Page 7 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۳ (دوره جديد
P. 7
صفحه 7ـ Page 7ـ شماره 163
جمعه 1تا پنجشنبه 7ژوئن 2018
شاید بحث و گفتگو بیش از حد دوم ژوئن ۱۹۶۷در برلین چه اتفاقی افتاد؟! از صفحه 6
روی اتفاقات پارکینیگ خیابان شاه باید ....ازصفحه6 اما پرسش این است که اگر این
«کرومه» و انگیزهی کوراس، افراد آنقدر قدرتمند بودهاند که چنان
جاسوس آلمان شرقی در لباس تظاهرات مخالفان شاه در برلین غربی؛ ۲ژوئن ۱۹۶۷ عملیات ب یمانندی که ابعاد و نتایجش
پلیس آلمان غربی متمرکز شده برای هیچ کس قابل پی شبینی نبوده
بود و این پرسش که آیا او به فرمان کشته شده است .اما درست آنجا واقعیت است که مقامات برلین روند تحقیقات قتل دانشجوی آلمانی چنین علنی حکم به ترور حاکمان است را لغو کنند ،پس رابط هی آنها
سازمان امنیت آلمان شرقی مرتکب که گلوله وارد جمجمه مقتول شده غربی در آن شب احتمال ترور شاه شدیدا کارشکنی کرده است .هر چند بدهد ،هم در این مورد و هم در با طراحان و مجریان ترور حتما یک
این قتل شد ،و نه روی تروری که بود را چنان جراحی کرده بودند که را م یدادند .اما چه کسی احتمال این تحقیقات موشکافانه اشپیگل مقدمه او در نوشت هی مربوط به «ولتر» آشنایی ساده نبوده است! آیا خود
برای آن برنام هریزی شده و حتی محل ورود گلوله محو شده و هرگونه چنین خطری را محاسبه و فرامین هیچگونه نتیجه حقوقی به بار نیاورد، هیچگونه واکنش عملی علیه خود بر آنها در چند و چون اجرای این نقشه
امکانات فنی آن نیز فراهم آمده بود! نشان های را برای ردگیری از بین برده لازم را صادر کرده بود؟! آیا خبر اما این امکان را به وجود آورد که نیانگیخت .بسیاری از دانشجویانی هم
در این میان هیچ کس از «یک ایرانی و تصویر نادرستی از چگونگی علت ترور از گروه دانشجویانی که رودی چش مانداز جدیدی برای این پرونده که برای او دست م یزدند و تشویقش دخیل بودهاند؟
با استعداد فو قالعاده» که بمب سیار مرگ به دست م یداد .زمانی که از دوچکه و بهمن نیرومند در آن بودند م یکردند و در سخنران یهای انقلابی در پاسخ به این پرسش که چرا نقشه
را برای ترور شاه در روز دوم ژوئن پزشک ایرانی پرسیده شد چرا او گشوده شود. وی شرکت م یکردند اصلا نوشت ههای ترور شاه در برلین غربی به سرانجام
جواز مرگ قلابی را امضا کرده است، درز کرده بود؟! مطلبی در پی این گزارش مجله او را نخوانده بودند .آنها فکر م یکردند نرسید ،پتر اشنایدر در بیوگرافی خود
۱۹۶۷ساخته بود نامی نم یبرد! گویا با کل هشقی پاسخ داده «امضا نکته دیگری که در این مطلب به اشپیگل از پتر ونزیرسکی ،یکی با «سیستم» که خودشان هم به نام «شورش و جنون» که در سال
تمرکز بر روی مرگ بنو اون هزورگ کردم که کردم!» قضاوت در این آن اشاره م یشود حضور یک پزشک از سه نویسندهی این گزارش ،در نم یدانستندچیستمخالفتم یکنند ۲۰۰۸منتشر شد به دو نکته اشاره
