Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۳ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬        ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                    ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪163‬‬
                                      ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬      ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                      ‫جمعه ‪ 11‬تا پنجشنبه‪ 17‬خردادماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                      ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬        ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                      ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬        ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬   ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)71‬‬
                                      ‫در ده ‌ههای سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                      ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                   ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                      ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1252‬‬
                                      ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬            ‫وی سال‌های طولانی در روزنام ‌ههای‬
     ‫داریوش همایون‬                    ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬       ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬           ‫احمد احـرار‬                 ‫می‌نویسد‪« :‬حزب دموکرات بعد‬           ‫حاجی میرزا یحیی دولت‌آبادی‬
                                      ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬        ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬                                              ‫از عقد قرارداد مبتنی بر عقاید‬        ‫در خاطرات خود (حیات یحیی)‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬        ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬        ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬        ‫در مقام مخالفت م ‌ینویسد‪« :‬هیچ‬      ‫اساسی مملکتی بر دو فریق شده‬          ‫می‌نویسد‪« :‬روزنامۀ ایران در این‬
                                      ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬          ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬       ‫وطنخواهی میل ندارد اختیار اداره‬     ‫بودند‪ .‬علت اصلی آن بود که‬            ‫وقت با کمک‌خرجی که از دولت‬
                                      ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬            ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬        ‫کردن امور مالی‪ ،‬دیون و منافع‬        ‫روزنامۀ ایران در آن اوقات تحت‬        ‫می‌گیرد در تحت مدیری میرزا‬
