«مذاکرات اتمی لحظه به لحظه برای مذاکرهکنندگان ایران در وین سختتر میشود»، این توصیف علی شمخانی دبیر شورای «امنیت ملّی» جمهوری اسلامی از وضعیت گفتگوهای ۱+۴ و آمریکا با علی باقری کنی نماینده نظام در گفتگوهای وین است.
در ایران مرتب ادعا میشد که «دیپلماتهای انقلابی» دست برتر را در وین دارند و از موضع اقتدار با غربیها گفتگو میکنند اما آنطور که شمخانی یکشنبه ۲۴ بهمنماه ۱۴۰۰ در مورد نتیجهی گفتگوی تلفنی خود با باقری کنی گفته است احتمالاً اوضاع برای جمهوری اسلامی و حامیان معامله اتمی ناامیدکننده است. دبیر آنچه شورای عالی «امنیت ملی» نامیده میشود، در توییتی نوشت:
«گفتگوی تلفنی امشب با دکتر باقری دو گزاره را درباره مذاکرات وین در ذهن من قطعی کرد:
۱. افزایش لحظه به لحظه سختیِ کار مذاکرهکنندگان ایران برای پیشبرد دستورالعمل منطقی و قانونی تهران
۲. تداوم «نمایش» ابتکار عمل از سوی طرفهای غربی برای فرار از تعهدات»!
گفتگوی تلفنی امشب با دکتر باقری دو گزاره را درباره #مذاکرات_وین در ذهن من قطعی کرد:
۱. افزایش لحظه به لحظه سختیِ کار مذاکرهکنندگان #ایران برای پیشبرد دستورالعمل منطقی و قانونی تهران
۲. تداوم «نمایش» ابتکار عمل از سوی طرفهای غربی برای فرار از تعهدات— علی شمخانی (@alishamkhani_ir) February 13, 2022
علی شمخانی امروز دوشنبه ۲۵ بهمن نیز در توییت دیگری در جملاتی محتاطانه و مبهم نوشت «مذاکرات وین به مرحلهای رسیده که میتوان در مورد نتیجه آن با قطعیت و بدون نیاز به گمانهزنی اعلام نظر کرد. تصمیم سیاسی آمریکا برای تحقق یا استنکاف از پذیرش الزامات شکلگیری توافق قابل اتکاء و پایدار بر اساس اصول پذیرفته شده در برجام، میتواند جایگزین گمانهزنیها شود.»
#مذاکرات_وین به مرحلهای رسیده که میتوان در مورد نتیجه آن با قطعیت و بدون نیاز به گمانهزنی اعلام نظر کرد. تصمیم سیاسی آمریکا برای تحقق یا استنکاف از پذیرش الزامات شکلگیری توافق قابل اتکاء و پایدار بر اساس اصول پذیرفته شده در برجام، میتواند جایگزین گمانهزنیها شود.
— علی شمخانی (@alishamkhani_ir) February 14, 2022
بر اساس همین احتیاط و ابهام و دوپهلو بودن است که بسیاری از آنها که به این توییت شمخانی واکنش نشان دادهاند و اغلب طرفدار نظام هستند نوشتهاند که منظور او را نفهمیدهاند! البته این شیوه مرسوم مقامات جمهوری اسلامی از جمله رهبرش هست که با دوپهلو گفتن، به خیال خود، گریبانشان را از پیامد اظهارات صریح و پیشبینیها و ادعاهای نادرست رها میکنند تا هر اتفاقی افتاد بتوانند بگویند: ما نیز این را پیشبینی کرده و گفته بودیم!
اما رویا راعی خبرنگار اعزامی خبرگزاری حکومتی ایرنا به وین در توییتی نوشته است: «آمریکا مذاکرات را به بنبست رسانده و حاضر به تصمیمگیری سیاسی نیست.»
او توضیح داد: «پافشاری واشنگتن بر خواستههای قدیمی که منطبق بر رویکرد تیم سابق ایران و در مسیر خسارت محض است، عامل این بنبست است.»
به احتمال زیاد منظور این خبرنگار از «خواستههای قدیمی منطبق بر رویکرد تیم قبلی» همان خواستههای «فرابرجامی» غربیها و تأکید آنها بر لزوم توقف توسعه موشکهای بالستیک و تهدیدات منطقهای جمهوری اسلامی با تقویت شبهنظامیان و تروریسم است. دو عنصر مهم تخریبی که علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی آنها را «مسائل ناموسی انقلاب» میداند و تا کنون اجازه هیچ نوع گفتگویی را در مورد آنها نداده است.
اتفاقاً تیم محمدجواد ظریف و عباس عراقچی نیز در شش دوره مذاکره در نهایت به همین نقطه رسید و متوقف ماند! این نقطه همان «برجام ۲» یا «برجام موشکی و منطقهای» است که قاسم سلیمانی فرمانده «سپاه قدس» چند ماه پیش از آنکه در حوالی بغداد توسط پهپادهای آمریکایی کشته شود در یک سخنرانی نسبت به آن هشدار داده بود. او با صراحت گفته بود «هدف دشمن از برجام ۲ این است که قدرت اصیل و نابی که در مقابل اسلام وهابی یهودی شکل گرفته است را بخشکانند!»
