Page 15 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۹ (دوره جديد
P. 15
صفحه 15ـ Page 15ـ شماره 159
جمعه 4تا پنجشنبه 10مه 2018
ُم َت َشا ِب ًها َو َل ُه ْم ِفی َها أَ ْز َوا ٌج ُّم َط َّه َر ٌه َو ُه ْم ِفی َها خوانش ُسریانی قرآن :فرهنگ ایرانی و آرمین لنگرودی ُ -گذار از پل
َخا ِل ُدو َن» پدیده حوریان بهشتی در اسلام
ما باید برای برطرف کردن این ت َو ُهم «داوری»وتعلقبه«دس تچین»شدگان
به این امر توجه کنیم ،که قرآن در
نیکوکار [ ،]۱راهی بود برای راهیابی
بخ شهای دیگر خود از «زوج» به
ایرانیان زرتشتی به «پردیس» .این
معنی «نوع» یا «رگه» یاد م یکند. بهشتی است ،که آما ِل ایرانیان را
مثل ًا در سوره ۳۱آیه ۱۰به معنی از زندگی ب یپایان ،همیشه جوان،
ل ّذ تبخش ،پر ُسرور و همراه با ل ّذات
ِفی ا َْد«اَلنَّب ْ«رٍوه َِخ َعَضلوأَانََرقَزَْالوصالَنیاَِّسس ِمََلیمَنأََوواالنپِ َّاَتسِت ِبَی َمغَکدِْءی ِِب»رَ:مُاکَعًءْ َمم َفٍدََأونَبَتَب َْرتَّ َْنثواَن َِفهِفایی َهََهواأَا ْل َِِمقمننى مادی و جنسی ،جلوهگر م یکند.
ُک ِّل َز ْو ٍج َک ِری ٍم » ایده مسیح یـ ُسریانی بهشت ،که به
ُک ِّل همراه عر بها به ایران آمده بود ،در
طو ِل اقامت طولانی آنها در ایران ،با
و یا در سوره ۲۰؛ آیه ۵۳به معنی این باورهای «پارسی» غن یتر گردید.
در ایدههای اولیه مسیح یـ ُسریانی،
أَِف ْ«زی ََگوه«اااوًجنَّلاُ ِسذه ُِّبم ًهیلان ََّن َجوَبأَیَاعن َمٍَزلتَتل َلنَ ُشِکمَّوت ُ َمنعىاا»ْگلَلیَّْرسا ََهضماِء َمنَْهماً»دً:اء ََوف َأَسْ َلخ َر َ ْجک َن َلا ُکِب ِْمه َروان مؤمنین در فردوس[ ]۲با
این «زوج ال ُم َطهره» چیزی نیست «انگورهای ِگرد ،رسیده ،همیش هتازه
مگر «نوع پاک و اصیل» ،کمااینکه و آبدار» تغذیه م یگردند .در حالی
که چش مداشت مؤمنین زرتشتی،
ترجمه کامل آیه یاد شده در بالا ( آیه که از روی «پل چین َوت» به همراهی
«باکرهای از شرق»[ ،]۳به پردیس
۲۵؛ سوره )۲چنین است: روانه م یگشتند ،بیشتر از پاداشی بود
که مسیحیت ُسریانی به آنها وعده
«و به آنهایی که کار نیکو م یکنند و
م یداد.
