اورشلیم پست: ادعای «مذاکره با آمریکا» بازی کهنه‌‌ علی خامنه‌ای است تا فشارها را کاهش دهد

-یاکوف کاتز تحلیلگر مسائل منطقه، در مقاله‌ای که ۳۱ اوت (۱۰ شهریورماه) در روزنامه «اورشلیم پست» منتشر شد با اشاره به اظهارات علی خامنه‌ای در مورد «تعامل با دشمن» که از سوی برخی به از سر گرفتن مذاکرات اتمی تعبیر و تفسیر شد، می‌پرسد «برای اینکه آمریکایی‌ها فشار را کاهش دهند، نیروهایشان را عقب بکشند و تنش‌ها را کاهش دهند، چه راهی بهتر از اینکه بگوییم رژیم ایران مایل به مذاکره درباره برنامه هسته‌ای خود است؟ این بازی کهنه و افشاشده‌ی جمهوری است.»
-به اعتقاد نویسنده، «خامنه‌ای اکنون گزینه مذاکره مجدد با آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای را مطرح کرده است. او به دنبال توافق نیست. برعکس چیزی که او می‌خواهد این است که از پایان دوره ریاست جمهوری جو بایدن، بدون اینکه آمریکا احساس کند باید کاری علیه رژیم ایران انجام دهد، چه به صورت پنهان، چه آشکار یا دیپلماتیک استفاده لازم را ببرد».
- در این مقاله با اشاره به تلاش‌های تدریجی جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب اتم آمده، «اسرائیل سال‌هاست متهم به ترور چندین مقام ارشد رژیم از جمله کارشناس ارشد هسته‌ای آن شده است، اما تا پیش از این، نگران انتقامجویی مستقیم حکومت ایران نبود، امروز اما تلافی مستقیم، اقدامی جدید است»
- کاتز معتقد است، «اسرائیل باید فرض را بر این بگذارد که وقتی با یکی از بازیگران در این محور شرارت درگیر می‌شود، تقریباً همیشه منجر به درگیری با کل محور خواهد شد. این یک تغییر چشمگیر برای ارتش اسرائیل است. این در عین حال بر وضعیت نیروی اسرائیل، جامعه اسرائیل، اقتصاد و البته تصمیماتی که دولت در مورد ادامه جنگ در جنوب و شمال می گیرد، تأثیر می گذارد».
- او به دولت‌های غربی هشدار می‌دهد، «ساعت برای حسابرسی واقعی با [رژیم] ایران در حال صفر شدن است» و می‌نویسد: «پرسش این است که آیا آنوقت اراده سیاسی کافی در اورشلیم و واشنگتن برای انجام آنچه لازم است وجود خواهد داشت؟»

یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۰۱ سپتامبر ۲۰۲۴


یاکوف کاتز تحلیلگر مسائل منطقه، در مقاله‌ای که ۳۱ اوت (۱۰ شهریورماه) در روزنامه «اورشلیم پست» منتشر شد با اشاره به اظهارات علی خامنه‌ای در مورد «تعامل با دشمن» که از سوی برخی به از سر گرفتن مذاکرات اتمی تعبیر و تفسیر شد، می‌پرسد «برای اینکه آمریکایی‌ها فشار را کاهش دهند، نیروهایشان را عقب بکشند و تنش‌ها را کاهش دهند، چه راهی بهتر از اینکه بگوییم رژیم ایران مایل به مذاکره درباره برنامه هسته‌ای خود است؟ این بازی کهنه و افشاشده‌ی جمهوری است.»

دیدار علی خامنه‌ای مسعود پزشکیان و هیات دولت / ششم شهریور ۱۴۰۳

رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با مسعود پزشکیان و اعضای هیأت دولت که ششم شهریورماه ۱۴۰۳ صورت گرفت، غیرمستقیم این گمان را در برخی تقویت کرد که راه برای مذاکرات اتمی مجدد با آمریکا باز است و تأکید کرد که «آدم با دشمن در یک جایی تعامل هم بکند مانعی ندارد؛ امّا امید به او نبندید، اعتماد به دشمن نداشته باشید.»

