جمهوری اسلامی در حالی به تازگی چهلمین سالگرد انقلاب خود را فرتوت و مستأصل جشن گرفت که آثار این فرسودگی و ناتوانی از سراپای آن پیداست. یک نظام ناکارآمد همراه با داغ ننگ فساد بر پیشانی، اما پرمدعا و لافزن و گزافهگو.
جدا از شعارها و ادعاهای مقامات، وضعیت درونی جمهوری اسلامی به شدت ملتهب است. تغییراتی که به تازگی در مُهرههای آن صورت گرفته، در کنار دست و پا زدن جناحهای مختلف، صحنه سیاسی داخلی ایران در ماههای آینده را تماشایی خواهد کرد. به نظر میرسد مناسباتی که نظام در طبقه بالای قدرت با به کار گرفتن برخی کارگزاران به وجود آورده دچار یک تنش ویرانگر است.
اصلاحطلبان، فریبکارانی که تمام شدهاند
این وضعیت نظام را در شرایطی قرار داده که دیگر خودیها نیز به صراحت دربارهاش هشدار میدهند. سعید حجاریان از چهرههای امنیتی نظام و تئوریسین پروژه اصلاحات، هفته جاری در میزگردی با حضور مصطفی تاجزاده و علیرضا علوی تبار دو چهره شاخص اصلاحطلب گفته است: «من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد میشود و آنها فارغ از بحث سیاسی نه تنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید میکنند. یعنی، نه اصولگرا و اصلاحطلب میشناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت میدهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی میشود. ما باید توجه کنیم، دولت به لحاظ درآمدی با مشکلات جدی روبرو است و ممکن است به خاطر فشارها وا برود؛ شاید اصلاً روحانی دوام نیاورد.»
این سخنان یک مُهر تأیید بزرگ بر درک عمومی مردم ایران است که در اعتراضات سراسری دیماه ۹۶ آن را در شعار نغز «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به نمایش گذاشتند.
امثال حجاریان و دیگر دوستانش باید پیش از اینها متوجه میشدند که وقتی اصلاحات فقط فرمولی برای فریب مردم و نردبانی برای صعود و راهی برای حفظ منابع سیاسی و اقتصادی خود در چارچوب قدرت است، دیر یا زود ماجرایش در میان مردم به پایان میرسد.
اصلاحطلبان که با «تَکرار» محمد خاتمی و طراحی اکبر هاشمی رفسنجانی تمامقد پشت برنامههای روحانی ایستاده بودند و میخواستند «گلابی»های برجام را به نفع خود بچینند، اکنون قصد دارند با ابراز موضع انتقادی بین «خود» و «کارنامه حسن روحانی» فاصلهگذاری کنند. حتی محمدرضا عارف نماینده ساکت مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با روزنامه سازندگی موضع تند و انتقادی گرفته و گفته است: «من مهمترین مسئله امروز را ناکارآمدی مدیران و نظام اجرایی کشور میدانم. همیشه بر این باور هستم که بیشترین ضربه را ناکارآمدی دولت، عدم هماهنگی در دولت و قرار دادن نیروها در جاهای نامناسب به برنامههای توسعه وارد میکند.»
عارف همچنین با انتقاد از بیعملی دولت روحانی افزوده است: «مجموعه دولت در اغلب موارد با پروژههای جنگ روانی، گفتاردرمانی را بر اقدام و عمل ترجیح میدهد!»
عارف که متوجه تأثیر فشارهای اقتصادی و نارضایتی گسترده مردم شده است همچنین در توئیتی نوشته است که «آمریکا به دنبال فروپاشی اقتصادی در ایران است. اما در داخل اعتماد مردم است که اگر از دست برود حتماً در مسیر فروپاشی قرار خواهیم گرفت.»
اروپا روحانی و اصلاحطلبان را ناامید کرد
اینک به نظر میرسد با قطع امید اصلاحطلبان از اتحادیه اروپا و آشکارتر شدن ناکارآمدی دولت، حملات به روحانی و کابینهاش از طرف آنها به عنوان «شرکای دولت» شدیدتر خواهد شد.
زمانی بود که با حذف احمد خمینی و سپس پایان دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، ساختار اصلی قدرت بر مدار حمایت از «رهبر دوم» نظام، علی خامنهای، و ارکان قدرت او یعنی سپاه و «بیت رهبری» شکل گرفت.
