Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۴ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 164
جمعه 18تا پنجشنبه 24خردادماه 1397خورشیدی
و چنانچه تمام افراد دولت را پیدا آی تاللهشریعتمداریقلب ًاباحرکاتآی تاللهخمینی چهارشنبه 22 ،آذر 1357
نکرد ،لااقل پستهای مهم را در موافق نبود ولی فشار طرفداران ،او را در وضع ( 13دسامبر)1978
نظر بگیرد تا بعداً تکمیل کند .تا بدی قرار داده بود
ساعت 11صبح با ایشان بودم ... ...ساعت هفت و نیم صبح منزل
یادداش تهای بخش الحاقی کتاب «بر بال بحران» که ایرج امینی درباره زندگی سیاسی و آقای اردشیر زاهدی رفتم .او هم
جمعه 1 ،دی 1357 خصوصی خاطرات پدرش ،شادروان دکتر علی امینی نوشته است (بخ شهایی از آن را سحرخیز شده است و فعالیتی
( 22دسامبر )1978 در چند شماره اخیر کیهان خواندید) به یادداش تهای خصوصی دکتر امینی میکند .نمیدانم چه قسم است،
...طبق قرار قبلی ساعت هفت و دکتر امینی از ولی فعال است .باز او در اطراف
نیم صبح به دیدن آقای سید جلال روزهای بحران در ما ههای طوفانی سال 1357اختصاص دارد. لزوم قبول کردن نخستوزیری
تهرانی که چندی است به تهران در آن زمان ،دکتر امینی با هدف آرام کردن اوضاع و رسیدن به توافق سیاسی اصرار داشت که این کار فقط از
برگشتهاند رفتم .هنوز بیدار نشده ()3 میان شاه و گرو ههای مخالف ـ به ویژه رهبران جبهه ملی ـ فعالانه م یکوشید و با عهدۀ من بر میآید ،ولی مثل
بود .چند دقیقهای انتظار کشیدم آن که نام خودش در همه حال برای تصدی مقام نخس توزیری بر سر زبا نها بود، همیشه جواب نیمبند دادم .چون
تا ایشان با پوستین آمدند و نیم شخص ًا به تشکیل دولت ائتلاف ملی به ریاست یکی از مل یگرایان عقیده داشت. میل نداشتم که خشک جواب
ساعتی صحبت کردیم .خبر تازهای دکترامینی،دیدارهاوفعالی تهایخودرادرآنچندماههبهطورروزانهیادداشت داده باشم .باز از اظهارات جیمی
از دنیا نداشت و اطلاعات ایشان کرده است و این یادداش تها مرجع و سند معتبری برای علاقمندان به تحقیق و کارتر در پشتیبانی از شاه گفت
به مراتب کمتر از خود من بود .به بررسی وقایع منجر به خروج شاه از کشور و به قدرت رسیدن خمینی محسوب و ظاهراً کارتر قبول نموده است
هر حال به ایشان گفتم اگر دکتر م یشود .یادداش تهای خصوصی دکتر امینی را در چند شماره خواهید خواند. که بر خلاف انتظار بعضیها که
صدیقی برای کاری به او مراجعه رژیم را در تاسوعا و عاشورا رفته
کردند ،از قبول دریغ نکنند ... دکتر مجتهدی (قاضی دادگستری) آقای گرکانی زحمت زیادی برای هم چیزی نگفتند ...صبح زود احمد مسافرت کند و این مطلب را هم با میدانستند اتفاقی نیفتاد .ولی
آمدند .آقای مجتهدی از قم برگشته تهیه مقدمه و مقابلۀ اصل نسخ جان (احمد امینی) از نیس تلفن اردشیر زاهدی صحبت کرده است نمیدانند چه قدر زحمت کشیده
شنبه 2دی 1357 بود و سلام و عنایت آقای آیتالله متعدد دستنویس و نسخۀ آقای کرد و نگران بود که در رادیو گفت هاند و او هم قبول کرده است .گوشی شد و واقعاً خواست خداوند بود که
( 23دسامبر )1978 شریعتمداری را به من ابلاغ کرد. سعید نفیسی کشیده است موجب دکتر امینی مأمور تشکیل دولت را اعلیحضرت به من دادند .گفتم
...امروز قرار بود مدارس ایشان در اثر فشار و ناراحتی روحی تشکر و امتنان من است .آقای جواد شده است .تکذیب کردم .بعداً بتول تکذیب کنید؛ چنین چیزی نیست و نقشۀ دیگران خنثی شد ...
