ویدئویی از مراسم عقد موقت یک دختربچهی ریزنقش و حدود ۹ تا ۱۱ سال با یک مرد بزرگسال در فضای مجازی، بار دیگر، قانون هولناک و بدوی ازدواج و صیغه کودکان در ایران را به جامعه یادآوری کرد.
این مراسم عقد در یکی از شهرستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد، تضاد تراژیک شادی حاضران، و حتی خود کودک، و پیامدهای ازدواج وی را به نمایش میکشد. انتقادهای گسترده در شبکههای اجتماعی و فشار افکارعمومی بر دستگاههای اجرایی، باعث شد تا «صیغه محرمیت» باطل و علیه داماد و خانواده دختر اعلام جرم شود.
در میان سکوت سنگین تلویزیون حکومتی و مقامات مسئول، یک مقام مذهبی شهرستان بهمئی به منتقدان این ازدواج و رسانهها حمله کرد. محمدیوسف افروغی امامجمعه این شهرستان به روابط امروزی دختران و پسران و رسانههای منتقد خرده گرفت و درعوض، عقد این دختر بچه را «نشانهبندی» خوانده که به دلایلی از جمله «تلطیف میان قبایل و عشیره» صورت گرفته بود.
«فعل حلال» یا سوء استفاده جنسی؟!
بر اساس گزارشهای منتشر شده، به دلیل روابط نزدیک دو خانواده، «صیغه محرمیت» بین کودک و مرد بزرگسال جاری شده تا ارتباط احتمالی این دو، خارج از شرع نباشد و بستری برای انجام «فعل حرام» فراهم نشود! گویی با خواندن چند عبارت عربی که «فعل حرام» را به «حلال» تبدیل میکند، سوء استفادهی جنسی از کودکان نیز منتفی میشود!
سالهاست که به موهبت شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، ازدواج کودکان که کودکآزاری و سوء استفاده جنسی (پدوفیلی) به شمار میرود، چون ازدواج دختربچه بهمئی و ازدواج دختربچه ۱۱ ساله ایلامی با مرد ۵۰ ساله، رسانهای و در نهایت باطل میشوند. اما بسیاری از دختربچهها هم شانس قرار گرفتن در تیتر رسانهها را نداشتهاند و قربانی خاموش تاثیرات مخرب کودکهمسری و ازدواج کودکان میشوند.
آمار و ارقام سال ۱۳۹۶ میگویند در ایران نزدیک به یک میلیون کودکهمسر وجود دارد که ۳۷ هزار نفر از آنها زیر ۱۵ سال و ۱۸۰ هزار نفر زیر ۱۸ سال هستند؛ به عبارتی ۲۴ درصد از کل ازدواجها مربوط به کودکان است.
با اینکه آمارها دقیق و جامع نیستند ولی به اعتبار همین آمارها، رقم قابل توجهی از طلاقها در ایران متعلق به کودکان است از جمله ۱۴هزار کودک بیوه زیر ۱۸ سال در ایران وجود دارد. این ازدواجها یا صیغهها اگر به طلاق ختم نشوند، به ترک تحصیل، خودکشی و همچنین جنایت میانجامند.
به دلیل بستر سنتی و مذهبی مناطق فقیرنشین و روستایی، فشار بر دختربچهها و دختران نوجوان برای تن دادن به ازدواج چنان بالاست که آمار خودکشی دختران در همین استان کهگیلویه و بویراحمد به مرحله بحرانی رسیده و برخی کارشناسان اجتماعی به مقامات دولتی در این رابطه هشدار دادهاند. ازدواج کودکان و فشار خانوادهها برای شوهردادن دختربچهها، به خاطر شیوه زندگی قبیلهای و عشیرهای و تسلط افکار مذهبی و سنتی و فقر فرهنگی و اقتصادی، به شدت رو به افزایش است. دخترکان ایرانی در مناطق محروم کشور در ازای پول اندکی به عقد ازدواج در میآیند و یا به دلیل فقر فرهنگی، در فقدان عدالت اجتماعی و قانونهای بازدارنده، با صیغه محرمیت در رابطه ناامن جنسی قرار میگیرند.
