شکل‌ گرفتن هاله‌های متراکم جمعیتی در گستره ایران‌ بر اثر شرایط اقتصادی و محیط زیستی

- تراکم سنگین جمعیتی در ۹ مادرشهر، ۴۰ درصد کل جمعیت را در این مناطق مستقر کرده است در حالی که، ۸۰ درصد از شهر‌های ایران که تعدادشان ۱۲۰۰ شهر است، هر کدام کمتر از ۱۰۰ هزار نفر ساکن دارند.
- «مدل بارگذاری‌های مسکونی دولت‌ها و شهرداری‌ها»، «شرایط اقتصادی و شغلی شهر‌های بزرگ» و «امکانات رفاهی» در کلان‌شهر‌ها عوامل اصلی بی‌هنجاری جمعیتی شده است.
- توزیع ناهمگن جمعیتی در گستره ایران فشار فزاینده‌ای بر محیط‌زیست تحمیل و خود موجب بروز یا تشدید مخاطرات انسان‌ساخت متعددی می‌شود.

جمعه ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ برابر با ۰۶ سپتامبر ۲۰۲۴


جابجایی جمعیتی در ایران متأثر از دو عامل مشکلات آب‌وهوایی و اقتصادی در جریان است و به عقیده کارشناسان هاله‌های متراکم جمعیتی در گستره ایران‌زمین به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی در حال شکلگیری است.

علی بیت اللهی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات مسکن و شهرسازی و محقق علوم زمین و مخاطرات محیط زیست در پژوهشی نشان داده که توزیع جمعیت در پهنه کشوری همگن نیست و در شمال غربی ایران مرکزی بیشتر است.

همچنین تراکم سنگین جمعیتی در ۹ مادرشهر، ۴۰ درصد کل جمعیت را در این مناطق مستقر کرده است در حالی که، ۸۰ درصد از شهر‌های ایران که تعدادشان ۱۲۰۰ شهر است، هر کدام کمتر از ۱۰۰ هزار نفر ساکن دارند.

این پژوهش با بیان اینکه، «مدل بارگذاری‌های مسکونی دولت‌ها و شهرداری‌ها»، «شرایط اقتصادی و شغلی شهر‌های بزرگ» و «امکانات رفاهی» در کلان‌شهر‌ها عوامل اصلی بی‌هنجاری جمعیتی شده است، نسبت به «ادامه سیاست‌های قبلی» هشدار می‌دهد و از دولت چهاردهم خواسته به موازات «اقدام برای تأمین مسکن» به فکر «توزیع عادلانه امکانات، تسهیل اشتغال در مناطق محروم و کم جمعیت» و همچنین «تأمین نیاز‌های اولیه مردم در مناطق دور از مادرشهرها» باشد.

بر اساس نتایج پژوهش علی بیت‌الهی، تمرکز و توزیع جمعیت در نقاط مختلف کشور، صرفا بر اساس شرایط آب و هوایی و جغرافیایی نیست و به‌نظر می‌رسد که قبل از شرایط طبیعی، شرایط اقتصادی بر شکل‌گیری هاله‌های متراکم جمعیتی در گستره ایران‌زمین تاثیر گذاشته است. علاوه بر شرایط اقتصادی و مهاجرت به تعدادی از شهر‌های بزرگ و سکونت در آن‌ها یا اطراف آنها، به‌نظر می‌رسد که وجود امکانات رفاهی و شرایط فرهنگی نیز موجب تراکم بیش از حد برخی از محدوده‌های شهری و توزیع ناهمگن جمعیت در کشور شده است.

نقشه تراکم جمعیتی برای کل کشور (بر اساس جمعیت شهری) نیز نشان می‌دهد که تراکم جمعیت در موقعیت‌های تهران و اطراف و اصفهان و اطراف از بقیه نقاط بیشتر است.

همچنین پراکنش شهر‌های با جمعیت بالای ۲۰۰‌ هزار نفری ایران نشان می‌دهد تعداد شهر‌های با جمعیت بالای ۲۰۰‌ هزار نفر در شمال غربی ایران مرکزی به‌مراتب بیشتر از نواحی دیگر است. در اطراف تهران تعداد چنین شهر‌های بزرگی بیشتر از سایر نواحی است که تمرکز جمعیتی ناحیه‌ای ناهمگنی را نشان می‌دهد.

این پژوهش نشان می‌دهد نزدیک به ۴۰ درصد جمعیت ایران در ۱۰ شهر و اطراف آن ساکن هستند. مقایسه جمعیت پهنه‌های شهری نشان می‌دهد که در محدوده تهران و اطراف آن، ۱۵ میلیون نفر ساکن هستند که این تعداد حدود ۳ برابر محدوده جمعیتی اصفهان یا مشهد با شهر‌های اطرافشان است.

