جمهوری اسلامی چنان فقر و فلاکت را در میان مردم ایران توسعه داده و در آنسو «خودی»ها و افراد متصل به شریان رانت و مافیاهای اقتصادی را پروار کرده که فاصله طبقاتی عجیبی در کشور ایجاد شده است. پیامدهای فاصله طبقاتی عمیق را از هزینههای دهکهای کمدرآمد و پردرآمد و همچنین از اختلاف قیمت خانه از شمال تا جنوب تهران میتوان دید.
وبسایت «جماران» در گزارشی به سفر در میان اقشار مختلف پرداخته و نوشته بررسی نسبت هزینههای تفریح و سرگرمی به هزینه کل در سبد مصرفی خانوارهای شهری نشان میدهد طی سالهای گذشته هزینههای تفریح و سرگرمی با کاهش قابل توجهی روبرو بوده، بطوری که سهم هزینههای مربوط به تفریح و سفر از ۰/۷۱ درصد سال ۱۳۹۰ به ۰/۳۸ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است.
این گزارش اما ابعادی از هزینهکرد دهکهای مختلف درآمدی را نیز بازتاب داده که بیانگر عمیقتر شدن فاصله طبقاتی میان اقشار کمدرآمد و ثروتمند است. خانوار روستایی و دهکهای ضعیفتر تحت تأثیر بیشتر فشار اقتصادی طی سالهای اخیر سهم کمتری از هزینه سبد خانوار را به تفریحات و سفر اختصاص داده اند. بهترین توصیف برای وضعیت موجود را میتوان در ۸. ۳۹ برابر بودن هزینههای تفریحات دهک دهم نسبت به دهک اول یافت.
از سوی دیگر افزایش هزینه حمل و نقل عمومی از هواپیما تا قطار سبب شده خانوارهایی که اتومبیل شخصی ندارند در عمل امکان سفر را به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه بلیت هواپیما، قطار یا اتوبوس از دست بدهند.
آمارهای ارائه شده در این گزارش نشان میدهد در سال ۱۴۰۰ از مجموع حدودا ۲۶ میلیون و ۳۸۴ هزار خانوار ایرانی، حدود ۲۲۱ هزار و ۷۸۸ خانوار سفر رفته اند و از خانوارهای فاقد خودروی شخصی صرفا ۲۴ درصد فرصت تجربه سفر را داشتهاند؛ بنابراین ۷۶ درصد از خانوارهایی که اتومبیل شخصی نداشتهاند نتوانستند به مسافرت بروند.
این درحالیست که نزدیک به ۵۰ درصد خانوارهای ایرانی فاقد خودروی شخصی هستند و حدود ۲۴ میلیون دستگاه خودرو در اختیار ۲۷ میلیون خانوار قرار دارد. «جماران» نوشته که این وضعیت مؤید نابرابری در توزیع خودرو در میان دهکهای مختلف جامعه و اثرپذیری شاخص دسترس پذیری گردشگری از دسترس پذیری خودروی شخصی است.
نابرابری توزیع امکانات و فاصله طبقاتی در آمارهای دیگری نیز نمایان است. برای نمونه در حوزه مسکن، ناتوانی شش دهک درآمدی با جمعیتی بیش از ۵۰ میلیون نفر و شامل دو سوم جمعیت کشور برای خرید خانه، در مقابل قیمتهای نجومی خانههایی که اقشار پردرآمد در آنها ساکن هستند، جلوه دیگری از فاجعه فاصله طبقاتی در ایران را به نمایش میگذارد.
ناصر رضایی معاون شرکت عمران شهرهای جدید هفته گذشته با ارائه آماری تکاندهنده گفته بود شش دهک درآمدی در ایران توان خرید خانه را ندارند. او افزوده که چهار دهک جامعه حتی توان اجاره مسکن را هم ندارند!
چهار دهک مورد اشاره ناصر رضایی شامل حدود ۳۴ میلیون از جمعیت کشور میشود!
معاون شرکت عمران شهرهای جدید افزوده بود: «با مردمی مواجه هستیم که حتی اگر مسکنشان را تامین کنیم توان نگهداری آن را هم ندارند».
فقر و فلاکت در ایران؛ جمهوری اسلامی پاسخی برای بحرانهای معیشتی ندارد
از سوی دیگر مقایسه قیمت خانه در محلههای مختلف پایتخت نیز نشان از فاصله طبقاتی از شمال تا جنوب تهران را دارد. در حالیکه در تهران خانههایی در مناطق حاشیهای با قیمت دو میلیار تومان آگهی شدهاند، در شمال تهران خانههایی با قیمت متری دو میلیارد تومان نیز برای فروش آگهی میشوند!