                                      ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬         ‫بر زبان فارسی را با ایده‌های سیاسی‬    ‫کشورش را به دست اجنبی بسپارد‪،‬‬       ‫نظر و به‌دستور مؤلف این تاریخ‬        ‫تقی بهار ملک‌الشعرای خراسانی‬
                                                                              ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬        ‫خاصه به دست آن نوع اجنبی که‬         ‫نوشته و اداره می‌شد و مرا عقیده‬      ‫د ا ئر ا ست ‪ .‬ملک‌ا لشعر ا شخص‬
                                                          ‫انتخاب شده‌اند‪.‬‬     ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشت ‌ههایی از‬     ‫تا دیروز مورد سوء ظن ملت ایران‬      ‫آن بود که باید مردم را در نوشتن‬      ‫ادیب آزادیخواهی است‪ ،‬در دورۀ‬
                                                                                                                    ‫بوده و خاطراتی گدازنده از خود در‬    ‫عقاید موافق و مخالف آزاد گذاشت‬       ‫س ّیم مجلس شورای ملی نمایندۀ‬
‫نگاه غير سياسی به مشروطيت‬                                                                                           ‫ذهن این ملت باقی گذاشته است‪».‬‬       ‫و افکار را سانسور و حبس نکرد و‬       ‫خر ا سا ن شد ه سا ز ش ننمو د ه‬
                                                                                                                    ‫و سپس به توجیه آن می‌پردازد‪:‬‬        ‫در روزنامۀ ایران نیز این سلیقه را‬    ‫است‪ .‬در مهاجرت آسیبی به او‬
‫کیهان لندن شماره ‪ 16 - 1122‬شهریورماه ‪1385‬‬                                                                           ‫«تا اینجا خیلی طبیعی است‪.‬‬           ‫مجری داشته بودم و مقالاتی بر له و‬    ‫رسیده به تهران برگشته است و‬
                                                                                                                    ‫اما از آن طرف امتحان الیمی که‬       ‫علیه قرارداد انتشار می‌دادم‪ .‬جمعی‬    ‫چون فرقۀ دموکرات دو قسمت‬

                                ‫مجاهدين مشروطه خواه پس از فتح تهران‬                                                 ‫وثو ‌قالدوله‬                                                             ‫مل ‌کالشعرای بهار‬

‫ايران نيست‪ .‬از ميان رفتن تهديد‬        ‫جنبشی آزاديخواهانه‪ ،‬ترقيخواهانه‪،‬‬        ‫صد سالگی انقلاب مشروطه که‬             ‫ملت در عرض این چهارده سال‬           ‫از اعضای کمیتۀ حزب دموکرات‬           ‫شده‌اند ـ تشکیلی و غیر تشکیلی‬
‫هميشگی تقسيم و تجزيه ايران به‬         ‫و ناسيوناليستی که از ده ‌ههای پايانی‬    ‫در ج‌اها و از سوی گرو‌ههای بسيار‪،‬‬     ‫از بی‌تجربگی و عدم بلوغ خود‬         ‫با این سلیقه مخالفت کردند و‬          ‫ـ و وثوق‌الدوله سردستۀ تشکیلیون‬
‫دست نير‌وهای برتر بيگانه مسأله عدم‬    ‫سده نوزدهم درگرفت و صد سال‬              ‫بزرگ داشته شد دو روند را آشکار‬        ‫داده است‪ ،‬بالاخص اعمال بی‌رویه‬      ‫در روزنامۀ رعد بیانیه‌ای مبنی بر‬     ‫شده است شاعر مزبور هم که از‬
