[رضا مقصدی]
این چیست که در شبانِ من، جاریست؟
آوای تو؟
یا صدای نیلوفر؟
با هر چه زُلال
از تو میگویم.
با پیرهنِ سپیده
از شبنم.
ای شعرِ شبانههای شوریده!
آ واز تو در کدام گل پژمرد؟
در باغ
پرنده، پر نمیگیرد.
این، آتش ِ آشیانهی من نیست
این ، شعلهی توست در سخن
در من.
من، بی تو شبم درونِ آیینه
من، بی تو سکوتِ واژهای گلرنگ.
هیهات
چه دور ماندهام
هیهات.