متوسطه باز شوند ،ولی شاگردان که دارد کسل است و بستری است اقبال اوراق را بردند که مشغول جان (همسرم) از پاریس تلفن کرد. شما چنین موافقتی نداشتهاید .فقط آقای دکتر نظری و خلاجزاده
به تظاهر پرداختند و به شکستن و نمیداند چه باید بکند .قلباً با چاپ شوند .ناهار را با آقای گرکانی او هم نگران شده بود و ایرج (امینی) من مطلب را با شما صحبت کردم و که جزو جبهۀ ملی هستند آمدند
شیشههای مدرسه و غیره ،به حرکات آقای آیتالله خمینی موافق خوردم و امیدوارم این کار زودتر هم به او از تونس تلفن کرده بود و و از طرف آقایان دکتر سنجابی
طوری که زد و خورد در چند نیست و از خونریزی جداً ناراحت انجام گردد که نامی از جدم ،یعنی اظهار نگرانی کرده بود .اطمینان جنبۀ مشورت داشت. و مهندس بازرگان و طالقانی
گوشه شهر شروع شده ... است ،ولی فشار طرفداران ایشان جد بزرگم ،باقی بماند و نامی هم از دادم که چنین خبری صحت ندارد ساعت شش و ربع کاخ نیاوران را پیشنهادی داشتند که جلسهای
ساعت 5بعد از ظهر به اتفاق او را در وضع بدی قرار داده است و خود من .ای کاش سالهای قبل به و متأسفانه گرفتار شایعات هستیم ترک کردم .در مراجعت تلفنهای با آقایان تشکیل شود و من هم
آقای مهندس غروی منزل آقای نمیتواند مستقل ًا عمل کند .ساعت چنین فکری افتاده بودم و کارهای پی در پی مخبرین خارجی شد و شرکت کنم و آخرین تقاضاهای
دکتر عادلی ،نماینده گیلان ،رفتم. هشت و نیم برق قطع شد و ناچار و هر روز خبری شایع میشود ... تکذیب کردم چنین چیزی گفتهام آقایان شنیده شود .گفتم فعل ًا تا
عدهای از نمایندگان مجلس بودند و بد تفسیر شده است .طوری فردا مقدور نیست و بعد از ملاقات
و تا ساعت هفت و ربع مشغول به خوابیدن شدم. سید محمود طالقانی (راست) مهندس مهدی بازرگان رهبران نهضت خسته بودم که واقعاً قدرت حرف با اعلیحضرت این کار را ترتیب
بحث در اطراف چه باید کرد جریان آزادی و از اعضای سرشناس جبهه ملی ایران زدن نداشتم .دو نفر مخبر عکاس
داشت .ساعت هفت و سه ربع چهارشنبه 29 ،آذر 1357 تلویزیون در انتظارم بودند .نم یدانم میدهم ...
