Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۷ (دوره جديد
P. 5
صفحه 5ـ Page 5ـ شماره 167
جمعه 29ژوئن تا پنجشنبه 5ژوئیه 2018
«آوای تبعید» با نواهای نویسندگان نسل دوم متاتئاتر در «هنری پنجم» از لارنس اولیویه
ایرانی در برو نمرز رضا پرچ یزاده «-هنری پنجم»
یکی از نمایشنام ههای تاریخی
«در کنار ساحل» از شهرام کریمی نزدیک به یک سال و نیم پیش م یکند ،و ما در پشت صحنه دستیار لرد چمبرلین» ،در آن برنامه اجرا مشهور و محبوب ویلیام شکسپیر
فصلنامهی «آوای تبعید» فعالیت اسقف را م یبینیم که در حالی که م یکرد .این یعنی اینکه اولیویه قرار است .این نمایشنامه داستان هنری
با پدیدهها برخورد م یکند و واکنش مجموعهای پرمحتوا برای آغاز خود را در گسترهی ادبیات و لباس م یپوشد مشغول نوشیدن آبجو نیست نمایش را در سال ۱۹۴۴در پنجم ،مقتدرترین پادشاه انگلستان
نشان م یدهد که البته باید از منطق در «بخش ویژه»ی این شماره، فرهنگ در برو نمرز آغاز کرد .اکنون از یک لیوان بزرگ است ،و اسقف به دوران معاصر خودش اجرا کند ،بلکه در اوایل قرن پانزدهم– اواخر قرون
قابل قبولی برخوردار باشد .او برای برای نخستین بار شش نویسندهی شمارهی ششم این نشریه که نه زور لیوان را از دست او درم یآورد و در سال ،۱۶۰۰یعنی هنگامی که وسطا– را روایت م یکند که با زنده
اینکه علت این کن شها و واکن شها ایرانیتبار که در کشورهای آلمان، تنها در دنیای مجازی بلکه به شکل او را به آماده شدن تشر م یزند .در شکسپیر نمایشنامه را نوشته و برای کردن ادعاهای انگلیس در باب
روشن شود و مونا هم شخصیتی فرانسه و سوئد زندگی م یکنند، کتاب نیز منتشر میشود ،پیش پایان این صحنه ،بعد از اینکه هنری اولین بار اجرا کرده .یعنی قرار است تعلق فرانسه به پادشاهی انگلستان،
باورپذیرجلوه کند ،در طول رمان معرفی شده و آثارشان که اغلب روی ما است .بیش از بیست و پنج سفیران گستاخ فرانسه را نهیب زده و اولین اجرای نمایشنام هی هنری به فرانسه لشکر کشید و در برابر
خصوصیاتی پیدا کرده که من فاقد کار اول آنهاست ،مورد نقد و بررسی شاعر ،نویسنده ،منتقد و هنرمند با کشورشان را به جنگ تهدید کرده، پنجم را ببینیم .این آغاز خودش ما نیروهای ب یشمار فرانسوی ( ۵به ۱
آنها هستم .مثلا من سعی نم یکنم قرار گرفت ه است .شیدا بازیار ،با این شماره همکاری داشتهاند و آثار هم هی هنرپیش هها به هم تعظیم را دو مرحله در زمان جابجا م یکند. به نفع فرانسه) و با وجود موقعیت
مسائل ناگوار را به دست فراموشی رمان «تهران ش بها آرام است» ،نوا خود را در قالب شعر ،داستان ،نقد م یکنند و تماشاچیان هم آنها را بعد پوستر از روی لنز کنار م یرود نظامی برتر فرانسو یها ،آنها را در
بسپارم؛ مونا ولی برای اینکه ابراهیمی با کتاب «شانزده واژه» و و بررسی ادبیات ،همچنین تاریخ و تشویق م یکنند ،انگار نه انگار که تا و یک نمای دور ( )long shotاز نبرد «آژی نکور» ( )Agincourtدر
شخصیتی قابل قبول بشود ،این مهرنوش زائری اصفهانی با رمان «سی اسلامشناسی ارائه دادهاند .روی جلد همین چند لحظه پیش حرف تهدید ماکت لندن اواخر عهد ملکه الیزابت ۲۵اکتبر ۱۴۱۵شکست سنگینی داد
و سه پل و یک چا یخانه» از آلمان، شمارهی ششم ،کار شهرام کریمی، و توپ و تشر بود .وقتی که هنری و مشخص م یشود .دوربین در امتداد و حداقل برای مدتی ادعاهای انگلیس
ویژگی را پیدا کرده است». نگار جوادی با کار «شر قزدوده» و هنرمند ساکن آلمان است .در اسقف به پشت صحنه م یروند ،باز رود تمز به سمت چپ حرکت م یکند
مریم مجیدی با رمان «مارکس و صفحات داخلی فصلنامه نیز بیش از از میان در باز آنها را م یبینیم که تا به نمایشخان هی گلوب برسد ،و بعد در قبال فرانسه را به کرسی نشاند.