در یکی از آگهیهای فروش آپارتمان، آپارتمانی ۱۳۰ متری، ۲ خوابه با سال ساخت ۱۳۸۴ متری یک میلیارد و ۷۰۰ هزار تومان در ولنجک به فروش میرسد و ارزش این آپارتمان ۲۲۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان است.در یکی از آگهیهای فروش آپارتمان، آپارتمانی ۱۳۰ متری، ۲ خوابه با سال ساخت ۱۳۸۴ متری یک میلیارد و ۷۰۰ هزار تومان در ولنجک به فروش میرسد و ارزش این آپارتمان ۲۲۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان است.
همچنین آپارتمانی ۱۳۵ متری و نوساز در ولنجک متری ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان به فروش میرسد و و ارزش این آپارتمان ۳۳۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان است.
وبسایت «اقتصاد۲۴» در گزارشی با عنوان «تهران شهر خانه های دو میلیاردی و خانههای متری دو میلیاردی!» نوشته خرید خانه آرزویی دست نیافتنی شده و حتی به قول آن خواننده معروف که میگفت «به فکر یک سقفم» دیگر در فکرمان هم خرید خانه جایی ندارد. حال در همین آشفته حالی و آرزوهایی که امیدی به رسیدنشان نیست، افرادی به راحتی خانههایی آنچنانی میخرند که این نیز برای بسیاری از اقشار جامعه آرزو است.
قابل توجه اینکه ایران از جمله ۲۰ کشور با بالاترین نرخ شاخص فلاکت است. شاخص فلاکت با مجموع نرخ تورم سالانه و نرخ بیکاری محاسبه میشود. پیامد افزایش فلاکت؛ افزایش جرم و جنایت، ناآرامیهای اجتماعی، افزایش نااطمینانی اقتصادی و ناامیدی به آینده است.
گزارش آماری درباره شاخص فلاکت درباره پاییز سال گذشته نشان میداد این شاخص طی یک سال گذشته در مناطق شهری ۲۵ استان ایران با افزایش چشمگیری روبرو بوده است.
وبسایت «اکو ایران» در گزارشی به شاخص فلاکت در سطح کشور با تفکیک استانی پرداخته و نوشته بود رکورد شاخص فلاکت در شهرهای ایران در استان لرستان به ثبت رسیده و کمترین سطح آن نیز در استان تهران بوده است.
بر اساس این گزارش در پاییز امسال سطح فلاکت در مناطق شهری برابر با ۵۲/۳ و در روستاها برابر با ۵۱/۷ واحد بوده است. این یعنی ساکنان شهرهای کشور نسبت به روستانشینها ۰/۶ واحد فلاکت بیشتری را تجربه کردهاند.
«اکو ایران» گزارش داده که در استان لرستان شاخص فلاکت برابر با ۶۴/۲ واحد بوده که از مجموع تورم سالانه برابر با ۵۰ درصد در پایان پاییز و نرخ بیکاری برابر با ۱۴/۲ درصد حاصل شده است. نرخ بیکاری بالای این استان را میتوان علت رکوردزنی آن در سطح استانها بطوری که در پاییز ۱۴۰۲ لرستان دومین استان کشور با بیشترین نرخ بیکاری بوده است. چهار محال و بختیاری، یزد و سیستان و بلوچستان دیگر استانها با بیشترین سطح فلاکت در شهرهایشان بودهاند.
همچنین کمترین سطح فلاکت نیز در شهرهای استان تهران وجود داشته است. در این مناطق نرخ تورم سالانه برابر با ۳۹/۲ درصد و نرخ بیکاری برابر با ۵/۴ درصد بوده و در نتیجه نرخ فلاکت برابر با ۴۴/۵ واحد بوده است.
از سوی دیگر در یک ردهبندی با در نظر گرفتن شاخص فلاکت در «مناطق شهری هر استان»، استان سیستان و بلوچستان رکوردار شده است. میانگین شاخص فلاکت در شهرهای این استان از ۵۳/۳۶ واحد در سال گذشته به ۶۱/۹۶ واحد در سال جاری رسیده و بنابراین ۸/۶۰ واحد افزایش یافته است.
در چنین شرایطی دولت رئیسی به دنبال وعدهفروشی و ارائه آمارهای غیر واقعی درباره بهبود شرایط اقتصادی است. دولت شهریورماه گذشته ادعای کاهش رقم شاخص فلاکت را مطرح کرد و اکنون رئیس سازمان برنامه بودجه وعده کاهش فاصله طبقاتی را داده است.
داوود منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه هفته گذشته اعلام کرد شعار دولت سیزدهم، عدالت اجتماعی است و باید نسبت به کاهش فاصله طبقاتی، توجه ویژهای داشته باشیم.