دستگاه‌های تبلیغاتی حکومت و همسو با آن شماری از رسانه‌های بین‌المللی این اظهارات خامنه‌ای را «چراغ سبز» به مذاکره با آمریکا تفسیر کردند اما واقعیت این است که بحث «تعامل» وقتی مطرح شده که بعد از ترور اسماعیل هنیه در تهران، خامنه‌ای موضوع «مجازات سخت» و انتقام از اسرائیل به خونخواهی رهبر حماس را مطرح کرد. همزمان و در واکنش به این تهدید، آمریکا دو ناو هواپیمابر، چندین ناوشکن و چندین اسکادران هواپیمای جنگنده به منطقه اعزام کرد.

یاکوف کاتز در مقدمه تحلیل خود می‌نویسد، «فقط نگاه کنید که رژیم ایران در چند ماه گذشته چه کرده است. آنها با نقض مستقیم تعهدات قبلی خود، با افزودن هشت آبشار یا خوشه‌های سانتریفیوژهای IR-6، به سرعت ظرفیت غنی‌سازی خود در تأسیسات هسته‌ای فردو را گسترش داده‌اند. فُردو یکی از دو مرکزی است که [رژیم] ایران اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنی‌سازی می‌کند، فقط یک مرحله‌ی دیگر از غنی سازی اورانیوم نیاز است تا آن را به  درجه نظامی، یعنی ۹۰ درصد برساند.»

ارزیابی‌های ایالات متحده در حال حاضر این است که جمهوری اسلامی تنها یک یا دو هفته با داشتن مواد شکاف‌پذیر کافی برای سلاح هسته‌ای فاصله دارد. به اعتقاد یاکوف کاتز این مدت زمان برای جمهوری اسلامی یک تصمیم ساده است که سطح غنی‌سازی را بالا ببرد و درجه خلوص اورانیوم را افزایش دهد.

دو مقام ارشد دولت آمریکا ماه گذشته گفتند که آژانس‌های اطلاعاتی ایالات متحده پس از اینکه متوجه شدند مقامات تهران شروع به صحبت بیشتر در مورد چگونگی دستیابی به سلاح هسته‌ای کرده‌اند، از نزدیک تحرکات این رژیم را رصد می‌کنند.

رژیم ایران دست به هر کاری زد تا به مرحله فعلی برسد

در بخش دیگری از مقاله «اورشلیم پست» آمده، «استراتژی جمهوری اسلامی بیش از دو دهه است که مشخص است، آنها دست به هر کاری زدند تا به مرحله‌ی کنونی برسند، هرچند هنوز از آستانه اتمی شدن عبور نکرده‌اند، اما دقیقاً در آستانه آن قرار دارند. آنها می‌خواهند با استفاده از این امتیاز بدون پرداخت هزینه از جمله تحریم و فشارهای اقتصادی و تهدید بالقوه نظامی، یک قدرت هسته‌ای شناخته شوند.»

به اعتقاد یاکوف کاتز، «این وضعیت تا حدودی به این دلیل است که رژیم ایران سال‌هاست برنامه‌های اتمی خود را با سرعت پایین پیش برده است. درست است که تهران با تلاش‌های قابل توجهی از سوی اسرائیل و آمریکا برای تضعیف برنامه‌های اتمی خود از جمله خرابکاری، تحریم‌ها و فشار دیپلماسی مستقیم مواجه بود، اما نمی‌خواست از خط قرمزی عبور کند که می‌دانست قادر به عقب‌نشینی از آن نخواهد بود. به‌ عنوان یک استراتژی، می‌خواست تمام مواد لازم برای یک دستگاه را فراهم کند، آنها را آماده نماید و سپس در فرصت مناسب با تکیه به حواس‌پرتی در سراسر جهان یا بهانه‌ای دیگر بتواند در سریع‌ترین زمان ممکن و با کمترین قیمت ممکن این جهش را انجام دهد.»