وقتی ازدواج به ابزار سوء تبدیل میشود
ازدواج و تشکیل خانواده، به ویژه پس از انقلاب ۵۷، از بستری برای برقراری ارتباط عاطفی و انسانی به ابزار عمدتا اقتصادی و حتی جرمزا بدل شده که قضیهی ازدواج به خاطر مهریه یکی از آنهاست. تنظیم قوانین کشور برمبنای شرع نیز به این ناهنجاریها نهتنها دامن میزند بلکه از نظر حقوقی و قانونی از تباهکاریهای اقتصادی و جنسی پشتیبانی میکند! اینکه مردم باید نیازهای جنسی و عاطفی خود را صرفا در چارچوب زناشویی تعیین شده توسط شرع از جمله «صیغه» برطرف کنند، فقط کلاه شرعی برای روسپیگری و همچنین سوء استفادهی جنسی از کودکان است!
این فرمول اما از سوی بخشهای آگاه جامعه غیرقابل پذیرش و تقبیح شده است. بر مبنای مطالعات صورت گرفته در وزارتخانه ورزش، ۶۲.۹درصد از ۳هزار جمعیت آماری در سال ۱۳۸۷، از ترس آبروی خود از ازدواج موقت اجتناب میکنند و آن را نوعی هنجارشکنی به شمار میآورند.
صیغه و ازدواج موقت بر بسترهای ضعیف فرهنگی رشد یافته و در مواجهه با فقر مالی نیز، منجر به ازدواج کودکان و گسترش «پدوفیلی» میشود. آنگونه که آمار و ارقام نشان میدهند ۶۱درصد مردان برای نیازهای جنسی و ۸۱درصد زنان برای رفع نیازهای عاطفی و اقتصادی تن به صیغه میدهند. اما صیغهی موقت و صیغهی محرمیت برای کودکان، نه به خواست کودک که با توجه به اهداف والدین انجام میشود. والدین از کودک به عنوان ابزارجنسی و اقتصادی و پیونددهندهی قبیله و خانواده سودجویی میکنند. خصوصا اینکه عمده صیغههای محرمیت به صورت قانونی ثبت نمیشوند و در صورت بارداری یا مفقودشدن مرد، هیچ قانونی از چنین کودکانی حمایت نمیکند. قانون «حمایت از خانواده» نیز که در سال ۱۳۵۳ در دوران شاه فقید، ازدواج دختران زیر ۱۸ سال و ازدواج پسران زیر ۲۰ را ممنوع کرده بود، پس از انقلاب برچیده شد و قانون برای ازدواج، حداقل سن ۱۳ سال برای دختران و حداقل سن ۱۵ سال برای پسران را تعیین کرد. برمبنای این قانون، حتی با اجازه دادگاه، اگر اراده و میل والدین و قیم کودک باشد، عقد زیر این سن نیز قانونی خواهد بود!
تبلیغ کودک همسری در تلویزیون!
صحبت های رحیم پور ازغدی در مورد اینکه برای ازدواج حد سنی نداریم، دختر و پسر دبستانی هم میتوانند ازدواج کنند، ظاهرا در دستور فیلمنامه نویسی قرار گرفته است.#کودک_همسری pic.twitter.com/qMiAlsGHaB
— شهروندیار (@shahrvandyar) January 28, 2019
قوانین قرون وسطایی
حالا حتی کمیسیون مجلس شورای اسلامی هم لایحه پیشنهادی فراکسیون زنان با نام «کودکهمسری» را که سن ازدواج دختران را تا ۱۵ سال بالا میبرد، مخالفت کرده و دلیلش را به خطر انداختن «بنیاد خانواده» اعلام کرده است. مخالفان لایحهای که شامل فقط حداقلهای قوانین حقوق بشری در قبال کودکان است، میگویند سن بلوغ در نسل جدید به شدت کاهش پیدا کرده و این خطر «به گناه افتادن» کودکان را در پی دارد! از قرار معلوم به همین دلیل، شهرهای مذهبی چون مشهد و قم آمار بالای ازدواج کودکان و صیغه محرمیت را دارند!
