نادر زاهدی – این متن سخنرانی۱۴ امرداد ۱۴۰۲ در شاخه هامبورگ حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) است.
خانمها، آقایان و مهمانان گرامی،
امروز میخواهم درباره این مسئله صحبت کنم که: در عصر دیجیتال، مشروطهخواه بودن به چه معناست؟ این پرسش ناظر به دو مسئله مهم و محوری در جهان امروز برای ما ایرانیان است.
ازیک طرف میخواهیم نظام دمکراتیک مشروطیت را در کشورمان برقرار کنیم و از طرف دیگر در عصر دیجیتال و تحولات رسانهای زندگی میکنیم. هر دو این مسائل برای من بیش از دو دهه است که به موضوع اصلی پژوهشی و نوشتاری تبدیل شدهاند. من هم در خصوص «آینده دمکراتیک در ایران دیجیتال» کتاب تألیف کردهام و هم چند عنوان از تألیفاتم ناظر به کاوش از نوگرایی مشروطیت در جهان امروز است. بحث امروز من درواقع جمعبندی از اندیشههایم در مورد عصر دیجیتال و نوگرایی در مشروطیت و مشروطهخواهی جدید است.
نخست اینکه: من بر پایه واقعیتهای متوحل شده و تازه پدیده آمده در شرایط زندگی معاصر که عصر دیجیتال خوانده شده، تأملاتی در مفهوم و پدیده مشروطیت دارم؛ مراد از عصر دیجیتال اشاره به محوریت رسانههای جمعی و فضای مجازی است که همه لایههای زندگی را در خود گرفته است؛ این تکنولوژی و اهمیت آن در ادامه اکتشافات و اختراعاتی است که در دهههای پیشین جهان صنعتی را به جهان دیجیتال رسانده است. اینترنت که اختراع شد، رفتارها- ارزشها- افکار و… دچار مسئله و مشکل شدند و تن به ارزشگذاری جدید و مصادیق تازهای دادند.
کامپیوتر- موبایل- رسانههای جمعی مجازی و اثراتی که در سلامتی انسان- ارزشهای فردی و روابط ور فتارهای اجتماعی آدمیان، همه آن چیزی هستند که عصر دیجیتال را در خود جای دادهاند؛ دیجیتال شدن زندگی (از فضانوردی تا پزشکی و…) به حدی عمیق و محوری است که بدون دسترسی به اینترنت و رسانههای مجازی و استفاده از تکنولوژی دیجیتال هیچگونه زندگی امکانپذیر نیست. خصوصا که با شروع و گسترش ارزهای مجازی- تبادلات فرازمانی و بهخصوص ورود پدیده هوش مصنوعی- که از اصلیترین و آخرین دستاوردهای دنیای دیجیتال است- شیوهها زندگی گذشته، از موضوعیت و کارآمدی افتاده است.
میدانیم که ریشه فکری و معرفتی این تحولات در تغییری قرار دارد که در ذهنیت انسانها به وجود آمده بود؛ یعنی انسان عصر رنسانس و دوره روشنگری، اندیشههای خود را از آسمان و ایدههای دینی برید و به شکاکیت خردمندانه و تجربهباوری فردی رسید.
تغییر ذهنیت آدمی، اداره جامعه را در تدوین قوانین عرفی و اجرای قانون اساسی به ارمغان آورد؛ به نظر من: این تغییر ذهنیت و نمادهای اجتماعی و سیاسی آن در عصر دیجیتال، نکته مرکزی و مشترک با نوگرایی در مشروطهخواهی است. به اختصار این مسئله را توضیح میدهم:
همانطور که اشاره کردم، همزمان و به دنبال تغییر فکری انسانها، نهادها و مفاهیم تازهای برای اداره کشور و روندهای اجرایی سیاست به وجود آمد؛ نهاد مشروطیت که ریشهای دیرینه در تاریخ تمدن بشری داشت، هم دچار تغییر در روش- اجرا و نهاد شد؛ با دنیای جدید نظام مشروطیت به معنای مقید کردن نهادهای اجرایی و سیاسی، شناخته شد.
بر اساس اینکه ابزارها و تکنیکهای تازه دیجیتال وارد زندگی جمعی و فردی انسانها شدهاند، مشروطیت و مشروطهگرایی هم در حالت پیشین خود با چالشهای جدی مواجه است؛ چرا که نیازهای نوین شهروندان، ایدهها- برنامه دهها- نهادها و ابزارهای جدیدی را میطلبند؛ تجدید نظر در قانون اساسی مشروطیت و نوسازی آن با واقعیت زندگی در جهان دیجیتال، از اساسیترین وظایف مشروطهخواهان به شمار میرود. در نظر گرفتن مسائلی چون: توجه به اقتصاد و تجارت دیجیتال- سواد دیجیتال- مسئله حریم شخصی و ملیگرایی در ارتباطات بینالمللی و میان شهروندان و دولت، از اهم مسائلی هستند که میتوانند ما را به «نوگرایی در مشروطه خواهی در عصر دیجیتال» برسانند.
خانمها، آقایان و مهمانان گرامی،
بدون تغییر افکار در نگاه و ایدهپردازی در آگاهی از جهان دیجیتال و برنامهریزی در شناخت واقعیات امروزین، نمیتوان اقدامی نوگرایانه در مشروطهخواهی انجام داد؛ تدوین قانون اساسی مشروطیت دیجیتال، بدون توجه به دگرگونیهای سیاسی- اجتماعی و فرهنگی، میسر نبوده و شناخت دنیای دیجیتال، پایهایترین و اصلیترین رکن «شهروندی دیجیتال در ایران دمکراتیک» است. بیتردید نوسازی قوانین عرفی- مدنی- جزایی و… در دستیابی به «عدالت حقوقی» و «ملیگرایی لیبرال»، در کنار نوسازی اقتصاد و تجارت ملی، پیشزمینههای رسیدن به علم و فنآوری دیجیتال در تأمین رفاه- آزادی- رفع تبعیض حقوقی- جنسی و اقلیمی در سایه «نوگرایی مشروطهخواهانه در عصر دیجیتال» را به ارمغان میآورد.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.