و پلیسی که به او شلیک کرد ،باعث باره بسیار دشوار است .آیا برای این ایرانی است که در آن شب کشیک اشپیگل آنلاین منتشر شد که در و به همین دلیل هم بعد از جنبش م یکند .از یک طرف این واهمه
محدود شدن دید در ارزیابی دقیق پزشک ایرانی ناخوشایند بوده که در بیمارستان بوده است .پزشکی به مجله احتمالا به علت ب یاهمیت به ۶۸نه تنها جذب «سیستم» شدند وجود داشت ،با توجه به مطلبی که
وقایع آن روزگار م یگردد .ب یتردید این مورد صحبت کند و یا کاس های نام همایون ت .که پسر وزیر اقتصاد نظر رسیدن یا عدم انطباق آن با سایر بلکه به مقامات دولتی نیز رسیدند. او آن زمان از بهمن نیرومند شنیده
بایستی به شرایطی که حول و وقت ایران بوده است .او جواز مرگ بوده ،با چنین عمل دهشتناکی
حوش این جنایت حاکم بوده توجه مطالب چاپ نشده بود. کودتایی در ایران صورت بگیرد؛ و
ویژه داشت از جمله اینکه خبر از طرف دیگر فعالی تهای جنبش
احتمالی ترور شاه ایران در آن روز بنو اونه زورگ؛ اپرای آلمان؛ برلین غربی؛ ۲ژوئن ۱۹۶۷ رودی دوچکه انقلابی که خود نیز مورد سوء قصد قرار گرفت دانشجویی نوپای آلمان غربی ممنوع
به بیرون درز کرده بود .آن اقدامات اعلام شود .نیرومند در بیوگرافی خود
امنیتی در حد یک حکومت نظامی بهمن نیرومند یک شب قبل از ورود شاه به برلین غربی در رونمایی از رودی دوچکه در یک تظاهرات با دانشجویانی که پس از تحصیلات به اضافه م یکند که زحمت فراوانی را
قطعا ب یدلیل و فقط برای مقابله با همان «سیستم» پیوستند که ظاهرا قصد انقلاب علیه آن را داشتند یک کتاب علیه حکومت ایران سخنرانی م یکند متحمل شد تا بتواند سازنده بمب را
تظاهرات چند دانشجوی مخالف شاه قانع کند که از نقشه خود دست بر
زیر نیم کاسه بوده است؟ بنو اون هزورگ را امضا کرده اگرچه این مطلب حاکی از این است که دکتر ت .پزشک مشکوک
نبوده است. پزشک معالج وی نبوده است .دکتر در شب دوم ژوئن کلینیک مربوطه ایرانی دارد.
در درجه اول هیچ دلیلی برای بالاترین وضعیت امنیتی پاولیش پزشک معالج دانشجوی منتظر دریافت یک دانشجوی لغو عملیات ترور برلین نباید به این
تردید درباره اعتراف بهمن نیرومند نیروهای پلیس نگو نبخت بود که وی را در طبقه زخمی نبود بلکه همه مقدمات برای دو سال و نیم پس از آنکه در ماه سوء تفاهم منجر شود که آن عملیات
به نقشه ترور شاه وجود ندارد زیرا بالاتر بیمارستان به اتفاق یکی از مداوای احتمالی شاه ایران فراهم مه ٢٠٠٩در کمال شگفتی این خبر خشون تبار علیه شاه اصولاً مردود
چرا او م یبایستی خودش و دوستان قطعا در روز دوم ژوئن ۱۹۶۷ همکاران خود تحت عمل جراحی شده بود! سرپرستار آن شب در منتشر شد که کوراس افسر پلیس شناخته شده بود .انجام نشدن آن
