شکایتهای پی در پی و متعدد خانواده کودکان دارای معلولیت، منجر به افشای کلاهبرداری و فساد مالی اعضای هیات مدیره موسسه خیریه «نرجس» شد. با اینهمه مدیر این موسسه که با اتهاماتی مانند وارد کردن آسیبهای بدنی به کودکان دارای معلولیت (کودکآزاری)، تحصیل مال از طریق نامشروع و سوء استفاده و تقلب از امتیازات، بازداشت شده بود توانست در آبان ۱۴۰۲ با قرار وثیقه آزاد شود.
این در حالیست که چندی پیش نیز گزارشی از وضعیت نامناسب یک دختر ۲۰ ساله تندرست منتشر شد که به دلیل نداشتن سرپرست، سازمان بهزیستی او را در ۳ سالگی به موسسه خیریه «نرجس» منتقل کرد و او به مدت ۱۷ سال در میان معلولان ذهنی این مرکز نگهداری میشد.
با وجود تأیید دوباره عدم معلولیت این دختر در سالهای ۱۳۹۴ و ۱۴۰۱ توسط کمیسیون پزشکی، همچنان هیچ اقدامی از سوی مسئولان بهزیستی برای انتقال وی به مراکز امور اجتماعی مناسب صورت نگرفت.
این دختر بارها در سنین نوجوانی اقداماتی از جمله خودکشی، خودزنی، فرار از مدرسه و حمله به مراقبان با چاقو داشته، تا شاید به این شکل بتواند اعتراض خود را به این بیعدالتی نشان دهد.
یک رویداد هولناک؛ دختر تندرست را ۱۷ سال در میان معلولان ذهنی نگهداری کردند!
وبسایت رکنا روز شنبه ۲۱ مهرماه به نقل از یک خبرنگار در روزنامه «شهر مردم» در شیراز که پیشتر گزارشهایی از روند برخورد مسئولان این خیریه با کودکان منتشر کرده بود، نوشت که (هدایت) بهاءالدینی مدیر این موسسه با بازگشایی چند داروخانه به نام فرزندان خود، تمامی پوشکهای اهدایی را میفروخت و با سوء استفاده از دفترچه بیمه این کودکان، داروهای کمیاب را خریداری و آنها را در داروخانههای خود به فروش میرساند و از مُهر پزشکان نیز بهره میگرفت.
او همچنین اضافه کرد: «مدیر این موسسه که رئیس سازمان بهزیستی استان فارس بود، پس از بازنشستگی نسبت به ایجاد این موسسه اقدام و از اساسنامه تخطی و خانواده خود را در مدیریت این مرکز دخیل کرد و ساختمانهای اهدایی خیران را هم به نفع خود به فروش رساند.»
به گفته وی، پس از برگزاری چندین جلسه دادگاه، بهاالدینی متهم شناخته شد و بهزیستی و دادستانی رای به منحل شدن هیات امنای این مجموعه دادند و او و خانوادهاش از ورود به موسسه منع شدند.
در ادامه، یکی از کارکنان سابق این خیریه که ۱۴ سال در این موسسه مشغول به کار بود گفت: «میدیدم گوشتهای اهدایی را میفروختند و سویا را جایگزین میکردند. کودک افرادی را که شهریه نمیپرداختند هم در کنار منزل آنها رها میکردند.»
وی در ادامه اضافه کرد: «ابتدا فکر میکردیم این کمکاریها مثل ندادن غذای درست و حسابی و مقوی به بچهها، استفاده از پارچه کهنه بجای پوشک و موارد دیگر به خاطر نبودن پول است، اما با کار کردن در آنجا متوجه شدم که کمکهای مردمی به این موسسه خیلی زیاد و حتی بیشتر از نیاز است.»
به گفته این فرد، مردم واقعا به خیریه کمک میکردند، حتی تعداد پوشکهای اهدایی نیز زیاد بود، اما بجای استفاده برای این کودکان، به فروش میرسیدند و برای بچهها از پارچههای کهنه استفاده میکردند که این مسئله باعث عفونت و سوختگی بدن آنها میشد.
این فرد که به عنوان شاکی نیز معرفی شده است، اضافه کرد: «مرا به دلیل اعتراضات و افشای وضعیت خیریه نرجس به سلبریتیها و بازدیدکنندگان از این مجموعه، اخراج کردند».
به گفته این مددیار، از سال ۱۴۰۰ تا کنون نزدیک به ۷۰ نفر از افرادی را که با وی در ارتباط بودند و از جزئیات ماجرا خبر داشتند از موسسه بیرون کردند و علیه او یک شکایت ثبت کردند. وی میگوید: «بطوری که امروز حتی امنیت جانی ندارم.»