از دیگر موضو عهایی که در «بخش عروسک» از فرانسه ،همچنین گلناز سی اثر از این هنرمند پرکار به چاپ با خوشحالی دست م یدهند و از از آنکه کمی روی آن بازی کرد ،زوم این نمایشنام هی میهنی بارها در
ویژه» این فصلنامه گنجانده شده، هاشمزاده با کتاب «این ما بودیم» م یکند و به داخل م یرود .داخل طول تاریخ به اقتباس درآمده ،اما
بررسی تاریخ معاصر انتشار آثار از سوئد از جملهی این قل مب هدستان رسیده است. اجرا یشان ابراز رضایت م یکنند. نمایشخانه ،شیپورچی به نشان هی اقتباس سینمایی لارنس اولیویه شاید
ادبی ایران در آلمان و فرانسه و نیز هستند .این رمانها که جوایز ادبی «بخش ویژه» ،ابتکاری نو د ِر صحن ه عموما باز است ،و این باز آماده شدن برای آغاز نمایش شیپور مشهورترین آنها باشد .اولیویه که
جایگاه آثار نسل دومیهای ایرانی در متعددی را نصیب نویسندگان مطالب این تازهترین پُرتال بودنش و اصولا خود وجودش نشان هی م یزند؛ گروه موسیقی سر صحنه که ب یتردید بزرگترین شکسپیرین قرن
متن ادبیات مهاجرتی هر یک از این خود کردهاند ،در سالهای ۲۰۱۶ فرهنگی در برونمرز ،که در هفت چیزی است ،و آن اینکه پس و پیش زیر سقف طبق هی آخر نمایشخانه بیستم بود ،در اواخر جنگ جهانی
کشورهاست .همکاران این بخش، و ۲۰۱۷به بازار کتاب کشورهای فصل خلاصه میشود ،از تنوع صحنه همه جلوی روی ماست. نشست هاند– و رهبرشان چشم به اعلام دوم ( )۱۹۴۴و با خرج وزارت جنگ
علاوه بر مسئول آن ،بهجت امید یادشده راه یافت هاند .موضوع محوری خاصی برخوردار است و بخشهای بدین ترتیب ،دو دنیای پیش و پس شیپورچی دارد– شروع به نواختن انگلیس این نمایشنامه را به فیلم
(آلمان) ،سرور کسمایی (فرانسه) و این آثار ،زندگی ماجراجویانهی حال شعر ،داستان ،مصاحبه ،نقد ادبی، صحنه با هم آمیخته م یشوند و مرز م یکند؛ تماشاچیان دسته دسته وارد تبدیل کرد تا حین نبرد سنگین با
و گذشتهی مهاجران و تبعیدیهای تاریخ ،نقاشی /طرح و معرف یکتاب را میان آنها گم م یشود .نمایش کدام نمایشخانه م یشوند؛ اعیان و آنهایی آلمان هم میه ندوستی انگلیس یها
بهروز رشید (سوئد) بودهاند. ایرانی در بزنگاههای تاریخ معاصر در بر م یگیرد .از دو شمارهی پیش، است؟ واقعیت کدام است؟ کی دارد که دستشان به دهانشان م یرسد را تحریک کند و هم پی شدرآمدی
قسم تهای دیگر و این کشور از نگاه هستیشناسانهی یک «بخش ویژه» به این تنوع افزوده بازی م یکند؟ اصلا بازی چیست؟ و روی سکوهای مسقف (لُژ) م ینشینند بسازد بر تهاجم فرانسه که قرار بود به
نسل دوم یها است که اغلب خود را شده که در چارچوب آن تا کنون آیا بازی است یا واقعیت؟ اینها همه و تنگدستان در وسط نمایشخانه زیر زودی با هماهنگی نیروهای متفقین
ویژ هنامههای آتی ساکنان خانهی یک فرهنگ جهانی موضوعهای محوری «تئاتر» و آثار پرس شهایی است که آن در– فقط آسمان و جلوی صحنه م یایستند؛ غربی در سواحل نورماندی فرانسه بر
بخش شعر این شمارهی فصلنامه «نویسندگان و شاعران ایرانی ساکن با بودنش– در برابر ما م یگذارد. دخترک میوهفروش وارد شده سیب ضد اشغالگران نازی انجام شود .با این
