عباس معروفی نویسنده، شاعر و ناشر شناختهشدهی ایران که سالهاست در تبعید بسر میبرد از ابتلای خود به بیماری سرطان لنفاوی و طی مراحل درمان این بیماری خبر داده است. معروفی در صفحههای اجتماعی خود نوشت که ۱۱ بار تحت عمل جراحی قرار گرفته و از دوشنبه وارد مرحله پرتودرمانی میشود.
عباس معروفی نویسنده و ناشر شناخته شده ساکن آلمان در صفحههای اجتماعی خود با انتشار تصویری از خود در بیمارستان «شاریته» برلین از ابتلای خود به سرطان لنفاوی و طی روند درمان این بیماری خبر داد.
عباس معروفی نوشت که ۱۱ جراحی را پشت سر گذاشته که توسط ۷ جراح و متخصص زبده در برلین صورت گرفته و قرار است فردا دوشنبه سوم شهریورماه وارد مرحله پرتودرمانی شود.
نویسندهی پرفروشترین رمانهای زبان فارسی در ایران از جمله «سمفونی مردگان» و «سال بلوا» در یادداشت کوتاهی نوشته که پس از بازگشت به سلامتی، ۷ کتاب نیمهکارهاش را تمام میکند و همچنین چند درخت میکارد.
عباس معروفی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«سیمین دانشور به من گفت: «غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی!»
و من غصه خوردم.
اینجا در بیمارستان شریته برلین، حالا یازده جراحی را پشت سر گذاشتهام، از دوشنبه وارد مرحله پرتودرمانی میشوم؛ در تونلی تاریک به نقطههای روشنی فکر میکنم که اگر برخیزم، هفت کتاب نیمهکارهام را تمام کنم و باز چند تا درخت بکارم.
هفت جراح و متخصص زبده عمل جراحی را انجام دادند. جراح فک و دهان گفت: «بدن شما چهل ساله است، هیچ بیماری و خللی در تن شما نیست؛ سرطان لنفاوی هم یک بدبیاری بوده. پش گِهبت [بد آوردی].»
گفتم: «در طب ایرانی به این بدبیاری میگویند غمباد.»
خندید.»
عباس معروفی -برای من برادر رفیق ودوست بوده و هست وخواهد بود.
امروز با سودی درباره ش حرف می زدم .گفتم برلین بدون معروفی مفت نمی ارزه
گفت : یه همت ملی میهنی هست که تمام کسانی را که کار می کنند زمین بزنند .— Moniro Ravanipour مونیرو روانی پور (@moniruravanipou) August 23, 2020
کاربران فضای مجازی و دوستداران عباس معروفی از ابتلای این نویسنده به سرطان ابراز تأثر کرده و برایش آرزوی سلامتی میکنند. برخی کاربران سالها دوری وی از کشورش را باعث بیماری این نویسنده دانسته و از تبعید نویسندگان و هنرمندان با فشارهای جمهوری اسلامی انتقاد میکنند.
منیرو روانیپور نویسنده ساکن آمریکا در توئیتی نوشت: «عباس معروفی برای من برادر، رفیق و دوست بوده و هست و خواهد بود. امروز با سودی دربارهاش حرف میزدم. گفتم برلین بدون معروفی مفت نمیارزه! گفت: یه همت ملی میهنی هست که تمام کسانی را که کار میکنند زمین بزنند.»
عباس معروفی یکی از صدها از نویسنده و روزنامهنگاران تبعیدی ایران است که در پی توقیف مجله معروف «گردون» که سردبیری آن را برعهده داشت، در سال ۱۹۹۶ (۱۳۷۵) ناگزیر به ترک وطن شد. وی در طول سالها فعالیت در خارج از ایران، کتابهای متعددی را به نگارش در آورده و همچنین آثار نویسندگان تبعیدی و آثار ممنوع در ایران را در نشر «گردون» در آلمان به چاپ رسانده است.
معروفی در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) «خانه هنر و ادبیات هدایت» را به عنوان بزرگترین کتابفروشی اروپا در شهر برلین تأسیس کرد. همچنین کلاسها و جوایز داستاننویسی بسیار و حتی شبهای فیلم را در این کتابفروش پایهگذاری و برگزار کرده است. وی مبتکر سه جایزه ادبی قلم زرین گردون، قلم زرین زمانه و جایزه ادبی تیرگان است.
عباس معروفی در گفتگویی که بخشی از آن سالها پیش در کیهان لندن منتشر شد، گفت: «من هرگز نگفتهام چنینم و چنانم. نهنگم، پلنگم یا چه. وقتی ادیبان ایران در یک تسبیح به رشته کشیده شوند، من هم یکی از آن دانهها خواهم بود. نه کمتر و نه بیشتر. اما محکم سرجایم ایستادهام.»
https://kayhan.london/1379/11/02/%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d8%b3-%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%88%d9%81%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%87%d9%86%d8%b1-%da%a9%d8%b1%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%84-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4
رمانهای وی از جمله «سمفونی مردگان» و «سال بلوا» که در ایران اجازهی نشر دارند، همواره در فهرست پرفروشترین رمانهای فارسیزبان کتابفروشیهای داخل کشور قرار دارند و از آنها همواره استقبال شده است. برخی از رمانهای وی از جمله «سمفونی مردگان»، «سال بلوا» و «فریدون سه پسر داشت» به آلمانی ترجمه شده است.
آرزو میکنم تندرستی خود را باز یابید اما تا جایی که من اطلاع دارم بیماری سرطان لنفاوی قابل معالجه هست و مطمئنم شما هم معالجه خواهید شد و نگرانی ندارم پیروز باشید
برای این شرافت اهل قلم ، آرزوی بهبودی کامل دارم. او هماره حرمت قلم را پاس داشته و خودرا از نواله خواری اهالی قدرت و ثروت بدور نگاه داشته و خط مردمی خود را تا کنون ادامه داده است . وجود چنین اندیشمندان با شرفی برای فرهنگ فارسی و جامعه ایرانی موهبتی بزرگ است.
تندرستی اش را آرزومندم. سبزه زار فرهنگ ایران در سایه شوم استبداد روز به روز به سوی کویر شدن نزدیک تر می شود. امید که ریشه های هنوز در آب روزی ثمر دهند.
فقط چند درخت ؟ نه عزیز ما ! یک جنگل پر از درخت ، تبر داران حاکم بر سرزمین ما ، افسوس ،
غصه و فراق یار، ایران عزیز درد سنگین و پر مرارتی ست بخصوص برای صاحبان هنر و فکر! برای عباس معروفی گرامی آرزوی سلامت دارم.