‫تمرکز را نيز گشوده است‪ .‬تحريکات‬       ‫پيش به پيروزی رسيد ــ يک انقلاب‬         ‫کرد‪ .‬روند نخست پذيرفته شدن سنت‬        ‫و بی‌فکر و اندیشه که در عرض‬         ‫موافقت قطعی با قرارداد و تقریباً‬     ‫رفقای مهاجرش دلخوش نبوده‬
‫همسايگان هست ولی آنها دربرابر‬         ‫سياسی ـ فرهنگی بود که جامعه‬             ‫مشروطه از سوی بيشتر گراي ‌شهای‬        ‫سالهای اخیر از بعضی‌ها به‌ظهور‬      ‫به مخالفت با من که همکار آنها و‬      ‫است با این جمع همدست و‬
‫ايران به شمار نمی‌آيند‪ .‬ما ديگر‬       ‫ايرانی را از زمين قرون وسطائيش کند‬      ‫سياسی است‪ .‬پس از سه دهه بی‬            ‫رسیده‪ ،‬به هر زمامدار فعال و به‬      ‫عضو کمیته بودم انتشار دادند و از‬     ‫همداستان شده است و چون سید‬
‫بيم ‌یاز برقراری حکوم ‌تهای محلی‬      ‫بی آنکه آن را به استواری در زمين‬        ‫اعتنائی اکنون به نظر می‌رسد که‬        ‫هر کسی که از مظاهر مدنیت بویی‬       ‫این رو افتراقی در جمعیت تولید‬        ‫حسین اردبیلی مدیر روزنامۀ ایران‬
‫در ايران و سپردن اداره امور محلی‬      ‫تجدد بنشاند‪ .‬اين سنت در پيروز ‌یها‬      ‫مشروطيت به عنوان ميراث ملی‬            ‫برده باشد‪ ،‬و ایران خراب و بی‌لیاقت‬  ‫گردید و رئیس‌الوزرا خود علت اصلی‬     ‫که از دموکرات‌های ضد تشکیلی‬
‫به مردم هر محل و رعايت حقوق‬           ‫و ناکام ‌یهايش هنوز بسيار سخنان‬         ‫همه ما پذيرفته می‌شود‪ .‬در سه‬          ‫را هم دیده باشد‪ ،‬حق اذعان به این‬                                         ‫بوده است وفات می‌کند ملک‌الشعرا‬
‫شهروندی به معنی اعلاميه جهانی‬         ‫درباره امروز و آينده ايران دارد‪ .‬صد‬     ‫دهه گذشته يک گرايش سياسی به‬           ‫حقیقت تلخ و تأسف‌آور را می‌دهد‬         ‫حاجی میرزا یحیی دول ‌تآبادی‬       ‫مدیر روزنامۀ مزبور و طرفدار‬
 ‫حقوق بشر و ميثا ‌قهای آن نداريم‪.‬‬     ‫ساله گذشته ايران در ساختن بر‬            ‫اين ميراث ملی توجه شايست ‌هاش را‬      ‫که در اوضاع کنونی کشور ما‪،‬‬                                               ‫سیاست تشکیلیون می‌گردد‪ ...‬در‬
‫عدالت اجتماعی ديگر دو سر طيف‬          ‫آرما ‌نهای مشروطه و مبارزه با آن‬        ‫م ‌یکرد بی آنکه حق انحصاری برای‬       ‫آمال ملی نمی‌تواند با آمال فعلی‬     ‫این افتراق گردید و بالنتیجه از قوای‬  ‫این وقت یکی از دموکراتهای ضد‬
‫سياسی را به شدت گذشته از هم‬           ‫آرمان‌ها گذشت و اکنون ملت ما‬            ‫خود بشناسد‪ .‬امروز اکثريتی به صد‬       ‫و احتیاجات روزم ّرۀ مردم تطبیق‬                  ‫حامیۀ او کاسته شد‪.‬‬       ‫تشکیلی‪ ،‬یکانی نام‪ ،‬خود را به‬
‫جدا نم ‌یکند‪ .‬زياده رو ‌یهای اقتصاد‬   ‫در پرتو تجرب ‌ههای سده گذشته‪ ،‬در‬        ‫سال پيش خود با نگاه ستايشی که‬         ‫کند‪ ،‬و چون وضع چنین است‬                                                  ‫حوزۀ این روزنامۀ نیم‌رسمی دولت‬
‫بازار بی خبر از مسئوليت اجتماعی‪،‬‬      ‫شرايطی که اساسا مانند دوران انقلاب‬      ‫سزاوار آن است م ‌ینگرند و ريش ‌ههای‬   ‫افراد مملکت باید تحقق آمال ملی‬      ‫احمد شهریور در تاریخ خود می‬          ‫انداخته‪ ،‬مقالۀ نگارنده را با امضای‬
