پس از گذشت تقریبا دو هفته از مرگ کیانوش سنجری روزنامهنگار و فعال سیاسی (۲۳ آبان ۱۴۰۳)، برخی از شهروندان همچنان جان باختن او را با عنوان «خودکشی» مشکوک دانسته و فرضیه قتل حکومتی را در اینباره مطرح میکنند. شماری از «دوستان و همرزمان کیانوش سنجری» در یک بیانیه اعلام کردهاند او «آگاهانه و مصمم» به صورت «خودخواسته» به زندگی خود پایان داده است.
بیانیهای که به امضای شماری از دوستان کیانوش سنجری رسیده، به همراه دو تصویر که منسوب به آخرین دقایق زندگی کیانوش سنجری روی بالکن مجتمع چهارسو در تهران است منتشر شده است. نویسندگان این بیانیه توضیح ندادهاند دو تصویر او که به همراه این بیانیه منتشر کردهاند توسط چه کسی و یا کدام دوربین ثبت شده و چگونه به دست آنها رسیده است.
در این بیانیه آمده که «به استناد گفتههای شهود و اسناد گردآوری شده، کیانوش سنجری آگاهانه و مصمم، با تاکید بر لزوم تلنگر زدن برای بیداری ملت ایران، مرگ خودخواسته را انتخاب کرده و با مرگ اعتراضی به عنوان کنشی سیاسی به زندگی خود پایان داده است.»
این بیانیه افزوده «تحقیقات گستردهای درباره مرگ مشکوک کیانوش سنجری انجام شده و ضمن گردآوری اسناد و شواهد، با همه افرادی که تا ساعات پایانی زندگی کیانوش در کنار او بودهاند، مصاحبه شده است.»
بر اساس این بیانیه، کیانوش سنجری «به گواه گفتههای آخرین کسانی که با او ملاقات کرده بودند، نه افسردگی داشت، و نه تحت تاثیر دارویی بود. او در کمال صحت عقل، تصمیم سخت بین مرگ و زندگی گرفت.»
«دوستان و همرزمان کیانوش سنجری» نوشتهاند «نتیجه تحقیقات نشان میدهد از زمانی که کیانوش در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس از گرفتن تصمیمی سخت و انتخاب میان مرگ و زندگی سخن گفته تا لحظهای که در اعتراض به دیکتاتوری علی خامنهای و شرکایش اقدام به مرگ اعتراضی کرده، افراد متعددی، از جمله حسین رونقی ملکی، عالیه مطلبزاده، مریم گویا و سعید جلیلیان وکیل مدافع او به صورت مستقیم یا غیرمستقیم تلاش کردهاند او را از تصمیماش منصرف کنند. متاسفانه، این تلاشها که در آینده و در گزارشی تکمیلی با جزئیات به آن اشاره خواهد شد، به شکلی به نتیجه مطلوب ختم نشده است. اما تلاش وجدانی و همه جانبه این افراد برای نجات جان کیانوش اثبات شده و قدردان همه این افراد هستیم.»
در بخش دیگری از بیانیه آمده «شبهه ایجاد شده در خصوص درگذشت مادر کیانوش و عدم وجود برادر کوچکتر او شبهه بیاساسی است. مادر ایشان خانم زلیخا اهدایی در قید حیات هستند و مجید سنجری باف، برادر تنی کیانوش است که شش سال پس از او متولد شده است. از ابتدای انتشار خبر مرگ کیانوش، از خانواده او، تحت فشار خواسته شد همه مراحل خاکسپاری و سوگواری، زیر سیطره نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و بدور از هرگونه تنش و یا اقدام اعتراضی ترتیب داده شود. از این رو برای بازماندگان کیانوش امکان برپایی مراسمی معمول و عمومی فراهم نشد.»
در ادامه آمده که «مجید سنجری باف برای تحویل پیکر برادرش و خاکسپاری کیانوش شیردل مجبور به امضای تعهد کتبی و تصویری در وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران شده است. مدارک شناسایی او نیز در اختیار ماموران اطلاعاتی قرار گرفته است.»
