هوشمند رحیمی- بار دیگر هفتم آبان ماه و روز بزرگداشت کوروش کبیر فرا رسیده است و رژیم غاصب جمهوری اسلامی انیران که پایه و اساساش بر گریه و زاری استوار است و پرستش و بزرگداشت تازیان متجاوز به خاک و اجداد ما که ناگزیر دستشان به خون ایرانیان آغشته بوده است، را تبلیغ میکنند ولی هرگونه حرکت به سوی ناسیونالیسم و هویت ایرانی را تهدیدی برای موجودیت خود میدانند، دست به کار شده است تا از حضور ایرانیان در مقبره کوروش کبیر جلوگیری کنند، مبادا لحظاتی طعم خوش شادی و اتحاد را بچشند.
اهمیت کوروش کبیر از آنجا مشخص میشود که در تورات نام وی به عنوان ناجی و رهاننده قوم یهود برده میشود و حتی در قرآن نیز از وی به نام «ذوالقرنین» یاد میشود که کتابی در این خصوص توسط ابوالکلام آزاد به رشته تحریر درآمده و مبسوط با آیات قرآنی ثابت شده است. اما پیش از ورود به بحث منشور حقوق بشر، یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که درست در زمانی که آشور بنی پال دستور میداد تا در برابرش کوهی از تخم چشم درست کنند یا فراعنه مصر برای ساخت اهرام از بردگان استفاده میکردند، برای ساخت پارسه یا همان تخت جمشید، افراد خبره از سراسر دنیای آن زمان به استخدام در آمده بودند که در حفاریها به گفته پروفسور ماتیو استپلر در کاوشهایی الواحی به دست آمده که معادل فیشهای حقوقی امروزی بودهاند و در میان این الواح فیشهایی متعلق به زنان نیز وجود دارند که متناسب با نوع کاری که انجام میدادهاند، حقوق دریافت میکردند. برخی از این زنان سرکارگرانی بودهاند که در مواردی بیش از ۱۰۰ نفر تحت نظر آنها کار میکردهاند. به گفته دکتر عبدالمجید ارفعی در خیلی از موارد زنان نزدیک به دو برابر یک مرد دستمزد دریافت میکردهاند و زنان در زمان بارداری از مزایایی برخوردار بودند به نحوی که نیازمندی یک ساله این مادران تامین میشده و از مرخصی زایمان برخوردار بودهاند.
اما منشور حقوق بشر کوروش که بر سر درِ سازمان ملل نیز هست، واجد اهمیت فراوانی است چرا که در زمان خود، چنان حقوقی را برای افراد شناسایی کرده که در زمانی بالغ بر ۲۵۰۰ سال پیش، در نوع خود بینظیر است. این منشور که اصل آن اکنون در موزه سلطنتی بریتانیا نگهداری میشود، حاوی نکاتی است که سبب شده تا سازمان ملل آن را نخستین منشور حقوق بشر بنامد، از جمله اینکه در این منشور تاکید بر احترام به ادیان و آیینهای مناطقی که فتح میشوند و ممنوعیت بردهداری و آزادی تمام افراد تا حتی بازسازی اماکن مقدس ایشان میباشد. گزنفون در کتاب خود «کوروشنامه» آورده است اگر سرباز ایرانی بود که از این دستورات سرپیچی میکرد به شدت مجازات میشد. گرچه این کتاب بیشتر نگاهی اخلاقی به زندگی کوروش کبیر دارد تا تاریخنگاری ولی هرودت نیز کوروش را پادشاهی میداند که بسیار عادل بود و در بسیاری از لشکرکشیها بدون جنگ و خونریزی شهر را فتح میکرد و مردم وی را با آغوش باز میپذیرفتند، چرا که میدانستند آزادیشان از ظلم و ستم حاکم در گرو این تسلیم است.
