افزایش تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها سبب حذف برخی موارد از جمله سفر و تفریح از سبد مصرفی خانوارها شده است. بسیاری از خانوارها در ایران ناچار هستند کل درآمد ماهانه خود را برای موارد خیلی ضروری مانند خوراک، مسکن و آموزش فرزندان هزینه کنند.
گزارشها نشان میدهد سبد مصرفی خانوارها حتی در میان اقشار متوسط نیز تنوع خود را از دست داده و کوچک شده است. آنها ناچار هستند درآمدهایی را که هر ماه به دلیل تورم ارزش خود را از دست میدهد برای تأمین اقلام ضروری مانند خوراک هزینه کنند. مواردی چون سفر، تفریح، کتاب، ورزش و حتی درمان سهم ناچیزی از سبد مصرفی خانوادهها را به خود اختصاص داده و در میان برخی اقشار این اقلام بطور کلی از سبد مصرفی حذف شده است.
معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران به تازگی گزارشی با عنوان «بررسی الگوی مصرف و درآمد خانوارهای استان تهران» منتشر کرده که نشان میدهد گردشگری سهم بسیار ناچیزی از هزینههای خانوارها را به خود اختصاص میدهد.
بر اساس این گزارش، خانوارهای تهرانی بطور متوسط ۳۷/۸۸ درصد از درآمدشان را برای مسکن، سوخت و روشنایی، ۳۲/۴۶ درصد برای هزینههای خوراکی و دخانی، ۹/۷۶ درصد هزینههای متفرقه، ۸/۳۹ درصد حمل و نقل و ارتباطات، ۳/۹۶ درصد بهداشت و درمان، ۱/۸۴ درصد پوشاک و کفش، ۲/۴۶ درصد لوازم خانگی و هزینههای نگهداری آن، ۱/۷ درصد غذاهای آماده، رستوران و هتل، ۰/۵۴ درصد مربوط به تحصیل و آموزش،۰/۷۲ درصد و۰/۳۰ درصد مربوط به فروش کالاهای بادوام و سایر هزینهها اختصاص میدهند.
این گزارش افزوده که محاسبه سهم۰/۷۲ درصدی تفریحات و سرگرمی رقمی معادل یک میلیون و ۶۵۰ هزار تومان میشود.
روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «تهرانیها در قحطی تفریح» با استناد به گزارش معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی نوشته که تورم سالهای اخیر گردشگری را تحتتاثیر خود قرار داده و باعث شده خانوارها در ایران تصمیم بگیرند سهم سفر و تفریحشان را به بخش مسکن و خوراک سرازیر کنند، هرچند که همچنان با چالشهای جدی در این دو بخش مواجهاند.
این روزنامه در گزارش دیگری به حذف کتاب از سبد مصرفی خانوار پرداخته و نوشته به علت افزایش قیمت کتاب، خانوارها توان هزینه کردن برای این کالا را ندارند و در این میان کتابخوانها، دانشجویان و پژوهشگران بیش از همه روزهای سختی را میگذرانند.
بر اساس این گزارش، قیمت کتاب در دو سه سال گذشته سر به فلک گذاشته بطوری که چهار جلد کتاب داستان با قطع رقعی و جلد شومیز با کاغذ تحریر، قیمتاش بالای یک میلیون تومان میشود. کتابهای کودک اگر کاغذ گلاسه داشته باشد و رنگی چاپ شود با مثلا ۱۸ صفحه قیمتاش در حدود ۱۰۰ هزار تومان میشود. اگر خانوادهای سهنفره در ایران بخواهند به صورت متوسط هر ماه کتاب بخرند، باید نزدیک۵ میلیون تومان کنار بگذارند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده که کتابهای تخصصی هم حال و روز بهتری ندارند و «حوزههای محیط زیست، میراث فرهنگی، فلسفه، اقتصاد، معماری و شهرسازی و… از آندست کتابهایی هستند که چاپشان برای خیلی از ناشرها نمیارزد. به نظر میرسد این حوزهها با چالشهای جدی روبرو شدهاند و علاقمندان هر کدام از این حوزهها ترجیح میدهند از روشهای هک کردن سایتهای مهم تخصصی خارجی برای تامین منابعی که در دسترس ندارند استفاده کنند.»
با افزایش قیمت کتاب و همچنین کاهش قدرت خرید مردم، کتاب از سبد مصرفی بسیاری خانوارها حذف شده و برای برخی دیگر از خانوارها نیز تنها خرید قسطی کتاب امکانپذیر است. «دنیای اقتصاد» در اینباره نوشته که خرید قسطی کتاب تا همین چند سال پیش در ایران معنایی نداشت. کتاب همواره جزو کالاهایی بود که از سوبسید دولتی بهره میبرد و ناشرها میتوانستند کاغذ دریافت کنند، اما در سالهای اخیر این روند تقریبا متوقف شده و فقط تعداد محدودی از ناشران میتوانند از آن بهره ببرند. همه این مسائل دست به دست هم داده تا از دیجیپی تا برخی دیگر از سایتها اعلام کنند که کتابها را به صورت اقساط میفروشند.
