ناتاشا فیلیپس (کیهان لایف) – الی کهنیم مقام سابق وزارت خارجه آمریکا میگوید که جمهوری اسلامی ایران، چین و روسیه «محور شرارت» را تشکیل میدهند و هدف این محور بیثبات کردن امنیت جهانی است.
کهنیم این اظهار نظر را در جریان نشست آنلاین یازدهم ماه مه که توسط «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران»(نوفدی) در مریلند برگزار شد، بیان کرد.
وی گفت «برای سیاستگذاران سکولار غربی که در واشنگتن دیسی نشستهاند، ممکن است تصور اینکه افرادی از دین برای فعالیتهای خود انگیزه میگیرند، غیرممکن باشد. این یک مشکل واقعی است که غرب برای فهم دیگران دارد. حال آنکه درک ذهنیت ایرانیان برای ما بسیار مهم است. ما در دورانی بسر میبریم که ایالات متحده توسط حزب کمونیست چین به چالش کشیده شده و من میتوانم بطور مستدل نشان بدهم که در حال حاضر یک محور شرارت از چین، روسیه و ایران تشکیل شده است.»
کهنیم معاون فرستاده ویژه ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در مسائل یهودستیزی در وزارت امور خارجه آمریکا و همچنین اولین نماینده یهودی ایرانیتبار این وزارتخانه بود. او در جریان انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ و تبدیل کشور ایران به جمهوری اسلامی، به همراه خانوادهاش از ایران گریخت.
عبارت «محور شرارت» توسط رئیس جمهور سابق آمریکا، جورج دبلیو بوش، در جریان سخنرانی در کنگره ایالات متحده در سال ۲۰۰۲، چهار ماه پس از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر، مطرح شد. این حمله که توسط گروه تروریستی القاعده صورت گرفت، مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک را ویران کرد و ۲۹۷۷ نفر کشته برجای گذاشت. عبارت «محور شرارت» به کشورهایی اطلاق میشود که ایالات متحده معتقد است بزرگترین تهدید برای غرب و صلح جهانی به شمار میروند. «محور شرارت» بوش در آن زمان شامل رژیمهای ایران، عراق دوران صدام حسین و کره شمالی میشد.
در نشست آنلاین «نوفدی» که با عنوان «مذاکرات وین» برگزار شد، اعضای پنل درباره توافق هستهای جمهوری اسلامی ایران با غرب در سال ۲۰۱۵ و راهبردهای جدیدی که ممکن است برای احیای این توافق به کار رود، صحبت کردند. ایلای لِیک پژوهشگر دانشکده امنیت ملی دانشگاه تگزاس و کامران خوانسارینیا مدیر سیاستگذاری «نوفدی» این نشست را مدیریت میکردند.
کنفرانس شامل دو پنل بود. مهمان پنل اول، محمد علی یحیی عضو مهمان در اندیشکده هادسن مستقر در واشنگتن، ایلان برمن معاون شورای سیاست خارجی آمریکا (AFPC)، ویکتوریا کوتس همکار این شورا و نوید محبی همکار سیاسی «نوفدی» بودند.
در پنل دوم، الی کهنیم، بلز میتزال معاون سیاستگذاری در موسسه یهودی امنیت ملی آمریکا (JINSA) مستقر در واشنگتن، گابریل نورونها مشاور ویژه سابق وزارت خارجه آمریکا در امور ایران از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰ و بهنام طالبلو کارشناس ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) مستقر در واشنگتن شرکت داشتند.
در آغاز نشست، ایلای لیک از اعضای میزگرد خواست تا بررسی کنند که آیا معامله اتمی پس از بنبست چند ماهه که مذاکرات وین را متوقف کرده میتواند احیا شود یا نه.
ایلان برمن خطاب به حاضران گفت که توافق اتمی ۲۰۱۵ یا برجام به شکل فعلی دیگر قابل اجرا نیست.
