Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۹ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 159
جمعه 14تا پنجشنبه20اردیبهش تماه 1397خورشیدی
که ناآرامی دانشگاه محققاً ملهم از نگرانی تهران از ملاقات احتمالی سفیر آمریکا بر طبق اسناد ساواک در اواخر
کمونیس تهاست و ارتباطی با دولت با دکتر امینی! سال 1346و در بحبوحۀ مبارزات
انتخاباتی آمریکا ،پادشاه به ساواک
ایالات متحد ندارد»... در «افشاگری» علیه پدرم ،مدعی شدند که نخس توزیری او شرط آمریکا برای دستور م یدهد که گزارش جامعی
دو هفته قبل از ملاقات پادشاه با موافقت با پرداخت وام 35میلیون دلاری به ایران بوده است دربارۀ دکتر علی امینی تهیه کنند.
آرمین مایر ،دکتر امینی به دادسرای «برای تهیۀ این گزارش بخش 312
دیوان کیفر احضار شد و در روز نگاهی به زندگی دکتر علی امینی یکی از تأثیرگذارترین رجال سیاسی ایران در سا لهای بعد ساواک در تاریخ 1346/12/19
14اسفند برای بازجویی به کاخ سیاسی ،خاطرات و از جنگ دوم تا انقلاب اسلامی به شمار م یرود .او که در یک خاندان سیاسی و جمعبندی مشروحی به مدیر کل
دادگستری رفت .نگارنده که در آن یادداش تهای دکتر اشرافی چشم به جهان گشوده بود ،در اروپا تحصیل کرد و در بازگشت به ایران سوم ساواک ارائه داد» .با توجه به این
تاریخ دو سال بود که به استخدام به دعوت عل یاکبر داور وزیر دارایی زمان رضاشاه وارد خدمات دولتی شد اما که کل گزارش را در اختیار نداریم،
وزارت امور خارجه درآمده بودم و علی امینی زندگی سیاسی وی از معاونت نخس توزیر در کابینۀ قوا مالسلطنه (سال )1321 گزیدهای از آن جم عبندی را در زیر
چند نفر از نزدیکان ،دکتر امینی را آغاز م یشود .از آن پس دکتر امینی مستمراً در صحنۀ سیاست حضور داشت
همراهی کردیم .از آنجایی که پدرم ()4 م یآوریم:
تصور میکرد که دستور بازداشت و چندین بار وزیر و یک بار نخس توزیر شد. « ...دکتر علی امینی با خلیل ملکی،
ایشان همان روز توسط بازپرس ایرج امینی ،تنها فرزند دکتر امینی ،اخیراً کتابی را که سا لها برای تهیه و رهبر جامعۀ سوسیالیس تها و سایر
صادر م یشود ،وسایل اولیه لازم را تنظیم آن صرف وقت کرده است با نام «بر بال بحران ـ زندگی سیاسی علی سران این جامعه که در سال 44
برای مدتی حبس با خود آورده بود .با امینی» در تهران انتشار داد .از این کتاب ،دو بخش آخر آن را که به دوران به اتهام ضدیت با سلطنت مشروطه
این حال ،آثار اضطراب ب ههی چوجه در نخس توزیری دکتر امینی و نیز نقش او در سا لهای بحرانی منجر به انقلاب تحت تعقیب واقع و محکومیت حاصل
چهرهاش نمایان نبود .نزدیک ساعت کردند دارای روابطی بوده و م یباشد
11صبح به اتاق بازپرس رفتند و اسلامی مربوط م یشود برای مطالعۀ شما برگزید هایم که م یخوانید. و خلیل ملکی ،دکتر امینی را جناح
پس از یک ساعت و نیم ،به ما که در لیبرال و مترقی هیئت حاکمه م یداند
راهرو نشسته بودیم پیوستند .تنها تنوع فکری ظنین باشند و سپس آن برای شاه مشکل ب هوجود آورد .حتی امینی به دستور خارج یها روی کار پارک ایستاده بودند و هر بار که و به همین لحاظ همیشه همکاری
چیزی که از صحبت ایشان در ذهنم را حذف کنند یا لااقل در قرنطینه شایع بود که من هم در سفر اخیرم آمده و در روزنامۀ کیهان روز پنجشنبه پدرم از منزل خارج میشد اتومبیل و با او را به دستجات مخالف توصیه
باقی مانده این است :بازپرس با ادب به تهران امینی را دیدهام .همانطور 46/12/10سرمقالۀ نسبتاً تندی است موتورسیکلت او را تعقیب میکردند. م یکند .دکتر امینی پس از آزادی
و احترام فو قالعاده ،کار بازپرس یاش بگذارند»... که شاه هم اطلاع داشت ،این شایعه نسبت به زمامداری و مداخلۀ خارجیان. متوجه شدم خروج پدرم از خانه را ملکی از زندان به ملاقات او رفته و با
روز 8مارس ( 18اسفندماه) ،روستو همچنین روزنامۀ اطلاعات روز شخصی که روزنامۀ آنتندار داشت
را انجام داد. انصاری را دعوت به ملاقات م یکند و مهمل بود»... شنبه 46/12/12تحت عنوان «از با واکیتاکی به آنها خبر میدهد. هم ارتباطاتی برقرار کردهاند ...