او ابا اشاره به وجود ۷ جلد پرونده علیه این خانواده متخلف تاکید کرد که بر مبنای قانون، این خانواده مجرم شناخته شدند و مدیر این موسسه خیریه که از ادامه تخلف و سوء استفادههای خود در این مرکز ابایی نداشت و همواره از نگاه همراه با عفو سازمان بهزیستی برخوردار بود، بالاخره با رای دادگاه برای همیشه از مدیریت این مرکز برکنار شد و همسر، پسران و معاون مالی او در موسسه از ورود به موسسه منع شدند.
همچنین یکی دیگر از مددیاران این موسسه که از سال ۱۳۷۸ در این مرکز مشغول به کار بوده توضیح داد که از حدود سه سال پیش درحالی که ۸ ماه به بازنشستگیاش باقی مانده بود، او را به دلیل اینکه با شاکی اصلی پرونده همکاری کرده بود اخراج کردند.
او با اشاره به سابقه کار روزانه ۱۲ تا ۱۳ ساعت در موسسه «نرجس» توضیح داد که اگر کودکی هنگام بازی آسیب میدید، مدیر مجموعه از حقوق کارکنان کسر میکرد، اما برای این کودکان حتی یک هزار تومان هم خرج نمیکرد.
به گفته این فرد، مدیر موسسه «نرجس» همچنین هرآنچه هم از سوی نیکوکاران اهدا میشد میفروخت و یا به استفاده شخصی درمیآورد.
این مددیار با اشاره به نوع تغذیه کودکان این موسسه گفت: «آنها سویا را چرخ میکردند و میپختند و در آب، نان میریختند و در دیگر روزها نیز کدو و بادمجان را به عنوان غذا برای کودکان سرو میکردند.»
تا کنون گزارشهای زیادی از بروز تخلفات در سازمان بهزیستی منتشر شده است. از جمله در امرداد امسال ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد یکی از کارکنان مرکز نگهداری از معلولان کمتوان ذهنی «نیلوفر آبی» در شهر بوشهر معلولان را مورد خشونت و ضرب و جرح قرار میداد.
پیش از آن نیز گزارشهایی درباره رفتارهای خشونتآمیز و آزار جسمی معلولان در مراکز دیگر وابسته به بهزیستی از جمله در مرکز نگهداری «کوثر» اهواز و مرکز «فاطمه الزهرا» جهرم منتشر شده بود.
«کمپین معلولان» نیمه امرداد امسال با انتشار ویدئوی خشونت یکی از کارکنان مرکز نگهداری از معلولان کمتوان ذهنی «نیلوفر آبی» علیه معلولان نوشته بود که کتک زدن معلولان در این مرکز به امری عادی تبدیل شده، به گونهای که چند روز پیش دست علیرضا حیدریان، یکی از معلولان بستری هنگام بستن به تخت در اثر شدت ضربات شکست و قبلتر از او پای محمودجواد کاشانی از دیگر معلولان این مرکز به همین شکل آسیب دید اما مدیر مرکز حاضر به اعزام هیچکدام از آنها به مراکز درمانی نشد.
«کمپین معلولان» همچنین اعلام کرده بود که «غذاهایی که در این مرکز برای مددجویان تهیه میشود دون شأن انسانی مددجویان است و جا دارد نهادهای نظارتی سری به انبار، آشپزخانه و یخچالهای این مرکز بزنند تا ببینید چگونه خوراکیهای گندیده، تاریخ مصرف گذشته و مضر به دلیل ارزان بودن به خورد معلولان داده میشود.»
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی «کمپین معلولان» وضعیت پوشینه کردن معلولان در مراکز بدترین شرایط ممکن را دارد. مراکز در بسیاری از مواقع به جای پوشینه از پارچههای کهنه و مشمّا استفاده می کنند تا هزینههایشان را کاهش دهند.
دادگستری استان بوشهر در واکنش به ویدئوی منتشر شده درباره مرکز «نیلوفر آبی» مدعی شد «فیلم منتشرشده در فضای مجازی مربوط به مرداد سال گذشته است. فردی که در فیلم منتشرشده اقدام به ضرب و شتم معلولان کرده است همان زمان از مرکز اخراج شده است.»
این در حالیست که «کمپین معلولان» اعلام کرده بود فرد ضارب تا هشت روز پیش از انتشار ویدئو همچنان در این مرکز مشغول به فعالیت بوده است.