وی گفت «آنچه میبینید توافقی است که دارای یکسری کمبودهای مادی است. اگر چیزی شبیه به آنچه در وین مذاکره شد تحقق یابد، ما نگرانیهای مهم امنیت ملی خواهیم داشت. موضوع ژئوپلیتیک بسیار اهمیت دارد در حالی که درباره آن به اندازه کافی صحبت نشده است، اما مذاکرات کنونی یک موهبت بزرگ برای روسیه به شمار میرود که شریک استراتژیک جمهوری اسلامی ایران است.»
ویکتوریا کوتس با اشاره به تسلط طالبان بر افغانستان و حمله روسیه به اوکراین، گفت «تحولات ژئوپلیتیک در این منطقه در دوازده ماه گذشته به ایران نیز مرتبط است.» او از تصمیم جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده در ارتباط با نشان دادن خویشتنداری سیاسی، زمانی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در ماه مارس بار دیگر بر حق روسیه در استفاده از سلاح هستهای در اوکراین تاکید کرد، انتقاد نمود و گفت «این موضع جو بایدن، علی خامنهای رهبر رژیم ایران را گستاخ کرده و این پیام را ارسال میکند که اگر جمهوری اسلامی سلاحهای هستهای داشته باشد، واشنگتن با توسعهطلبی آن مقابله نخواهد کرد.»
بلز میتزال در سخنرانی خود در پنل دوم این تأکید کرد که یک توافق جدید باید شامل همه مسائل مربوط به ایالات متحده باشد.
رئیس جمهور سابق آمریکا باراک اوباما در یکی از اولین سخنرانیهای خود زمانی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده بود، گفت: «من متعهد میشوم از همه عناصر قدرت آمریکا برای جلوگیری از یک ایران هستهای استفاده کنم.» میتزال افزود «فکر نمیکنم او به این قول خود عمل کرده باشد!» میتزال ادامه داد «اما این باید الگوی مذاکرات اتمی بوده و باید شامل فشار سیاسی بر رژیم جهت بهبود وضعیت حقوق بشر و دموکراسی در ایران باشد.»
بهنام طالبلو گفت که چارچوب توافق هستهای باید با در نظر گرفتن فعالیتهای تخریبی دولتها در سرتاسر جهان، مانند جنگ سایبری، پولشویی و تامین مالی غیرقانونی، دوباره تنظیم شود.
طالبلو افزود: «فکر میکنم بسیار مهم است که به جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک مشکل بسیار گستردهتر، به عنوان بخشی از مذاکرات جدید نگاه کرد. چارجوبی که بازتاب رقابت قدرتهای بزرگ نیز هست. بسیاری از این راهها به رم و به عبارت دیگر، به تهران، ختم میشوند.»
گابریل نورونها در سخنان خود خاطرنشان کرد صرف نظر از هرگونه معاملهای که شکل بگیرد، احتمال فروپاشی رژیم کم است. وی گفت «من دوست ندارم چیزی جز پایان جمهوری اسلامی را ببینم ولی متاسفانه فکر میکنم این اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین فکر میکنم آنطور که ما این فروپاشی را باید شکل بدهیم، چیزیست که میتوانیم به آن امیدوار باشیم اما الزاما یک امر بدیهی نیست.»
نورونها با اشاره به راههایی که دنیا میتواند به ایرانیان داخل کشور کمک کند، گفت کشورهای دیگر میتوانند با سیستمهای تصفیه آب، ارسال کالاهای اساسی مانند غذا و دسترسی شهروندان به اینترنت به مردم یاری برسانند.
وی افزود «ما باید خلاقانه فکر کنیم که چطور مستقیم با مردم کار کنیم. شاید این ارتباط مستقیم، حمایت از اعتصابات کارگری باشد، چیزی که در مورد آن زیاد صحبت کردهایم. اما درک این موضوع مهم است که بدانیم آنچه کارگزاران رژیم میخواهند با آنچه ۷۸ میلیون ایرانی که در مناطق لوکس تهران زندگی نمیکنند میخواهند، بسیار متفاوت است.»
*منبع: کیهان لایف (کیهان لندن به زبان انگلیسی)
*نویسنده: ناتاشا فیلیپس
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن