اکونومیست: چگونه چین، روسیه و جمهوری اسلامی در حال ایجاد روابط عمیق‌تر هستند

-تعمیق روابط جمهوری اسلامی، روسیه و چین موضوعی است که هفته‌نامه «اکونومیست» روز ۱۸ مارس (۲۸ اسفندماه) به آن پرداخت. در این نوشتار تلاش شده براساس آمار و ارقام به خواننده القاء شود تا نزدیکی تهران، پکن و مسکو چندان خطرناک نیست اگرچه نفع نهایی را چین می‌برد.
-در مقدمه مقاله «اکونومیست» آمده، ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه و ابراهیم رئیسی همتای ایرانی‌اش چند چیز مشترک دارند. هر دو متعلق به گروهی از رهبران هستند که شخصاً هدف تحریم‌های آمریکا قرار گرفته‌اند. با اینکه هیچکدام زیاد سفر نمی‌کنند، هر دو در سال‌های اخیر به چین رفته‌اند و به نظر می‌رسد هر دو کشور به طرز قابل توجهی در پی روابط نزدیک‌تر هستند.
-«مناسبات اقتصادی ایران و روسیه بیش از حد شبیه به شرکای تجاری طبیعی [کالای مشابه در برابر کالای مشابه] است. از ۱۵ دسته کالایی که هر کدام صادر می کنند، ۹ دسته مشترک هستند و ۱۰ مورد از ۱۵ واردات بزرگ آنها نیز یکسان است. تنها دو مورد از ۱۵ کالای مورد تقاضا روسیه در میان صادرات برتر ایران به حساب می‌آیند. در جاهایی که ایران شکاف‌ شدید تقاضا دارد که روسیه می‌تواند پر کند، مانند اتومبیل، صنایع الکترونیک و ماشین‌آلات، ظرفیت تولید روسیه اما محدود است».
- طبق این گزارش، سهام سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی چین در ایران از سال ۲۰۱۴ تا کنون ثابت مانده است. حتی در شرایطی که این کشور پول را به سایر اقتصادهای نوظهور سرازیر کرده اما فقط حدود سه میلیارد دلار آن برای اقتصاد ایران صرف شده که بسیار ناچیز است. معاملات توافق شده در آخرین سفر رئیسی به پکن، که حداکثر می‌تواند ۱۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد، در برابر ۵۰ میلیارد دلاری که چین به عربستان سعودی، رقیب بزرگ جمهوری اسلامی، در سال ۲۰۲۲ تعهد داده، بسیار ناچیز است.

سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۱۹ مارس ۲۰۲۴


ابراهیم رئیسی روز سه‌شنبه ۲۹ اسفندماه در یک گفتگوی تلفنی با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه با تبریک به دلیل پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری آن کشور ابراز امیدواری کرد فصل جدیدی از مناسب میان تهران و مسکو برای گسترش روابط و همکاری‌های سازنده برقرار شود.

دیدار ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه با علی خامنه‌ای / عکس: ۲۸ تیرماه ۱۴۰۱

پوتین نیز سال نو را به ابراهیم رئیسی تبریک گفت و با اشاره به «نهایی شدن قریب‌الوقوع پیش‌نویس موافقتنامه همکاری‌های دوجانبه» تأکید کرد که حضور جمهوری اسلامی و روسیه در سازمان‌های بریکس و شانگهای فرصتی برای تعمیق تعاملات دو طرف است. هر دو نفر اعلام کردند که در مورد عملیات اسرائیل در غزه مواضع مشترک دارند.

بسیاری از مقامات غربی در مورد گسترش روابط رژیم ایران و روسیه به ویژه در امور نظامی و امنیتی هشدار می‌دهند. اخیراً کشورهای عضو «گروه هفت» در یک بیانیه‌ به جمهوری اسلامی هشدار دادند اگر به ارسال موشک‌های بالستیک به روسیه ادامه دهد با «اقدامات جدید و قابل توجه» از سوی جامعه بین‌المللی از جمله تحریم پرواز هواپیماهای «ایران ایر» به اروپا روبرو خواهد شد.

تعمیق روابط جمهوری اسلامی، روسیه و چین موضوعی است که هفته‌نامه «اکونومیست» نیز روز ۱۸ مارس (۲۸ اسفندماه) به آن پرداخت. در این نوشتار تلاش شده بر اساس آمار و ارقام به خواننده القاء شود که نزدیکی تهران، پکن و مسکو چندان خطرناک نیست اگرچه نفع نهایی را چین می‌برد.

در مقدمه مقاله «اکونومیست» آمده، ولادیمیر پوتین رئیس‌ جمهور روسیه و ابراهیم رئیسی همتای ایرانی‌اش، چند چیز مشترک دارند. هر دو متعلق به گروهی از رهبران هستند که شخصاً هدف تحریم‌های آمریکا قرار گرفته‌اند. با اینکه هیچکدام زیاد سفر نمی‌کنند، هر دو در سال‌های اخیر به چین رفته‌اند و به نظر می‌رسد هر دو کشور به طرز قابل توجهی در پی روابط نزدیک‌تر هستند. در ماه دسامبر آنها در کرملین برای گفتگو در مورد جنگ غزه ملاقات کردند. در ۱۸ مارس نیز ابراهیم رئیسی به سرعت به پوتین به خاطر پیروزی «قاطعانه» او در انتخابات تبریک گفت.

در طول تاریخ، روسیه، ایران و چین کمتر پشتیبان همدیگر بودند. در قلب امپریالیست‌ها، آنها اغلب در مناطق یکدیگر مداخله می‌کردند و برای کنترل مسیرهای تجاری آسیا حتا روابط خود را بهم می‌زدند. اما اخیراً اقدامات آمریکا این تحرکات را تغییر داده است. در سال ۲۰۲۰ دو سال پس از خروج آمریکا از توافق برجام، دونالد ترامپ دوباره تحریم‌ها را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد. تحریم‌های بیشتری در ژانویه ۲۰۲۴ [دولت بایدن] برای مجازات جمهوری اسلامی به دلیل حمایت از حماس و حوثی‌های یمن اعلام شد. روسیه نیز در سال ۲۰۲۲ پس از حمله به اوکراین تحت تحریم‌های غرب قرار گرفت و اخیراً این تحریم‌ها تشدید شده است.

در همین حال، چین با محدودیت‌هایی مواجه است که در صورت انتخاب مجدد دونالد ترامپ در انتخابات آتی به عنوان رئیس‌ جمهور، می‌تواند بسیار سخت‌تر شود. روسیه، چین و جمهوری اسلامی که توسط یک دشمن مشترک متحد شده‌اند، اکنون متعهد می‌شوند که یک سیاست خارجی مشترک را نیز پیش ببرند: «حمایت از دنیای چندقطبی که دیگر تحت سلطه آمریکا نیست. هر سه پیوندهای اقتصادی قوی‌تر را مبنای اتحاد جدید خود می‌دانند.»

در ادامه‌ی مقاله «اکونومیست» آمده است، چین قول مشارکت «بدون محدودیت» با روسیه را داده و در سال ۲۰۲۱ یک «قرارداد استراتژیک» ۲۵ ساله به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار با جمهوری اسلامی ایران امضاء کرد. تجارت دوجانبه بین آنها در حال رشد است. طرح‌هایی برای تجارت بدون تعرفه دارند و و سیستم‌های پرداخت جدید و مسیرهای تجاری برقرار کرده‌اند که تحریم‌ها را دور می‌زند. این موضوع برای آمریکا و متحدانش، کابوس  به شمار می‌رود. یک محور پر رونق ضدغربی می‌تواند به دشمنان [دشمنان غرب] کمک کند تا تحریم‌ها را خنثی کنند، در جنگ‌ها پیروز شوند و دیگر بازیگران بدخواه را به خدمت بگیرند. توافق‌های جدید آنها شامل مناطقی است که پیوندها در آنها از قبل‌ قوی است. البته در سایر موارد همکاری فقط جزئی است و برخی از مسائل نیز حل نشده است. اما پرسش این است که وضعیت این اتحاد در پنج تا ۱۰ سال آینده چگونه خواهد بود؟

«اکونومیست» با اشاره به افزایش درآمدهای نفتی روسیه و جمهوری اسلامی و افزایش واردات نفت به چین، می‌نویسد: «در حالی که تحریم‌های غرب به هر کسی خارج از گروه هفت اجازه واردات نفت روسیه را می‌دهد، صنعت انرژی ایران مشمول تحریم‌های به اصطلاح ثانویه است که کشورهای ثالث را محدود می‌کند. با این حال، از سال ۲۰۲۲ دولت بایدن اجرای آن را کاهش داده است. نتیجه این کار، افزایش وارداتِ چین بود… چین همچنین از روسیه گاز ارزان دریافت می‌کند.»

روسیه و ایران چاره‌ای جز فروش به چین ندارند. در مقابل، چین فقط مشمول محدودیت‌هایی بر واردات فناوری غربی است و با ممنوعیت مالی یا تحریم تجاری مواجه نیست. بنابراین می‌تواند نفت را از کشورهای دیگر خریداری کند که به آن دست برتر در مذاکرات می‌دهد. چین عرضه‌های روسیه و ایران را با تخفیف ۱۵ تا ۳۰ دلاری در قیمت جهانی نفت دریافت می‌کند و سپس هیدروکربن‌های ارزان‌قیمت را به محصولات با ارزش بالاتر تبدیل می‌کند. ظرفیت تولید صنعت پتروشیمی این کشور در دو سال گذشته بیش از مجموع همه کشورهای دیگر از سال ۲۰۱۹ افزایش یافته است. چین همچنین حجم عظیمی از محصولات نفتی پالایش شده تولید می کند.

تجارت است نه کمک!

تقویت تجارت کالا بین سه کشور همیشه کار ساده‌ای بود. همه نفت می‌خواهند. با یک بارگیری در کشتی، می‌توان آن را به هر جا ارسال کرد. با این حال، چین یک سیاست غیررسمی برای محدود کردن وابستگی به هر عرضه‌کننده کالا به ۱۵ تا ۲۰ درصد کل نیاز خود دارد، به این معنی که به حداکثر مقداری که می‌خواهد از ایران و روسیه وارد کند، نزدیک است. اگرچه این تجارت هنوز برای تأمین یک راه نجات برای دو کشور کافی است، اما تنها در صورتی مفید است که آنها بتوانند ارز به سختی به دست آمده را صرف واردات کالا کنند. از این رو جاه‌طلبی برای توسعه انواع دیگر تجارت است.

در بخش دیگری از این مقاله با اشاره به افزایش ارسال تسلیحات از سوی رژیم ایران به روسیه، تأکید شده با وجود گسترش روابط میان طرفین، آنها برای مقاومت در برابر تحریم‌ها در بلند‌مدت، به سرمایه‌گذاری نیاز دارند اما برای نقل و انتقال پول کانال‌های قابل توجهی در اختیار آنها نیست و در «ضعیف‌ترین حالت ممکن برای جذب سرمایه‌گذاری مستقیم» قرار گرفته‌اند.

طبق این گزارش، سهام سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی چین در ایران از سال ۲۰۱۴ تا کنون ثابت مانده است، حتی در شرایطی که این کشور پول را به سایر اقتصادهای نوظهور سرازیر کرده اما فقط حدود سه میلیارد دلار آن برای اقتصاد ایران صرف شده که بسیار ناچیز است. معاملات توافق شده در آخرین سفر ابراهیم رئیسی به پکن، که حداکثر می‌تواند ۱۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد، در برابر ۵۰ میلیارد دلاری که چین به عربستان سعودی، رقیب بزرگ جمهوری اسلامی، در سال ۲۰۲۲ تعهد داده، بسیار ناچیز است.

جمهوری اسلامی و روسیه تجربه نسبتا کمی در همکاری با یکدیگر دارند و میزان سرمایه‌گذاری مورد نیاز آنها قابل توجه نیست. بانک «توسعه اوراسیا» تحت حمایت روسیه تخمین می‌زند که سرمایه لازم برای ایران و روسیه ۲۶ میلیارد دلار باشد. جذب چنین سرمایه‌‌ای، در دو کشوری که مشهورند سرمایه‌گذاری در آنها جذابیتی ندارد، در بهترین شرایط نیز سخت خواهد بود، چه برسد به شرایط تحریم!

مشکل جدی‌تر اینست که مناسبات اقتصادی ایران و روسیه بیش از حد شبیه به شرکای تجاری طبیعی [کالای مشابه در برابر کالای مشابه] است. از ۱۵ دسته کالایی که هر کدام صادر می کنند، ۹ دسته مشترک هستند و ۱۰ مورد از ۱۵ واردات بزرگ آنها نیز یکسان است. تنها دو مورد از ۱۵ کالای مورد تقاضا روسیه در میان صادرات برتر ایران به حساب می‌آیند. در جاهایی که ایران شکاف‌ شدید تقاضا دارد که روسیه می‌تواند پر کند، مانند اتومبیل، صنایع الکترونیک و ماشین‌آلات، ظرفیت تولید روسیه اما محدود است.

با کاهش سود حاصل از تجارت به دلیل تحریم‌های مختلف، روابط بین دو کشور در عوض یک رابطه رقابتی خواهد بود، به ویژه در مورد صادرات انرژی. از زمانی که غرب نفت روسیه را تحریم کرد، این کشور با ایران برای به دست آوردن سهم بیشتری از واردات چین رقابت می‌کرد و در نتیجه جنگ قیمت به وجود آمد. این نبردی است که ایران در حال شکست خوردن در آن است. روسیه تولیدکننده بزرگتر نفت است و انرژی آن مشمول تحریم‌های ثانویه نیست. مقداری از نفت خام آن نیز می‌تواند به چین ارسال شود که گزینه ارزان‌تری است.

«اکونومیست» در بخش دیگری می‌نویسد، داشتن دست بالا باعث می‌شود روسیه علاقه‌ای به ارائه کمک به متحدان خود نداشته باشد. در اوایل جنگ، حامیان اوکراین می‌ترسیدند که روسیه و ایران برای دور زدن تحریم‌ها متحد شوند. در عوض، روسیه ناوگان نفتکش‌های «سایه» خود را توسعه داد و به ایرانی‌ها دسترسی نداد. ایران به دنبال منابع مالی و فناوری روسیه برای بهره‌برداری از ذخایر عظیم گاز خود بوده است. روسیه اما تا کنون کمک چندانی به آن نکرده است. در سایر زمینه‌ها نیز جمهوری خلق چین به رقیب جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. تا همین اواخر، پایگاه تولیدی قابل توجه جمهوری اسلامی منبعی برای مقاومت آن به شمار می‌رفت.

به نظر می‌رسد که غرب میل چندانی برای تحریم‌های ثانویه عمده ندارد. اما اقدامات موجود همچنان باعث ایجاد مشکل خواهد شد. در دسامبر، آمریکا تحریم‌هایی را برای هر کسی که با شرکت‌های روسی در صنایع از جمله ساخت و ساز و تولید و فناوری سر و کار دارد، اعمال کرد. اینها شبیه به مواردی است که در سال ۲۰۱۱ به رژیم ایران تحمیل شد، که بعداً در سال ۲۰۱۵ پس از امضای توافق هسته‌ای به حالت تعلیق درآمد. قبل از تعلیق، این اقدامات باعث کاهش شدید واردات ایران از چین شد. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد برخی بانک‌های چینی در حال حاضر تجارت روسیه را دامپینگ می‌کنند.

اگرچه این تحریم‌های جدید بخش انرژی روسیه را هدف قرار نمی‌دهند، اما اگر بانک‌ها با توقف تجارت با این غول انرژی واکنش نشان دهند، می‌توانند مانع تجارت نفت روسیه با مشتریانی غیر از چین شوند. از ماه اکتبر، آمریکا همچنین تحریم‌هایی را علیه ۵۰ نفتکش اعمال کرده که گفته می‌شود تحریم‌های روسیه را نقض می‌کنند. حدود نیمی از آنها از آن زمان تا کنون نفت روسیه را بارگیری نکرده‌اند. همه اینها صادرات به چین را برای روسیه ضروری‌تر و سخت‌تر می‌کند، آنهم در شرایطی که روسیه ناچار است رقابت با ایران را افزایش دهد. آمریکا می‌تواند با تکیه بر مالزی برای جلوگیری از قاچاق نفت در آب‌های این کشور، شعله‌های آتش را بیشتر کرده و شریان‌های تغذیه رژیم ایران را مسدود کند. خود چین نیز تحت نظارت فزاینده قرار دارد. اتحادیه اروپا در فوریه تحریم‌هایی را علیه سه شرکت چینی اعلام کرد که گفته شده است به روسیه کمک می‌کنند.

«هراس‌سنج»

بنابراین در این مرحله، روابط ضد غربی نگران‌کننده است، اما واقعاً ترسناک نیست. این روابط چگونه در طی سال‌ها و دهه‌های آینده توسعه خواهد یافت؟ محتمل‌ترین سناریو این است که بجای تبدیل شدن به یک شراکت واقعی، به عنوان وسیله‌ای باقی بماند که در خدمت منافع چین باشد. چین تا زمانی که بتواند دستاوردهای فرصت‌طلبانه به دست آورد از آن استفاده خواهد کرد و از دادن بال‌های مناسب به دیگران کوتاهی خواهد کرد. چین از اعمال فشار بر مسیرهای تجاری یا سیستم‌های پرداخت جایگزین خودداری می‌کند و نمی‌خواهد تجارت خود در غرب را به خطر بیندازد.

با این حال، اگر آمریکا، شاید در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، تلاش کند چین را از بازارهای غربی خارج کند، ممکن است این سیاست چین تغییر کند. چین بدون هیچ چیز دیگری برای از دست دادن، منابع بسیار بیشتری را برای تشکیل یک بلوک جایگزین اختصاص خواهد داد و ناگزیر تلاش خواهد کرد تا روابط موجود را تقویت کرده و اتحادهای خود را گسترش دهد. شرکای تازه اما ممکن است راضی نباشند: صنایع تولیدی آنها با تغییر مسیر صادرات خود توسط چین آسیب خواهند دید. آمریکا نیز متضرر خواهد شد: مصرف‌کنندگان آنها برای واردات خود هزینه بیشتری می‌پردازند و به مرور زمان رهبران آن با اولین چالش جدی برای تسلط خود بر سیستم تجارت جهانی روبرو خواهند شد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۴

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=344819