مؤمن هستند ،پیام (خوش یمن) بده، «بنا به عقاید زرتشتی ،روان (فرد)
درگذشته ( ُمرده) تا سه روز بر بالین
که با غهایی برایشان ُم َه ّیا شده ،که در تن حاضر و به آن متصل است و
آنها نهرها جاری هستند .و هر گاه آنها پس از آن در سپیده دم روز چهارم،
روان برای داوری به سر پل چینوت
میوههایی آنجا یافتند ،خواهند گفت م یرسد و در آنجا در دادگاهی که به
داوری ایزد مهر و با حضور ایزدانی
(نِق خواند زد)« :این همان چیزی چون سروش ،رشن و اشتاد ب رگزار
م یشود ،به حساب کارهای نیک و بد
است که ما در گذشته هم داشتیم!» وی رسیدگی م یشود .اگر پرهیزکار
بوده ،کفه ترازوی نیکی وی بر بدی
و گمان م یکنند که همان نوع (از سنگینی کند تیغه به پهنا م یایستد
و گزندی به او نم یرساند ،سپس بادی
میوه) برایشان آورده م یشود .ولی آنها خوش وزیده و در آن باد دختری زیبا
(یک دوشیزه زیبا ،پُرتوان و خو شبدن
در آنجا (هرچیزی را) از نوع “پاک (یا به همراه دو سگ )Vīdēvdād /که
تجسم اعمال او است بر او ظاهر شده و
اصیل) آن» [ ]۹م ییابند!» تنها یک مغلطه (ادبی یا اخلاقی) او و همینطور است ترجمه آیه: پدیدار گردیده استَ « :ک َذ ِل َک َو َز َّو ْج َنا ُهم -بخش اول ـ و یا به گفت های پاره به راهنمایی او از نردبان سه پل های که
« ُم َّت ِک ِئی َن َع َل ُ ُس ٍر َّم ْص ُفو َف ٍه َور َّوح َنا ُهم ِب ُحو ٍر ُکهن ( )antiquityو هست های آ نـ نماداندیشه،گفتاروکردارنیکاستبه
«پیام خو شیُمن» طبری در ترجمه یا نویسندگان زیر دستش بوده ،کما ِب ُحو ٍر ِعی ٍن (سوره ۴۴؛ آیه )۵۵ بازگوی ِی قسم تهایی بود از کتاب گروتمان (بهشت برین) وارد م یشود».
غلط این آیه ،وعده توخال ِی «زوجیت» ِعی ٍن (سوره ۵۲؛ آیه »)۲۰ عه ِد عتیق (تورات) و عه ِد جدید ،که (ویک یپدیا فارسی :پل چینود).
با دختران سین هبزرگ و باکرهی اینکه از این نوع اشتباهات در جاهای ترجمه قرآنی مرسوم :و ما به شما به منظور ترویج کتاب انجیل و دین این «باکره زیبا» ،تجسم ُکنش
که ترجمه درست آن به اینگونه است: مسیح در بین عر بهای ساکن غرب دنیوی و اَمیال مؤمن ایرانی بود و او
بهشتی است .تصوری که در ُکل ّیت دیگر قرآن نیز بارها تکرار م یگردند: حوریان چشم ُد ُرشت برای زوجیت این آمال را تنها با «خوردن انگور»
با مفهوم اخلاقی بهشت در تضاد «و آنها به پشت یهای ردیف شده م یدهیم». ایران به کار م یرفت. جایگزین نم یکرد و انتظارش از
ترجمه سوره ۳۷؛ آیات ۴۷و :۴۹ -قسمت دوم قرآن از سورههایی بهشت بیشتر از این بشارت مسیحی
م یباشد .با در نظر گرفتن اینکه قرآن « َو ِعن َد ُه ْم َقا ِ َصا ُت ال َّط ْر ِف ِعی ٌنـ تکیه م یدهند و در کنار (در زیر) و: تشکیل شده که بعدها (تا قرن بود .برای ترغیب ایرانیان زرتشتی
« ُم َّت ِک ِئی َن َع َل ُ ُس ٍر َّم ْص ُفو َف ٍه َو َز َّو ْج َنا ُهم ِب ُحو ٍر دهم میلادی و در جریان جدایی از به پذیرش باور جدید م یبایستی
در بعضی از آیات خویش (مثلا سوره با ترجمه فعلی« :و در مجاورتشان سفیدان خوش منظر (انگورهای گرد مسیحیت) به متون اولیه اضافه شدند مروجین مسیحی «حداقل»های آنها