اما تمام اینها متعلق به متنی است که در زمان فتح بابِل به سال ۵۳۹ پیش از میلاد باز میگردد و سرزمین پارس در تلاطم تاریخ بالا و پایینهای بسیاری را به خود میبیند، تا یورش تازیان در ۱۳۹۸ سال پیش و سپس مبارزات علیه اسلام توسط ایرانیانی چون پاپک خرمدین و سیاوش سپیدجامگان که شرح آن مبسوط در کتاب وزین «دو قرن سکوت» دکتر زرینکوب رفته است. و نهایتاً با پیروزی مشروطهخواهان و در پی آن بر سر کار آمدن دودمان پهلوی، ایران نوین پایهگذاری میشود و حدود ۱۰۰ سال پیش ایران دارای دادگستری و قوانین نوشته میشود و گامهایی به سوی سکولاریسم برداشته میشود. تقارن زمانی حکومت پادشاهان پهلوی با دو جنگ جهانی تاثیراتی را بر روند نوسازی و پیشرفت ایران میگذارد. در نظام حقوقی نوین ایران، پس از آنکه به دستور رضاشاه کبیر، دادگستری نوین پایهگذاری گردید و ایران که به دست قاجار به ویرانهای تبدیل شده بود و هیچ نشانهای از مدنیت و شکوه نداشت، به مرور از شیوه حَکَمیت و قاضی شرع فاصله گرفته، قوانین مدون جای آنها را میگرفتند؛ قوانینی که به فراخور زمان و با فشار آخوندهایی چون حسن مدرس ناگزیر مسائل فقهی در آنها نفوذ پیدا کردند و نظام حقوقی ایران را به نظامی مختلط تبدیل کرد. با این حال پارهای از احکام فقه نتوانستند به قوانین راه پیدا کنند تا با گذار از مقررات وحشیانه و عقبمانده، به مدرنیته و موازین پذیرفته شده حقوق بشری بیشتر نزدیک گردند، لازم به یادآوری است که اسناد جهانی حقوق بشر در زمان شاهنشاه آریامهر، محمدرضاشاه پهلوی و پس از جنگ جهانی دوم مطرح گشت که با برگزاری اولین اجلاس در بیستمین سالگرد تصویب و اولین سالگرد لازمالاجرا شدن آن در تهران با حضور ۴۸ نماینده از کشورهای مختلف، ۴ نمایندهی منطقهای و ۵۷ سازمان غیر دولتی (NGO) برگزار گردید در سال ۱۳۴۷ مطرح شد.
با وقوع انقلاب ۵۷ و روی کار آمدن آخوندهای مرتجع، تمام این دستاوردها در زمینه قانونگذاری بر باد رفته و با توجه به تاکید تطابق قوانین با شرع، بسیاری از مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض میگردد. در مقابل، جمهوری اسلامی انیران و کشورهای مسلمان در سال ۱۳۶۹ «اعلامیه اسلامیحقوق بشر» را به تصویب رساندند. برای نمونه مطابق ماده ۱۰ اعلامیه جهانی و ماده ۱۴ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی دسترسی همگان به دادگاهی عادل تضمین شده ولی در مواد ۱۹ و ۲۰ اعلامیه اسلامی این امر منوط به مقتضای شرع اسلام است!
باری، ایرانیانی که روزگاری دور، خود مُبدِع حقوق بشر بودند، امروز در دام رژیمی اهریمنی گرفتار آمدهاند و روزی نیست که اخباری از نقض حقوق اولیه و بدیهی بشر به گوش نرسد و نشنویم که آزادیخواهان و دگراندیشان چگونه در چنگال رژیم «هزار بار اهریمنیتر از دیو خفته در دماوند» گرفتار میآیند و چه خونها که به ناحق به دستور ضحاک زمان ریخته نمیشود. سخن پایانی بیتی چند از شعر معروف سیف فرغانی است که جان کلام را به نیکی ادا کرده و ما نیز میدانیم که راه رهایی از براندازی میگذرد.
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرّش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آنکس که اسب داشت، غبارش فرو نشست
گردِ سُم خران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
آمین!