عل یرغم این بازپرسی که ف یالواقع روز 5مارس 15( 1968اسفندماه گذشته عبرت بگیرید» ،حملۀ سختی در ابتدا تصور کردم که کار سازمان دکتر امینی با یدالله سحابی و
تهدیدی بود در جهت تعطیل کردن به او م یگوید: )1346دین راسک ،وزیر خارجه آمریکا به دکتر علی امینی نموده و اضافه امنیت است ،اما سالها بعد ،هنگامی مهدی بازرگان که با عفو ذات ملوکانه
فعالیت سیاسی و خنثی کردن دکتر « ...ما مسائل مطروحه را مجدداً طی تلگراف س ّر یا ی که «فقط جهت کرده است دکتر امینی دسیس ههایی که برای تحقیق دربارۀ نوشتۀ حاضر به در سال جاری آزاد گردیدهاند دارای
امینی ،پدرم همچنان به فعالیت بررسی کردیم .خوشوقتیم به شاه ملاحظه شخص سفیر بود» ،به آرمین برای نخس توزیری کرد و محیط آلوده مدارک موجود در مرکز اسناد انقلاب روابط نزدیکی بوده و هست و قرائن
ادامه میداد .البته سرعت فعالیت اطمینان بدهیم تا آنجا که توانست هایم و متشنج به وجود آورد .از طرفی اسلامی مراجعه کردم ،دریافتم که این ارتباط عبارت بوده از مکالمات
پس از روشن شدن نتیجۀ انتخابات از تمامی مناسبات مطلع شدیم .هیچ مایر ،سفیر آمریکا در تهران نوشت: به دستور آقای هویدا ،نخستوزیر، این نوع اقدامات جزو وظایف «ادارۀ تلفنی مرتبی که با نامبردگان داشته و
ریاست جمهوری در آمریکا و پیروزی یک از شایعاتی که نسبت به ما پخش «انصاری ب همحض بازگشت و ملاقات پروندۀ مشارالیه در دادگستری به مراقب تهای شهربانی کل کشور» بوده. پس از آزادی آ نها به ملاقاتشان رفته
ریچارد نیکسون بر رقیب دموکرات شده اساس ندارد .احدی در سفارت خود با شاه در س نموریتز ،از روستو جریان افتاد تا در افکار عمومی او را به هر حال به قدری این حرکات به و نیز در عروسی دختر دکتر یدالله
خود ،هوبرت هامفریُ ،کندی گرفت. و هیچ آمریکایی وابسته به گروههای درخواست ملاقات خصوصی کرد. سحابی حاضر و با سران جبهۀ ملی
از این مقطع بهبعد ،پدرم به این رسمی ما ،با امینی در تماس نبوده و نهضت آزادی با گرمی و صمیمانه
نتیج هگیری منطقی رسید که فصلی انصاری بسیار نگران م ینمود».
از زندگی سیاس یاش ب هپایان رسیده مذاکره م یکرده است ...
و م یباید در انتظار آغاز فصل دیگری هوشنگ انصاری سفیر ایران در آمریکا امیرعباس هویدا ،نخس توزیر آرمین مایر سفیر آمریکا در ایران حسین کیاستوان ،عضو کادر
بماند .وانگهی شدیداً نگران سلامتی رهبری جبهۀ ملی و کارمند وزارت
مادرم بود که سرطانش عود کرده بود است .واقعیت این است که چندی او گفت که بنا به اظهارات منابع محکوم معرفی نمایند ،تا در نتیجه نظرم مسخره میآمد که گاهی با طنز دارایی ،در برخی جلسات منزل دکتر
و م یبایست تحت عمل جراحی قرار پیش در یک مهمانی شام امکان ایرانی ،بهنظر میرسد که بعضی از طرفداران و خود وی دنبال پست و شوخی خودم مسیر حرکت پدرم را امینی شرکت به عمل آورده است ...