اینهمه در حالیست که همچنان برای بخش زیادی از خانوارهایی که درآمدهایی حداقلی دارند کتاب و سفر و گردشگری کاملا از سبد مصرفی کنار گذاشته شده اما باز هم پرداخت هزینههای ضروری خوراک و اجاره به سختی امکانپذیر است.
گزارش مرکز آمار ایران از تورم مهرماه امسال از تورم بالای اقلام غذایی ضروری برای بدن در گروه خوراکیها و همچنین تورم بالای آموزش و مسکن در گروه کالاهای غیرخوراکی در ماه گذشته خبر میداد؛ سه گروهی که بیشترین سهم را در سبد هزینهای خانوارهای کمدرآمد و تنگدست دارند.
افزایش قیمت مواد خوراکی، اجارهبها و آموزش به معنی افزایش هزینههای خانوارهای تنگدست و کمدرآمد است چون این خانوارها سبد مصرفی متنوعی ندارند و به دلیل درآمد محدود، فقط میتوانند برای اقلام خیلی ضروری هزینه کنند.
در چنین شرایطی افزایش تورم اقلام غذایی سبب کوچک شدن سفره خانوارهای تنگدست و کاهش مصرف مواد غذایی شده است.
کاهش مصرف مواد غذایی مفید با افزایش تورم؛ ایرانیان در چرخهی مرگبار فقر و سوء تغذیه
آمارها نیز نشان از کاهش مصرف مواد خوراکی و پیامدهای همراه با سوء تغذیه دارد. در همین رابطه دکتر کوروش اعتماد مدیرکل دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت با ارائه آماری از وضعیت بروز پوکی استخوان در ایران گفته که «بر اساس آخرین مطالعه صورت گرفته با توجه به افزایش بروز سالمندی در کشور، بروز موارد پوکی استخوان رو به افزایش است. بطور مثال ۵۰ درصد افراد بالای ۵۰ سال کشور دچار پوکی استخوان هستند.»
مدیرکل دفتر مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت، تغذیه ناسالم را در کنار عدم فعالیت بدنی، مصرف الکل و مصرف دخانیات بر افزایش پوکی استخوان موثر ارزیابی کرده و گفته سرانه مصرف لبنیات در کشور را بسیار پایینتر از میانگین جهانی است.
مهدی هدایت دبیر اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان صنایع لبنی خراسان رضوی نیز به تازگی از کاهش مصرف سرانه لبنیات در این استان خبر داده و گفته که «سرانه مصرف لبنیات استان در سال ۱۳۹۰-۱۳۹۱ حدود ۱۱۰ کیلوگرم بود که این عدد در حال حاضر تقریبا به ۷۰ کیلوگرم رسیده است.»
مهدی هدایت افزوده که در سال ۱۳۸۹ یارانه به شیر تعلق گرفته بود اما به دلیل مشکلات بودجه ای کشور این یارانه افزایش نداشته و به مرور توزیع شیر رایگان در مدارس حذف شده است.
وبسایت «اقتصاد ۲۴» نیز نهم آبان ۱۴۰۲ در گزارشی با عنوان «ایرانیان در تله تورم، چاقی، بحران کمبود مصرف پروتئین» به کاهش مصرف مواد غذایی مفید و جایگزینی مصرف مواد خوراکی غیرمفید اما شکم پر کن در میان خانوارهای کشور پرداخته است.
در این گزارش با اشاره به اینکه «از اصلیترین دلایل شیوع چاقی را باید تغذیه نامناسب و به خصوص حذف مواد غذایی پروتئینی و ویتامینها و مواد مغذی کافی و لبنیات دانست» آمده که در انتهای سال گذشته، مصرف گوشت ایرانیان از ۱۳ کیلوگرم در سال ۱۳۹۰ به ۶ کیلو در سال ۱۴۰۰ رسیده و این مقدار طی یکسال از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ برای دهکهای پایین به زیر ۳ کیلوگرم کاهش یافته است. این کاهش ۵۰ درصدی مصرف گوشت سرانه درحالی است که در جهان و حتی در منطقه خاورمیانه مصرف گوشت قرمز تفاوت فاحشی با سایر نقاط جهان دارد.
همچنین بر گزارش سازمان خوار و بار و کشاوزی سازمان ملل متحد (فائو) سرانه مصرف گوشت قرمز سالانه هر فرد در غنا ۹، گینه ۵/۶، نیجریه ۵/۸، هندوستان ۵/۳، عراق ۸/۷، تانزانیا ۱۰ کیلوگرم، یمن با ۶/۱۴ و کره شمالی با ۸/۱۰ کیلوگرم است که نشان میدهد آمار مصرف گوشت قرمز در کره شمالی، تانزانیا و عراق و غنا از ایران بالاتر بوده و ایران در رده کشورهایی مانند یمن، نیجریه و گینه و هندوستان در زمینه مصرف گوشت قرمز قرار دارد.