‫و کوتاه ‌یهای اقتصاد فرماندهی بی‬      ‫مشروطيت است‪ ،‬باز درگير کارزاری‬                                                ‫خود را به روزهای روشنتری موکول‬      ‫نویسد فیمابین حزب دموکرات‬            ‫پور ایران در مخالفت با قرارداد‬
‫خبر از مردم‪ ،‬بر جريان اصلی سياست‬      ‫است که مشکل تاريخی واپسماندگی‬                    ‫خويش را در آن م ‌یيابند‪.‬‬     ‫کنند و به آمال و احتیاجات بالفعل‬    ‫تفرقه حاصل است‪ .‬یک دسته‬              ‫موافق سلیقه خود دیده از روی باز‬
‫ايران آشکار شده است و چپ و راست‬       ‫ايران را خواهد گشود‪ .‬يکبار ديگر‬         ‫روند دوم جدا کردن مشروطيت از‬          ‫خود بپردازند‪ .‬به‌عبارت دیگر‪ ،‬ایران‬  ‫به سرکردگی ملک‌الشعراء مدیر‬          ‫بودن ستون روزنامه برای مقاله‌های‬
‫به ميانه گرايش يافت ‌هاند‪ .‬سرانجام‪،‬‬   ‫فشار برای دگرگونی و تجدد و رسيدن‬        ‫يک شکل معين حکومت است که به‬           ‫مجبور است با تمام آن تلخی‌ها و‬      ‫روزنامۀ ایران اجتماع دارند و‬
‫تضاد ميان فرهنگ سنتی و فرهنگ‬          ‫به جهان مدرن‪ ،‬نه از بالا بلکه از درون‬   ‫بسياری کمک کرده است مشروطه را‬         ‫مصیبت‌هایی که در عرض سالهای‬         ‫دستۀ دیگر به سرکردگی میرزا‬                ‫موافق و مخالف نشر می‌دهد‪.‬‬
‫مدرنيته که از چيرگی آخوند‌ها‬          ‫جامعه بر رژيم ‌یفرو رفته در ارتجاع‬      ‫از آن خود بدانند‪ .‬پادشاهی مشروطه‬      ‫اخیر دیده‪ ،‬عجالتاً دندان روی جگر‬    ‫محمدحسین صدرائی تاجر و سید‬
‫بر تود‌ههای مردم و تا چند گاهی‬        ‫مذهبی از بدترين نمون ‌ههای صفوی‬         ‫اکنون در گفتمان سياسی ايرانيان‬        ‫بگذارد و با یکی از دول عظیم دنیا‬    ‫محمد تدین‪ .‬رئیس‌الوزرا متمایل‬        ‫حاصل مضمون مقاله آن که‪:‬‬
‫روشنفکران‪ ،‬بر م ‌یخاست‪ ،‬به سود‬        ‫و غير آن‪ ،‬وارد م ‌یشود و دير يا زود‬     ‫همۀ جنبش مشروطه را تشکيل‬              ‫که اطمینان به صمیمیت و عدالت‬                                             ‫سیاست خارجی ایران باید در‬
‫فرهنگ مدرنيته از ميان رفته است‪.‬‬                                               ‫نمی‌دهد‪ ،‬به اين دليل ساده که‬          ‫او داشته باشد طرح دوستی و اتحاد‬               ‫به دستۀ اخیر است‪»...‬‬       ‫مجمع اتفاق ملل روشن بگردد نه در‬
‫بی اعتباری آخوند‌ها و آزادی روز‬                 ‫بر آن پيروز خواهد شد‪.‬‬         ‫جنبش مشروطه‪ ،‬پادشاهی را به‬            ‫بریزد و از معلومات و دانش او در هر‬  ‫سرمقالۀ «ایران» که میرزا محمد‬        ‫پس‌قلعۀ شمیران تهران‪ .‬من از ج ّو‬
‫افزون روشنفکران از سيطره تفکر‬         ‫ما امروز در پگاه سده تازه مانند‬         ‫ايران نداد‪ .‬پادشاهی بود‪ ،‬و در انقلاب‬                                      ‫ملک‌زاده خراسانی برادر بزرگ‬          ‫هوای آزاد خبر گرفته‌ام که انگلیس‬
‫اسلامی‪ ،‬به سود فرهنگ مدرنيته‬          ‫آن زمان که ايران از سده‌ای به‬           ‫مشروطه نقش دو سه هزار ساله آن‬                     ‫کاری استمداد جوید‪.‬‬      ‫ملک‌الشعرا مدیر و ملک‌الشعرا‬         ‫خدای دنیا نیست‪ .‬قطع و فصل امور‬
‫کار م ‌یکند‪ .‬ديگر نم ‌یتوان با «آنچه‬  ‫سده ديگر پا می‌گذاشت با همان‬            ‫دست کم روی کاغذ تغيير يافت‪.‬‬                                               ‫سردبیر آن بود‪ ،‬در ‪ 23‬مرداد ‪1298‬‬      ‫در مجمع وزرای دول به‌نام مجمع‬