کنفدراسیونی خود و همچنین اعضای چگونگی اتفاقات پیچیدهتر از آن قرار داد که ب یثمر بود .وی بود که بخش مراقب تهای ویژه بیمارستان برلین غربی و قاتل دانشجوی آلمانی، ترور فقط یک عق بنشینی تاکتیکی
«اتحاد دانشجویان سوسیالیست» بوده که امروز بشود فقط به یادآوری «صدور جواز مرگ مقتول را بر اثر «موآبیت» که امروز ٨٣ساله مامور سازمان امنیت آلمان شرقی محسوب م یشد .این واقعیت را
و به ویژه رودی دوچکه را که در اشتباهات آن روز پرداخت .با وجود جراحت جمجمه به علت اصابت است ،م یگوید «تمام مقدمات و بوده است که سا لها در آلمان غربی م یتوان از دو نوشته رودی دوچکه،
شب کریسمس ۱۹۷۹در پیامد تحقیقات فراوان در این مورد، جسم سنگین» تایید کرد .ولی دلیل پی شبین یهای لازم ،حتی بست ههای جاسوسی م یکرده ،مجله اشپیگل این مارکسیست دوآتشه و رهبر
سوء قصدی که به وی شده بود هاله غبارآلودی بر این «حکومت مرگ خلاف واقعیت بود .حتی هر خون ه مگروه با خون شاه مهیا شده گزارش تحقیقات مفصل خود را شاخص جنبش دانشجویی در آلمان
درگذشت ،بعد از این همه سال این نظامی اعلام نشده» که قطعا ناشی فرد ناشی قادر بود تشخیص دهد بود .اما به جای شاه اون هزورگ را غربی که فقط چند ماه پس از ترور
چنین متهم کند؟! اگر نقشه ترور شاه از احتمال ترور شاه در برلین بود، که اون هزورگ بر اثر اصابت گلوله آوردند!» این توضیحات بیانگر این درباره این موضوع منتشر کرد. نافرجام خودش منتشر شد ،به وضوح
وجود داشته ،پس قابل درک است در این گزارش با اطمینان تأکید
که سازما نها و نیرو یهای امنیتی سنگینی م یکند. م یشود که پلیس برلین غربی در دریافت.
آلمان غربی نیز پیشاپیش از آن رودی دوچکه در دوم ژوئن ۱۹۶۷
مطلع شده باشند .دقیقا همین نکته شخصا در برلین غربی حضور نداشت
را م یشود تا مرز معینی در خاطرات و به هامبورگ پرواز کرده بود ،که این
بهمن نیرومند دنبال کرد .کمی پیش البته عجیب به نظر م یرسید .وی در
از عزیمت شاه به آلمان ،رییس وقت مقدمه مقال های در سپتامبر ۱۹۶۸
«بنیاد آلکساندر فون هومبولت» به درباره «ولتر» یادآوری م یکند که
نیرومند تلفن م یکند و م یگوید که «اینکه یک حاکم جبار مانند شاه
او از جانب وزارت خارجه آلمان غربی بدون آنکه صدم های ببیند از آلمان
موظف شده تا از او بپرسد که آیا او غربی دیدار م یکند نشان م یدهد که
[بهمن نیرومند] و یا اطرافیانش برای مبارزه ما در شهرهای بزرگ است و
نه علیه دلق کهایی که م یتوان [به
ترور شاه برنام هریزی کردهاند؟! آسانی] آنها را به گلوله بست .ضمن
نیرومند م ینویسد که او طبیعتا اینکه ترور فردی به نظر من عملی
منکر این موضوع شده است .دلیل ضد انقلابی است [اشاره به ترور
تلفن کردن به نیرومند این بوده که نافرجام خودش توسط یک عضو
وی در شب رونمایی کتاب منتشره «اتحاد دانشجویان سوسیالیست»].
