پرویز دستمالچی – حاج قاسم سلیمانی، بیشک، یکی از جنایتکاران اصلی حکومت دینی ایران است که در مقام فرمانده «واحد قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، هم عاملی اصلی در سرکوب هزاران نفر از مخالفان و دگراندیشان در ایران بوده و هم فرمانده (آمر) «واحدی» که مستقیم در قتل افراد اپوزیسیون ایران در خارج از کشور دست داشته است، از فرماندهی سردار حاج غفوری درجزی (مصطفی مدبر کنونی) و محمد جعفری صحرارودی (افسران عالی رتبه «سپاه قدس»، قاتلان عبدالرحمان قاسملو و یاران در وین) تا فرماندهی علی وکیلی راد و محمد آزادی (افسران عالیرتبه واحد قدس، قاتلان شاپور بختیار و سروش کتیبه) و…
وظیفه اصلی و اساسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دفاع از انقلاب بنیاگرا و ارتجاعی اسلامی و ارزشهای شرعی آن بود و هست و سپاه هر جا لازم دید با کشتار مخالفان و دگراندیشان از حکومت دینی و حاکمان جنایتکار آن «پاسداری» کرد. واحد خارج از کشور آن، «واحد قدس»، هم مخالفان ایرانی نظام را در بیرون مرز از میان برد و هم با تشکیل واحدهای شبهنظامی «آزادیبخش» شیعیان، از یکسو ایران را وارد جنگهای بیپایان کرد و از سوی دیگر به دشمنی با کشورهای منطقه و جهان کشاند. هدف «سپاه قدس» جهانگشایی شیعه بود و هست، به امید حکومت واحد جهانی در شکل ولایت فقیه، به سبک و با مرکزیت ملایان مرتجع در ایران. گردانهای شیعه حشد الشعبی، فاطمیون، زینبیون و… تنها چند اقدام قاسم سلیمانی است. از جمله سیاستهای او کشاندن پای ایرانیان به جنگ سوریه، با پانصد هزار نفر کشته، چندین میلیون آواره، و خرابی کل کشور برای دفاع از یک دیکتاتور فاسد و جنایتکار (بشار اسد) بود. در تروریست و جنایتکار بودن او جای هیچ شک و تردیدی نیست. سیاستهایی که خسارات هزار میلیاردی به ملت ایران و منافع ملی ما زد. او یکی از فرماندهان اصلی یک حکومت دینی بود که ارتجاع محض است، حکومتی که در قساوت و شقاوت و وقاحت یکی از سرآمدان ایران و جهان است، و کشتار آبانماه یکبار دیگر بر همگان آشکار ساخت که جمهوری اسلامی حکومت جنایتکاران است.
قتل سلیمانی یک نقطه عطف بسیار خطرناک در روابط جمهوری اسلامی با آمریکا و متحدان او است که میتواند با سرنوشت ملت و تمامیت ارضی کشور بازی کند. پیام آن بسیار گویا و روشن است: دوران آن بازیهای موذیانه تروریستی و رجزخوانیهای ملایان در ایران به پایان رسیده است و دیگر هیچکس که در جمهوری اسلامی «کارهای» باشد در امان نخواهد بود.
جمهوری اسلامی از همان ابتدای تشکیل، آمریکا را دشمن خواند و برخلاف تمام قوانین بینالمللی به خاک آن (سفارتخانه) حمله کرد و شهروندان ایالات متحده را به گروگان گرفت. در آن دوران، شرایط ایران، منطقه و جهانی به گونهای دیگر بود، به گونهای که دشمنان، بنا بر مصلحت، یا نمیتوانستند یا نمیخواستند به جمهوری اسلامی پاسخی مناسب دهند. اکنون شرایط از بنیاد دگرگون است: ملت ایران آماده و منتظر شرایط مناسب برای قیام و برکندن کل نظام ارتجاعی ملایلان است. در منطقه نه تنها هیچ دوستی برای جمهوری اسلامی باقی نمانده است، بلکه همه از دخالتهای حاکمان جمهوری اسلامی در امور داخلی خود کلافهاند و متحد شدهاند، از جمله با آمریکا. در اختلافات مربوط به برجام، اروپا و دیگران عملا به یاری آن نیامدند و در آینده هم نخواهند آمد و در پی آن از برجام چیزی مهم باقی نمانده است؛ در عراق و سوریه و لبنان و یمن مجبور به عقبنشینی شدهاند و ملل این کشورها خواهان بیرون رفتن جمهوری اسلامی از کشورشان هستند؛ نفت و گاز نمیتوانند بفروشند؛ پول ندارند تا حقوق کارکنان خود را بپردازند؛ و از همه بدتر دشمنان خیالی چهل سال گذشته (آمریکا و اسرائیل، شیطان بزرگ و کوچک) بدل به دشمنان واقعی شدهاند که هر دو شمشیرهای خود را تیز و از رو بستهاند تا به این مشکل چهل ساله منطقه و جهان پایان دهند. اگر تا «دیروز» سیاستهای برونمرزی نظام هزینهای نداشت، امروز دارد، و بسیار هم سنگین هزینه دارد. در درون هم که دزدی و فساد، فحشا و اعتیاد، بی لیاقتی در مدیریت و ورشکستگی اقتصادی و بانکی و کشتار و شکنجه و… بیداد میکند.
