Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۰ (دوره جديد
P. 15

‫صفحه ‪ 15‬ـ ‪ Page 15‬ـ شماره ‪150‬‬
‫جمعه ‪ 23‬فوریه تا پنجشنبه ‪ 1‬مارس ‪2018‬‬

‫با موسیقی فولکلور و بلوز و کانتری در جستجوی‬                                                                             ‫‪Happy birth day to you‬‬
                 ‫قص ‌ههای تازه‬
                                                                                                                                 ‫برلیناله!‬

‫عبدی بهروانفر‪ ،‬ونسان فوژه‪ ،‬سمر رحمتی‬                                             ‫=برای مجوز گرفتن آلبوم‬                 ‫ژوری برلیناله ‪۲۰۱۸‬‬                                                              ‫=دوربین برلیناله به سه‬
                                                                                 ‫موسیقی در ایران متوجه‬                                                                                                    ‫سینماگر جهان اهدا شد‪.‬‬
‫فکر مرا به خود مشغول کرد‪ .‬به ایران‬      ‫خراسان را نیز به طور شخصی یاد‬            ‫شدم این کارهای قدیمی و‬                 ‫پاتریشیا کلارکسون‪ ،‬امیلی مورتایمر‪،‬‬       ‫در سینما را داشتند و با هشتگ ‪Me‬‬
‫برگشتم و شروع به یاد گرفتن دوتار‬                                ‫م ‌یگیرد‪.‬‬        ‫فولکلور است که قرار است‬                ‫ویم وندرس‪ ،‬گرتا گرویگ‪ ،‬لیو شرایبر‪،‬‬       ‫‪ #Too‬و ‪ #Times out‬همراهی خود‬           ‫‪-‬حضور بیل موری کمدین‬
‫کردم وسعی کردم با موسیقی محلی‬                                                    ‫سانسور بشود! هرچه کار‬                  ‫وس اندرسون‪ ،‬جیسون شوارت ‌سمان‪،‬‬           ‫را با سینماگران هالیوود اعلام کردند‪.‬‬   ‫شناخته شده آمریکایی‬
‫خودم آشنا بشوم و در کنار آن در‬          ‫از او م ‌یپرسم موسیقی محلی ایران‬         ‫غربی‌تر باشد بیشتر مورد‬                ‫اله فانینگ‪ ،‬هایکه ماکاتش و الیاس‬         ‫با این همه‪ ،‬مدیریت برلیناله با ایده‬    ‫فضای برلیناله را از خشکی‬
‫کاف ‌هها م ‌ینواختم و تجرب ‌ههای مختلف‬  ‫تا چه اندازه برای مخاطب غیرایرانی‬        ‫پسند و ترجیح سیستم‬                     ‫امبارک از سینماگران شناخته شده‬           ‫یکی از فعالان ‪ #Me Too‬برای سیا‌ه‬
‫با نوازند‌ههای سرنا و کمانچه داشتم‪.‬‬     ‫مهم است؟ م ‌یگوید‪ :‬تجربیات جدیدی‬                                                ‫آلمان و جهان هستند که در مراسم‬           ‫شدن فرش قرمز فستیوال امسال‬                               ‫در آورد‪.‬‬
‫سعی من این است تا به انداز‌های‬          ‫در لندن داشتم؛ دوتار زدن برای‬                ‫جمهوری اسلامی است‪.‬‬                 ‫آغازین و نمایش فیلم در روزهای‬            ‫موافقت نکرد؛ پیش از این زنان هنرمند‬    ‫=اتحادیه سینمای اروپا‬
‫ظرفیت خود از این اقیانوس چیزی‬           ‫انگلیس ‌یها بسیار جالب بود و فضا در‬      ‫= از زمانی که از ایران‬                 ‫نخست فستیوال برلین شرکت داشتند‪.‬‬          ‫هالیوود با لباس سیاه در مراسم گلدن‬     ‫اقدام به راه‌اندازی کمپین‬
