دستمزدهای ناچیز و غیرمتناسب با هزینه زندگی سبب سرخوردگی بخش زیادی از کارگران شده است. کارشناسان «کارگران بیانگیزه» را پدیده جدیدی در بازار کار ایران ارزیابی میکنند و میگویند نبود انگیزه در میان نیروی کار ایرانی، کارفرمایان را به سمت استخدام اتباع خارجی ساکن ایران سوق داده است.
رقم دستمزد کارگران سالهاست که از نرخ تورم و هزینه زندگی عقب مانده و این اختلاف هر سال بیش از سال پیش شده است. به گفته منابع کارگری میزان دستمزد کارگران هزینههای یک هفته تا نهایتا ۱۰ روز از زندگی حداقلی را پوشش میدهد و آنها برای بقیه ماه پولی در بساط ندارند.
اولیاء علیبیگی دبیر اجرایی خانه کارگر استان کرمانشاه در گفتگو با خبرگزاری «ایلنا» از وضعیت معیشتی کارگران ابراز نگرانی کرده و گفته که «حقوق دریافتی کارگران در خوشبینانهترین حالت ممکن، کفاف مخارج ۱۰ روز زندگی آنها را میدهد.»
اولیاء علیبیگی با بیان اینکه «تورم و مشکلات موجود در جامعه» علاوه بر «کاهش امید به آینده و سختترشدن زندگی برای کارگران»، باعث افت راندمان کاری شده، افزوده که «نتیجه وضعیت کنونی، کندی توسعه چرخ اقتصاد» است.
این فعال کارگری همچنین با اشاره به اینکه حداقل دستمزد در سال جاری فقط ۲۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته تأکید کرد که این روند، موجب شده تا «دستمزد واقعی کارگران» از همان ابتدا تا کنون نصف شود.
عیدعلی کریمی دبیر اجرایی خانه کارگر استان قزوین نیز به خبرگزاری «ایلنا» گفته در نتیجه نامناسب بودن دستمزد، نیروهای فعال از کار در واحدهای تولیدی اجتناب میکنند و در نتیجه به اتباع بیگانه رجوع شده که تبعات اجتماعی و سیاسی خواهد داشت.
این فعال کارگری افزوده که نیروی کار به خاطر حقوقهای هفت و هشت میلیونی که کفاف زندگی را نمیدهد، مجبور میشود برای کارگری به کشورهای همسایه برود و در نتیجه در داخل، واحدهای تولیدی با بحران روبهرو خواهند شد.
عیدعلی کریمی تأکید کرده که با مزد منطقهای هرج و مرج در جامعه ایجاد میشود و باعث میشود مهاجرتهای نامتوازن بین مناطق مختلف استانها و کشور اتفاق بیفتد و وضعیت بدتر شود.
«مزد منطقهای» راهکار دولت و مجلس برای تعیین رقم حداقل دستمزد است؛ راهکاری که فعالان کارگری و کارشناسان اقتصادی به آن نقد دارند و چنین اقدامی را ناکارآمد، تبعیضآمیز و عامل اختلال در روند تولید و صنعت عنوان میکنند.
از سوی دیگر دولت به دنبال تصویب افزایش ۲۰ درصدی برای رقم حداقل دستمزد که مبنای پرداخت حقوق کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی است را در نظر دارد اما فعالان کارگری معتقدند افزایش دستمزدها باید متناسب با نرخ تورم باشد. نرخ تورم طی ماههای گذشته در محدوده ۴۰ درصد بوده است.
در همین زمینه فرامرز توفیقی فعال کارگری گفته که «تناسب گوشت کیلویی هفتصدهزارتومانی و حقوق پنج میلیون تومانی و حتی هفت میلیون تومانی خندهدار است چون ۱۰ درصد حقوق فقط برای یک کیلو گوشت قرمز صرف میشود! درحالی که ماده ۴۱ قانون کار میگوید با توجه به نرخ تورم و سبد معیشت باید مزد را تعیین کرد، این سبد در شهرهای صنعتی بین ۲۰ تا ۲۴میلیون تومان و در شهرهای کوچک بین ۱۵ تا ۱۸ میلیون تومان است.»
«مزد منطقهای»، چالش جدید جامعه کارگری با دستمزدهای ناعادلانه
هادی ابوی فعال کارگری درباره حداقل دستمزد کارگران گفته که «معیشت کارگران باید واقعی دیده شود. واقعیت جامعه این است که هزینه سبد معاش کارگر ۲۰ میلیون تومان به بالا است اما از آنجایی که چنین درآمدی برای یک کارگر در یک شغل دیده نمیشود، به صورت اجباری کارگر مجبور است مدام به دنبال شغلی باشد که درآمد بهتری داشته باشد.»
به گفته هادی ابوی کارگران در بسیاری شهرها نیازمند دستمزد بیش از ۱۵ میلیون تومانی هستند، جامعه کارگری با ۵۰ درصد این درآمد به سختی امورات خود را می گذراند.
اینهمه در حالیست که رقمهای ناچیز درآمد اقشار کارگری انگیزه آنها برای اشتغال و همچنین بهرهوری نیروی کار را کاهش داده است. مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی و کارشناس اقتصادی درباره کاهش بهرهوری کار در ایران گفته که «یکی از عوامل مهم موثر در بهرهوری شرایط محیط کار است که در ایران بیکیفیت است. یک زمان اداره بهرهوری هم درست کردند اما اصلا نفهمیدند بهرهوری چیست!»
عضو اتاق بازرگانی گفته «من بارها دنبال نیروی کار بودم و پیدا نکردم. ما بارها به سایتهای کاریابی تبلیغات دادیم که مثلا بازاریاب میخواهیم اما کسی را پیدا نکردیم. حتی در مواردی قرار مصاحبه هم گذاشته ایم اما باز هم نیروی کار علاقهای نداشته است. ما محیط کار خوبی داریم اما باز هم نیروی کار انگیزه ندارد.»
مسعد دانشمند افزوده که «وقتی کارگر حقواش به خرجهای زندگیاش نمیرسد مشخص است که انگیزه ندارد. اگر شخص سر کار میآید از ترس اخراج است و انگیزه و علاقهای ندارد. مسلما کارگر با دلسردی کار میکند و نتیجه کار قابل قبول نیست. این پدیده «کارگران بیانگیزه» در جامعه ما وحشتناک است.»
او همچنین به لزوم همخوانی دستمردها و خرج زندگی اشاره کرده و گفته که «وقتی برای سال ۱۴۰۳ گفتهاند ۲۰ درصد افزایش دستمزد خواهیم داشت اما تورم ۴۵ درصد است، یعنی کارگر از همین الان بدهکار سال آینده است. در نتیجه باید خرجهایش را کم کند و حاشیهنشین شود و تمام این اخبار و نگرانیها ذهناش را پر میکند. وقتی ذهناش پر از این دغدغهها شد دیگر کار نمیکند. تبعیض در محیط کار هم بر کاهش انگیزه کار دخیل است.»