چهل سال پیش، آمریکا حضور اندکی در منطقه داشت، اما امروز دور تا دور ایران نشسته است و پایگاه دارد: از عراق تا ترکیه و آذربایجان، یا افغانستان و پاکستان یا در تمام کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس. سی و پنج کشور اروپایی و غیراروپایی، از دانمارک تا ژاپن، در اتحاد و همکاری با ایالات متحده آمریکا، در خلیج فارس، ائتلاف دریایی- نظامی تشکیل دادهاند و حکومتگران هنوز در خواب و خیال رویاهای «اسلامی- شیعه» خود به رجزخوانی ادامه میدهند. جمهوری اسلامی هنوز متوجه نیست که بازیهای آن دوران «طلایی» پایان یافته است و جهان دیگر حاضر به پذیرش سیاستها و دخالتهای خرابکارانه- تروریستی حکومتگران جمهوری اسلامی و باج و خراجدهی به آنها نیست. اگر رهبر جمهوری اسلامی «مشاوران بد» دارد (محمود صالحی، اصلاحطلب، در توجیه سیاستهای خانمان بر باد ده درونی و بیرونی جمهوری اسلامی) و آنها نمیگذارند، اخبار درست به دست «رهبر» برسد، باید به حال آن «رهبر» و سایر مدیران ریز و درشتاش گریست، که با اطلاعات نادرست سیاست جهانی میکنند یا در درون دست به جنایت میزنند. مشکل جمهوری اسلامی نه در روش خبررسانی به «رهبر»، بلکه ذاتی این سیستم است. اگر خود «امام زمان» را هم در رأس نظام قرار دهید، باز آش همین آش و کاسه همین کاسه خواهد بود. ما با یک سیستم تامگرای ارتجاعی- مذهبی با توهمات قرون وسطایی روبرو هستیم که هرگونه اقدام برای اصلاح آن موجب فروپاشیاش خواهد شد.
پیام قتل «سردار» قاسم سلیمانی بسیار روشن است: آمریکاییان (و یاران) دیگر تن به بازهای «بزن و در رو» جمهوری اسلامی نخواهند داد. آنها نشان دادند، اطلاعات و امکانات لازم را دارند، اگر تا کنون اقدامینکردهاند، به دلیل سیاست عدم رویارویی مستقیم جنگی با جمهوری اسلامی بوده است. اما قتل سلیمانی یک نقطه پایان بر این سیاست است، نقطه عطفی که «آبروی» نداشته نظام را کاملا برده است. از این به بعد هر عمل مستقیم و غیرمستقیم جمهوری اسلامی در تقابل با آمریکا و متحدان او، با پاسخی سنگین از سوی آنها مواجه خواهد شد. در چنین شرایطی جمهوری اسلامی دو راه بیشتر ندارد: متقابلا مستقیم یا غیرمستقیم نظامی تلافی کند. در چنین حالتی ضربهای به مراتب سنگینتر خواهد خورد، چون دوران مماشات با جمهوری اسلامی بسر آمده است. اگر اقدامینکند و تنها به رجزخوانیهای خسته کننده خود برای مردم ایران ادامه دهد، آبرو و اقتداراش دو چندان در درون و بیرون از میان خواهد رفت و همگان خواهند دید که حکومت پوشالیتر از آن چیزی است که همه میدانند.
زیان تمام این سیاستها برای مردم ایران خواهد بود، که تا کنون نیز بوده است. خسارتهای ناشی از این «رجزخوانی»ها و جنگ برای یک «ایدئولوژی» واپسگرای «ازدواج با جن» و «بریدن دست و پای» مخالفان، همراه با جنگهای عراق و سوریه و یمن بر دوش ملت ایران سنگینی میکند. جنگ با آمریکا و متحدان او، نه تنها به حاکمیت ملایان برای همیشه پایان خواهد داد، بلکه کشور ما را به ویرانهای بدل خواهد کرد که در نهایت سرنوشت ملت و یکپارچگی کشور در خطری بزرگ خواهد بود. باید همت کرد و این نظام جهل و خشونت را برچید تا به این ماجراجوییهای چهل ساله درونی و بیرونی پایان داده شود زیرا تا این نظام وجود دارد، ملت ما از این گرفتاریهای کمرشکن و ویرانگر بیرون نخواهد آمد.