‫کسب کنم؛ تمرکزم در حال حاضر‬             ‫این شهر آنقدر باز است که هر کس‬           ‫بیرون آمدم قص ‌های ندارم‪،‬‬              ‫مراسم افتتاحیه برلیناله با اجرای‬         ‫گلوب در اعتراض نسبت به تعرض به‬         ‫‪ Speak up‬برای خاتمه‬
‫روی شعرهای محلی در قالب کانتری‬          ‫کار خودش را انجام م ‌یدهد‪ .‬در این‬        ‫قص ‌ههایم تمام شده و باید‬              ‫آنکه انگلکه مجری و کمدین مشهور‬                                                  ‫به نابرابری جنسیتی در‬
‫بلوز و مقا ‌مهای شمال خراسان است‪.‬‬       ‫شهر دوباره به این موضوع فکر کردم‬                                                ‫آلمانی آغاز شد که برای دوازدهمین‬                 ‫زنان در سینما حاضر شدند‪.‬‬
‫عبدی تأکید م ‌یکند‪ :‬من در نهایت‬         ‫که چطور موسیقی بدون فهم زبان‬                 ‫قص ‌ههای تازه پیدا کنم‪.‬‬            ‫دوره پیاپی مسئولیت اجرای این مراسم‬       ‫برلیناله اما کمپین ‪ Speak Up‬را‬                 ‫سینمای اروپا کرد‪.‬‬
‫شاگرد آلماجوقی هستم نه دنبال ‌هرو او؛‬   ‫هم م ‌یتواند ارتباط برقرار کند‪ .‬من‬                                              ‫را به عهده گرفت‪ .‬اجرای وی با موهایی‬      ‫با هدایت دانیلا الستنر (مدیر موسسه‬     ‫=حضور رابرت پتینسون‬
‫کار من تنها عبور دادن این مجموعه‬        ‫با شعرای اسکاتلندی دوتار زدم‪ .‬در‬         ‫کتایون حلاجان‪ -‬عبدی بهروانفر‬           ‫که به طور عجیبی پشت سرش قرار‬             ‫مستند و فیلم پاریس) به راه انداخته‬     ‫بازیگرشناختهشدهمجموعه‬
‫از فیلتر شخصی خودم است تا بتوانم‬        ‫اجراهای محدودی که در لندن داشتم‬          ‫شورش کلمه است و تکرار «نه»‬             ‫گرفته بود‪ ،‬مورد توجه حضار واقع شد‪.‬‬       ‫است‪ .‬در قد ‌مهای اول این کمپین یک‬      ‫فیلم «گرگ و میش» فرش‬
‫کار جدیدی ارائه کنم‪ .‬در لندن چون‬        ‫سعی کردم جوری حس خودم را با‬              ‫با صدای بلند‪ .‬تنهایی و انزوای‬          ‫در افتتاحیه همچنین از دنیس یوجل‬          ‫سایت اینترنتی برای ارائه اطلاعات به‬    ‫قرمز امسال را رونق بخشید‪.‬‬
‫فضای کار بسیار واقعی است و تو‬           ‫کلمات فارسی منتقل کنم که توسط‬            ‫خودخواست ‌هاش شاید بهای تکرار‬          ‫روزنام ‌هنگار آلمانی‪ -‬تر ‌کتبار روزنامه‬  ‫هنرمندان زن سینما را‌هاندازی م ‌یکند‪.‬‬  ‫=مدیریت برلیناله با پهن‬
‫شانس این را داری با نوازندگان بسیار‬     ‫شنونده درک بشود‪ .‬تجربه بسیار‬             ‫همان کلمه است… با هدف تمرکز‬            ‫«دی ِولت» یاد شد که یک سال در‬            ‫به گفته الستنر صنعت سینمای اروپا‬       ‫کردن فرش سیاه به جای‬
‫خوبی برخورد کنی‪ ،‬از واکنش آنها هم‬       ‫سختی است؛ گاه کارهای خودم را به‬          ‫بیشتر بر موسیقی که هدف اصلی‬            ‫ترکیه زندانی بوده و بالاخره پس از‬        ‫می خواهد تأکید کند که آزار و اذیت‬      ‫فرش قرمز برای حمایت از‬
‫م ‌یتوانی بفهمی که در کجا ایستاد‌های‪.‬‬   ‫انگلیسی و یا به دو زبان اجرا م ‌یکنم؛‬                                                                                                                           ‫کمپین «من هم همینطور»‬