سپس هاشمی رفسنجانی و کارگزاران وابسته به او و اصلاحطلبانی که اغلب هواداران سابق احمد خمینی بودند قصد داشتند ساختار و توزیع قدرت را با محوریت خودشان برای دوران «رهبر سوم» تنظیم کنند. آنها تلاش کردند ضمن سازش و ایجاد روابط تازه در سیاست خارجی و توزیع قدرت در سیاست داخلی، شرایط را طوری به نفع خود بازآرایی کنند که در آن مناسبات قدرت در داخل، تابع و وابستهی مناسبات خارجی باشد؛ مناسباتی که از یکسو قرار بود به بازار و نظام مالی اروپا گره بخورد و از سوی دیگر به سیاستهای منطقهای و بینالمللی حزب دموکرات آمریکا.
در چنین شرایطی دولت حسن روحانی تمام تلاش خود را برای ایجاد بستری جهت حفظ حداقلهای ارتباط مالی با اروپا به کار بسته است. پس از خروج آمریکا از برجام، دولت و هوادارانش به اروپا دل بستند اما اکنون با گذشت ماهها نه تنها هیچ اتفاقی نیافتاده بلکه به صراحت اعلام شده است که «اینستکس» یا ساز و کار مالی محدود به دارو، تجهیزات پزشکی و محصولات غذایی است و انجام آن هم منوط به تصویب لوایح FATF است. در حال حاضر دولت روحانی در آخرین دست و پا زدنهای خود با تمام قدرت در پی تصویب این لایحه است.
همزمان رقیبان سیاسی دولت جنگ روانی سنگینی را مانند آنچه در دوران برجام رخ داد، به راه انداختهاند. کریمی قدوسی عضو سپاه پاسداران و نماینده تندرو مجلس شورای اسلامی آشکارا حسن روحانی را عامل انگلیس دانسته است که از امآیسیکسMI6 حرفشنوی دارد. او گفته است مستندات ادعایش شنود اطلاعات سپاه است: «اطلاعات سپاه با شنود تماسهای تلفنی حسن روحانی متوجه ارتباط او با دولت انگلیس شده و رابط یکی از پیامهای ارسالی خواهرزاده روحانی بوده است.»
سردار حاجیزاده نیز اعلام کرد که عناصر نفوذی بیگانگان در نظام رخنه کردهاند و حتا نظام بانکی طبق فرامین خزانهداری آمریکا عمل میکند: «برخی بانکها بجای اجرای بخشنامههای بانک مرکزی به دنبال اجرای دستورالعملهای خزانهداری آمریکا در کشور هستند، موضوعی که من انتظار دارم و درخواست میکنم اطلاعات و سپاه آن را دنبال کند.»
حاجیزاده همچنین مدعی شده است که جریان نفاق در داخل کودتا کرده است. معنای سخنان حاجیزاده اینست که بخشی از نظام به فرمان و دستور بیگانگان کار میکند و از دیدگاه این سردار باید با آن کودتا و عواملش که داخل نظام هستند مقابله کرد.
او در عباراتی قابل تأمل گفته است: «اولین اقدام برای مقابله با کودتاچیان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شناسایی عوامل اصلی آنان در مرکز قدرت نظام اسلامی است، لذا وظیفهی نیروهای امنیتی و پاسداران انقلاب اسلامی با نقشآفرینی عمارها و ابوذرها در پاکسازی عوامل دشمن از مراکز تصمیمگیر و تصمیمساز نظام اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است.» از این سخنان میتوان نتیجه گرفت که احتمالا سپاه برعکس برجام که با چراغ سبز خامنهای همراه بود، در شرایط کنونی اما انفعال پیشه نخواهد کرد!
جدا از این حملات علیه روحانی، سپاه پاسداران برگهای دیگری نیز در تخریب وی رو کرده است؛ از جمله اقدام به توقیف کشتیهای ماهیگیری ترال چینی در آبهای ایران است که دولت روحانی اصلا حضور غیرقانونی این کشتیها در دریای عمان را تکذیب میکرد.