برگشتم .آقای فلسفی واعظ تلفن ( 20دسامبر )1978 این قبیل که نتیجهاش عاید عموم دوشنبه 27 ،آذر 1357 انگلیسی هستند یا آمریکایی .به
کرد که در مشهد پیشامدی شده میشود ،انجام میشد .افسوس که ( 18دسامبر )1978 قدری خسته بودم که گفتم من پنجشنبه 23 ،آذر 1357
و بدون جهت تیراندازی به طرف ...آقای دکتر صدیقی مشغول مطلبی ندارم بگویم .گفتند شرفیاب ( 14دسامبر)1978
مردم شده و عدهای کشته ،عدهای مشورت برای تشکیل دولت است. گذشته گذشت ... ...خبر پیدا کردم که آقای دکتر بودید .گفتم بله ،صحبت از کلیات
مجروح شدهاند .آقای مرعشی از هنوز ایشان را ندیدهام و امیدوارم ساعت سه و ربع کم بعد از صدیقی یکشنبه حضور اعلیحضرت امور کشور بود .چندین عکس پشت ...نمایندگان دیلی تلگراف و دیلی
قم تلفن کرده و فو قالعاده عصبانی بتواند هر چه زودتر دولت تشکیل ظهر منزل آقای عبدالله انتظام رسیده و صحبت مفصلی داشتهاند، سر هم برداشتند و چند کلمهای در اکسپرس و یک نفر دیگر آمدند
است .به آقای ارتشبد اویسی تلفن دهد و موفق شود .ناهار منزل آقای رفتم .کار ریاست شرکت نفت و ظاهراً مأمور شده است مطالعاتی تلویزیون گفتم و رفتند .سماجت و در خصوص مسائل مختلف که
کردم .جوانی را آقای سپهبد مقدم مهدوی دورۀ چهارشنبه بود .انتظام ایشان تمام شده و فردا حضور در اطراف تشکیل دولت به عمل روزنامهنویسان خارجی فوقالعاده مورد علاقۀ آنها بود ،به خصوص
فرستاده بود که گزارشی راجع (عبدالله) برای این که قرار است 3بعد اعلیحضرت معرفی خواهد شد. آورد .خدا کند موفق شود ،ولی است ...اخبار بیبیسی را شنیدم. تظاهرات تاسوعا و عاشورا و ارزیابی
به وضع کشور به من بدهد .در از ظهر به عنوان رئیس شرکت نفت با وجود خستگی و کسالت قبول در این ضمن اخبار شهرستانها واقعۀ تیراندازی و کشته شدن اثرات آن بحث بود .من در مقابل
جریان صحبت برق خاموش شد. معرفی شود ،نیامده بود ...ساعت 3 این مسؤولیت از طرف او فداکاری و ناآرامی و گرانی فوقالعاده زیاد چندین افسر گارد شاهنشاهی را این که معتقد بودند با این تظاهرات
آقای ارتشبد اویسی تلفن کرد که بعد از ظهر خسته و نخوابیده منزل است .خداوند او را توفیق دهد .در است و توفیق در این زمان آسان با آب و تاب و غرض نقل کرد که شاه چطور میتواند بماند ،جواب
با مشهد تماس گرفته و قرار شد آقای صرافزاده رفتم و شخصی را حدود ساعت سه و سهربع آقایان نیست ...تصمیمات که منشأ آن نمیدانستم .رفتن دکتر سنجابی دادم که رفتن ایشان صلاح نیست
فرمانده لشکر آ نجا تغییر پیدا کند ملاقات کردم که در اطراف انحلال مهندس بازرگان ،دکتر سحابی، اعلیحضرت است در اثر تردید را پیش اعلیحضرت و همچنین و شاید بشود وجه مشترکی بین
و افسر خاطی هم مجازات شود. سازمان امنیت اطلاعاتی داد که البته دکتر عابدی ،مهندس قبادظفر و ایشان درست گرفته نمیشود .اگر رفتن من را گفت .سرمقالۀ دیلی نظرات آقایان و دیگران پیدا کرد
جریان را به آقای فلسفی تلفن قابل توجه بود .در مراجعت به منزل مهندس جفرودی آمدند و در اطراف دکتر صدیقی موفق شود که زودتر تلگراف را نیز نقل کرد که شاه بر و آن مادۀ 42متمم قانون اساسی