‫خود داشت» جلو آنچه را که م ‌یبايد‬     ‫مسايل بنيادی دفاع از يکپارچگی و‬         ‫امروز برای عموم جمهوريخواهان و‬        ‫با این مقدمه‪ ،‬و با اعتراف به این‬    ‫نشا ن‌د هند ۀ سیا ست د و پهلو ی‬      ‫اتفاق ملل انجام می‌گیرد و چند‬
                                      ‫يگانگی ملی‪ ،‬مردمسالاری و حقوق‬           ‫هواداران پادشاهی‪ ،‬حکومت مشروطه‬        ‫که هیچ وطن‌پرست حقیقی حاضر‬          ‫این روزنامه در برخورد با قرارداد‬     ‫ماده از مواد قرارنامه موقتی مجمع‬
                   ‫داشت گرفت‪.‬‬         ‫بشر (دمکراسی ليبرال)‪ ،‬عدم تمرکز‬         ‫معنای درست خود را می‌يابد ـ‬           ‫نمی‌شود چنین موادی را که در‬         ‫وثوق‌الدوله است‪ .‬این مقاله‪ ،‬از‬       ‫اتفاق ملل را که ملت‌های مانند ملت‬
‫صد سال پيش بهترين ايرانيان‬            ‫حکومتی‪ ،‬عدالت اجتماعی و توسعه‬           ‫حکومت مشروع قانونی‪ ،‬بر پايه‬           ‫قرارداد اخیر ایران و انگلیس آمده‬    ‫طرفی به مضا ّر و از سوی دیگر‬         ‫ما می‌توانستند از آنها در سیاست‬
‫برای آزادی و ترقی‪ ،‬و از آن فور ‌یتر‪،‬‬  ‫همه سويه جامعه سروکار داريم‪.‬‬            ‫قانون اساسی که مردم گذارده‌اند‪.‬‬       ‫است از روی میل بپذیرد‪ ،‬آن دسته‬      ‫به ضرورت‌های عقد قرارداد اشاره‬       ‫خارجی خود استفاده کنند بیان‬
‫استقلال و پاي ‌هگذاری يک حکومت‬        ‫تفاوت در اين است که گذشته‬               ‫چنان حکومتی م ‌یتواند به صورت‬         ‫از وطن‌پرستان حقیقی که بدبختی‬                                            ‫کردم‪ .‬به مض ّرت‌های قرارداد و‬
‫مرکزی نيرومند‪ ،‬پيکار می‌کردند‪.‬‬        ‫از بوجود آوردن زيرساخت‌های‬              ‫پادشاهی يا جمهوری باشد که جز‬          ‫بزرگ ایران را در فقدان تمدن‪ ،‬در‬                             ‫می‌کند‪:‬‬      ‫مخالفت‌هایی که با قانون اساسی‬
‫امروز خواست‌های فوری تر آنان‬          ‫اقتصادی و اجتماعی لازم برای‬                                                   ‫ویرانی زمین‌های کشاورزی‪ ،‬و در‬       ‫«‪ ...‬افکاری که امروز در اطراف‬        ‫دارد اشاره کردم و بالاخره تذکر‬
‫برآورده شده است‪ .‬ايران مد ‌تهاست‬      ‫تحقق آن آرمان‌ها‪ ،‬تضاد‌هاتی که‬                     ‫در شکل تفاوتی ندارند‪.‬‬      ‫رواج فقر عمومی می‌دانند ناچارند‬     ‫این مسأله ایجاد شده از سه قسم‬        ‫دادم که بزرگتر عیب این قرارداد‬
‫حکومت مرکزی نيرومند دارد و کسی‬        ‫در آن صد سال کار ايران را با همه‬        ‫اين دو روند می‌تواند باز جامعه‬        ‫اعتراف کنند که دولت ایران در‬                                             ‫این است که بی‌مدت می‌باشد و‬
‫نم ‌یتواند استقلال آن را تهديد کند‪.‬‬   ‫دستاور ‌دهابه شکست کشاند همه يا‬         ‫سياسی ما را به همرائی (کانسنسوس)‬      ‫وضع کنونی‌اش‪ ،‬چاره‌ای جز این‬                           ‫خارج نیست‪،‬‬        ‫این که معلوم نیست اگر روزی‬
‫اکنون م ‌یبايد تمرکز را بر دو خواست‬   ‫گشوده شده اند و يا گشودنشان آسان‬        ‫ملی ببرد ـ هنگامی‌که تفاوت در‬         ‫نداشت که با یک دولت اجنبی طرح‬       ‫‪1‬ـ افکاری که هیچ نمی‌دانند‬           ‫روس سر برآورد و مدعی حقوقی‬