اینها همه نشان میدهد برای نگه داشتن حسن روحانی در ریل مورد تأیید خامنهای، حملاتی هماهنگ آغاز شده که در مرکز آن محاکمه حسین فریدون برادر حسن روحانی قرار دارد. به نظر میرسد هدف اصلی این اقدامات بیشتر «کنترل» است و نه «حذف» روحانی! اقداماتی که با چاشنیهای روانی و تبلیغاتی مانند جمعآوری امضا برای استیضاح روحانی همراه میشود.
بازی خامنهای با مُهرههای محبوب
تحرکات و اظهارنظرهای سپاه پاسداران در کنار تغییر برخی مُهرهها از سوی خامنهای نشاندهنده یک آرایش جدید در جمهوری اسلامی است که با هدف ترمیم ساختار قدرت و ایجاد بستر مناسب برای انتقال قدرت به «رهبر سوم» همراه با مهار دولت روحانی و آمادگی برای شورشهای اجتماعی صورت میگیرد.
به نظر میرسد اگر در دهه شصت خورشیدی، سهگانه احمد خمینی و اکبر رفسنجانی و علی خامنهای مقدمات حذف آیتالله منتظری و ظهور «رهبر دوم» را فراهم آورد، اکنون شکل جدیدی از آرایش نیروها برای ظهور «رهبر سوم» در حال تکوین است.
در روزهای آینده ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضاییه منتقل خواهد شد و با اختیارات ویژه نمایشی ظاهرا قرار است برخورد گسترده با فساد اقتصادی و اداری را آغاز کند. اما با توجه به اینکه ابراهیم رئیسی سوابقی از جمله عضویت در «هیئت چهار نفره اعدامها» در جریان اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را در کارنامه خود دارد نباید انتظار داشت وضعیت قوه قضاییه، که خود از نهادهای فاسد است،با حضور او بهبود یابد.
شنیدهها حاکی از آن است که صادق لاریجانی نیز قرار است به ریاست شورای نگهبان برگزیده شود. این در حالیست که پس از مرگ محمود هاشمی شاهرودی، صادق لاریجانی جانشین او در مجمع تشخیص مصلحت نظام شد اما اکنون به نظر میرسد آن جابجایی فقط با هدف جلوگیری از ریاست ناطق نوری به عنوان «حامی» اصلاحطلبان بر ریاست مجمع بوده است.
جابجایی این مُهرهها جهت جلوس «رهبر سوم» بر جایگاه «ولایت مطلقه فقیه» در شرایطی صورت میگیرد که گسست و شکاف میان مردم و حکومت چنان عمیق و گسترده است که به نظر نمیرسد بتوان آن را با پروژههایی مانند اصلاحطلبی و تحولخواهی و همراه با جابجایی کارگزاران نظام بر پا نگه داشت.
روشنک آسترکی
خامنه ای هم عمر نوحنداره
اون هم بمیره
یکی دیگه میشینه جاش
صادق لاریجانی ، احمدی نژاد ، روحانی وکلی آخوند و سران حکومت
تو صف هستن
حتی اون حسن خمینی تپلی و نونور هم مننظر رهبر شدن هست
خاتمی ( رییس جمهور اسبق) و بچه های اکبر رفسنجانی بادش کردن.
ونهایتا یه مفت خور دیگه میشه رهبر
بعد هم بهش میگن ولی امر مسلمین جهان و آخرت وکره مریخ و …
حضرات همانطوریکه در بخش نخست یادداشتم نوشتم اعمال و کردار تمام مطبوعات و کانال ها و رسانه ها معرف ذات و نهان و مقصود و منظورشان است. ایندگان و نسلهای اینده با خواندن وقایع تاریخ و کارنامه تمام این رسانه ها ٬قضاوت خود را خواهند کرد.بسیارند ایرانیانی که چنین فکر میکنند:
دمی را عشق است.امروز را عشق است ما نقش خودمان را بازی میکنیم.هرکه بیشتر بپردازد..اش خوبتری هم بدو خواهیم داد.
هر نیروی سیاسی پول خوب بدهد برایش تبلیغ زیباتری خواهیم کرد.
بله ما میرویم و ایندگان هرچه بخواهند قضاوت کنند..ما زندگی کردیم..در رفاه و اسایش و عیاشی ها و..غیره بعد از ما جای پای ما را چه طلا بگیرند و چه کثافت ..ما نیستیم!!این اندیشه نتیجه ۱۵۰۰ سال اسلام است در ایرانیان
بخش دوم نوشته قبل .