کردم .آقای اویسی خود ایشان را ساعت چهار و نیم به قدری خسته مسائل روز و این که همه دست به دولتی تشکیل دهد ،خود این اثر فرض بر تخت سلطنت بماند ،قدرت است .با انگلیسی دست و پاشکستۀ
هم در جریان گذاشته بود .مذاکرات و فرسوده بودم که مجال پذیرائی دست هم بدهند و برای رفع بحران تسکینی برای یکی دو ماه شاید به سابق را نخواهد داشت و حمله به من و اشکال تفهیم مطلب به آنها
با جوانی که آمده بود تا ساعت ده تلویزیون مستقل انگلستان را نداشتم، بیندیشند ،مذاکرات مفصلی شد، آمریکا ،انگلستان و آلمان غربی و این که ممکن است احیاناً چنین
ولی آقایان محلوجی ،عباس نراقی و ولی چون موضع آقایان بازرگان و وجود آورد ... کرده بود که آنها مسؤول هستند پیشنهادی را به نظر اعلیحضرت
بود ... احسان نراقی منتظرم بودند و گویا رفقایش مشخص است ،به نظر آنها سهشنبه 28 ،آذر 1357 که در موقع تقاضای شاه برای خرید برسانم رفتند .آقایان دکتر نراقی و
سوء تفاهمی در مورد تعیین وقت باید از طرف اعلیحضرت قدمی به اسلحه و احتیاجات دیگر که مسلم دکتر منتصری هم که باید ساعت ده
یکشنبه 3 ،دی 1357 شده بود .به هر صورت تا ساعت 6 جلو گذاشته شود و تا به حال به ( 19دسامبر )1978 بود ایران را به وضع امروز خواهد حضور اعلیحضرت میرفتند آمده
( 24دسامبر )1978 بعد از ظهر با آقایان صحبت شد و زعم آقایان جز کشت و کشتار کار ...ساعت ده و نیم آقای فضلالله انداخت ،شاه را متوجه نکردند. بودند و مسائل را در میان گذاشتیم
بحث در اطراف اعتماد و عدم اعتماد گرکانی و جواد اقبال آمدند و در بنابراین تنها شاه مسؤول نیست .این که در صورت اقتضا با اعلیحضرت
...ساعت 4بعد از ظهر خانم به شاه دور میزد و آقای عباس نراقی دیگری نشده است ... مورد چاپ کتاب رسالۀ مجدیه که کشورها هم مسؤولیت دارند و این مذاکره کنند .فوقالعاده احساس
«مینو» مفتاح ،منشی مخصوص تجربیات خودش را در گذشته و آقایان محمدحسین احمدی و باید درس عبرتی برای غرب باشد. خستگی میکنم .ناهاری خوردم،
وزیر امور خارجه ،به اتفاق آقای جریانات مختلف م یگفت و ناباوری دکتر سنجابی هم اعلامیهای داده ولی خواب مقدور نشد .ساعت سه
فیروز شریفی جوانی تحصیل مردم را در صداقت شاه که میخواهد است که آقای سپهبد مقدم پیش و نیم در کاخ نیاوران به اتفاق عبدالله
کرده آمریکا آمدند و قصد دارند شاه مشروطه شود توضیح م یداد ... ایشان رفته و او را به کاخ حضور انتظام حضور شاه رفتیم .تظاهراتی
نهضتی به وجود آورند که به خبر رسید که آقای ازهاری، اعلی احضرت برده است .به نظر که در ظرف این دو روز در تهران
طرفدارای از قانون اساسی و مبارزه نخستوزیر ،سینه پهلو کرده و در میرسید که خواسته است بگوید و بعضی نقاط دیگر به نفع ایشان
با جناحهای ضد آن وارد میدان همان کاخ نخستوزیری به معالجۀ او من به زور رفتم و حال آن که آقای انجام شده بود ،آثاری در روحیه او
شوند .تشویقشان کردم ،به شرط پرداختند .بنابراین دولت فعلی بدون احسان نراقی گفت به میل خودش گذاشته بود ...موضوع مادۀ 42را
این که جانب مذهب را نگاه دارند سر شده و این خود موجب م یشود که بوده است و این طور وانمود کرده
و طوری نکنند که نتیجۀ عکس دولت کشوری هر چه زودتر تشکیل است که آیتالله خمینی نگوید که در میان گذاشتم.