این بیانیه همچنین اعلام کرده که کیانوش سنجری در ماههای اخیر تحت فشار نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار داشته و از او خواسته شده بود برای همکاری با این نهادها و خبرچینی از نیروهای اپوزیسیون به خارج از کشور سفر کند؛ درخواستی که بهنوشته این بیانیه از سوی او رد شده بود.
آنها همچنین نوشتهاند که «بر اساس نتایج تحقیقات ما، کیانوش دست کم به دو نفر از دوستان نزدیکش از فشار نهادهای امنیتی برای سفر به آمریکا و خبرچینی از نیروهای اپوزیسیون به نفع جمهوری اسلامی سخن گفته بود. درخواستی که از سوی کیانوش رد شده بود. به گفته این افراد، کیانوش در ماههای اخیر چندین بار از سوی سربازجوی معروف تیم حقوق بشر وزارت اطلاعات، موسوم به محمودی به خانه ای امن در تهران فراخوانده شده و با او گفتگو شده بود.»
همچنین «کیانوش ساعاتی قبل از مرگ اعتراضی، در دیدار با حسین رونقی ملکی و عالیه مطلب زاده تصویری از یک بلیط لغو شده پرواز خارجی را نشان داده و گفته است با وجود اینکه بلیط پرواز را تهیه کرده، اما آن را لغو کرده و از سفر منصرف شده است. او همچنین با دوستان دیگرش از عدم امکان خروج از ایران به دلیل ممانعت از خروج سخن گفته بود. این به وضوح نشانگر آن است که نهادهای امنیتی با فشار بر کیانوش برای پذیرش همکاری و ایجاد اخلال در فرایند خروج، او را که ماهها برای یافت شغل و سرپناه در آمریکا برنامه ریزی کرده بود، از ادامه راه ناامید کرده و به سوی آنچه که این مبارز راه آزادی میهن آن را تصمیمی سخت میان مرگ و زندگی خوانده بود، سوق دادهاند.»
«دوستان و همرزمان کیانوش سنجری» در این بیانیه نوشتهاند «شکی نیست که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی پس از اعلام عمومی آمادگی برای مرگ اعتراضی یکی از شناختهشدهترین مخالفان جمهوری اسلامی از تصمیم او مطلع شده بودند. عدم انتشار تصاویر مستقل از پیکر کیانوش و انتشار تنها چند تصویر گزینشی و محدود از صحنه حادثه، نشانگر حضور و تسلط بر فضا توسط نهادهای امنیتی و کنترل شهروندان برای عدم ثبت و انتشار تصویر است. از این رو به نظر میرسد نهادهای امنیتی حتی از لحظه خروج کیانوش از خانه، او را زیر نظر داشته و تا لحظه مرگ اعتراضی، همچنان او را دنبال کرده و شاهد مرگ او بودهاند.»
همچنین «حکومت هر کشوری مسئول حفاظت از جان شهروندان آن کشور است. جمهوری اسلامی که بارها کیانوش را به دلایل واهی بازداشت کرده بود، اینبار هم که از پیش میدانست کیانوش چه تصمیمی گرفته، میتوانست او را به دلیل واهی دیگری برای چند روز هم که شده دستگیر کند، تا مانع اجرای این تصمیم دردناک شود. نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی همزمان با مرگ اعتراضی کیانوش در محل حادثه حضور یافته و دکتر مریم گویا، که از ابتدای سقوط کیانوش بر بالین او حضور یافته و برای احیای او تلاش کرده بود را بازداشت و در همان وضعیت خستگی، شوک و سوگواری در چندین مرحله از او مصاحبه تلویزیونی گرفتهاند.»
این بیانیه در ادامه افزوده «در این یک هفته نهادهای امنیتی فرصت کافی داشتهاند تا با دستکاری این مصاحبه و ردیف کردن تکههای گزینشی آن، در کنار پروندههای بیماری روانی که در زندان برای کیانوش ساختهاند، خوراک دیگری را برای برنامه ۲۰:۳۰ تلویزیون حکومتی تهیه کرده و کیانوش را هم مانند آهو دریایی و دهها مخالف و معترض دیگر، قربانی پروژه مجنونسازی کنند.»