*تماس با نویسنده: [email protected]
با سلام فقط یک سوال: چرا در حملهای که همه تکه تکه شده و یا سوخته اند یک عدد دست با انگشتر یارو سالم مونده و به این خوبی و وضوح ازش عکس گرفته شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با تشکر از نویسنده مقاله بسیار قابل تأمل بالا و با تشکر از حسن انتخاب کیهان لندن!
قاسم سلیمانی که عمری در کار کشتن مخالفان جمهوری اسلامی بود نهایتاً به مرگی در حقارت دچار شد. این انتقام خداوند است، اما آنها که مسخ شیطان شدهاند آن را نمیبینند.
من آن را انتقام خداوند نامیدم چون هنوز مدت زیادی از کشته شدن فرزندان مظلوممان بدست جنایتکار ج.ا در خیابانهای ایران نمیگذرد، که خداوند انتقام سخت خود را گرفت.
خداوند در قرآن میفرماید که ظالمان را به ظالمان دفع میکنم. و امروز ما عین مطالب قرآن را میبینیم. جمهوری اسلامی باید بداند که قدرت خداوند بالاتر از هر قدرتی است. و حامیان شرق و غربش توان ایستادگی در مقابل خداوند را نخواهند داشت، و این تازه شروع سقوط جمهوری اسلامی شیطانی است.
بسیار وزین و مستند نوشته اید… آفرین…
۱- در مثل جای مناقشه هست اتفاقا چون بیانگر نوع نگاه و فکر بیان کننده است.
۲- به هیچ کس گیر نداده ام. نظرم را با استدلال و بدون کلمات زورگویانه یا توهین آمیز بیان کردم. منطق در حرف من و پشت هر انتقاد هست. اگر ایرادی به منطق من دارید یا استدلالی که جالب باشد، جالب است. من قصد درگیری با کسی یا گیر دادن ندارم. پنبه هم نزدم. با استدلال گفتم نوع نگاه دیگه ای که داشتم.
۳- من یک شهروند ایرانی هستم و کوروش بنیان گذار شاهنشاهی زیبای ما را یاد می کنم تا یاد همه ما باشد که از کجا آمده این و نهاد پادشاهی که بنیان ایران است فراموش نشود در میان غوغای سیاسی. البته اسم برای شخصی مثل من بسیار بزرگ است و نام من نیست بلکه صرفا یک یادآور هست از بزرگمرد تاریخ بشر. توی تقویم ایران حتی یک روز به نام این مرد نیست. یادش کردم.
۴- شاید به دلیل این که فضای جامعه ما هنوز خیلی دقیق نشده و مثلا شخصی الله رو خوب نمی شناسند یا ریشه مذهبی مثل های حیوان پنداشتن جامعه و نیاز به چوپان را نمی داند. یا ضرر عظیمی که چپ به هویت و ثروت و قدرت و انسانیت ایران زده نمی داند. خوب شاید با خواندن کامنت من به فکر آید و تحقیق بیشتری کند. دلیل گفت و گو موافق صرف هم بودن نیست. تبادل نظر است. فضای سیاسی ایران حتی در جامعه مسموم است و من بیچاره باید از صبح تا شب انتقاد کنم تا بهبود یابد. تقصیر کسی هم نیست و من بر کسی خرده نمی گیرم. گردش آزاد اطلاعات نبوده و مردم ما اغلب بدون تقصیر کمتر دقیق هستیم در استفاده از عبارات. خود من کلی غلط املایی دارم موقع تایپ.
اولا در مثل مناقشه نیست !
ثانیا اول به نویسنده و بعد هم به بقیه گیر داده ای ؟!! چرا ؟
شما که هستی که نام بزرگ مرد ایران و صاحب منشور حقوق بشر ( کورش کبیر ) را بر خود نهاده و پنبه همه را میزنی !!!!
این خوشبختی, نظم, صلح و آرامش مردمان است که برنده ی تمام جنگ هاست و گر نه کارزار پهلوانان ادامه دارد! – فردوسی
…..
دست ایت الله مایک (Michael D’Andrea) درد نکند!
که این جرثومه ی بیمار را از بین برد.