گردد .عقیدۀ اکثریت این است که جز چون پیش شاه رفته طرد شده است. البته خیلی حسن قبول نداشت
بدهد ... من کسی در وضع فعلی قادر به حل البته گفته است که در هیچ ترکیبی ولی گوش کرد و آن را یک راه
مشکلات کشور نیست و در این زمینه از دولتها که احتمالاً تشکیل شود حلی میدانست ،ولی از این که
دوشنبه 4 ،دی 1357 عدهای به من فشار م یآورند ،ولی هیچ جبهۀ ملی شرکت نخواهد کرد و کشور به هم خواهد خورد و بعد
( 25دسامبر )1978 گونه آمادۀ قبول چنین مسؤولیتی سه مادۀ اعلامیه خودش را دوباره هم این که ماده ناظر به مسافرت
نیستم .آقای دکتر اردلان هم در موقع منتشر کرده است .عمل فوقالعاده ایشان است گفتم در داخله و نه
هو ا چند ا ن سر د نیست . ناهار چهارشنبه باز اصرار داشت قبول بچگانهای به نظرم رسید و معلوم در خارج .در این قسمت کمی
خوشبختانه ،برای این که وضع کن ،موفق میشوی! آرزویم این است میشود مرد مردد و غیرمنظمی نرمتر شد ،ولی در حال حاضر راه
سوخت رو به وخامت گذارده که به هر صورت بحران فعلی کشور حل مطلوبی نبود و خود من هم
و اگر فکر اساسی برای جریان سر و سامانی بگیرد و از این بنبست است. تصدیق داشتم که ناراحتکننده
نفت از جنوب به تهران و شمال است .ولی وضع موجود هم بدتر
نشود به قول متصدیان فاجعهای خارج شویم. جمعه 24 ،آذر 1357 است و خستگی ایشان روزافزون
به وجود خواهد آمد .به هر حال ( 15دسامبر )1978 میشود .نگرانی خودم را از آتیۀ
وضع سوخت فوقالعاده وخیم پنجشنبه 30 ،آذر 1357 بد اقتصادی اظهار کردم و تأکید
است .امروز عصر ساعت سه و نیم ( 21دسامبر )1978 با وجود این که جمعه است ،ولی کردم که راه حل حکومت با دولت
بعد از ظهر به اتفاق آقایان انتظام دیگر تعطیل برای من مفهومی غیر نظامی باید هر چه زودتر پیدا
و دکتر صدیقی حضور اعل یحضرت ...چون با آقای دکتر صدیقی قرار ندارد ...آقایان دکتر میناچی و شود؛ چون اعتصابات را نمیتوان
بودیم .وخامت وضع را انتظام به ملاقات ساعت 9داشتم زود از منزل مهدیان آمدند و ساعتی بودند. با زور حل کرد و روحیۀ مردم
اطلاع رسانید و قرار است فردا حرکت کردم و سر ساعت پیش صحبت از ملاقات دکتر سنجابی با خوب نیست .یک حالت انفعالی
انتظام بعد از مذاکرات با متصدیان ایشان بودم .چند دقیقه بعد آقای شاه و اعلامیه او بود که آقای دکتر پیش خواهد آمد که به نفع رژیم
وضع را تا حدی روشن کند و عبدالله انتظام هم آمد و در اطراف میناچی هم با من موافق بود که و کشور نخواهد بود .اشاره به
اقدامات ضروری به عمل آید .و تشکیل دولت ایشان بحث کردیم. عمل خوبی نکرده است .مهدیان امکان نخستوزیری من کردند
اگر توفیقی در این امر حاصل نشود کمی مأیوس به نظر آمد .اسامیای مطالب او را که خودش نقل کرد، که جواب دادم برای من مقدور
معلوم نیست چه پیش خواهد آمد. به ایشان دادم و تشویق کردمش که مفید میدانست! گفتم من از بیانات نیست .انتظام راجع به شرکت
تظاهرات جوانان امروز هم ادامه زودتر دست به کار شود و شاید تا ایشان اطلاعی ندارم و اعلیحضرت نفت ،به علت فشاری که روی او
دارد .عدهای از استادان در دانشگاه دوشنبه بتواند دولتی تشکیل دهد؛ میآورند که قبول کند باز موضوع
و وزارت علوم بست نشستهاند .بعد وضع مزاجش را پیش کشید ،ولی
از مذاکرات حضور اعلیحضرت قبول کرده که چند روزی به او
قرار شد آنها را به حال خود مجال بدهند که مطالعۀ بیشتری
بگذارند و اقدام برخورندهای نشود بکند و شاید بتواند این مسؤولیت
و حت یالمقدور در این مورد و موارد
دیگر اقدامات تحریکآمیز صورت را قبول نماید.
آقای اردشیر زاهدی تلفن کرد
نگیرد ... و معلوم شد حضرات مخبرین
«دنباله دارد» تلگراف کردهاند که دکتر امینی
پیشنهاد به شاه داده است که