گیرد .م عالوصف اجازۀ خروج از حوزۀ برگذاری یک دیدار عمومی با امینی افراد ما با امینی نخس توزیر اسبق، نخس توزیری نباشند و در دادگستری به آ نها اطلاع م یدادم .یک روز جمعه اطلاع دیگر حاکی است که دار
قضایی تهران به او داده نم یشد و مطرح شد اما پیگیری نشد .همانطور تماس گرفت هاند .مهمتر از این ،داستانی هم که به منزل عمویم احمد امینی و دستۀ داریوش فروهر و خلیل
جداً تحت مراقبت پلیس قرار داشت. که سفیر (انصاری) اطلاع دارند ،از تعریف کرد مبنی بر این که آمباسادور سرگرم گردند.»... در الهیه رفته بودیم ،آقایان او را که ملکی با اشارۀ دکتر علی امینی در
ب هخاطر م یآورم که در اردیبهشت نقط هنظر سیاست دیپلماتیک رایجمان، مایر به بیوه ژنرال امینی (حسن) گفته سالها پس از انقلاب معلوم شد که برای انجام کاری از منزلش خارج شده مراسم هفت و چهلم مرگ تختی
ماه 1347پس از شرکت در این گونه ملاقاتها را طبیعی م یدانیم. است که میل دارد با امینی نخست وزیر کاس های زیر نی مکاسه بوده و تمام این بود ،به جای پدرم گرفته و اتومبیلش درصدد برآمدند که شعارهای تند
کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل مسأله تماسها کاملا و ب هطور دوستانه اسبق ،ملاقات کند و پیشنهاد نموده که اقدامات معلول شایعۀ ملاقات دکتر و خلاف رژیم و به نفع کمونیس تها
متحد که ریاست هیأت نمایندگی میان آمباسادور مایر و شاه مطرح شده این ملاقات در جریان شامی در منزل امینی با آرمین مایر ،سفیر آمریکا در را تعقیب کردند. بدهند .از جهت دیگر دکتر امینی
ایران بهعهدۀ شاهدخت اشرف است .اگر دلیل مشخ صتری دارید ،با تهران بوده است .مدارک س ّری وزارت گزارش مورخ 14اسفند ماه 1346 عدهای خبرنگار خارجی و یک یا دو
پهلوی بود ،چند روزی برای عیادت خوشوقتی مورد توجه قرار خواهیم ایشان صورت گیرد»... خارجه آمریکا که در دسترس عموم سازمان امنیت تصویرگر اقدامات نفر آمریکایی به محل فرستاده تا
مادرم نزد ایشان رفتم .هنگام داد اما بررسی بر اساس شایعات کلی همان روز ( 15اسفندماه) آرمین دولت علیه دکتر امینی است؛ هر چند آنها از مراسم عک سبرداری کنند
مراجعت ،مادرم چند نامه که یکی مایر طی تلگراف س ّری «فقط جهت م یباشد حاکی است که: که گزار شهای سازمان مزبور را باید و عکسالعمل و نارضایتی مردم
از آنها را برای پدرم نوشته بود و مبهم ،دشوار است»... ملاحظۀ آقای روستو معاون وزارت روز 26فوریه 7( 1968اسفندماه را نسبت به دولت و نیز پیشرفت
به من داد که به تهران ببرم .در آرمین مایر در تلگراف مورخ 17 خارجه» ،راجع به شایعۀ ملاقاتش با )1346هوشنگ انصاری (سفیر ایران همیشه با قید احتیاط تلقی کرد: کمونیسم را در ایران به اطلاع
فرودگاه مهرآباد ،بلافاصله پس از مارس 27( 1968اسفندماه )1346 در واشنگتن) درخواست م یکند که «شایعۀ نخستوزیری آقای دکتر
گذشتن از غرفۀ پلیس مرزی ،دو خود به وزارت خارجۀ آمریکا اطلاع دکتر امینی توضیح م یدهد: بیدرنگ و بهتنهایی یوجینروستو علی امینی در محافل مختلفۀ تهران مقامات آمریکایی برسانند »...