‫اینها همه تجربیاتی است که متاسفانه‬      ‫تجربیاتی که در ایران حتی تصورش‬                                     ‫اوست‪.‬‬                                                    ‫جنسی دیگر غیرقابل تحمل است‪.‬‬
‫درایران امکا ‌نپذیر نیست‪ .‬در ایران در‬   ‫هم ناممکن بود‪ .‬در لندن بلوز فارسی‬        ‫زمزم ‌ههای او گاه با زخمه بر دوتار‬                                                                                                  ‫مخالفت کرد‪.‬‬
‫شرایط حاکم بر جامعه اجازه گسترش‬         ‫م ‌یخوانم و با نوازندگانی از ملی ‌تهای‬   ‫و گاه با گیتار فریاد م ‌یشود و از‬                                               ‫گوشه و کنار برلیناله‬
‫کار ب ‌هطور حرف ‌های ممکن نیست‬          ‫مختلف تجربه همنوازی دارم؛ در این‬         ‫اعماق سر بر م ‌یآورد‪ .‬عبدی از جهان‬                                                                                     ‫آزاده کریمی‪ ،‬علی اشتیاق ‪-‬‬
‫و هنرمند با مسائل دیگری درگیر‬           ‫میان با آد ‌مهای عجیبی هم برخورد‬         ‫مدرن سر برآورده‪ ،‬از جغرافیایی مسخ‬      ‫مذاکرات بسیار روز جمعه‪ ۱۶ ،‬فوریه‪،‬‬        ‫و اما روز شنبه‪ ۱۷ ،‬فوریه‪ ،‬برلیناله‬     ‫شصت‌ و هشتمین دوره فستیوال‬
‫م ‌یشود که ربطی به کارش ندارد و‬         ‫کردم و واکن ‌شهای جالبی به کارم‬          ‫شده‪ .‬موسیقی اما جغرافیا را به سخره‬           ‫آزاد شد و به برلین پرواز کرد‪.‬‬      ‫میزبان برنامه‌ای با عنوان «چرا‬         ‫فیلم برلین با طرح موضوع برابری‬
‫درچنین فضایی بعضی از هنرمندان‬           ‫دیدم و همین انرژی برای ادامه کارم‬        ‫م ‌یگیرد‪ .‬عبدی بهروانفر صدای‬                                                    ‫ناهمگونی رخ می‌دهد» با حضور‬            ‫حقوقی زنان و مردان‪ ،‬را‌هاندازی کمپین‬
‫به دلیل حساسی ‌تهای بالایی که دارند‬     ‫کافی است‪ .‬باز تاکید م ‌یکنم اینقدر‬       ‫حاشیه است… کلماتی که از زیر‬            ‫افتتاح با «جزیره س ‌‌گها»‪ :‬یک‬            ‫کمپانی ‪ McKinsey‬و بازار فیلم‬           ‫‪ Speak Up‬و گرامیداشت دنیس‬
‫شروع به واکنش کرده و ناخواسته‬           ‫اینجا فضا باز است که هر کسی کار‬          ‫سنگ قبرهای ربوده شده در سا ‌لهای‬                 ‫انیمیشن کاملا سیاسی‬            ‫اروپا بود که به مسئله عد ‌مهماهنگی‬     ‫یوجل روزنام ‌هنگار آلمانی‪ -‬ترک آغاز به‬
‫ممکن است وارد فضاهایی بشوند که‬          ‫خودش را م ‌یکند‪ .‬به هر حال من هم‬                                                                                         ‫حقوقی زنان و مردان در دنیای سینما‬      ‫کار کرده است‪ .‬از حواشی روزهای این‬
‫نم ‌یخواهند‪ .‬این واکنش نشان دادن‬        ‫در حال تجربه هستم ب ‌یآنکه بدانم‬                ‫نه چندان دور هیولا م ‌یشود‪.‬‬     ‫روزهای نخستین برلیناله با استقبال‬        ‫پرداخت‪ .‬صبح شنبه نیز یک کمپانی‬         ‫فستیوال‪ ،‬آواز خواندن بیل موری در‬
