با نزدیک شدن به نخستین سالگرد آغاز اعتراضات جنبش ملّی در ایران فشارهای امنیتی و قضایی، از اظهار و تهدید تا بازداشت و صدور احکام قضایی، علیه شهروندان افزایش یافته است. بسیاری از فعالان سیاسی و صنفی در هفتههای گذشته با صدور حکم روبرو شده و بخشی از زندانیان سیاسی که با نمایش «عفو» در اواخر سال گذشته آزاد شده بودند با پروندهها و اتهامات جدید روبرو و برخی بازداشت شدهاند.
صدور احکام زندان برای فعالان سیاسی و مدنی در روزهای گذشته افزایش یافته و در برخی موارد مانند مهدی مسکیننواز احکام کمسابقه طولانی صادر شده است.
مهدی مسکیننواز زندانی سیاسی مشروطهخواه محبوس در زندان اوین بابت پروندهای که در مدت زندان برای وی باز شده است به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد.
عناوین اتهامی مهدی مسکیننواز «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت کشور» و«تبلیغ علیه نظام» عنوان شده است و در صورت تائید این حکم در دادگاه تجدید نظر، مجازات ۱۰ سال حبس برای وی قابل اجرا خواهد بود.
مهدی مسکیننواز در اردیبهشتماه ۱۳۹۸ بازداشت و مدتی بعد به اتهامات «اجتماع و تبانی»، «اقدام علیه امنیت ملی»، «توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۳ سال حبس تعزیری و دو سال اقامت اجباری در فهرج کرمان و ممنوعیت از عضویت در احزاب و گروههای سیاسی محکوم شد. او در حال حاضر در زندان اوین در حال سپری کردن حکم پرونده قبلی است.
این زندانی سیاسی که تا کنون چندین بار به زندانهای مختلف منتقل شده است، آخرین بار در فروردینماه سال جاری به همراه چندین زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر از زندان تهران بزرگ به زندان اوین منتقل شد.
هچنین عسل مسکیننواز فرزند ۱۷ ساله مهدی مسکیننواز نیز روز دوشنبه ۲۲ تیرماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام «اجتماع و تبانی»، «تبلیغ علیه نظام» و «همکاری با دولت متخاصم» محاکمه شد. هنوز حکم دادگاه این دختر نوجوان صادر نشده است. عسل مسکیننواز بهمنماه سال گذشته در کرج بازداشت و پس از ده روز با تودیع قرار وثیقه از کانون اصلاح و تربیت تهران آزاد شد.
یکی دیگر از احکام صادر شده در روزهای گذشته علیه مجید توکلی فعال سابق دانشجویی است. این زندانی سیاسی سابق روز گذشته در توئیتی از صدور «حکم شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب» خبر داد و نوشت «۵ سال زندان برای اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و ۱ سال زندان برای اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام» دریافت کرده است.
مجید توکلی همچنین به «۲ سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در تهران و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور» به عنوان «محکومیت تکمیلی» محکوم شده است.
سارا سیاهپور آموزگار و فعال صنفی معلمان نیز به ۶ سال حبس تعزیری در دادگاه تجدید نظر محکوم شد. به گزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، «سارا سیاهپور ، معلم و عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران) و فعال صنفی البرز بابت اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس تعزیری و تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس تعزیری، محکوم شد وی همچنین به دو سال ممنوع الخروجی از کشور، دو سال ممنوعیت عضویت در احزاب، گروهها و دستجات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی نیز محکوم گردید.»
همچنین کوکب بداغی پگاه آموزگار ساکن شهرستان ایذه توسط هیئت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان، به انفصال موقت از خدمت به مدت یک ماه محکوم شد.
موج بازداشت مشروطهخواهان در هفتههای اخیر؛ تشدید فشار بر زندانیان مشروطهخواه
بجز فعالان سیاسی و مدنی بخش دیگری از احکام صادر شده علیه دانشجویان است. در روزهای گذشته دهها دانشجوی دیگر در دانشگاههای مختلف ایران تعلیق و از ورود به دانشگاه منع شدند. شماری از دانشجویان نیز احکام زندان دریافت کردهاند.
شورای صنفی دانشجویان کشور نیز در گزارشی نوشته که «پس از احضار گسترده دانشجویان دانشگاه تهران به کمیته انضباطی در هفته گذشته، حال دانشگاه با ارسال پیامکهای تهدیدآمیز دانشجویان را تحت فشار قرار داده است.»