دکترین این آقا این بود:
ایجاد مدام بی ثباتی کلید نفوذ جمهوری اسلامی است.
آیا به فکر این همه زن, مرد, بچه, هست که در عراق, سوریه, و جاهای دیگر در به در شده اند و زجر میکشند؟
نه!
پس بیخود نیست سوری های سراسر جهان مرگ او را جشن گرفتند.
این روش قاسم سلیمانی را شما ترند کنید آنگاه جهان چه شکلی خواهد بود؟
همانطوری که بن لادن, ملا عمر, زرقاوی, ابوبکر بغدادی ها از شکم سیاست خمینی بیرون زدند.
چه از شکم دکترین آشوب, آنارشی, بی ثباتی و هرج مرج این بیمار روانی بیرون بزند؟
درود و سپاس های فراوان جناب پرزیدنت ترامپ و دست مریزاد.
دانه دانه این پشمک های بیمار را باید از بین برد قبل اینکه اینها جهان را بکنند سوریه.
که حساب این تخریب ها و بی ثباتی ها از جانب ملت های قربانی به نام ایران نوشته خواهد شد و نه جنازه بیماری مثل قاسم سلیمانی و رهبر بیمار ترش سید علی گدای جنازه پرست!
رامبو اسلامى هـم دست پخت هـمین احمقهـاى سیاسى ۵٧ ى بود
که بدرک واصل شد
احتمال خطر کودتای سلیمانی علیه حکومت و طرح حذف او توسط سپاه و خامنه ای ها با دعوت به تهران و ترتیب غیر مستقیم لو رفتن نحوه بازگشت او به عراق را فراموش نکنیم .
جناب نادر الله لزوما خدا نیست. آیتی که از الله باشد هم همین می کند که خامنوف کرد. سرسپردگی قلم به مردان را هم بسیار درست می فرمایید.
جناب کدخدا نمی دانم بر چه اساسی مردم ما را به گله شتر تشبیه کردی و آن ساربان در ذهن شما چه کسی بود اما بسیار توهین آمیز است. مردم ایران شهروند و انسان هستند و مسیر اداره کشور را خود و بر اساس نیروی ملی در دست خواهند گرفت و هیچ احدی جرات نخواهد کرد ادعای ساربان بودن گله بکند. این تفکر گله و چوپانی مربوط به همان ملایان یا به قول شما الاغ ها هست. این تفکر رو به سطل زباله بریزید. روسیه هم زور دارد هم وتو اما شهروندش ارزش پیاز ندارد پس به درد نمی خورد که فقط بگوییم پاینده ایران. سر ایران زمانی افراشته است که ثروت آزادی قدرت نظامی تاریخ و هویت ملی و فرهنگ مدرن و غنی داشته باشد. جاوید شاه پاینده ایران و از همه مهم تر پاینده مردم ایران.
مراد ویسی مفسر رادیو فردا همچنان خامنهای را آیتالله(فرستاده خدا) مینامد !
فردی که بدستور او هزارها نوجوان ایرانی کشته و زخمی و اسیر شدند!
نغمه ناساز نانسی پلوسی و موگرینی وبی بی سی فارسی:
کشتن سلیمانی عامل بروز تنشی خطرآفرین در منظقه میشود!
مشخص است که اینبار امریکا پنهان شدن ملاها در پشت نیروهای نیابتی خود در منطقه ، در قضیه حمله به سفارتش در بغداد نپذیرفته و اینگونه به عامل اصلی و برنامه ریز ان عکس العمل نشان داده است !
از ترورروانشاد دکتر بختیار و دکتر قاسملو و دکتر رجوی و….در خارج از کشور تا انفجار در مقر نیروهای امریکایی در بیروت و ظهران عربستان و آرژانتین و….که توسط سردار سلیمانی در طی این بیش از چند دهه مسئولیتش در سپاه جنایتکار قدس تا کنون انجام گرفته میگذرد و اینگونه دیشب به سزای اعمالش رسید و جسدش را از روی انگشتریش شناسایی کرده اند !
ترامپ ضرب شست حسابی به این جنایتکاران نشان داد . باید منتظر پرده های دیگر این سناریو در طی روزهای اینده بود !
اوضاع و احوال داخل کشور را با شرح حکایتی از گذشته در خصوص اسارت و گرفتاری مردم توسط ملاها بیان میکنم :
میگویند ساربانی در اواخر عمر خود نزد شترانش امده و از انها حلالیت میطلبد .