شهر‌های بزرگی مانند تهران، اصفهان، ساری، رشت، قزوین، گرگان و مشهد علاوه براینکه خود جمعیت بالایی دارند، در اطراف نزدیک خود با شهر‌های دیگری احاطه شده‌اند که جمعیت محدوده‌های شهری را از ۴۰۰‌ هزار تا بیش از ۶ میلیون نفر اضافه می‌کنند.

سکونتگاه‌های شهری اطراف تهران حدود ۶/۵ میلیون نفر، اطراف اصفهان حدود یک میلیون و ۶۰۰‌ هزار نفر و اطراف ساری حدود یک میلیون و ۴۰۰‌ هزار نفر بر جمعیت این شهر‌ها در پهنه نه چندان وسیع اضافه می‌کنند که تردد و جمعیت شناور قابل ملاحظه‌ای را به شهر‌های بزرگ مرکز تحمیل می‌کنند.

علی بیت‌الهی تأکید کرده که توزیع جمعیتی در گستره ایران همگن نبوده و به‌صورت موضعی دارای مقادیر تراکم جمعیتی بسیار بالایی در مقایسه با سایر مناطق است. چنین پراکنشی از جمعیت به‌صورت محلی و موضعی، فشار فزاینده‌ای بر محیط‌زیست تحمیل و خود موجب بروز یا تشدید مخاطرات انسان‌ساخت متعددی می‌شود. نیاز غذایی موجب نیاز آبی فراوان شده و بر منابع آبی (سطحی و زیرسطحی) جهت تامین آب تقاضای بیش از حد نرمال وارد می‌کند.

خشکسالی در ایران؛ مهاجرت‌ به علت خشکسالی از اصفهان به شمال کشور

بیلان منفی آبخوان‌ها با توجه به نیاز آبی فراوان، موجب بروز و تشدید پدیده فرونشست زمین می‌شود. تجمع مراکز صنعتی در اطراف پهنه‌های جمعیتی با تراکم بالا با هدف تامین نیاز‌ها و کسب درآمد، بیشتر می‌شود، تاسیسات و زیرساخت‌ها و صنایع آلاینده در مجاورت چنین گستره‌هایی مکان‌یابی می‌شوند، نیاز مسکن، ترافیک و تردد و مصرف سوخت بیشتر و آلودگی هوا از مرز‌های نرمال به مراتب فراتر می‌رود. علاوه بر این اگر مخاطرات طبیعی مانند زلزله در چنین محدوده‌هایی با تراکم جمعیتی بالا به‌وقوع پیوندد، به دلیل در معرض قرارگیری بالا، خسارت‌ها و تلفات دهشتناک خواهد بود.

از سوی دیگر با وجود مشکلات عدیده ناشی از توزیع ناهمگن جمعیت و تراکم بیش از حد آن در برخی از پهنه‌های سرزمینی ایران، نشان داده می‌شود که مهاجرپذیری محدوده‌های جمعیتی بالا کماکان روند روبه رشدی را طی می‌کند. بر اساس گزارش «نیازسنجی و برنامه ریزی استانی احداث مسکن در چارچوب قانون جهش تولید مسکن»، نشان داده شده است که شهر‌های تهران، کرج، یزد، سمنان، اصفهان و قم در بازه زمانی ۱۳۹۵-۱۳۹۰ بر اساس آمار مرکز آمار ایران، روند تصاعدی را در خصوص مهاجرپذیری داشته‌اند.

بر اساس روند مهاجرت و رشد جمعیت، انتظار می‌رود که نیاز‌های آبی، غذایی، مسکن و حمل‌ونقل و… در گستره‌های با تراکم جمعیتی بالا تشدید یافته و چالش‌های زیست محیطی بحرانی‌تر و ریسک مخاطرات افزایش یابد. استنباط می‌شود که ساخت مسکن در چنین گستره‌هایی هر چند نیاز‌های اقشار اجتماعی مختلف را تا حدودی تامین می‌کند، اما خود موجب تشدید مهاجرت شده و در نتیجه نیاز‌های مسکن، آب و غذا و زیرساخت‌های بیشتری به وجود آمده و مورد تقاضا قرار خواهد گرفت.

پیش از این گزارش‌هایی درباره جابجایی جمعیتی و هشدارهایی درباره عواقب مهاجرت‌های درون‌سرزمینی که در ایران شکل گرفته منتشر شده بود.

محمد بازرگان دبیر کارگروه آب و محیط زیست کمیته کشاورزی مجمع تشخیص مصلحت نظام دی‌ماه سال ۱۴۰۱ با بیان اینکه «مشکلات آب و خاک کشور فاصله چندانی تا تبدیل شدن به بحران ندارد» گفته که «وقتی دولت‌ها خود را مالک منابع بداند، هرطور بخواهد رفتار می کنند، بدون اینکه جایگاهی برای پاسخگویی قائل شوند.»