‫اصلی ديگر مشروطه خواهان‪ ،‬آزادی و‬                                              ‫بر نا مه‌ها ی سيا سی ‪ ،‬گر و ه‌ها ی‬    ‫الفت و مو ّدت بیفکند‪ ،‬به صمیمیت‬     ‫و فقط تحت تأ ثیر ا حسا سا ت‬          ‫در این مملکت گردید جواب او‬
‫ترقی‪ ،‬بگذاريم‪ .‬آرما ‌نهای دمکراسی و‬                      ‫تر شده است‪.‬‬          ‫گوناگون را به ارد‌وهای دشمن بخش‬       ‫او دلگرم باشد‪ ،‬و از او کمک بخواهد‪.‬‬  ‫برافروخته یا به‌علت تأثیر و نفوذ‬     ‫را ما باید بدهیم یا به‌عهدۀ دولت‬
‫حقوق بشر و امروزين کردن فرهنگ‬         ‫تضاد ميان آزادی و توسعه‪ ،‬ميان‬           ‫نم ‌یکرد زيرا در اصول و اولوي ‌تهای‬   ‫به‌عبارت دیگر‪ ،‬حکومت ایران خود‬
‫و سياست ايران و رساندن جامعه‬          ‫يک جامعه دمکراسی ليبرال با‬              ‫پايه‌ای همرای می‌بودند‪ .‬اين نگاه‬      ‫را ناگزیر می‌دید که با یک دولت‬                 ‫دیگران حرف می‌زنند‬                          ‫انگلیس است‪.‬‬
‫ایرانی به پيشرفته‌ترين کشور‌های‬       ‫جامعه ای که به شتاب خود را از‬           ‫تازه را به جنبش مشروطه م ‌یبايد‬                                           ‫‪2‬ـ افکاری که می‌دانند ولی سطح‬        ‫نشر این مقاله تأثیر شدید کرده‬
‫جهان‪ ،‬پس از صد سال هنوز تازگی‬         ‫جهان کهنه آزاد م ‌یکند ديگر چنان‬        ‫ارج گذاشت‪ .‬نگرش درست تاريخی‬                    ‫خارجی قرارداد ببندد‪».‬‬      ‫دانش و معلوماتشان عمیق نیست‬          ‫مل ّیون وطن‌پرست را روح تازه‬
‫و نيروی زندگی خود را نگهداشته‬         ‫نيست که دربيشتر صد ساله گذشته‬           ‫همواره به درست شدن سياست‬              ‫سرمقالۀ «ایران» با طرح دو ایراد‬                                          ‫بخشیده بر جرأت و جسارت آنها در‬
‫است‪ .‬مردم ايران بيش از هميشه در‬       ‫بود‪ .‬استوار شدن پايه‌های جامعه‬          ‫م ‌یانجامد‪ .‬نگاه تاريخی به سياست‬      ‫اساسی بر قرارداد‪ ،‬آمادگی روزنامه‬         ‫بلکه سطحی و ظاهری است‬           ‫مخالفت کردن با قرارداد می‌فزاید‬
‫تکاپوی اين آرما ‌نهايند‪ .‬کار ما هيچ‬   ‫شناختی مردمسالاری در ايران ــ‬           ‫همان اندازه سازنده است که نگاه‬        ‫را برای طرح نظرات موافق و مخالف‬     ‫‪3‬ـ افکاری که به حقایق مطلب‬           ‫و مدیر روزنامه مورد تعرض قرارداد‬
‫آسان نيست ولی دست‌های ما پر‬           ‫زير ساخ ‌تهای اجتماعی و اقتصادی‬         ‫سياسی به تاريخ‪ ،‬گمراه کننده‪ .‬در‬       ‫اعلام می‌کند‪« :‬تنها ایراد معقول و‬   ‫واردند و از تمام رموز و جزئیات‬       ‫گذارندگان می‌گردد‪ .‬این است که‬
‫تر است‪ .‬ملت ما با آنکه در چنگال‬       ‫صد ساله گذشته ــ و دگرگونی نظام‬         ‫اين صدمين سالروز انقلاب مشروطه‬        ‫منطقی که ممکن است به عمل‬                                                 ‫مدیر روزنامۀ ایران در شمارۀ بعد‬
‫اوليگارشی آخوندی و جهان بينی‬          ‫ارز ‌شها به سود دمکراسی ليبرال‪ ،‬و‬       ‫برای نخستين بار در شصت سال و‬          ‫دولت گرفت در دو سؤال کوتاه‬                               ‫آن باخبر»‬       ‫از مقاله مزبور جوابی می‌نویسد‬