همزمان دستگاههای حکومتی چون دفتر «بیت رهبری» تبلیغات گستردهای برای ازدواج زیرسن کودکان میکنند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز در برنامههای تلویزیونی با زوجهای نوجوان مصاحبه میکند تا ازدواج کودکان را «بستری امن برای پاسخ دادن به میل جنسی» و «پاک ماندن» از گناه معرفی کنند!
آمار رسمی و دقیق از دختربچههایی که به صیغه بزرگسالان در میآیند وجود ندارد ولی به گفته پروانه سلحشوری رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، ۴.۵ تا ۶.۵درصد ازدواجها در سالهای اخیر مربوط به ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۴ساله است. سالانه بیش از ۴۰هزار ازدواج در این سن انجام میشود که بیش از ۵درصد ازدواجها را شامل میشود.
https://kayhan.london/1396/03/24/%D8%B3%D9%86%D8%AF-%DB%B2%DB%B0%DB%B3%DB%B0-%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%B3%DA%A9%D9%88-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%B4
اگر بخواهیم نقشه دلایل ازدواج کودکان در ایران را ترسیم کنیم، باید در رأس هرم آن، سیاستگذاری حکومت درباره افزایش رشد جمعیت و فرزندآوری و تلاش بیمحابا برای کنترل و به افسارکشیدن روابط جنسی در جامعه را قرار داد. جامعه با باورهای دینی و اسلامی و سنتهای منسوخشده و ضدانسانی که مورد تایید قدرت هستند، به ازدواج کودکان تشویق میشود! آموزش کودکان و نوسازی فرهنگ در مدارس و خانوادهها با مانعتراشیهای گسترده از سوی نهادهای حکومتی روبروست. برای پیشبرد این سیاست فرهنگی، نهادهای سرکوب و «آتشبهاختیارها» نقش مهمی بازی میکنند. آنها هستند که علیه حقوق کودکان کفن پوشیده و به خیابان رفته و علیه سند ۲۰۳۰ یونسکو شعار میدهند. سازمانهای مردمنهاد و کمپینهای حقوق بشری نه تنها نمیتوانند به راحتی به قشرهای آسیبپذیر دسترسی پیدا کرده و به روشنگری و آگاهیرسانی بپردازند، بلکه همچون کامیل احمدی پژوهشگر عرصهی اجتماعی مورد پیگرد قرار گرفته و زندانی میشوند.
🎥 ببنید | بیانات رهبر انقلاب دربارهی این عبارت که «در #غرب خانواده نیست، پیشرفت هم هست!»
۱۳۹۰/۱۰/۱۴ pic.twitter.com/DAHH4fl7PW— ریحانه 🇮🇷 (@khameneireyhane) August 19, 2019
در حال حاضر عمده تلاش فعالان حقوق کودکان و نوجوانان، صرف مذاکره و چانهزنی با روحانیان و مراجع قم و حوزه علمیه میشود تا شاید از احکام قرون وسطایی دست بردارند. به همهی این مشکلات، میبایست هراس از استانداردها و قوانین حقوق بشری را نیز افزود. علی خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی و دم و دستگاه عریض و طویل تحت فرمان وی، از هیچ تلاشی برای سرکوب رشد آگاهی درباره قوانین بشردوستانه و حقوق شهروندی در ایران، فروگذار نمیکنند.