او به انها میگویند که مرا از بابت سختی و مرارتی که به شما دادم ببخشید و از اینکه بار سنگین بر پشتتان گذاشتم و اب و غذای کافی نداده و کتکتان هم زدم حلالم کنید . شتران به او میگویند همه اینهایی را که گفتی میبخشیم اما ، یک کارتو را هرگز نمی بخشیم و ان اینکه یکبار افسار ما را به دم الاغی بستی و ما را مجبور به پیروی و دنباله روی از او کردی !
مردم ایران چهار دهه است که گرفتار یک مشت ملای احمق عقب افتاده ای شده اند که زمام امور مملکت را با زور بدست گرفته اند و انگار در چهارده قرن قبل زندگی میکنند !
در این سالها ی اخیر ، مردم داخل کشور چند سوال مهم و اساسی را با نگرانی از خود و دیگران میپرسند :
۱ – با شورش و اعتراض مردم و سرنگونی حکومت ، وضعیت کشور در فردای این اتفاق چگونه خواهد شد ؟
۲ – با توجه به دشمنان منطقه ای و تجزیه طلبان ، چه جریان و مجموعه مشخصی شرایط مملکت را کنترل نموده و از بهم ریختگی اوضاع ممانعت به عمل میاورد ؟
۳ – چرا خارج نشینان متفرق در کنار گود نشسته توقع دارند تا اکثر مردم داخل کشور به خیابانها ریخته و با دست خالی در مقابل نیروی جهنمی حاکم بیایستند و ملاهای حاکم نیز نوید رفتن به بهشت را به عوامل سرکوب گر خود ، جهت نابودی و کشتن مردم میدهند ؟
۴- اوضاع متشنج و بهم ریخته و اشوب و کشتار و غارت را چه جریانی مدیریت خواهد کرد ؟
متاسفانه و متاسفانه باید اعتراف نمود که هیچ چیز مشخص نیست و مردم دست و پایشان از فکر کردن به ان شرایط واقعا میلرزد ؟!!!
بدین سبب و برای حل مشکلات مهم بیان شده ( جنبش ایران بزرگ – جاب ) همه سلطنت طلبان و جمهوری خواهان هوادار تمامیت ارضی کشور و همه ایران دوستان را به اتحاد و همبستگی جهت سرنگونی حکومت جنایت و غارت دست انداخته بر کشور عزیز ایران دعوت مینماید تا بتوان نسبت به تغییر شرایط دشوار موجود و تعیین تکلیف مردم گرفتار داخل کشور ، قدمهای مثبت و مفیدی را برداشت .
زنده و پاینده باد ایران سرافراز
جناب نویسنده تحلیل شما غلط است. اروپا کماکان یار غار ملایان است و آمریکا هم با اوباما بود. چپول ها همه طرفدار نا امنی و بی نظمی و دولت های فاسد هستند چون امکان سرقت و گرفتن کمیسیون و غیره را بالا می برد. فرقی ندارد ایران باشد یا اوکراین. اما ترامپ از جنس مردم است و برای پول درآوردن عقل کافی دارد و نیاز به صدقه و کمیسیون ندارد. شما به تحصیلات پمپیو نگاه کن. به تحصیلات و شغل و درآمد خود ترامپ. این ها نیازی به فساد ندارند. ج ا خود نوکر اروپا و روس و چین و دموکرات های آمریکا هست و به عمد کاری کرده آنها باشند در منطقه. ج ا به خلافت شیعی هم نمی اندیشد. آن ها این را برای شست و شوی مغزی ساخته اند و هدف واقعی سران آن چیزی جز صیغه و پول نیست. دموکراسی آمریکا بهتر بود و مردم قدرت گرفتند. دیگر اربابان ج ا سر کار نیستند. به همین سادگی. هر چند ما باید مراقب باشیم جریان های داخلی آمریکا در انقلاب مردم ایران سعی نکنند یک جمهوری دیگر یا پادشاهی انتخاباتی سوار کنند که صرفا ماجراجو نباشد. ما به سیستمی کاملا دموکراتیک و لیبرال و اقتصاد ساز نیاز داریم. اما لیبرالیسم ما هم نباید به سمت بی وطنی و بی مرزی برود. ما وطن پرستیم. ایران باید از اروپا ثروتمند تر بشود با آرتش شاهنشاهی که دومین آرتش بزرگ ناتو شود. کم کم برای این که به اروپا کمک مالی بدهیم در ازای کمک پولی درخواست دریافت حق وتو خواهیم کرد و عظمت و شکوه ایران در یک بازه سی ساله به آن بر می گردد. ملتی ثروتمند و قدرتمند با احترام بین المللی. نیروی آزادی و شادی. یک ورژن شرقی از آمریکا و متحد آمریکا.