‫قرون وسطائيش دست و پا م ‌یزند‬         ‫در روياروئی با رژيم ‌یکه نفی آزادی و‬    ‫بيشتر‪ ،‬به خوبی می‌شد نشانه‌های‬                                                                                 ‫که حاصلش دو مطلب است‪ .‬یکی‬
‫يک سرچشمه زاينده انرژی است و‬          ‫توسعه هردوست‪ ،‬ديگر مشکل نظری‬            ‫زوال نگرش سياسی و «غير تاريخی»‬                         ‫خلاصه می‌شود‬                                            ‫بی‌اهمیتی مجمع اتفاق ملل و این‬
‫ما در جهانی بسر م ‌یبريم که شاهد‬      ‫عمده ای در اين زمينه نگذاشته است؛‬       ‫به تاريخ مشروطه را ديد‪ .‬چه در‬         ‫‪1‬ـ چرا دولت ایران میان این‬                                               ‫که مجمع مزبور مانند انجمن صلح‬
‫پيروزی‌های روزافزون دمکراسی و‬         ‫م ‌یتوان‪ ،‬و م ‌یبايد‪ ،‬آزادی و توسعه را‬  ‫ارزيابی اولوي ‌تهای مشروطه خواهان‬     ‫همه دولت‌ها فقط به دولت انگلیس‬                                           ‫لاهه است که نتوانست در سیاست‬
‫حقوق بشراست‪ .‬نظا ‌مهای استبدادی‬                                               ‫و چه شناخت محدودي ‌تهای بزرگ‬          ‫مراجعه کرد و آن دولت را مقدم بر‬                                          ‫دول و ملل تأثیری داشته باشد و‬
‫و واپس مانده در وضع دفاعی هستند‬                           ‫با هم داشت‪.‬‬         ‫مادی جنبش مشروطه روشن بينی‬                                                                                     ‫دیگر احتیاج شدید دولت به وضع‬
‫و ارتجاع و تروريسم بنياد گرايان‬       ‫تضاد ميان ناسيوناليسم نگهدارنده‬         ‫تازه ای به جای بهره برداری سياسی‬                       ‫دیگران شمرد؟‬                                            ‫این قرارداد برای موفق شدن به‬
‫اسلام ‌یبا همه توحش و خشونت خود‬       ‫و ضرورت وابستگی استراتژيک به يک‬                                               ‫‪2‬ـ و اگر مراجعه به دولت‬
                                      ‫ابرقدرت دربرابر جهانجوئی ابرقدرت‬               ‫دو نسل گذشته آمده است‪.‬‬         ‫انگلستان را حقیقتاً لازم و اجتناب‬                                                      ‫اصلاحات داخلی‪».‬‬
            ‫در نبردی بازنده است‪.‬‬      ‫ديگر‪ ،‬با فروپاشی شوروی برطرف‬                       ‫***‬                        ‫ناپذیر می‌شمرد‪ ،‬چرا یکی از دو‬                                            ‫ملک‌الشعرای بهار در «تاریخ‬
                                      ‫شده است‪ .‬ديگر ابر قدرتی هم مرز‬                                                ‫دولت خارجی دیگر را در این‬                                                ‫مختصر احزاب سیاسی ایران»‬
                                                                              ‫سنت مشر و طه خو ا هی ــ‬
                                                                                                                               ‫قرارداد شرکت نداد؟»‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17