یک فعال کارگری میگوید تعارف نداریم کارگران «نتوانستهاند» صاحبان قدرت را مجاب کنند که از آنها حمایت کنند؛ نمایندگان مجلس شورای اسلامی که پیگیر مسائل کارمندان از جمله تصویب رتبهبندی معلمان بودهاند، پیگیر معیشت فوق بحرانی کارگران نبوده و نیستند.
احسان سهرابی فعال کارگری در استان خراسان رضوی گفته باید ریشهیابی کنیم که چرا ما کارگران نتوانسته ایم، حداقلها را مطالبه کنیم؛ چرا کارمندان با وجود اینکه شورای عالی کار و حق چانهزنی ندارند، حقوقشان دو برابر ما کارگران است!
البته احسان سهرابی افزوده «خوشحالیم که فرهنگیان گرامی توانستند حقوق حداقل ۸ میلیون و ۸۰ هزارتومان را با پیگیریهایی که صورت پذیرفت به سرانجام رسانند. با وضعیت معیشتی که همه درگیر آن هستیم باز هم این مبلغ زیر خط فقر است ولی باز هم وضعیتشان به مراتب بهتراز کارگران است. کارگران با حداقل ۴۴ ساعت کار در هفته حداقل دستمزد و مزایای جانبی حدود ۴ میلیون تومان دریافت میکنند که بر مبنای آخرین محاسبات، صرفا عدد مذکور ۲۵۰۰ کالری برای هر فرد خانواده ۳.۳ نفره را تأمین میکند و مشخص نیست باقی هزینههای زندگی چطور باید تأمین شود؟»
این فعال کارگری همچنین گفته که کارگران با ۵۲ درصد جمعیت کشور، در طول دورانها، همیشه صفشکن و خطشکن بودند و در خط مقدم هر جبههای انجام وظیفه کردند؛ خط مقدم اعتصابات و کارگران شرکت نفت آبادان، خط مقدم جهاد اقتصادی، خط مقدم اقتصاد مقاومتی، خط مقدم مبارزه با کرونا و خط مقدم فقر…»
اشاره احسان سهرابی از اینکه آموزگاران «توانستند» به یک مطالبه خود برسند، مربوط به اعتراضات آموزگاران است که در هفتهی گذشته سبب شد نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شکلی عجولانه و البته ناقص، لایحه رتبهبندی آموزگاران را تصویب کنند. هرچند این لایحه مصوبه مورد پذیرش آموزگاران قرار نگرفته اما واکنش سراسیمه جمهوری اسلامی به اعتراضات دهها هزار آموزگار که در قالب تجمع خیابانی انجام شد، مورد توجه فعالان کارگری قرار گرفته است.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت به آموزگارانِ در اعتصاب پیام داده بود که خواستههای شما معلمان، خواستههای ما کارگران نیز هست.
در بیانیه منتشر شده از سوی شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت آمده که «ما از این صدا قاطعانه پشتیبانی میکنیم و همینجا بر آزادی رسول بداقی و همه معلمان زندانی که با همین مطالبات در زندانند تاکید میکنیم.»
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه نیز با انتشار بیانیهای مشترک ضمن حمایت از اعتراضات آموزگاران، خواستار آزادی فوری رسول بداقی فعال صنفی آموزگاران شدند که در پی اعتراضات اخیر معلمان بازداشت شد.
در این بیانیه آمده بود که «رسول بداقی یک روز پیش از تجمع باشکوه سراسری ۲۲ آذر معلمان با یورش عوامل امنیتی، همراه با ضرب و شتم و در حالی که حتی اجازه لباس پوشیدن به او ندادند بازداشت شد و با همان شرایط به بند ۲۰۹ اوین منتقل گردید. اما این بازداشت برخلاف انتظارات عاملان و آمرانش نه به سکوت و انفعال معلمان منجر شد و نه مانعی بر سر حضور گسترده معلمان شاغل و بازنشسته در تجمعات اعتراضی ایجاد کرد. معلمان با درایت و هوشیاری در تجمعات دهها هزار نفری فریاد آزادی رسول بداغی و دیگر معلمان دربند را سر دادند و در سراسر کشور برخورد امنیتی با مطالبه گری را محکوم کردند.»
فعالان کارگری اعتصاب روزهای گذشته آموزگاران را «بیسابقه» خواندهاند. با توجه به نارضایتی گسترده اقشار کارگری از دستمزدهای ناچیز و مشکلات معیشتی، پیشبینی میشود در ماههای آینده اعتراضاتی شبیه اعتراضات آموزگاران از سوی کارگران نیز اتفاق بیافتد.