آزاده کریمی
کیهان لندن.خیر، این برداشت اشتباه است. قرونوسطی بخشی از تاریخ اروپاست. انتساب اسلام به قرون وسطای تمدن اروپایی، صرفا به این دلیل که پیدایش اسلام در خاورمیانه در زمانی رخ داد که اروپا در قرون وسطی تاریخ خود قرار داشت، سخنی بسیار عجیب است. تاریخ اروپا به سه بخش عمده تقسیم شده است: ۱- دوران کلاسیک باستان از سده هشتم قبل از میلاد تا قرن پنجم میلادی، ۲- قرون وسطی از قرن پنجم میلادی تا قرن پانزدهم میلادی، دوران مدرن از قرن پانزدهم تاکنون. شما کافیست واژه Middle Ages را گوگل نمایید تا تعریف آن را بیابید. بهر روی بعید می دانم،حتی در قرون وسطی تاریخ اروپا،آمیزش جنسی با کودکان، آنگونه که در خاورمیانه اسلامی رایج، عرفی، شرعی، اخلاقی، سنتی بوده ، وجود داشته است. در تاریخ جوامع اروپایی،پیدو فیلیا همواره امری قبیح و شرم آور تلقی می شده و هرگز از آن مقبولیت ومشروعیتی که رابطه جنسی با اطفال در خاورمیانه اسلامی داشته، برخوردار نبوده است. ضمنا، فقط بین نویسندگان ایرانی این برداشت غلط وجود دارد که از مفهوم اروپایی قرون وسطی به عنوان صفتی منفی وچه بسا ناسزا همتراز عقب مانده و وحشی و بی فرهنگ استفاده می شود، در حالیکه این مفهوم صرفا اشاره به تاریخ تمدن اروپا بین قرون پنجم تا پانزدهم دارد، همین!! بطور خلاصه، بنظرم سنت نفرت انگیز ارتباط جنسی با اطفال و قوانین ضد انسانی مربوط به آن، ریشه در دین اسلام و همچنین فرهنگ و روحیات و خلقیات مردمان خاورمیانه اسلامی دارد و نه تمدن اروپا و نه قرون وسطی تاریخ اروپا.
آریا شاهین،فاک یو۰
جواب آریاشاهین: کاش اسمت اصغرقلی بود. استاد! بچه از نظر مغزی رشد کافی نداشته. رابطه جنسی از ۱۶ سالگی مجازه که معمولا حتی غربی ها تا ۱۸ اجازه نمی دن. این که حکومت اسلامی تو پیش دانشگاهی که بشه کالج که بهترین وقته به جای پارتی دعای ندبه می خونه ربطی به فمینیست ها نداره. من همیشه با فمینیست ها جنگیدم ولی ایران اصلا فمینیست نداره به اون صورت. اینا تقصیر اسلام ناب محمدی و خانواده های ایرانی هست که شعور جنسی ندارن. ایران ما رو پیرمرد و پیرزن میکنن تازه یه نفر رو آدم ممکنه با هزار بدبختی و پنهانی جور کنه. بعد میگن چرا ملت وحشی بازی در میارن؟ خوب تو بذار این بدبخت ها مثل آدم دوست دختر دوست پسرش رو داشته باشن آروم زندگی کنن. وحشی بازی در نمیارن. یعنی قشنگ عمرمون تباه شد. اون ابله های ۵۷ به ساده ترین مسئله انسانی می گفتن فساد. ولی ایرانی میلیونی تو جبهه لت و پار میشد برای خمینی می گفتن خوش به سعادتش که تیکه تیکه شده برای یه ملا. بدبخت شاه. چی کشیده از دست این دیوونه ها. فقط همون یه نفر بود به فکرمون بود برامون دانشگاه ساخت مدرسه ساخت به نه نه باهامون کار و زندگی داد. حتی وقتی که ما اصلا نبودیم. اون مفت خورهای ۵۷ رو میفرستاده دانشگاه آمریکایی با پرداخت شهریه!!! ایرانی امروز شده مثل بچه یتیم. هی روزگار…
من نمیدانم این آخوندها در فضای مجازی چرا نام های ما پارسیان را روی خود میگذارند،آقای آریا شاهین طبق قوانین حقوق بشر سازمان ملل کودک همسری جرم است و وظیفه ما انسان ها مجازات مجرمین بیمار ضد بشر است حالا وجود داری اسم و آدرست را بنویس
