کرد و پس از ۱۳ سال زندگی در آن کشور راهی آمریکا شد. او پس از نقل مکان به لسآنجلس یکبار دیگر فعالیتهای تهیه و اجرای برنامههای رادیو تلویزیونی در زمینههای فرهنگی و هنری را از سر گرفت. علاوه بر اجرای برنامههای رادیویی و تلویزیونی ومصاحبه با صدها چهره هنری– اجتماعی روز، مدتی هم به عنوان فیلمبردار محلی از لسآنجلس با صدای آمریکا همکاری داشت و با پایهگذاری سازمان فرهنگی «فیلمکس» به تهیه چند سیدی از جمله نسخه جدیدی از «شازده کوچولو» نوشته آنتوان دو سنت اگزوپری و مستندهای هنری و کتابهای گویا از اشعار شعرای بزرگ ایرانزمین با همکاری فریدون فرحاندوز دوست و همکار قدیمیاش و گوینده توانای رادیو و تلویزیون پرداخت.
مقدمه «شازده کوچولو» با صدای فریدون فرحاندوز:
فریدون فرحاندوز که در سفری خارج از آمریکا بسر میبرد، روز گذشته، جمعه ۲۵ ژانویه ۲۰۱۹، در پیام کوتاهی از لندن درباره دوست و همکار از دست رفتهاش نوشت: «رستم سرطان سرانجام سهراب را از پا افکند. یار دیرو دورم سهراب اخوان امروز چشم بر جهان بست.»
در طول سالهای زندگی در لس آنجلس، سهراب اخوان علاوه بر فیلم چهل دقیقهای «علیرضا اسپهبد» درباره بخشی از آثار این نقاش و طراح برجسته ایرانی، مستند کوتاه «بیک ایمانوردی» را درباره گوشههایی از زندگی رضا بیک ایمانوردی، بازیگر بیش از ١۲۴ فیلم فارسی پیش از انقلاب را دو سال پیش از درگذشت این هنرمند در سال ۱۳۸۲ساخت. در این فیلم تماشاگر با چهرهای متفاوت از این قهرمان فیلمهای قدیمی ایرانی که در آمریکا به رانندگی کامیون اشتغال داشت و دیدگاه عرفانی او نسبت به زندگی آشنا میشود. مستند دیگر سهراب اخوان، «لئوناردو داوینچی» است که به سفارش یکی از موزه های شهر پالم اسپرینگ در جنوب کالیفرنیا ساخته شد و در آن سهراب اخوان، زندگی، افکار و آثار این هنرمند نابغه ایتالیایی را در طول تنها ده دقیقه برای دیدارکنندگان از موزه به نمایش میگذارد.
روشن پروین فیلمساز ساکن لس آنجلس و یکی از همکاران قدیمی تلویزیون ملی، سهراب اخوان را به عنوان یک فیلمساز مؤلف ارزیابی میکند و میگوید: «سینمای مولف، سینمایی است که فیلمساز در آن تبدیل به خالق مطلق میشود. خودش مینویسد، کارگردانی میکند، تدوین میکند و روایتگر فیلم نیز خود اوست و در نتیجه کار یکدست از آب در میآید و آن احساساتی که از درون فیلمساز برآمده است را با خودش همه جا جاری میکند.»
در یک جلسه گرامیداشت به مناسبت یک عمر تلاش فرهنگی سهراب اخوان در دانشگاه لس آنجلس پیامی هم از سوی پروفسور احسان یارشاطر، استاد فقید و گردآورنده دانشنامه ایرانیکا از نیویورک خطاب به او ارسال شده بود که در آن این ایرانشناس برجسته به دهههای اخیر که «پهنه جهان صحنه گفتگوی فرهنگها و چیرگی فرهنگهای قوی بر فرهنگهای کمبنیه بوده» اشاره میکند و میگوید: «فرهنگ ایران یکبار دیگر به همت و تلاش ایرانیان در داخل و خارج از ایران به این پرسش تاریخی پاسخی در خور داده که چرا ایران در شمار معدودی از کشورهای جهان است که آزمونهای سخت تاریخ را در طی قرون و اعصار تاب آورده است.» احسان یارشاطر به اهمیت بنیانگذاری کانونها و مراکز فرهنگی ایرانی، موسسات انتشاراتی و تلویزیون و رادیوهایی که به زبان شیرین فارسی ایرانیان را در شهرهای مختلف جهان با رویدادهای ایران و جهان آشنا میکنند اشاره کرده و در همین پیام میگوید: «این کانونها و مراکز فرهنگی و نیز هنرمندانی که با ساختن فیلمهای مستند پاسداری میراث ادبی و هنری ایران را وجهه همت خود قرار دادهاند، همه جملههایی هستند که در پیوند با یکدیگر، روایت پایداری فرهنگ درخشان و غنی ایران را رقم میزنند و به گوش جهانیان میرسانند که پایداری و استمرار ایران در طول تاریخ، بیشتر از مقابلههای سیاسی و نظامی، به برکت مقابلههای فرهنگی میسر شده است.»
در سال ۲۰۱۵ دو پرتره از عکسهای سهراب اخوان به نام «زن قشقایی» و «دختر قشقایی» که برای نمایش در نمایشگاه فوکوس ایران ۲ در «موزه هنرهای دستی معاصر» برگزیده شده بود در شهر لس آنجلس به نمایش گذاشته شد. این دو عکس به خاطر سیاه و سفید بودن و عدم وجود رنگهایی که غالبا با تصاویری از اهالی ایل قشقایی همراه است، حضور چشمگیری در بین آثار به نمایش گذاشته شده در این نمایشگاه داشت.
در آن زمان در مصاحبهای که با زندهیاد سهراب اخوان داشتم او گفت: «من در سفرهایم همیشه به دنبال کشف موضوعهایی ساده برای عکاسی بودهام. به نظر من عکسها هرچه سادهتر و صریحتر باشند، تاثیر عمیقتری بر روی تماشاگر میگذارند. اهالی ایل قشقایی علاقه زیادی به جشن و پایکوبی در گردهماییهای قومی دارند. من از همین حالات و شرایط طبیعی آنها و با استفاده از نور موجود توانستم لحظههایی را ثبت کنم که این عشق به شعف و شادی و علاقهای که این مردم به زندگی دارند را به نمایش بگذارد.»
روحش شاد