‫مدام مغز را خسته م ‌یکند و تو را از‬                                              ‫عبدی بهروانفر تمام سا ‌لهایی را که‬     ‫گرم منتقدان و مردم از فیلم افتتاحیه‬      ‫سوئدی فیلم که به طور مساوی حقوق‬        ‫کنفرانس مطبوعاتی و ترانه ‪Happy‬‬
‫هدف دور خواهد کرد‪.‬کنسرت عبدی‬                         ‫نتیجه چه خواهد شد‪.‬‬          ‫در فاصله بین مشهد و تهران زیست‬         ‫«جزیره س ‌گها» ساخته وس اندرسون‬
‫بهروانفر در پاریس به همت کافه خیام‬      ‫م ‌یپرسم‪ :‬چقدر کار کردن در فضای‬          ‫و در کاف ‌هها ساز نواخت و شعر نوشت‬     ‫همراه بود‪ .‬این بار فستیوال فیلم برلین‬       ‫آنکه انگلکه مجری برنامه‬             ‫‪ birth day to you‬برای صداپیشه‬
‫برگزار شد‪ .‬وی در توضیح این کنسرت‬        ‫آزاد نگاه متفاوت و واقع ‌یتری م ‌یتواند‬  ‫را به خاطر دارد‪ .‬در این میان دوستان‬    ‫با یک انیمیشن کار خود را آغاز کرد که‬           ‫بازگشایی فستیوال‬                       ‫نوجوان «جزیره س ‌گها» است‪.‬‬
‫م ‌یگوید‪ :‬یک جور ورق زدن اتفاقاتی‬       ‫به موزیسین بدهد؟ پاسخ م ‌یدهد‪‌:‬‬          ‫زیادی را از دست داد که به گفته وی‬      ‫ساخته یک کارگردان کارکشت ‌ه هالیوود‬
‫است که در زندگی من افتاده‪ ،‬روزهای‬       ‫فضای ایران‪ ،‬فضایی خاص است وما‬            ‫فشارها و سخت ‌یها و نبود حداق ‌لها را‬  ‫است‪ .‬اندرسون پیش از این نیز در‬           ‫مادی زنان و مردان را رعایت کرده‪،‬‬       ‫فستیوال فیلم برلیناله امسال ه ‌مآوا‬
‫سپری شده و شاید بتوان گفت قصه‬           ‫در آنجا رشد کردیم و ساختارهای‬                                                   ‫دور‌ههای قبل با فیلم «هتل بوداپست»‬       ‫دستاوردها و تحقیقات این موسسه را‬       ‫با سینمای هالیوود و هشتگ ‪Me‬‬
‫های قدیمی خود من‪ ،‬چون از زمانی‬          ‫اولیه موسیقی را یاد گرفتیم‪ .‬اما خطا‬                          ‫دوام نیاوردند‪.‬‬     ‫برلیناله را افتتاح کرده بود ولی «جزیر‌ه‬                                         ‫‪ #Too‬دوره شص ‌ت و هشتم خود را‬
‫که از ایران بیرون آمدم قص ‌های ندارم؛‬   ‫زیاد داشتیم؛ من سعی کردم خطاها‬           ‫بهروانفر موسیقیدان مولف است‪ ،‬او‬        ‫س ‌گها» اثری سیاسی و کاملا هنری‬                ‫درباره این موضوع تشریح کرد‪.‬‬      ‫شروع کرد‪ .‬این فستیوال که قرار است‬
‫قص ‌ههایم تمام شده‪ ،‬باید قص ‌ههای تازه‬  ‫را تصحیح کنم‪ .‬در لندن چون‬                ‫تن به انزوای کار سپرده و از همین‬       ‫است که با برلیناله به عنوان یک‬           ‫آنا سرنر رئیس آکادمی سوئد به‬           ‫کمتر از دو سال دیگر با دیتر ُکسلیک‬
‫پیدا کنم‪ .‬این روزها لابلای شعرهای‬       ‫تعداد نوازنده زیاد هست و همه هم‬          ‫رو آثارش در بین خواص جایگاه‬            ‫جشنوار‌های که در عین ارج گذاشتن‬          ‫«هالیوود ریپورتر» در این باره گفته که‬  ‫مدیر اجرای ‌یاش (از ‪ ۲۰۰۱‬تا کنون)‬
‫محلی به دنبال قصه خودم م ‌یگردم‪.‬‬        ‫م ‌یخواهند خودی نشان بدهند تو‬            ‫ویژ‌های دارد‪ .‬صدای او پیچیده از درون‬   ‫به هنر‪ ،‬جنب ‌ههای سیاسی آن نیز بسیار‬     ‫این سیستم نم ‌یتواند در دیگر کشورها‬    ‫خداحافظی کند‪ ،‬حضور گسترده‬