ارتباط جنسی مردان مسلمان با دختر بچه ها و پسر بچه ها یکی از سنتهای دیرین خاورمیانه اسلامی، بویژه ایران و افغانستان ( در پشتونستان ازدواج مردان با پسربچه های خردسال رسمی و شرعی می باشد) است، و از نظر اخلاقی، عرفی و شرعی امری پذیرفته شده و یا حداقل قابل تحمل محسوب می گردد، .این سنت نفرت اگیز با مفهوم جنایی در تمدن غربی موسوم به پیدوفیلیا ( آزار جنسی کودکان) کاملا متفاوت است. شگفتی آور است که نویسنده محترم این گزارش ، قوانین مرتبط با این فاجعه را قرون وسطایی می نامد در حالیکه قاعدتا، باید از صفت اسلامی استفاده می کرد. دوران موسوم به قرون وسطی متعلق یه تاریخ وجغرافیای تمدن اروپاست که هیچ ربطی به هیچ فرهنگ و تمدن دیگر و بویژه جهان اسلام ندارد. آیا خانم آزاده کریمی، اطلاعات خاصی دارند که قوانین مورد اشاره، ریشه در تمدن اروپایی و یا دوران قرون وسطی دارند؟ ضمنا، دوران قرون وسطی ، آن چیزی نیست که معمولا در بین ایرانیان شایعه شده است. قرون وسطی یک دوره هزار ساله از تاریخ اروپا است، که چند قرن اولیه آن، بدلیل فروپاشی امپراتوری روم، روند کتابت و علم و تحصیل و پیشرفت کند شد، سپس با شکل گیری امپراتوری مقدس روم توسط شارلمانی، اروپا بتدریج از فترت و سستی و تاریکی برخواست و پس از رنسانس، بنیانهای قرون متاخر وسطی، عصر اکتشافات جغرافیایی وعلمی و عصر روشنگری و تمدن مدرن بتدریج پی ریزی شدند. کجای این قرون وسطی، ربطی به توحش خاورمیانه ایی- اسلامی دارد؟ چرا بین نویسندگان ایرانی این میزان تلاش برای مشاهبت سازی تاریخی و تمدنی و فرهنگی بین تمدن اروپایی و اسلامی وجود دارد؟ جهان غربی و جهان اسلامی متعلق به دو سپهر مانعت الجمع هستند و ربطی به یکدیگر ندارند. خلاصه اینکه قوانین ایرانی مرتبط با آمیزش جنسی با کودکان ، از فرهنگ و سنت و عرف و اخلاق اسلامی و خاورمیانه ایی سرچشمه گرفته است و لاغیر.فرافکنی چرا؟
کودکآزاری, سوء استفاده جنسی, و پدوفیلی ریشه در تاریخ اسلام عزیز دارد.
مذهبی که پیقمبرش با عایشه, دختر بچهای نه ساله, “ازدواج” کرد،
مذهبی که پیغمبر و همهٔ امامان، پیشوایان، و آخوندهایش مرد هستند،
مذهبی که اکثر قوانینش برای کنترل سکس هست،
زورمداران مذکر و حشری اسلام، طی تاریخی دراز، یواش، یواش قوانین رو به سمت منافع مردها سوق دادهاند.
کودک همسری، کودکآزاری، پدوفیلی و سوء استفاده جنسی از کودکان، هر چه غیر عقلانی و ضد بشری، چون “سنت پیغمبر” است، باید مجاز شمرده شود تأ پیقمبرشان “معصوم” بماند.
ریشهٔ اکثر مشکلات مملکتمان به اسلام باز میگردد.
هر قوم دیگری که به ایران مان حمله کرد، فقط خاک مان را اشغال کرد، اسلام آمد تا ذهنمان را اشغال کند؛ ذهنیت ایرانی، بعد از ۱۴۰۰ سال، هنوز در اشغال اسلام است و آخوندها بازماندگان لشکر اعراب.
از برکت اسلام عزیز، هم مملکتمان مستعمره هست و هم ذهنیت مان. ذهنیت ایرانی مستعمره اسلام است.
بیخیال تمام آئین و مذاهب؛ولی این یک واقعیته که دختر تو رنج سنی ۱۱-۱۰ سالگی و پسر هم حدود ۱۶ سالگی از دوران بچگی به دوران بزرگسالی کوچ میکنند و با رسیدن به بلوغ کاملا تبدیل به یک زن و مرد کامل میشن.اصلا از دیدگاه متریالیستی آیا دختری که عادت ماهانه میشه و رشد سینه ها و سایر صفات ثانویه جنسیش متبلور شده یا پسری که جنب میشه و یک من ریش و سبیل دراورده کودک هستند؟؟!!تو تموم دنیا هم پسر و هم دختر از ۱۸ سالگی فعالیت جنسیشون بطور رسمی شروع میشه اما تو ایران تفکرات ضدانسانی فمنیست ها باعث شده دختر و پسر تا ۴۰ سالگی از لذت چشمگیر رابطه جنسی محروم باشند