« ُروولت» با عنوان «پارس مدل یک سیستم آرزومند این است که بتواند
کشور در حال توسعه یا دیکتاتور ما را به علت اینگونه اعمال برای
جهان آزاد» از همه بیشتر خودنمایی سا لها به شدت سرکوب کند .اما
کرده بود .قابل توجه است که سفارت اینکه نیروهای انقلابی شهرهای
کشور ایران در نام های به وزارت کشور بزرگ از شانس نادر گلول هباران
و وزارت دادگستری آلمان غربی کردن حاکم پارس [ایران] هنگام
م یخواهد که کتاب یادشده را ممنوع دیدارش از ما و دیگران ،استفاده
اعلام کنند که البته ب یسرانجام ماند. نکردند ،نشان های از سطح نازل
برای اقدامات پلیس در روز دوم مبارزه تا کنونی ما م یباشد .این
ژوئن بالاترین درج هی وضعیت [ترور شاه] نه تنها برای کلیت یک
امنیتی اعلام شده بود؛ وضعیت خلق شاد یآفرین م یبود بلکه سبب
امنیتی درجه یک .پس از پنج تشدید مبارزه انقلابی علیه ارتش و
جلسه داخلی ،اعلامیه شماره ۱
پلیس به تاریخ ۲۵ماه مه و پیش دار و دسته رهبران م یشد».
از عزیمت شاه به آلمان غربی منتشر هرچند که دوچکه از یک طرف
شد .در این اعلامیه آمده بود که ترور و ترور فردی را محکوم م یکرد
روی اخلالگر یهای مخالفان شاه اما از جانب دیگر این تفکر را القا
حساب م یشود .با توجه به این نکته م یکرد که کشتار جباران نه تنها در
م یبایستی نیروهای لبا سشخصی خواب و خیال بلکه در عمل به عنوان
پلیس نیز در پشت ص فهای یک راهکار عملی قابل قبول است .از
تظاهرکنندگان مراقب اوضاع باشند. این رو م یتوان به این نتیجه رسید
این فرمان با دستور دیگری در روز که او نم یتوانسته مخالف اجرای ترور
۳۱ماه مه یعنی زمانی که شاه و
شهبانو در آلمان بودند تشدید شد. شاه در برلین غربی بوده باشد.
در این دستور آمده بود که یک برای این تفکر انکارناپذیر رودی
گروه ده تا بیست نفره ایرانی که دوچکه در تایید ترور ،شاهد دیگری
با تفنگ ،هف تتیر و چاقو مسلح نیز وجود دارد .او در نام های که در
هستند ،قصد سوء قصد به شاه را دسامبر ۱۹۶۸تحت عنوان «نام های
روبروی عمارت اپرای برلین دارند. خطاب به آقایان آنطرف خط» در
در پایان این دستور قید شده بود: مجله اشپیگل منتشر شده از طرفی
«فقط حفظ امنیت مهمانان سلطنتی از دوست آهنگساز خود هانس ورنر
هدف و وظیفه تمامی نیروهای پلیس هنسه حمایت م یکند و از طرف دیگر
به «کل ماشین تبلیغاتی اشپیگل که
م یباشد». درو غپردازی و اتها مزنی م یکند»
این فرمان پلیس نیز در کنار م یتازد .در این نامه او دوست خود
دیگر شواهد هیچ گونه ابهامی باقی بهمن نیرومند را یادآوری م یکند
نم یگذارد که دستگاه امنیتی آلمان و با همان زبان آشنا م ینویسد« :ما
غربی نسبت به وقوع حوادث خطیر م یبایستی او را (شاه را) م یکشتیم.
حساس شده بود و نقشه ترور شاه این وظیفه انسانی و مسئولیت انقلابی
فقید ایران توسط دانشجویان ما به عنوان نمایندگان «انترناسیونال
چپگرای ایرانی و آلمانی مخالف شاه
وجود داشته و کاملا جدی بوده است. نوپا» بوده است».
به این ترتیب ،حالا ،یک سال و
*منبع :دیتسایت آنلاین نیم پس از واقع هی ۲ژوئن ۱۹۶۷
*نویسنده :ولفگانگ کراوسهار او حتی قتل شاه را به عنوان عملی
بشردوستانه و انقلابی و یک مسئولیت
Wolfgang Kraushaar اخلاقی قلمداد م یکرد! این واقعیت
که کسی که خود چند ماه پیشتر
*ترجمه و تنظیم از حسام مورد سوء قصد قرار گرفته بوده این