‫عبدی تاکید م ‌یکند‪ :‬وقتی از ایران‬       ‫هم این فرصت را داری تا به عنوان‬          ‫جامع ‌های است که خفقان‪ ،‬سرکوب‬                                                   ‫کپی شود چرا که این روش حتی در‬          ‫ستاره‌های هالیوود را بیش از سال‬
‫بیرون هستید‪ ،‬ی ‌کجوری بریده‬             ‫موزیسین خودی نشان بدهی و‬                 ‫و سانسور استخوا ‌نهایش را فرسوده‬            ‫بارز است‪ ،‬تناسب بنیادین دارد‪.‬‬       ‫باکس آفیس فیل ‌مها و جوایز سوئد نیز‬    ‫گذشته شاهد است و گرایش روشنی‬
‫م ‌یشوید و باید پاهایت را دوباره به‬                                              ‫است‪ .‬عبدی برخاسته از نسلی است‬          ‫حضور گروه «جزیره س ‌گها» روی‬                                                    ‫نسبت به سیاس ‌تهای اخیر هالیوود در‬
‫جاییسفتکنیدوبایستید…دلتنگی‬                            ‫نوآوری داشته باشی‪.‬‬         ‫که بدیه ‌یترین مطالباتشان با تحقیر‬     ‫فرش قرمز برلیناله با استقبال زیادی‬                          ‫رعایت م ‌یشود‪.‬‬
‫من برای ایران تنها برای رفتن به آن‬      ‫عبدی در ادامه اضافه می کند که‬            ‫ب ‌یپاسخ ماند و صدایشان با سرکوب به‬    ‫روبرو شد‪ ،‬طب ‌لنوازی بیل مری و وس‬        ‫هالیوود برلیناله را تسخیر کرد‪:‬‬                      ‫آن به چشم م ‌یخورد‪.‬‬
‫فضا و حال و هوای روستاها و دهات‬         ‫پس از اقامت در لندن یک برگشت‬             ‫َدلَم ‌های از خون بدل شد‪ .‬نسلی که هر‬   ‫اندرسون به سبک ژاپنی فیلم و شور‬          ‫رابرت پتینسون‪ ،‬بیل مری و برایان‬        ‫نمایش‪ ۴۰۰‬فیلمورقابت‪ ۱۹‬فیلم‬
‫خراسان برای شنیدن صدای سازهای‬           ‫عمیق به آنچه در ایران یاد گرفته‬          ‫یک شیو‌های را برای زیست برگزیدند‪.‬‬      ‫و هیجانی که بیل مری در دیدار با‬                                                 ‫از پانزدهم فوریه ‪ ۲۰۱۸‬پایتخت‬
‫محلی است‪ ،‬همین؛ نه چیز دیگری‪.‬‬           ‫داشته و به گفته وی بزرگترین سازی‬         ‫عد‌های بساط برچیدند و راهی دیار‬        ‫تماشاگران آلمانی داشت‪ ،‬افتتاحیه را‬                             ‫کرانستون‬         ‫جذاب کشور آلمان‪ ،‬برلین‪ ،‬میزبان بیش‬
‫عبدی در پایان گفتگو با کیهان لندن‬       ‫که در دست دارد همان دوتاری‬               ‫دیگر شدند‪ ،‬عد‌های در نشئگی و دود‬                                                ‫در نخستین روزهای برلیناله‪،‬‬             ‫از ‪ ۴۰۰‬فیلم از سراسر جهان است و‬
‫اضافه م ‌یکند‪ :‬اگر بخواهم از تجربه‬      ‫است که از استاد علی غلامرضایی‬            ‫پنهان شدند و… عد‌های تن دادند و‬                ‫رنگ و بوی دیگری بخشید‪.‬‬           ‫حضور ستاره‌های هالیوود بیش از‬          ‫از شناخته‌شده‌ترین تا ناآشناترین‬
‫شخص ‌یامبانوازند‌ههاوهنرمندهاحرف‬        ‫آلماجوقی همراهش است‪ .‬عبدی با‬             ‫زیر نگین شهرت بر دیوارهای پوسیده‬       ‫آواز خوانی بیل موری و جشن‬                ‫هر سال به چشم می‌خورد‪ .‬بیل‬             ‫سینماگران در این شهر گرد آمد‌هاند‪.‬‬
‫بزنم دلم م ‌یخواهد به این نکته اشاره‬    ‫توجه به تجربیاتی که در چند سال‬           ‫شهر م ‌یدرخشند‪.‬عبدی جزو آن‬                                                      ‫مری‪ ،‬برایان کرانستون‪ ،‬جف گلدبلوم‪،‬‬      ‫امسال در بخش مسابقه ‪ ۱۹‬فیلم به‬