افرادی که نام آنها زیر این بیانیه آمده عبارتند از: احمد باطبی، سپیده پورآقایی، اردشیر زارع زاده، بهروز جاوید تهرانی، فرزاد حمیدی، عباس خرسندی، کاوه شیرزاد، بهمن صادقینور، کوروش صحتی، حمید علیزاده، مهرداد لهراسبی، سعید کلانکی، منوچهر محمدی، رضا مبین.
خودکشى کیانوش سنجری روزنامهنگار و فعال سیاسی در اعتراض به جمهوری اسلامی
کیانوش سنجری غروب روز چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ از بالکن مجتمع تجاری چهارسو در کنار پل حافظ در تهران سقوط کرد و جان باخت. او صبح روز چهارشنبه با انتشار پیامی در شبکه ایکس نوشت: «اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد. شاید تلنگری باشد! پاینده ایران»
خودکشی کیانوش سنجری در حالی رخ داد که هیچ تصویر و ویدئویی از سقوط او از ساختمان چهارسو و پیکر او منتشر نشد. همین موضوع در کنار دیگر ابهامات از جمله اینکه چرا او با وجود فعالیت رسانهای هیچ پیام ویدئویی درباره خودکشیاش منتشر نکرده، فرضیه قتل حکومتی درباره او را تقویت کرده است.
پس از اعلام «خودکشی» کیانوش سنجری، ویدئویی چند ثانیهای که در آن دو نفر در حال دادن تنفس مصنوعی و احیای یک مرد هستند در حالی که صورت او مشخص نیست از سوی منبعی ناشناس منتشر شد. همچنین دو تصویر که پیکر بیجانی را نشان میداد که پارچهای آن کشیده شده منتشر شد.
در این میان، حسین رونقی فعال مدنی ساکن تهران که برای نخستین بار خبر خودکشی و جان باختن کیانوش سنجری را در شبکه «ایکس» منتشر کرد با برخی انتقادها روبرو شد که چرا وقتی از تصمیم کیانوش برای خودکشی اطلاع داشته و ساعتی پیش از این اقدام به خانه آنها رفته بوده، او را در سه چهار ساعت منتهی به هفت غروب تنها گذاشته و به خانه رفته است.
این در حالیست که بر اساس دیگر گزارشها و همانطور که در بیانیه «دوستان و همزمان کیانوش سنجری» ادعا شده، مریم گویا که از سوی کیانوش به عنوان تراپیست و مشاورش معرفی شده بود در ساعات یا دقایق منتهی به مرگ کیانوش با او بوده است. بر اساس روایتهای منتشر شده، کیانوش دقایقی پیش از پرتاب خود از ساختمان چهارسو از مریم گویا جدا شده و او نتوانسته کیانوش را برای دقایقی پیدا کند.
دو روز پس از جان باختن کیانوش سنجری، حسین رونقی با انتشار تصویری از خودش که لبهایش را دوخته بود، اعلام کرد که راه کیانوش سنجری را در اعتراضاتی ادامه خواهد داد.
او طی روزهای گذشته در چند نقطه تهران از جمله چهارراه «ولیعصر» (ولیعهد)، شهرک اکباتان و بلوار کشاورز برای دقایقی تحصن کرد و هربار مأموران وزارت اطلاعات او را بازداشت و ساعاتی بعد در مقابل خانهاش پیاده کردهاند. حسین رونقی همچنین دوشنبه پنجم آذر اعلام کرد: «سهشنبه شش آذر با لبهای دوخته «در همراهی با زندانیان سیاسی و عقیدتی کشورمان که هیچکدام نباید به خاطر بیان، اعتراض یا فعالیت سیاسی- اجتماعی در زندان باشند و فریاد «نه به اعدام»، مقابل زندان اوین به تحصن خواهم نشست.»