نویسنده در ادامه عنوان کرده، «به همین دلیل است که خامنه‌ای اکنون گزینه مذاکره مجدد با آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای را مطرح کرده است. او به دنبال توافق نیست. برعکس؛ چیزی که او می‌خواهد این است که از پایان دوره ریاست جمهوری جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، بدون اینکه آمریکا احساس کند باید کاری علیه رژیم ایران انجام دهد، چه به صورت پنهان، چه آشکار یا دیپلماتیک استفاده لازم را ببرد. آنها پس از مشخص شدن رئیس جمهور بعدی در اتاق بیضی کاخ سفید سیاست خود را وضع خواهند کرد. این را از کجا می‌دانیم؟ از آنجا که آنها پیشتر هم  دقیقاً اینگونه عمل کرده‌اند. رژیم ایران یک بازی فرسایشی را برای بقاء و دستیابی به بمب اتم انجام می‌دهد.»

در بخش دیگری از این مقاله آمده، «دنیا بازی کهنه جمهوری اسلامی را می‌شناسد اما تا کنون تصمیم گرفته که چشمان خود را ببندد. اما آنچه ۱۱ ماه گذشته جنگ غزه به ما نشان داد این است که رژیم ایران مشکلی نیست که به سادگی از بین برود، برعکس؛ بزرگتر، قوی‌تر و خطرناک‌تر می‌شود. فقط ببینید ۱۱ ماه پیش کجا بودیم: ارزیابی کلی اطلاعاتی اسرائیل نشان می‌داد، ایران تأمین‌کننده مالی و تامین کننده تسلیحات حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها و همچنین دیگر گروه‌های شبه نظامی است و ارتش اسرائیل می‌تواند با هر یک از این دشمنان بطور مستقل برخورد کند… اما چیزی که از آوریل آموخته است، این است که همه این بازیگران در اصل یک دشمن هستند.»

در بخش پایان این مقاله آمده، «اسرائیل سال‌هاست متهم به ترور چندین مقام ارشد رژیم از جمله کارشناس ارشد هسته‌ای آن شده است، اما تا پیش از این، نگران انتقامجویی مستقیم حکومت ایران نبود؛ امروز اما تلافی مستقیم، اقدامی جدید است. اسرائیل باید فرض را بر این بگذارد که وقتی با یکی از بازیگران در این محور شرارت درگیر می‌شود، تقریباً همیشه منجر به درگیری با کل محور خواهد شد. این یک تغییر چشمگیر برای ارتش اسرائیل است. این در عین حال بر وضعیت نیروی اسرائیل، جامعه اسرائیل، اقتصاد و البته تصمیماتی که دولت در مورد ادامه جنگ در جنوب و شمال می‌گیرد، تأثیر می‌گذارد.»

به باور یاکوف کاتز «یکی از خطرناک‌ترین حرکاتی که اسرائیل و غرب می‌توانند در حال حاضر انجام دهند این است که چشم خود را بر آنچه در ایران می‌گذرد ببندند. حواس‌پرتی‌هایی مانند جنگ غزه، افزایش خشونت‌ها در کرانه باختری، انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا و همچنین تشدید تنش با حزب‌الله، همگی در خدمت هدف اصلی خامنه‌ای برای نزدیک‌تر شدن به یک بمب و در عین حال قوی‌تر شدن است.»

نویسنده این تحلیل به دولت‌های غربی هشدار می‌دهد، «ساعت برای حسابرسی واقعی با [رژیم] ایران در حال صفر شدن است» و می‌نویسد: «پرسش این است که آیا آنوقت اراده سیاسی کافی در اورشلیم و واشنگتن برای انجام آنچه لازم است وجود خواهد داشت؟»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۴ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=357576