خبرگزاری ایرنا نیز در گزارشی نوشته است «مذاکرات وین در حالی دنبال میشود که آمریکا با عدم انعطافپذیری در اتخاذ تصمیمات سیاسی، ادامه روند مذاکرات را برای همه هیاتها دشوار کرده است.» هرچند در معاملههای سیاسی و امنیتی هیچ چیز بطور مطلق قابل پیشبینی نیست و ابهام و دوپهلوگویی در سخنان مقامات رژیم نیز به همین دلیل است، اما به نظر میرسد مذاکرات فشرده میخائیل اولیانوف نماینده روسیه و رابرت مالی نماینده آمریکا در مذاکرات وین برخلاف ادعاهای اولیانوف چندان نتیجهبخش نبوده است.
یک هفته پیش از این، لیز تراس وزیر خارجه انگلیس هشدار داده بود مذاکرات به «بنبست خطرناکی» رسیده و گفته بود اگر برجام فرو بپاشد همه گزینهها روی میز است.
این در حالیست که چندی پیش در جریان دور هشتم مذاکرات پس از آنکه ابراهیم رئیسی و حسین امیرعبداللهیان و همچنین علی شمخانی به نوعی در مورد «مذاکره مستقیم با آمریکا» برای سرعت بخشیدن به توافق اعلام آمادگی کردند، هم رسانههای داخلی و هم برخی از مدافعان مماشات آمریکا با جمهوری اسلامی این «چراغ سبز» را نشانههایی برای پیشرفت مذاکره قلمداد کردند. حامیان معامله آمریکا با رژیم ولی فقیه برای احیای برجام چنان ذوقزده شدند که به نظر میرسد صدای مهیب ۱۶ موشک بالستیک را که همزمان توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرتاب شد نشنیدند!
پیش از اینها وقتی در واپسین ماههای دولت روحانی زمزمههایی در مورد مذاکرات موشکی به گوش رسید، امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران (دیماه سال ۱۳۹۹) گفت «توان موشکی قابل مذاکره نیست و غلط میکند کسی بخواهد در این زمین مذاکره کند. اجازه مذاکره درباره توان موشکی به هیچ مسئولی داده نمیشود و این خط قرمز است.» او حتا تهدید کرد «محدودیت بُرد دوهزار کیلومتر موشکی نیز ابدی نیست.»
در روزهای اخیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از موشکی با عنوان «خیبرشکن» نیز رونمایی کرد که پیام آن چیزی جز تهدید مستقیم علیه اسرائیل نیست. جان کربی سخنگوی وزارت دفاع آمریکا «پنتاگون» در اظهاراتی، فعالیت موشکهای بالستیک رژیم ایران را «فراتر از یک پیام» و «تهدیدی علیه امنیت ملی» آمریکا و متحدان این کشور نیز دانست.
اینهمه در شرایطی است که جمهوری اسلامی ایران به لغو تحریمها نیاز حیاتی و فوری دارد زیرا «دور زدن تحریمها» یا «خنثیسازی تحریمها» با فروش پنهانی محمولههای نفتی به ونزوئلا و شرکتهای درجه دو و سه چین کمکی به اقتصاد بحرانزده و جیبهای خالی آن نمیکند. بر همین اساس است که در روزهای اخیر کارگزاران نظام به همراه رهبرشان مدام هشدار میدهند که «جنگ ترکیبی» با هدف براندازی و قرار دادن مردم در مقابل جمهوری اسلامی همراه با تشدید نارضایتیها به راه افتاده است. حال آنکه «تشدید نارضایتیها» در جامعه چیزی جز حاصل سیاستهای خود نظام نیست! جمهوری اسلامی هر آن امتیاز و منابعی را که از «برجام» به دست آورد برای «میدان» و نظامیگری و «جبهه مقاومت» خرج کرد و نه حل مشکلات اقتصادی مردم و زیرساخت جامعه! به چه دلیل این مردم میبایست طرفدار «احیای برجام» باشند و «نارضایتیها»یشان تشدید نشود؟!
در این میان، مقامات جمهوری اسلامی مدام میگویند تصمیم برای «توافق» را باید مقامات آمریکا بگیرند! منظورشان هم این است که آمریکا کوتاه بیاید! ولی این چه فایدهای برای آمریکا و کشورهای غربی دارد؟! فایده که ندارد هیچ، زیان هم دارد! اما اگر رژیم ایران تصمیم بگیرد و دست به یک عقبنشینی تمامعیار در ارتباط با برنامه اتمی و موشکی و حمایت از شبهنظامیان و تروریسم در منطقه بزند، آنوقت موضوع از اساس تفاوت خواهد کرد. منتها این نه به سود جمهوری اسلامی است و نه با سرشت و اهداف آن همخوانی دارد.
از همین رو تصمیم درواقع با رژیم ایران است که آیا میتواند مانند حکومتی عادی رفتار کند یا نه! بسیاری از تحلیلگران معتقدند تلاش برای صدور انقلاب اسلامی و توسعهطلبی فرقهای در ذات این رژیم است و امکان ندارد به یک رژیم عادی تبدیل شود. همین نیز هر مذاکرهای را به بنبست میرساند و هر توافق احتمالی را ناپایدار میسازد.