مرد جوان بهطرفم آمدند و من را م یدهد که در جریان ملاقات با شاه «چندی پیش در گفت و گویی معاون وزارت خارجه آمریکا را ببیند. قوت یافته و نزدیکان نامبرده کامل ًا تا آن جا که تجارب و اطلاعات
به طرف اتاقی در جوار غرفۀ پلیس از این که مسائل کوچکی که موجب تصادفی با بیوۀ ژنرال امینی در یک او گفت مکالمۀ تلفنی نگرا نکنندهای امیدوارند که در آیندۀ نزدیک به مقام نگارنده اجازه م یدهد ،بخش اعظمی
راهنمایی کردند .آنها پس از معرفی کدورت خاطر ملوکانه شده بود ،تأثیری مهمانی شام ،امکان ملاقات با امینی با شاه داشته و از او خواسته شده فوراً نخستوزیری خواهد رسید و گفته از این نوع گزارشها فاقد هرگونه
خود بهعنوان مأموران ساواک ،از بر جا نگذاشته و اعتماد متقابل ،منجمله مطرح شد .اگر لازم شد به جزئیات این برای مشاوره به سویس برود .به دو شده چون هیئت دولت و آقای هویدا، دقت و صحت است .معهذا اساس
من خواستند که تمام نام ههایی که با سفارت ،مجدداً برقرار گردیده ،ابراز ادعاها بپردازید ،شاید بتوانید بگوئید موضوع اشاره شد :شایع های مبنی بر نخس توزیر ،با تمام قوا م یکوشند که این اخبار را باید تأیید کنم ،زیرا
از اروپا با خود آوردهام ،تسلیم آنها که حقیقت مطلب این است که ما این که آمریکای یها امینی نخست وزیر افکار عمومی را نسبت به دکتر امینی واقفم که پدرم برای آقایان دکتر
کنم .در حالی که ب هشدت عصبانی خوشحالی نموده است .او م یافزاید: هیچ گونه تماسی با امینی نداشتهایم. اسبق را دیدهاند و این که در اختلاف خراب و مشکوک نمایند ،لذا شایعۀ سحابی و مهندس بازرگان احترام
شده بودم گذرنامۀ سیاسی خود را «هنگامیکهداشتممرخصم یشدم، با توجه به حساسیتهای کنونی، بر سرخط میانه در خلیج فارس ما نخس توزیری دکتر علی امینی قوت زیادی قایل بود .واق عبینی سیاسی
به گوشهای پرت کردم و با صدای شاه امینی را عنوان کرد و من جزئیات؛ احتمالا موقع آن نیست که به مسائل بیطرف نبوده و جانب عربستان پیدا م یکند .از طرفی روز پنجشنبۀ خلیل ملکی را میستود و با این
بلند گفتم« :گور پدر این مملکت همچنین اعتقادم را نسبت به این که به کلیتر پرداخته شود .مدت کوتاهی گذشته آقای خدابندهلو ،خبرنگار که آشناییای با مرحوم داریوش
که من دیپلماتش باشم .».آنها من را نفع ایشان است که ما با خوارج تماس پس از ورودم سعی کردم ـ ظاهراً سعودی را گرفت هایم. پارلمانی روزنامۀ کیهان ،ضمن مذاکره فروهر نداشت ،شجاعت سیاسی او
دعوت به آرامش کردند« :شما فرزند داشته باشیم ،بیان کردم .یادآور شدم بدون موفقیت ـ شاه را متقاعد کنم روستو پس از بررسیهای فوری با اقای اکباتانی ،رئیس بازرسی مجلس را تحسین میکرد .هر چه بود پس
دکتر امینی هستید .ایشان بالاخره که وقتی در لبنان بودم چقدر این اقدام که اگر دوستان واقعی مثل ما تماس فوتی ،انصاری را بار دیگر روز 27 شورای ملی و آقای نی کنژاد ،یکی از از این گزارش دکتر امینی را از ایران
یک سیاستمدار است .شما هم باید مؤثر واقع شد ...او (شاه) سپس اظهار خود را با افراد خارج از حکومت حفظ فوریه ( 8اسفند) دید ...روستو گفت: کارمندان مجلس ،اظهار م ینمود که
مثل ایشان خونسرد باشید ».دست داشت که مانعی ندارد که ما امینی را کنند ،بهنفع ایشان است .توضیح دادم «بر اساس اطلاعاتی که توانستهایم آقای نخستوزیر دستور داده است ممنو عالخروج کردند!