و به این ترتیب ،کمتر رنگ و بوی را تدارک م یدیدند و برای این هدف،
۴۳؛ آیات ۷۰تا )۷۳از «زو جهای (حوریان) چش مدرشت قرار دارند ،که و پُرآب) م یآرامند». ِعی ٍن (سوره ۵۲؛ آیه )۲۰ تدبیری نبود مگر آمیختن این دو
همین اشتباه «نقط هگذاری» ،دلیل یهودی و مسیحی در خود دارند. ایده .اما برآیند این ساختار چگونه
زمینی ،که به اتفاق یکدیگر به بهشت (فروتنانه) به پایین م یافتند» ترجمه قرآنی مرسوم :و آنها به بخش یاد شده نخست از قرآن
وعده دادن «پسرا ِن جوان» (به ز نها؟ را تنها م یتوان با درک زمین ههای م یتوانستباشد؟
م یروند» ،هم یاد م یکند ،بسیار َکوَ:أ َّن ُه َّن َب ْی ٌض َّم ْک ُنو ٌن یا مردها؟) در قرآن ،جهت ل ّذات پشت یهای ردیف شده تکیه م یدهند یهودی و مسیحی آن فهمید .بسیاری نتیجه این ترکیب ،ایدهی انحرافی
از معماهای قرآنی ،که مفسرین «حوریان بهشتی» است ،که در این
ب یمعنی و احمقانه خواهد بود که ما جنسی است ،که در سوره ،۷۶آیه ۱۹ و ما به آنها حوریان چشم سفید (؟) اسلامی آنها را به عنوان «اسرار» این
کتاب م ینمایانند و یا فهم آنها را با نوشته بطور کوتاه به آن م یپردازم.
فرض را بر آن بگذاریم ،که انسان با با ترجمه فعلی« :چنان (بی عیب)اند، برای زوجیت خواهیم داد». ارجاع به «روایات» و احادیث توضیح پیش از آنکه بازشکافی این نکته
آشکار م یگردد: هر یک از این دو بخش («حور» و م یدهند ،به همین پی شزمین ههای را آغاز کنیم ،بایستی به یک موضوع
همسر زمینی خود به بهشت برود و در که گویی تخ مهای (؟؟) محافظ تشده َرأَ ْی َت ُه ْم إِ َذا ُّم َخ َّل ُدو َن ِو ْل َدا ٌن « َو َی ُطو ُف َع َل ْی ِه ْم « َعین») ،به تنهایی و بدون یکدیگر (گمشده) باز م یگردند .برای همین پای های اشاره شود :زبان اولیه قرآ نـ
است که نا مهای موسی در قرآن که در آغاز تنها بخشی از کتاب
آنجا هریک از آنها ،با ز نها و مردهای م یباشد» [»]۸ َح ِس ْب َت ُه ْم ُل ْؤ ُل ًؤا َّمن ُثو ًرا» ۱۳۶بار ،مریم (بخشاً حتی به فرم امروزی را تشکیل م یدادـ نه زبان
مسیحی آن ماریا) ۳۴و عیسی ۲۴بار عربی ،بلکه زبان آرام یـ ُسریانی بود.
أَن ُته ْمم َوأَخْز َووااب ُجگ ُک ْیم دیگر به خوشگذرانی و در واقع ترجمه این آیات آنطوری در این آیه کلمه « ُّم َخ َّل ُدو َن» به شاید هی چوقت نم یتوانست این برده م یشوند ،در حالی که محمد را این به این خاطر بود ،که این «قرآن»
مشغول شود« :ا ْد ُخ ُلواا ْل َج َّن َه در آن (و آن هم نه به عنوان اسم، در ابتداـ به عنوان یک « ُک ِنش» و
نیست که مردان شهوانی مسلمان (و «پسرا ِن جوان» ترجمه گردیدهاست: «انحراف» را سبب شود .برای فهم این بلکه « ُمسند» یا «صفت») تنها ۴بار برای مدت طولان یـ ترویج ُگفتاری
م یتوان یافت .یک شاهد دیگر بر این (قرائتی) کتاب مقدس (انجیل) در
ُت ْح َ ُبو َن؛ (سوره ۴۳آیه )۷۰ همینطور مجاهدین فری بخورده در «و در آنجا (بهشت) پسران همیشه دشواری و بیراه هنوردی باید در گام امر نام «ابراهیم» است ،که در قرآن میان عر بهای مسیحی بود که بعدها،
۵۴بار به همین شکل و ۱۵بار به به صورت کتبی به نگارش درآمد.