این در حالیست که جامعه کارگری ایران این روزها در انتظار تعیین رقم حداقل دستمزد برای سال ۱۴۰۱ است. در حالی که خط فقر در ایران ۱۲ میلیون تومان برآورد میشود، حقوق امسال کارگری حدود ۳.۵ میلیون تومان است و به نظر نمیرسد این رقم در سال آینده نیز حتا به نصف رقم کنونی خط فقر برسد. این موضوع میتواند زمینهساز اعتراضات گسترده کارگران شود.
خبرگزاری ایلنا با اشاره به پتانسیل اعتراضی در اقشار کارگری نوشته که «کارگران با وجود کثرت، تشکل قدرتمند و سازمانیافته ندارند و البته نباید نادیده بگیریم که قراردادهای موقت و فقدان امنیت شغلی، هجوم بیامان شرکتهای پیمانکاری و خروج گسترده از چتر حمایتهای قانونی، قدرت چانهزنی جمعی کارگران شاغلِ امروز را فارغ از مسئله تشکل و تشکلیابی، به شدت کاهش داده است؛ کارگران همواره مغلوبِ ارتش بیپایان بیکاران و فرصتهای محدود شغلی هستند؛ از سوی دیگر، قدرت چانهزنی درون کارگاهِ کارگران نیز به شدت محدود و ناچیز است؛ وقتی پیمانکاری هستی و قراردادت سه ماهه است، نمیتوانی با کارفرما چانه بزنی و مطالبهی حقوق عادلانه کنی؛ تضاد منافع صوری و تعدد قراردادهای شغلی نیز مزید بر پراکندگی جغرافیاییِ اشتغال کارگری شده است.»
این درد مشترک .. جدا , جدا .. درمان نمیشود ..
جمهوری .. غارتگر .. ادمکش .. نمی خواهیم .. نمی خواهیم ..
حکومت .. مشروطه ایرانی .. حق مسلم ماست .. حق مسلم ماست ..
رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد ..
در اروپا ،، کارگر نظافت چی و بدونه اموزش ،، حداقل ساعتی
( ۱۰ – یورو ) دستمزدش میباشد .
کشور های که نه نفت دارند و نه گاز و نه مواد خام اولیه ،،
حتی ، اکثر محصولات کشاورزی خود ، مثل میوجات را باید از افریقا و امریکای جنوبی و اسیا وارد بکنند ..
به راستی چرا ؟؟
مگر همین کشور ایران نبود که در دوران حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی پهلوی ایرانساز حافظ منافع ملی ایرانیان ،،
که در ان زمان ازادی و برابری زن و مرد وجود داشت ،
زنانی مثل شیرین عبادی میتوانستند قاضی باشند و یا وزیر اموزش و پرورش ،، و تحصیلات تا دانشگاه ، رایگان بود ،،
تغذیه دانشجویان رایگان ،،
بیمه درمانی و بازنشستگی معتبر ،،
کارگران سهیم در سود کارخانه بودند با دستمزد عالی ،
بیش از ۳ دهه نرخ دلار ۷۰ ریال و سکه پهلوی ۳۰۰ تومان بود ،
پاسپورت ایرانی اصلا احتیاج به ویزا نداشت ،
پول شاهنشاهی ایرانی در بانکهای اروپایی و امریکایی با دلار به راحتی تعویض میشد ،،
کشور های اروپایی از دولت قدرتمند شاهنشاهی تقاضای وام میلیارد دلاری میکردند ..
ایران شاهنشاهی موجب برقراری صلح مابین مصر و اسرائیل شده بود ،
محمدرضا شاه پهلوی برای حیله و تزویر فرانسه و انگلیس در حمله و جنگ با عراق ،،
نقشه انها را تبدیل به صلح با عراق کرده بود و در صحنه سیاسی اقتصاد جهانی کنسرسیوم مفت بری و غارت نفتی ۷ خواهران کارتلهای غربی را با برپایی OPC کیش و مات کرده بود ،
و پوزه مافیای تسلیحاتی و جنگ افروزی غرب را به خاک مالیده بود ..
حالا چه شده که با برپایی جمهوری وطن فروشان ،، خائنین به فرزندان کورش کبیر ،، از کارگر و کارمند و مهندس ایرانی حقوق ماهیانه اش ،،
یک پنجم حقوق یک نظافت چی در انگلیس و المان و یا فرانسه و هلند و سوئد و دانمارک و نروژ و بلژیک هم نمیشه ؟؟ چرا ؟؟
همین کشورهای که از دولت شاهنشاهی ایران تقاضای کمک و: ، وام میکردند ..
رضا شاه روحت شاد ..