شورای صنفی دانشجویان کشور افزوده که «بر اساس گزارشات، در طی هفته گذشته دستکم ۵۰ دانشجوی دختر به کمیته احضار شدهاند. اتهام آنان رعایت نکردن قوانین پوشش است. همچنین در تماسهای تلفنی عنوان شده که این احضارها بدلیل شکایت «اولیای دانشگاه» صورت گرفتهاند. گفتنیاست اغلب دانشجویان احضار شده، خوابگاهی هستند و امکان حضور در دانشگاه را ندارند.»
نهادهای بینالمللی طی ماههای اخیر ضمن ابراز نگرانی نسبت به افزایش برخوردها با شهروندان معترض و فعالان سیاسی، نسبت به صدور احکام ناعادلانه و سنگین برای آنها، اعتراض کردهاند. جمهوری اسلامی اما بیاعتنا به اظهارات نهادهای بینالمللی، در هفتههای گذشته فشار بر فعالان سیاسی و صنفی را افزایش داده و صدور احکام را سرعت بخشیده است.
از سوی دیگر بسیاری از فعالان سیاسی زندانی نیز در هفتههای گذشته با فشارهای مضاعف در زندان روبرو شدند. سمانه نوروز مرادی که اردیبهشت امسال بازداشت شده بود به دلیل ابتلا به سرطان پستان به ادامه روند شیمیدرمانی نیازمند است اما یک منبع آگاه به کیهان لندن گفته که در بیش از دو ماه از زمان بازداشت، اجازه اعزام او به بیمارستان برای شیمی درمانی داده نشده است.
این منبع آگاه با ابراز نگرانی نسبت به وضعیت جسمی سمانه نوروز مرادی گفته در صورت عقب افتادن روند شیمیدرمانی احتمال متاستاز و گسترش سرطان به دیگر ارگانهای بدن وجود دارد و جان این زندانی مشروطهخواه به شدت در خطر است.
لوپوس مفصلی مزمن، دیابت، آرتروز آرنجها و شانه، سنگ کلیه، چربی خون بالا از دیگر بیماریهای سمانه نوروز مرادی است.
سمانه نوروز مرادی پیشتر نیز بابت حکم دیگری در زندان بود اما اواخر سال گذشته مشمول «عفو» شده و از زندان آزاد شده بود.
او چهارم اردیبهشت امسال توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی در خانهاش واقع در غرب تهران بازداشت و در ۱۶ اردیبهشت به بند زنان زندان اوین منتقل شد. این فعال مشروطهخواه یک ماه و نیم بعد از بازداشت بابت «اجتماع و تبانی علیه نظام» از طریق مدیریت کانال تلگرامی «کارزار بازگشت شاهزاده» و «تبلیغ علیه نظام» تفهیم اتهام شد.
موج تازه فشارهای قضایی و امنیتی؛ زهره صیادی با وجود ابتلا به سرطان به زندان منتقل شد
زهره صیادی فعال حقوق کودکان که از ۹ خرداد برای گذراندن حکم یک سال زندان راهی زندان اوین شده نیز به بیماری سرطان مبتلاست و خانواده او نسبت به وضعیت سلامت او ابراز نگرانی کردهاند.
رضا صیادی، پدر زهره درباره وضعیت فرزندش به روزنامه «شرق» گفته که «زهره از سال گذشته درگیر بیماری سرطان است. او در حالی به زندان منتقل شده که دوره درمان او تمام نشده است. بر اساس تشخیص پزشک، زهره حداقل تا پایان امسال نیاز به تزریق دارو دارد و بعد از پایان این دوره نیز احتمال تمدید دوره درمان با نظر پزشک وجود دارد.»
رضا صیادی افزوده که «بیماری زهره یک بیماری جدی و خطرناک است؛ ما با سرماخوردگی و مسمومیت و اینگونه بیماریها مواجه نیستیم. درد شدید، تزریق شیمیدرمانی و عارضههای آن، در بیرون زندان هم آزاردهنده است و انسان را از پا درمیآورد، چه برسد به فردی که پشت میلهها دستش از همه جا کوتاه است.»
او افزوده که «زهره با ظاهر آرام و بدون سروصدا درد میکشد، اما این دردکشیدن را ما اعضای خانواده او به چشم میبینیم. او این روزها اصلا حال مساعدی ندارد و با تزریق داروها روزبهروز ضعیفتر و نحیفتر میشود. بهعنوان یک پدر از اینکه فرزندم با سرطان در زندان است، هیچ آرامشی ندارم. جدا از شرایط حبس، شرایط جسمی او ما را بهشدت نگران کرده است.»