-با زو جهای خود به به بهشت وارد راه خدا) آرزویش را دارند ،بلکه معنی نخست به برگردان رایج آنها بپردازیم. شکل مسیحی آن یعنی «آبراهام» برای همین هم ،این کار را به زبان
جوان در انتظارشان هستند .و وقتی واژه اول «حور» در زبا نهای آرامی و آمدهاست (برای آگاهی بیشتر در این محلی سوری « ُقرـءـآن»Qur´an /
شوید و …» درست آنها ب ه صورت زیر م یباشد: زمینه رجوع شود به کتاب «چگونه به معنای «بازگویی /نَ ّقالی» (کتاب
آنها را ببینید ،گمان م یکنید که مسلمان شدیم؟» نوشته نگارنده ـ مقدس) م ینامیدند .این امر چیزی
آیا این همان افکار فاسدی نیست، «در اختیارشان (انگورهای) عربی تنها به معنی «سفید» استفاده نیست که قرآن آن را کتمان کند ،چرا
مرواریدهای پراکنده هستند» (تشبیه انتشارات فروغ). که این کتاب خود سرچشمه آیات
که اسلام اِدعای مبارزه با آنها را بر خو شمنظرهستندکهبهزیرآویخت هاند، م یشدهاست .قرآن همه جا «حور» وجود این دو بخش به حدی اولی هاش را در سورههای زیر اینگونه
پسربچ هها به مروارید؟!) روشن و غیرقابل اِنکار است ،که حتی توضیح م یدهد :الر ِت ْل َک آ َیا ُت ا ْل ِک َتا ِب
روی زمین دارد؟ مردانی همچون همچون جواهر ،که گویی تخ مهای ولی این « ُّم َخ َّل ُدون» ،با تغییر مکان یک را ب ه عنوان اسم جمع فهمیدهاست تاری خنگاری اسلامی نیز به آن اِذعان
داشته و به آنها نا مهای « َم ّکی و َم َدنی» ا ْل ُم ِبی ِن (در سوره ۱۲آیه )۱
طبری و اَسلاف َخلَف آنها یعنی (مرواریدهای)محافظ تشدههستند». نقطه (تبدیل خ به ج) ،به «مجلدون» (سفیدان) [ .]۵واژه دوم « َعین» اما به دادهاست .من در کتاب یادشده در بالا -این آی ههای کتاب روشنگر (انجیل)
به تفصیل به این موضوع پرداخت هام،
آخوندهای امروزی ،طبعاً در رها کردن همین اغتشاش در ترجمه به آنجا غلط ،به عنوان اس ِم جمع اسم مؤنث که هسته اولیه و مسیحی قرآن در است.
تبدیل م یگردد ،که معنی آرامی آن « َعیناء» گرفته شده ،که به «چشم» مناطق «غربی» آسیا (همان عربی) آیه بعدی این سوره به روشی بسیار
تخیلات شهوانی خود ب یپروا بوده و م یانجامد ،که در سوره ،۷۸در آیه ۳۳ « ُخ َنک و تازه» م یباشدَ « .و َلد» در یعنیدربی نالنهرینتاسوریهوبهزبان آشکار بر ترجمه قرآن به زبان “عربی”
آرامی نگاشته و بعدها (توسط ایرانیانی اشإِ َّناارهأَن َزدْلا َنرا ُهدُ :ق ْرآ ًنا َع َر ِب ًّیا َّل َع َّل ُک ْم َت ْع ِق ُلو َن (در
هستند .آنها با وعده دادن فساد در (در بین آیات ۳۲تا ،)۳۴یک پَ ِرش این جمله (رمانتیک) ،همان «فرزن ِد» ترجمه گردیدهاست .این کلمه در زبان مانند طبری و یا دستگاه نویسندگان
درخ ِت مو یا انگور ( ُل ْؤ ُل ًؤ در آیه) ،یعنی منسوب به او) به عربی ترجمه شد ،در سوره ۱۲آیه )۲
آخرت ،اِدعای َمن ِع آن در روی زمین از «انگور» و «شراب» به «ز نهای اصلی سریان یـ آرامی به معنی «ظاه ِر حالی که قسمت دوم به احتمال بسیار
زیاد در (بخ شهای شرقی) ایران (در -ما آن را به طریق (گفتار) عربی
را دارند .امری که به فساد ،مشروعیت س َ«یو َکَنحَواَهدباِعِئز ََقرب َوأَ ْعگأَ َنْتا»ًَبراااًبن(ا۲ج۳ا():م۳با۳م)غ:یهاگویتهارمد:کسهراانیاینگوبرا زیبا» به کار م یرفته ،کما اینکه جمع محدوده خراسان) و به زبان عربی به آوردیم که برایتان قابل فهم شود.