‫کنم که هر کس باید ابتدا گوشه و کنار‬     ‫اخیر در خارج از ایران داشته می‬           ‫کسانی است که موسیق ‌یاش خاص‬                ‫تولد در کنفرانس مطبوعاتی!‬            ‫تیلدا سویینتون‪ ،‬هلن میرل‪ ،‬هیلی‬         ‫رقابت م ‌یپردازند و هیات بی ‌نالمللی‬
‫جایی را که زندگی م ‌یکند بشناسد‪ .‬اگر‬    ‫گوید‪ :‬از تلفیق هاست که یک کار نو‬         ‫باقی مانده‪ .‬او بعد از خروج از ایران‬    ‫در جلسه نقد و بررسی «جزیره‬               ‫بنت‪ ،‬جیمی بروتبنت‪ ،‬هوگو ویوینگ‪،‬‬        ‫داوری بهترین آثار را برای دریافت‬
‫در تهران زندگی م ‌یکنی باید تهران را‬    ‫پدید م ‌یآید و کاملا هم مربوط به‬         ‫سر در گرو یادگیری و تجربه گذاشت‬        ‫س ‌گها» نیز بیل مری بیکار ننشست‬          ‫میا واسکییوفسکا‪ ،‬رابرت پتینسون‪،‬‬        ‫خرس نقر‌های و طلایی این فستیوال‬
‫بشناسی؛ تهران فقط مرکز نیست‪،‬‬            ‫خود موسیقی م ‌یشود نه حواشی آن‪.‬‬          ‫و چشم به روی زرق و برق رسان ‌های‬       ‫و شروع به خواندن آهنگ ‪Barbara‬‬                                                   ‫معرفی م ‌یکند‪.‬هیات داوران امسال نیز‬
‫تهران یک محله است و باید ریش ‌ههای‬      ‫عبدی اضافه م ‌یکند‪ :‬در جامع ‌های‬         ‫و بازاری شدن پوشاند‪ .‬از همین رو‬        ‫‪ Ann‬از گروه «بیچ برادرز» کرد که‬                                                 ‫ترکیبیازکارگردان‪،‬بازیگر‪،‬تهی ‌هکننده‪،‬‬
‫آن را شناخت‪ .‬زمانی که در ایران برای‬     ‫مانند ایران یک هنرمند با میزان‬           ‫موسیقی عبدی بهروانفر همچنان در‬         ‫کمی بعد بقیه حاضرین در سالن نیز‬                                                 ‫آهنگساز و دو منتقدسینماست‪ :‬تام‬
‫گرفتن مجوز آلبوم موسیقی م ‌یرفتم‬        ‫حساسیت بالا‪ ،‬تاثیر زیادی از جامعه‬        ‫میان عد‌های خاص جایگاه ویژ‌های دارد‪.‬‬   ‫با او شروع به همخوانی کردند‪ .‬همین‬                                               ‫تیکور (فیلمساز آلمانی)‪ ،‬سیسیل‬
‫آن دست آهن ‌گهایی که محلی بود‬           ‫م ‌یگیرد و گاه دچار حواشی م ‌یشود‪.‬‬       ‫بهروانفر از سال ‪ ٢٠١١‬به دنبال‬          ‫شور حتی باعث شد در کنفرانس‬                                                      ‫دوفرانس (بازیگر بلژیکی)‪ ،‬ادل‬
‫مجوز نم ‌یگرفت‪ .‬و من متوجه شدم‬          ‫اتفاقاتی که در اطرافت در ایران رخ‬        ‫ادامه تحصیل همسر خود سمر‬               ‫مطبوعاتی جشن تولد کویا رانکین‬                                                   ‫رومانسکی (تهیه‌کننده آمریکایی)‪،‬‬
‫اتفاقا کارهای قدیمی و فولکور است‬        ‫م ‌یدهد ناخوادآگاه در کار هنرمند‬         ‫رحمتی به لندن آمده و از تجربیاتی‬       ‫صداپیشه نوجوان کانادایی این فیلم‬                                                ‫ریوئیچی ساکاموتو (آهنگساز ژاپنی)‪،‬‬
‫که قرار است سانسور بشود! و در مقابل‬     ‫بازتاب پیدا م ‌یکند‪ .‬اما خارج از ایران‬   ‫حرف م ‌یزند که در ایران تصورش هم‬       ‫نیز برگزار شود و همگی برایش ترانه‬                                               ‫استفانی زاکارک (منتقد آمریکایی) و‬