مگر همین بی بی سی نبود که از اخوند شیادی ٬ملای سرسپرده بریتانی در نیمه دوم ۵۷ گاندی دوم تاریخ را معرفی میکرد؟
خاطرم هست که چگونه مردم بعد از ظهرها خود را بخانه میرساندند تا به رادیو بی بی سی گوش کنند.انزمان مرداخ یهودی ۴۷ یا ۴۵ ساله بود و با هزینه و بودجه هنگفتی تمام تبلیغات و برنامه های تغیر و تبدیل نظام سیاسی در ایران را به عهده گرفت.مرد مصممی بود با پشتکاری مشهور!
بریتانیا نقش مهمی در سرنوشت تباه و غم انگیز ملیاردها انسان ٬داشت و دارد همین ایران ما٬و ملی شدن نفت و فاجعه ۵۷ تبدیل نظام پادشاهی به نظام اسلامی .چگ.نه ممکن است انسان بداند که میزبان دشمن خانه اش و خانواده اش بوده و هست٬پناهنده شود به او و از دستش نان بستاند؟
اقایان وکارگردانان این رسانه ٬تمام رخدادها و حوادث این چهل ساله ثبت شده است…و میشود . در یک نظر کلی ٬روش و گفتار و قلم ما ٬روشنگر عقاید و پایه های اعتقادات فکری ماست٬اینطور نیست؟
انبوه کانال ها و مطبوعات تا کنون در کارنامه چهل ساله خویش با کار و قلم و صدای خود خویش را٬معرفی نموده اند.عالم بی در و پیکر و ..خیلی باید ببخشید خر تو خر یست که مگو و مپرس!
هر نیرو و ازهر سوئی هر چه دلش خواست و منظور و مقصودش بود ٬نوشت و گفت .همین امروز ببینید چه خبر است!هر بی سرو پائی تلاشی دارد برای داشتن بیشتر و رسیدن به مقام بالا تر.برای مطبوعات و رسانه ها فرقی نمیکند که و چه باشد٬هر کسی بیشتر در کیسه را شل بگیرد..مایه بیشتری بپردازد٬برایش تبلیغ میکنند.
سومین و آخرین رهبر آخوند های عباسی ابراهیم رییسی قاتل است
آخوندها حالا حالاها در ایران قدرت رو در دست خواهند داشت و رهبر سوم و چهارم خودشون رو هم خواهند دید برای اینکه در کمال تاسف بدنه جامعه ایران انگار هنوز عمق بحران رو درک نکرده و آماده رویارویی و مبارزه با این جانیان که ایران رو غصب کرده اند نیست
بنظرم مقام اوزما، در سیاست داخلی با بهره گیری از اختلافهای جناحی درون حاکمیتی و همچنین در سیاست خارجی با فرصت جویی از تضادهای بین المللی نظیر رقابتها واختلافات بین آمریکا و اروپا و روسیه وچین وهمچنین ایجاد جبهه های منطقه ایی ناشی از اختافات قومی و مذهبی و از سویی اختلاف افکنی در میان اپوزوسیون و ایجاد خیمه شب بازی اپوزوسیون نما، توانسته است مهره های شطرنج در عرصه های داخلی و بین المللی و منطقه ایی و اپوزوسیون را در جهت ادامه حکومت ننگین خود به بازی بگیرد. بدنه اجتماعی هم که نشان داده پتانسیل وصف ناپذیری برای تحمل نکبت و فلاکت دارد.
وجود آخوند در یک جامعه بدین معنی است که سطح آگاهی جامعه بسیار پایین است و حکومت آخوندها یعنی وحشتناکترین تراژدی که میتوان برای انسانها تصور کرد. حمله مغولان برای ایران فاجعه بود اما ایران به هستی خود ادامه داد اما آخوند و حکومت آخوندها فاجعه ای بسیار عظیم برای ایران و چه بسا حتی بشریت بوده است. محیط زیست ایران یکی از قربانیان این اهریمنان مخوف و جنایتکار بوده است. آیندگان در باره این اهریمنان چنین خواهند نوشت: آمدند،غارت کردند،کشتند،ویران کردند و رفتند.