سپهبد خلبان محمدحسین مهرمند آخرین فرمانده تاکتیکی نیروی هوایی شاهنشاهی ایران مجموعهای از یادداشتها و خاطرات خود را از دوران خدمت در ارتش ایران در کتابی با عنوان «بلند آسمان جایگاه من است» گردآوری کرده است.

ناشر این اثر «شرکت کتاب» و سرآغاز آن بخشهایی از سخنرانی ویکتور هوگو شاعر و داستاننویس مشهور فرانسوی در مجمع قانونگزاری فرانسه در ۱۵ ژانویه ۱۸۵۰ است. جایی که میگوید «برای پیریزی جامعهای بکوشیم که در آن جای کشیش در کلیسای خود باشد و جای دولت در مراکز کار خودش. نه حکومت در موعظه مذهبی کشیشان دخالت کند و نه مذهب به بودجه و سیاست دولت کاری داشته باشد.»
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران در حالی که دهها تن از مقامات ارشد نیروهای مسلح ایران اعدام شدند، صدها تن از افسران و پایوران ارتش شاهنشاهی تن به تبعید اجباری دادند. دشواریهای زندگی در غربت سبب شد بسیاری از آنها عمده وقت و توان خود را صرف گذران امورات زندگی کنند و کمتر فرصت برای نگارش آثاری داشته باشند که بتواند به عنوان انتقال تجربه در دسترس نسلهای تازه قرار گیرد. از این نظر میبایست محمدحسین مهرمند را ستود که با همین انگیزه تدوین و چاپ کتاب را به پایان رساند.
برای آنهایی که در مراکز آکادمیک ارتش تحصیل کردهاند، از رنگبندی تا انتخاب نمادها و حتا فونت متن یادآور کتابها و مجلاتی است که در انتشارات دانشگاه افسری ارتش در خیابان سپه روبروی مجلس شورای ملی منتشر میشد.
کتاب در ۱۲ سال نگاشته شده که بخشی از آن شامل خاطرات نویسنده و معرفی خود و خانواده و روایاتی از دوران خدمت در ارتش از جمله دوران فرماندهی در پایگاه شاهرخی و دیدارهایش به عنوان یک افسر با محمدرضا شاه پهلوی است.

تیمسار مهرمند در بخش نخست، هواپیماها و هلیکوپترهایی را که به تدریج با هدف مدرنسازی ارتش ایران برای نیروی هوایی و هوانیروز خریداری شد، معرفی کرده است. این بخش از کتاب راهنمای جامعی است برای مورخان که چگونه نیروی هوایی ارتش ایران که حدود یک قرن از تشکیل آن میگذرد مدرن شد.
هواپیماهای جنگنده و هلیکوپترهایی که پیش از انقلاب به خدمت ارتش ایران درآمدند از بهترین خریدهای دوران خود بودند. ارزش این خریدها وقتی بیشتر مشخص شد که پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ روحالله خمینی ایران را درگیر جنگ با عراق کرد اما فرزندان مدافع میهن با همان تجهیزات و آموزشهایی که در دوران ارتش شاهنشاهی دیده بودند از تمامیت ارضی کشور دفاع کردند.
سی سال خدمت در نیروی هوایی ارتش
تیمسار مهرمند طی ۳۰ سال خدمت در نیروی هوایی و پرواز با اقسام هواپیماها نقش بسزایی در تعلیم خلبانان جوان داشت. بخشی از دغدغههای وی اما فراتر از تخصص پرواز، مربوط به اصول مدیریت و توسعه بود. بر همین اساس چه در دورانی که به عنوان معاون پایگاه چهارم دزفول خدمت میکرد و چه در دورانی که به عنوان فرمانده پایگاه استراتژیک شاهرخی در همدان منصوب شد توسعه عمرانی زیرساختهای فنی و رفاهی برای پرسنل تا اهالی مناطق اطراف پایگاه را جزو اولویتهای کار خود قرار داد.
از روایتهای تیمسار محمدحسین مهرمند کاملاً پیداست که افسران در دوران پهلوی در رده فرماندهی علاوه بر مسئولیتهای سازمانی، انگیزههای شاخصی برای مشارکت در توسعه زیرساختهای کشور و خدمترسانی به مردم در حوزههای مضاعف نیز داشتند.

تیمسار مهرمند به عنوان فرمانده پایگاه شاهرخی خدمات زیادی به پرسنل و اهالی آن مناطق داشت. از ایجاد گلخانه در سرمای شهر همدان و تأسیس گردشگاه و زمین ورزش برای پرسنل و خانوادههای آنها تا تأسیس پمپ بنزین و پرورش سگهای شینلو برای تقویت پاسداری از پایگاه و تجهیز واحد درمانی و اورژانس پایگاه و ارتقاء وضعیت آسایشگاه سربازان.
تحصیل بچههای روستاها در مدارس پایگاه همدان
وی در بخشی از این کتاب نقل میکند «همیشه به امور فرهنگی علاقمند بودم. دو باب دبستان در پایگاه داشتیم و اتوبوس میفرستادیم تا از روستاهای اطراف بچهها را به پایگاه بیاورند. آنها با بچههای پرسنل همه با هم در یک مدرسه درس میخواندند و حتی روزانه نزدیک به دو تومان جیره غذایی داشتند. من این دو تومان را به باشگاه افسران دادم که همان غذای گرم بین روزی را که افسران میخورند بچههای روستاها هم همان روز بخورند… هفتهای یکبار برایشان فیلم سینمایی نشان میدادیم به شرطی که اول بروند حمام بگیرند! بعد میآمدند فیلم را میدیدند و با اتوبوس به روستایشان باز میگشتند.»