‫یک چیز «فیک» و جعلی ارائه بشود‬          ‫شکل دیگری به خود م ‌یگیرد‪ .‬او‬
‫که مال تو نیست‪ .‬هرچه کار غرب ‌یتر‬       ‫م ‌یگوید‪ :‬من در اینجا تمرکزم بر روی‬                          ‫غیرممکن بود‪.‬‬                 ‫تولدت مبارک را خواندند!‬                                                      ‫چما پرادو (منتقد اسپانیایی)‪.‬‬
‫باشد بیشتر مورد پسند و ترجیح‬            ‫خود موسیقی است و سعی دارم به‬             ‫او در تیرماه ‪١٣۵۴‬در مشهد به‬            ‫برای دریافت جایزه دوربین برلیناله‪،‬‬                                              ‫را ‌هاندازی کمپین ‪ Speak up‬و‬
‫سیستم جمهوری اسلامی است و این‬           ‫ریش ‌ههای محلی و بومی برگردم و آنها‬      ‫دنیا آمد‪ ،‬جایی که لک ‌ههای درشتی‬       ‫بکی پرابست مدیر بازار فیلم اروپا اهل‬                                            ‫تلاش برای برابری حقوقی زنان و‬
‫موج سلبریت ‌یباز ‌یها هم نشأت گرفته‬                                              ‫بر تارو پود جانش نشانده‪ ،‬جایی که‬       ‫سوئیس‪ ،‬کاترین اسکوری مدیر اجرایی‬
                                           ‫را بشناسم و روی آنها تمرکز کنم‪.‬‬       ‫کودک ‌یاش را گذرانده و موسیقی را‬       ‫صندوق فیلم اسرائیل و ییری منسل‬                                                                  ‫مردان در سینما‬
             ‫ازهمین سیاست است‪.‬‬          ‫عبدی ادامه م ‌یدهد‪ :‬اولین تلنگر را‬       ‫آغاز کرده است‪ .‬او از ‪ ٢۴‬سالگی گیتار‬    ‫کارگردان و بازیگر اهل چک انتخاب‬                                                 ‫تفاوت این دوره فستیوال با دور‌ههای‬
‫عبدی بهروانفر در پاسخ به این‬            ‫در ارمنستان خوردم زمانی که آلبوم‬         ‫به دست گرفت و گروهی را با نام‬                                                                                          ‫قبل تمرکز بر موضوع برابری حقوقی‬
‫پرسش که چرا بی سر و صدا کار‬             ‫«شلمرود» را در یک موسسه اجرا‬                                                                               ‫شدند‪.‬‬                                                ‫زن و مرد است؛ موضوعی که مهمانان‬
‫م ‌یکند و کمتر در دید رسان ‌ههاست‬       ‫کردم و آن را به یک نوازنده بسیار‬                  ‫«ماد» در مشهد شکل داد‪.‬‬                                                                                        ‫افتتاحیه در این باره اتفاق نظر دارند‪.‬‬
‫م ‌یگوید ‪ :‬من همیشه به ابتدای شروع‬      ‫َق َدر آمریکایی‪ -‬ارمنی که همسرش‬          ‫گروه ماد متشکل از سامان رجبی‪،‬‬                                                                                          ‫مهمانی افتتاحیه با حضور ‪ ۷۰‬نفر‬
‫کارم فکر م ‌یکنم تا در ورودی را گم‬      ‫نیز خواننده موسیقی کانتری است و‬          ‫نوید اربابیان‪ ،‬علی باغفر‪ ،‬و محسن‬                                                                                       ‫از مهمانان ویژه برلیناله در هتل‬