َشراب است! تبدیل «شرا ِب ُخنک» آن «عیون» و مصدر «اَعیان» به نگارش درآمد .ترجمه قرآن از آرامی
پای های م یدهد. به عربی ،همراه با خطاهای فاحشی برای کسانی که در معنی «انجیل»
به «پسرا ِن جوان» برای خوشگذرانی معنی «خو شظاهر» نیز از آن م یآیند بود ،که عواقب آن هنوز هم دامنگیر برای «کتاب مقدس» شک م یکنند،
زیرنویس: مؤمنان ،یکی دیگر از شاهکارها و یا به در سوره ( ۳آل عمران) آیه ۳قرآن
س َیو َکنْأ ًهساهاِد َهیا ًبقاز(ر۳۴گ)!!:و جا مهای لبریز» [ .]۶از آنجا که در قرآن این کلمه جامعه اسلامی است.
.۱رجوع شود به :منصور شاکی، زبانی بهتر ،ندان مکار یهای منسوب به این اشتباهات از آنجا م یآمدند ،زیرا: این منابع را با نام یادآور م یشود:
«انسکلوپدیا ایرانیکا»؛ جلد هفتم، در ارتباط با «بَ ّراق ،شفاف و بُلوری» -اولاً؛ خط اولیه آرام ِی متن ،به َی َد َنْی َّزِه َل َوأَنَع ََلز ْیَل اَلکَّت ْاو ْلَراِکَهَتا َواَْبِلن ِب ِاج ْلی َ َحل ِّق ُم َص ِّد ًقا ِّل َم َب ْی َن
صفحات ۲۸۱ – ۲۷۹و (شادروان) آیا منطقی نیست که «همسران آقای طبری است. م یآید ،پس باید منظور از آن چیزی دشواری قابل خواندن بود (روشنگری -او کتاب واقعی (اصلی) را بر شما نازل
دکتر احمد تفضلی« :پل چینود» در کرد که همانا تورات و انجیل است»
«انسکلوپدیا ایرانیکا»؛ جلد پنجم، سین هبزرگ»درآیه،۳۳به«ه منشینان توجه داشته باشیم ،که در «بخش شبیه به « ُمروارید» بوده باشد (همان بیشتر در زیر) بر همین مبنا ،بایستی قرآن را ،بنا
-دوماً؛ فرهنگی که قرآ ِن آرامی بر سبک نگارش و پیامی که در آن به
صفحات .۵۹۵ – ۵۹۴ (یارانی) ،گرد و آبدار (که همان انگور کهن و مرکزی» قرآن ،شراب یک ایده سریانی «انگور») [ .]۷با این دید در زمان نگارشش بیانگر آن بود ،در خواننده منتقل م یشود ،به دو بخش
ُ .۲م َع َرب «پردیس» :واژه مفرد « َفردیس» زمان ترجمه آن (که در سدههای
در زبان عربی از کلمه فارسی پردیس باشند)» ترجمه شود؟ در سورههای «نعمت آسمانی» است (سوره ۱۶ جدید م یتوان این مفهوم قرآنی را بعدی اتفاق افتاد) فراموش شده و یا تقسیم کرد:
گرفته شد هاست و «جمع» آن «فردوس»
م یباشد.توجهخواننده رابر این امرجلب ای نچنینی ،همه جا صحبت از میوهها، آیه )۶۷که بعدها در آیات به اصطلاح دوباره و به معنای زیر ترجمه کرد: ناخوشایندم ینمود.