به جیب کردم و هرچه نامه داشتم به هر شب ببینیم ...شاه (همانطور که چقدر این عمل در لبنان برای نزدیک شبانه گردآوریم ،هیچ آمریکایی امینی مرتباً سرمقالههای روزنامۀ کیهان در اواخر سال 1346مادرم به
آنها تحویل دادم .با این حال ،اصرار هویدا قبلا اظهار کرده بود) گفت که کردن خوارج و دولت و جلوگیری از را در دو سال و احتمالا سه سال اخیر و اطلاعات ،حمله به وقایع سال سرطان سینه مبتلا شده و در ژنو
کردند که چمدان من را نیز تفتیش علت د لنگرانی تلاقی رویدادهاست؛ انفجارها سودمند بود .به شاه تفهیم ندیده است ».او افزود تا آنجا که اطلاع 1340و نخستوزیری دکتر امینی بستری بود .از آن جا که پدرم
کنند که من با طنز گفتم« :حتماً این ف یالمثل ناآرامی دانشجویان ،فعالیت کردم که تمام این اقدامات با اطلاع و دارد این امر مغایر با سیاست متداول باشد ،و در نتیجه از تاریخ 46/12/10 فو قالعاده از این بابت پریشان و نگران
کار را بکنید .ممکن است نوار ضبط روزافزون امینی و غیره .که شباهت به اعتماد ژنرال شهاب ،رئیس جمهور، ما مبنی بر حفظ تماس با طیف وسیعی بعضی از روزنامههای صبح و عصر و ضمناً به علت اتهامات مختلفی که
صوت هم در آن پیدا کنید ».آقایان تحولات ،1961قبل از روی کار آمدن انجام میشد .متأسفانه عادت قدیمی از عقاید و افکار است .اما نسبت به پایتخت سرمقالۀ خود را به این موضوع در دیوان کیفر علیه او مطرح بود،
پس از این که چمدان را گشتند و امینی دارد .اکنون نظرش این است ایران یها این است که نسبت به هرگونه حساسی تهایمیانشاهوامینیواقفیم اختصاص داده مینویسند که دکتر اجازۀ خروج از ایران را نداشت من
خیالشان راحت شد برای دلجویی از و مایل به انجام هیچ کاری نیستیم که هر روز پس از خاتمۀ کارم در وزارت
من عذر خواستند و اضافه کردند که: امور خارجه سری به پدر م یزدم .او
بعدازظهر به پذیرای یهایش از طبقات
«دستور تیمسار ریاست بود». مختلف ادامه م یداد .در این ملاقاتها
روز بعد به رئیس دفتر ارتشبد که اغلب «مأموران نفوذی» ساواک
نصیری تلفن کردم و از ایشان استدعا نیز حضور داشتند ،طبعاً صحبت از
کردم که از قول من به تیمسار عرض مسائل داخلی و خارجی پیش م یآمد
کنند که کاری که روز قبل در و پدرم از انتقاد نسبت به دولت مرحوم
فرودگاه مهرآباد با من شد ،خلاف هویدا خودداری نم یکرد .در آن روزها
موازین حقوق بشر بود که من از شایعۀ نخس توزیری دکتر امینی هم
کمیسیون آن بازم یگشتم .از رئیس قوت گرفته بود ،اما پدرم این شایعات
دفتر تیمسار نصیری جواب شنیدم را مدام تکذیب م یکرد و از دوستان
که :تیمسار به شما ارادت دارند خود هم م یخواست که از پخش این
و فرمودند دو روز بعد در ساعت
12ظهر جلوی وزارت بهداری در شایعه پرهیز کنند.
خیابان قدیم شمیران (شریعتی در آن زمان پدرم هنوز در پارک
کنونی) توقف فرمایید تا مأموران امینالدوله منزل داشت .خانۀ او
ساواک نام ههای شما را مسترد دارند. در کوچۀ خصوص یای که در آهنی
هنگامی که این داستان را برای پدرم آن به خیابان بهارستان باز و به
تعریف کردم تعجب نکرد و گفت: میدان کوچکی منتهی میشد ،قرار
مدتهاست حدس میزدم که نامهها داشت .در حوالی بهمن ماه 1346
را قبل از این که خودمان بخوانیم، متوجه شدم که شخصی هر روز با
یک روزنامۀ لوله شده که سر یک
حضرات م یخوانند. آنتن از آن بیرون زده بود در میدان
«دنباله دارد» نزدیک خانه ،قدم میزند .ضمناً
اتومبیلی حامل دو سه نفر و یک
موتور سیکلت سوار دم در ورودی