خرابکاری همافران
در فصلی از این کتاب که مرتبط با وضعیت آشفته ایران در دوران انقلاب۵۷ است نویسنده اشاره میکند که تیمهای خرابکار در پایگاههای نیروی هوایی ارتش شش فروند هواپیمای فانتوم را از بین بردند یا با دستکاری روی فرامین و سیستمهای کنترل آنها را زمینگیر کردند. تیمسار مهرمند اشاره میکند که بخشی از این خرابکاریها از جانب همافران بود. او توضیح میدهد: «همافران در مقایسه با افسران حقوق و مزایای بالایی داشتند اما ناتوانیشان در کسب درجههای نظامی افسران در طول خدمت موجب شد تا گروهی از آنها در راستای منافع شخصی و صنفی با انقلاب اسلامی همراه شوند و آسیب شدیدی به نیروی هوایی ارتش و کشور وارد سازند. آسیبی که پس از چهاردهه هنوز جبران نشده است.»
او همچنین اشاره میکند که همافران طرفدار خمینی علاوه بر شرکت در تظاهرات دست به ترور افسران ارتش زدند. سپهبد بقراط جعفریان فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز در استان خوزستان از جمله افسران بلندپایهای بود که همافران هوانیروز وی را ترور کردند.
نویسنده در این کتاب در فصلهای مختلف بر اساس مشاهدات خود به بیان دیدگاههایش در مورد وضعیت ایران در واپسین ماههای منتهی به انقلاب ۵۷ نیز پرداخته است. وی در بخشی از این کتاب مینویسد: «خروج محمدرضا پهلوی و رفتار نیروهای انتظامی در مقابل شورشهای سراسری باعث شد همافران مخالف نظام شاهنشاهی در برخی از پایگاههای نیروی هوایی ارتش جرأت پیدا کنند و پس از استماع نوارهای سخنرانی خمینی در اعتراضهای خیابانی علیه نظام شاهنشاهی در سطح شهرها و یا مجتمعهای سازمانی نیروی هوایی ارتش در پایگاه شرکت کنند.»

انجمنهای اسلامی داخل پایگاهها
بر اساس یادداشتهای تیمسار مهرمند، پرسنلی که با انقلاب اسلامی همراه شدند و با روحالله خمینی «بیعت» کردند، انجمنهای اسلامی را در پایگاههای مختلف نیروی هوایی ایجاد کرده بودند. انجمنهایی که وظیفه آنها ایجاد خفقان و سرکوب افسران و اسلامیسازی پایگاههای نیروی هوایی ارتش بود. وظیفه دیگر این انجمنها تصمیمگیری درباره وضعیت تمامی افسران نیروی هوایی بود و اینکه چه کسانی باید برای بازداشت، اخراج و حتا اعدام به حاکم شرع و یا دادگاههای انقلاب معرفی میشدند.
مطالعه این کتاب میتواند برای افسران و پرسنلی که پس از انقلاب به استخدام ارتش جمهوری اسلامی درآمدند ارزش مضاعف داشته باشد زیرا در جایی که حکومت تلاش میکند با روایتسازیهای دروغ واقعیتهای تاریخ را تحریف کند، تیمسار مهرمند به عنوان یکی از چهرههای خوشنام نیروی هوایی صادقانه و فروتنانه مشاهدات خود از وضعیت نیروی هوایی و اثار شوم انقلاب اسلامی را به تصویر کشیده است.
تبعید اجباری
سپهبد مهرمند در بخش دیگری از این کتاب به تبعید اجباری و ورود خود به آمریکا میپردازد. وی نقل میکند: «پسر بزرگم در کالیفرنیا یک استودیو درواقع یک سالن بدون اتاق خواب داشت و هر پنج نفر ما به مدت سه ماه در آنجا زندگی کردیم. من از ایران تنها چهار هزار دلار به همراه داشتم که کفاف چند ماه بیشتر را نمیداد. مجبور بودم به دنبال کار بگردم و خوشبختانه در دیدار و بادید از کارخانه نورثروب در قسمت برنامهریزی F-5 مشغول به کار شدم و هر دو پسرم هم آنجا مشغول به کار شدند.»

بخش پایانی این کتاب به آلبوم کمنظیری از عکسهای تیمسار مهرمند در دوران خدمت و همچنین زندگی شخصی وی اختصاص دارد. هر کدام از عکسها با شرحی که درباره آنها داده شده، جذابیت بیشتری پیدا کردهاند. در همین بخش از کتاب یادی از سپهبد حسین رستگار از نخبگان بهایی ارتش شده است که آخرین پست وی در ارتش ایران «فرماندهی لجستیک» بود. این در حالیست که در ارتش جمهوری اسلامی فقط مسلمانان که التزام به ولایت فقیه دارند استخدام میشوند.
سپهبد مهرمند همچنین عنوان کرده که «تیمسار رستگار بعد از انقلاب اسلامی همراه با چند نفر دیگر از افسران عالیرتبه بهایی با بازنشستگی اجباری کنار گذاشته شدند. در خرداد ۱۳۵۹ به دستور وزارت دفاع حقوق بازنشستگی تیمسار رستگار و ۱۳۰ نفر دیگر از پرسنل بازنشسته بهایی ارتش قطع شد.»
حسین رستگار در نهایت ۱۴ مرداد ۱۳۶۰ در زندان اوین به جوخه اعدام سپرده شد. وی در وصیتنامه خود نوشته بود: «در این لحظه خدا را شاهد میگیرم و همه نزدیکان خانوادگی و همکاران سابق اداری گواه هستند که در طول خدمت با صداقت و درستکاری و شیوه مردمی خدمت کردهام.»
کتاب «بلندآسمان جایگاه من است» از معدود آثار افسران و پایوران سابق ارتش شاهنشاهی در تبعید است و مطالعه آن به علاقمندان این حوزه توصیه میشود.