م یکنم که در زبان عربی حرف «پ» سفیدان خو ش َمن َظر (بَ ّراق ،تازه و مفهوم «حوریان بهشتی» در قرآن
وجود نداشته و برای همین؛ این حرف به جویبارها و چیزهای لذیذ است .انگور «مدنی» به مثابه «گناه کبیره» معرفی ِگرد)! نیز ،آنطور که کریس ُتف لوکزنبرگ[]۴
«ف»تغییرم ییابد.همینطورنام«فارس» آن را م یشکافد ،از این اشتباهات
نیز به همین مواهب تعلق دارد ،کما م یگردد (سوره ۲آیه ۲۱۹و سوره ۵ مصون نماند .به گمان او این اشتباه
ُم َع َرب نام «پارس» م یباشد. از آمیختگی دو واژه «حور» و «عین»
«.۳توسط باکر های از شرق ،که بهتر از اینکه در آیات زیر تجسم بهشت بر آیه .)۹۰برای رفع تناقضات اینچنینی نکته دیگری که به گیجی مترجمان
او را تا کنون ندید هام» :از لوحه موبد
موبدان «کرتیر» در سرمشهد؛ در کنار روی زمین اینگونه تشریح م یگردد: در قرآ نـ که تعداد آنها آنچنان هم کم قرآن کمک کردهاست ،حرف اضافه
جاده باستانی از شوش به تخ تجمشید ـ اا ْْ ََللأَْنْ«رَْوهَوِا َقَتَضرا ُُلَیک ِنخوواُبَ َلنوَلَل ًَعهَلاان؛ ََت ُّکنْف ْؤَِجِمجیَّنًَرنٌاه(َلِّمس َنوکرَّنه َِحخَّ۷تیٍ۱؛ىلآ ََتیواِْفع َنُجت ٍَر۰ب َلَ ۹فَن ُاتو َفِ۱مِّجََ ۹ن)ر
رجوع شود به Kartir :در «انسکلوپدیا نیس تـ تلاش شد با قانون «ناسخ و «ب» در اول کلمه «بحور» م یباشد،
ایرانیکا». منسوخ» راهحلی پیدا شود ،امری که که آن را با «با» یکسان گرفت هاند .در
.۴کریستف لوکزنبرگ؛ «قرآئت سریانی-
ایده «الهی و آسمانی» بودن قرآن حالی که در زبان آرامی این حرف،
آرامی قرآن»؛
Die syro-aramäische Lesart des را بطور آشکاری به زیر سؤال برده و به معانی «بین» و یا «زیر» فهمیده
– Koran; Christoph Luxenberg به چالش کشید .طبیعتاً مترجمان و
-و آنها خواهند گفت :ما با َو َرت م یشده است.
2000 berlin نم یکنیم تا زمانی که تو از زمین مفسران قرآنی برای وفادار ماندن به حال اگر ما آیه نامبرده بالا را مجدداً
.۵در فارسی به این «اس ِم جمع» مجدداً
چشم های ُم َهیا کنی ،و (تا زمانی که) آیات و معانی جدید اسلامی و در مقابله به زیر ذ ّرهبین ببریم ،یک اشتباه دیگر
فرم «جمع» داده م یشود :حوریان. نیز بر ما نمودار خواهد شد و آن کلمه
.۶همینطور در کتاب «لِسان» عربی، تو یک باغی از نخ لها و درختان انگور با مفاهیم موجود مسیحی ،راهی بجز « َز َّو ْج َنا ُهم» استَ « :ک َذ ِل َک َو َز َّو ْج َنا ُهم ِب ُحو ٍر
در همین زمینه توضیحاتی موجودند،
که همین مفهوم را بازتاب م یدهند: داشته باشی و در میان آنها نهرهای دخل و تصرف در ترجمه این قسمت
«عی نالرجل ـ منظر» («عین» یک مردـ
ظاهر مرد) و «عین» الش ئـ النفیس من ُه آب جاری شوند». از قرآن نم یدیدند .بعلاوه این ترجمان ِعی ٍن (سوره ۴۴؛ آیه »)۵۵
(«عین» یک چیزـ ارزش یک چیز)
.۷به عنوان مثال نگاه کنید به سوره ۵۶؛ بعلاوه اگر «حور عین» به «چشم جدید یک فایده دیگر نیز داشت و همانطور که ما م یدانیم ،در خط
آیه ۲۳و سوره ۷۶آیه .۱۹ سفیدان» ترجمه شود -چنانکه در آن این بود که مفهوم ابداعی جدید اولیه آرام یـ عربی نقط هگذاری و
.۸در قرآن ،در مکا نهای مختلفی از
« َع َنب» در بهشت صحبت م یشود. ترجم ههای رایج اینگونه اس تـ باید انتظارات مؤمنین زرتشتی را نیز ارضاء نشا نهای زیر و ِزبَر مرسوم نبودند.