محمد بازرگان توضیح داده که «در تمام دنیا حکمرانی آب بر اساس مولفه‌های مختلف که مهمترین آن مدیریت مشارکتی ذی نفعان است. ایرانیان در هزاران سال پیش مدیریت مشارکتی منابع را داشته‌اند که از نمونه های آن می توان به میراب‌ها اشاره کرد، همچنین قنات‌ها و سدهای زیر زمینی از اختراعات ایرانیان برای مدیریت مشارکتی آب بوده‌ است. متاسفانه امروزه تمام این تفکرها در کشور ما دور ریخته شده و جای آن را تفکر مخرب حاکمیت دولت بر آب را گرفته است که، موجب بحران در آب‌های زیرزمینی و آب‌های سطحی شده است. به گفته بازرگان، در کشور ۶۰۹ دشت وجود دارد که از میان آن‌ها ۴۳۰ دشت وضعیت فوق بحرانی دارند که از میان دشت های فوق بحرانی در ۱۳۰ دشت دیگر آبخوانی وجود ندارد.»

تهدید نیمی از جمعیت ایران با فرونشست؛ افزایش مهاجرت‌های اقلیمی در داخل کشور

آمارهایی نیز در رابطه با مهاجرت‌های اقلیمی منتشر شده است؛ بهرام صلواتی مدیر رصدخانه مهاجرت ایران زمستان گذشته اعلام کرده بود که از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ بطور متوسط سالانه یک میلیون نفر مهاجر داخلی داشتیم. این عدد بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ بوده است و در مدت ۷ سال است که نمی‌دانیم در این زمینه در کشور چه اتفاقاتی افتاده است. در این میان جمعیت مناطق حاشیه‌ای که بیشتر تحت تاثیر تغییرات اقلیمی قرار دارند، به مناطق مرکزی تزریق می‌شوند.

بهرام صلواتی در ادامه افزوده بود که بر اساس آمارها در سال ۲۰۲۲ تعداد چند هزار بلایای طبیعی رخ داده است و در ایران نیز بر اساس استانداردها، پنج بلای طبیعی رخ داده است.

مدیر رصدخانه ایران با تأکید بر اینکه در ۴۱ بلای طبیعی شناخته شده در دنیا، ۳۲ مورد آن در ایران شناسایی شده است، گفته بود که این عدد نشان‌دهنده بلاخیز بودن کشور است. کمبود آب، شامل تنش آبی، کم‌آبی و بحران آب است. مفهوم تنش آب نسبتاً جدید است. تنش آب مشکل در یافتن منابع آب شیرین برای استفاده است، که علت آن تخلیه منابع است. بحران آب وضعیتی است که در آن آب قابل آشامیدن و غیر آلوده در یک منطقه کمتر از تقاضای آن است.

علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست نیز پیشتر به خبرگزاری «ایلنا» گفته بود که «تغییر اقلیم و بحران‌های زیست‌محیطی ناشی از آن در همه کشور‌ها از جمله ایران بروز پیدا کرده و به مشکلات مختلفی از جمله مهاجرت اقلیمی دامن زده است.»

مهدی ضرغامی عضو هیئت‌علمی دانشگاه تبریز نیز خرداد سال ۱۴۰۱ آماری از مهاجرت درون کشوری به دلیل مشکلات اقلیمی ارائه کرده و گفته بود که تحت تاثیر شرایط اقلیمی، ۱۰ هزار خانواده ایرانی سال گذشته از زابل خارج شدند؛ این عددی است که شرکت حمل‌ونقل و ترابری ثبت کرده است.

روزنامه «جهان صنعت» بهمن‌ماه گذشته در گزارشی درباره مهاجرت اقلیمی نوشته بود که ورود مهاجران جدید به یک منطقه به معنای تامین منبع آب، مسکن و… برای آنهاست. وضعیتی که بازار کار، بازار مسکن، ذخایر آبی و… را تحت تاثیر قرار داده و با چالش‌هایی مواجه می‌کند. چنانچه تاکنون مقامات دولتی بارها گفته‌اند تهران دیگر ظرفیت ورود مهاجران جدید را ندارد. شهرهای شمالی کشور نیز که اکنون یکی از مقاصد مهاجرتی هستند با بحران‌ آب و فرونشست زمین دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. نتیجه آن می‌شود که به مرور زمان، مقصد مهاجرتی نیز با چالش‌های دیگری مواجه می‌‎شوند. به عبارتی مشکلات حل نمی‌شود، بلکه فقط به منطقه‌ای دیگر منتقل شده و بر حجم آن هم افزوده شده تا جایی که به گره کور تبدیل می‌شود.

 

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۸ / معدل امتیاز: ۴٫۹

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=357924