‫نکنم؛ خیلی چیزهایی که شاید از نظر‬       ‫با هم کار تلفیقی م ‌یکردند دادم تا‬       ‫نامجو بود‪ .‬این گروه پس از چندین‬                                                                                        ‫‪ Provocature‬برلین برپا شد که‬
‫دیگران جذاب باشد برای من عاری از‬        ‫نظرش را بدانم؛ بعد از گوش کردن‬           ‫اجرا و لغو چند کنسرت از هم گسست‬                                                                                        ‫شرکت‌کنندگان در آن درخواست‬
                                        ‫گفت کار خوبی است و مشخص است‬              ‫و هر یک از اعضای آن ب ‌هطور مستقل‬                                                                                      ‫بازنگری نسبت به حقوق زنان و مردان‬
                    ‫جذابیت است‪.‬‬         ‫با توجه به تمام محدودی ‌تها چقدر‬
                                        ‫زحمت کشید‌های اما من نم ‌یدانم‬                   ‫راه خود را در پیش گرفتند‪.‬‬
                                        ‫از کجای ایران م ‌یآیی! و این جمله‬        ‫عبدی بهروانفر راهی ارمنستان شد‬
                                                                                 ‫و به گفته خود موسیقی را در پهنه‬
                                                                                 ‫عظی ‌متری شناخت‪ .‬اولین آلبوم او در‬
                                                                                 ‫سال ‪ ٢٠٠٨‬با عنوان «شلمرود» عرضه‬
                                                                                 ‫شد و پس از آن دو آلبوم دیگر از وی‬
                                                                                 ‫به دست مخاطبان رسید‪.‬کیهان لندن‬
                                                                                 ‫به بهانه اولین کنسرت عبدی بهروانفر‬
                                                                                 ‫در پاریس پای سخنان او نشست‪ .‬وی‬
                                                                                 ‫ابتدا در پاسخ به این سوال که کار‬
                                                                                 ‫کردن در فضای موسیقی در لندن‬
                                                                                 ‫چگونه است می گوید که موسیقی‬
                                                                                 ‫بلوز در این شهر بسیار فعال است و‬
                                                                                 ‫با علاق ‌های که وی به سبک بلوز و‬
                                                                                 ‫کانتری دارد فرصتی است که غنمیت‬
                                                                                 ‫م ‌یداند‪ .‬او در کنار تجربه نواختن با‬
                                                                                 ‫موسیقیدانان انگلیسی دوتار جنوب‬
   10   11   12   13   14   15   16   17   18