همچنین در کتاب «لِسان» (عربی)
مثا لهای درستی در ارتباط با «عنب» گفته شود که «چش ِم سفید» در قرآن م یکرد! تو گویی خیام در زمان سرودن خواننده م یتوانست بر حسب گمان
آمده که به همین معنی هستند« :عنب
ـ البیضه بالطائف ابیض عظیم الحب» بارها به معنی «چش ِم کور» به کار رفته این شعر خود از این «تقلب» قرآنی خود یک کلمه را تجسم و تفسیر
(یک نوع انگور سفید با دان ههای درشت است و نه «چش ِم زیبا» .مثل ًا در سوره َک َپک؟، َکبک؟،
باخبر بوده است ،وگرنه م یبایستی م یتوان بنابراین، نماید (برای نمونه:
در طائف) ُک َتک؟ِ ،کیک؟…).
.۹این مفهوم یک تاثیر از فلسفه یونانی ،۱۲آیه ،۸۴آنجا که چشما ِن یعقوب تمامی فرازهای ادبیات پارسی در
«افلاطونی» در اید ههای پارسی است،
که بنا بر آن ،هر چیزی در زندگی ،منشاء در« َوَُتح َوزَّلن َیع ْنو ُهسْم َفو َقا« َلس َیفایأَدَس»َفمى یَع َگلردُینودُ:س َف نمایش « ُرمانتیک» بهشت بر روی تصور کرد که پس از حذف نقطه «ز»
خود را از یک نوع «پاک و اصیل» (و منزه َوا ْب َی َّض ْت َع ْی َنا ُه ِم َن ا ْل ُح ْز ِن َف ُه َو َک ِظیم». زمین تنها یک تصادف ساده بوده باشد: و «ج» از کلمه « َز َّو ْج َنا ُهم» ،فر ِم اولیه
از شکل مادی خود) در دنیای خدایان
گویند کسان بهشت با حور خوش است و اصلی آن یعنی «روحناهم» ظاهر
م یگیرد.
برای اطلاعات بیشتر از وبسایت «کند و در اینجا شاید از سوی مؤمنین من م یگویم که آب انگور خوش است! م یگردد که از ریشه «روح» به معنای
کاو» دیدن کنید. مسلمان این ایراد گرفته شود که، اکنون بجاست ،پس از دانستن این «آ َرمیدن» است!
در قرآن اما از «زوج ال ُم َطهره» سخن حال با دانستن این نکات ،معنی
رفته ،امری که به «باکرههایی که اشتباهات ،این سؤال را مطرح کنیم،
که آیا دلیل اصلی فساد اخلاقی ( ُرمانتیک) این آیه با توسل به خواندن
آرام یـ مسیحی آن چنین خواهد بود:
همیشه پاک هستند» تعبیر م یگردد. روحانیت امروزی این نیست که
آیا اینها «حوریان همیشه باکره» قرآ نـ به عنوان کتاب آسمانی آنهاـ «و شما م یتوانید در کنار (و یا در
آ َقی ْبهُلَ۵و ُأ ُ۲ت:وا ۲؛ مثلا در سوره نیستند؟ این اعمال را با این آیات« ،ف یالنفسه» زیر) سفیدا ِن خو شمنظر (انگورهای
ِمن َه َذا ا َّل ِذی ُر ِز ْق َنا «َ ..قا ُلوا
ِب ِه موجهجلوهم یدهد؟اینتفسیرطبری سفید ِگرد و تازه) آرامش بگیرید!»