یکی از پربارترین آنهاست .این م یدانند. اولیویه حتی فراتر از این رفته و به مردم تعارف م یکند؛ و دوربین وجود ،فیلم چنان هنرمندانه ساخته
جمعبندی البته بدون ارزیابی نویسندگان زن در صف اول کانادا» بررسی شده است. برای بر هم زدن منطق رئالیسم، بدون مکث زیاد روی هم هی اینها شده که کمتر اثری از «تبلیغات
مضمونی و شکلی اشعاری است که این که تمامی این آثار به قلم شمارهی جدید ،به معرفی یک نفر را– که اصلا معلوم نیست م یلغزد و حرکت م یکند :اولیویه ،با
منتشر شدهاند .اسد سیف ،پژوهشگر «جن س دومی»های ایران یتبار «نویسندگان نسل دوم ایرانی در چکاره است– به شیوهی آناکرونیست بهرهی کامل گرفتن از فیلمبرداری جنگی» در آن مشاهده م یشود.
و مدیر «آوای تبعید» با اشاره به نگاشته شده ،شاهدی بر موفقیتهای خارج از کشور» اختصاص دارد. ( )anachronisticعینک به چشم استادان هی جک هیلدیارد ،در در این مقاله قصد دارم در باب
اینکه «ایرانیان خود را سرآمد شعر چشمگیر زنان ایرانی در برو نمرز فهیمه فرسایی ،نویسنده و مسئول روی صحنه م یگذارد .عینک و اپتیک یک سکانس کوتاه نمایی گویا از جنب های از هنری پنجم اولیویه
جهان م یدانند» یادآور میشود: است .سرور کسمایی ،نویسنده و این بخش ،با اشاره به اینکه نسل نمایشخان هی شکسپیری ،طبقات بنویسم که تا به حال کمتر مورد توجه
«ب یآنکه قصد توهین یا آزار کسی پژوهشگر ادبی ،این روند را حاصل دومیها ،آثار خود را به زبان کشوری از اختراعات زمان شکسپیر نیست. اجتماعی الیزابتی و پوشاک آنها به قرار گرفته؛ جنب های که به نوب هی
را در سر داشته باشم[ ،میپرسم که] رشد مدرنیته در جامعه م یداند .او که در آن ب ه دنیا آمدهاند یا در اولیویه حتی بخشی از دشوار یهای خود ،جدا از ارزش متن نمایشنام هی
آیا میتوان شعر را مر ِض ایرانیان در مصاحبهای با عنوان «کنکاشی آن زندگی م یکنند ،مینویسند، کار نمایش در نمایشخان ههای عهد تماشاچی ارائه م یکند. شکسپیر ،مهم و ارزشمند است .آن
نیز محسوب داشت؟ این پرسش در روایتهای نویسندگان نسل دوم «گسستگی زبانی» را عامل عدم الیزابت را نیز به ما نشان م یدهد .این وقتی همه در جای خود مستقر جنبه« ،فرانمایشی» بودن هنری
نامتعارف از آنجا به ذهنم میرسد ایران یـ فرانسوی» که در این فصلنامه طرح پیوستهی موفقیتهای آنان نمایشخان هها فقط گرداگردش مسقف شدند ،شیپورچی شیپور دوم را به پنجم است .اصطلاح فرانمایش
که شمار شاعران ایران را پانزده منتشر شده ،میگوید« :تجربهی در رسانههای فارسیزبان میداند .او بود و باق یاش مستقیم زیر آسمان نشان هی آغاز نمایشنامه م ینوازد. ( )meta-theaterرا لاینل آبل،
هزار نفر برآورد م یکنند .و این در مهاجرت در چهار دههی اخیر م ینویسد« :این «گسستگی» سبب قرار داشت .او ِل صحن هی دوم که پسربچ های پلاکارد به دست روی نمایشنام هنویس و منتقد آمریکایی،
صورتی است که تیراژ کتابهای نشان داده است که زنهای ایرانی شده که نسل دوم یها در رسان ههای م یرسد ،آسما ن رعد م یزند و رگبار صحنه م یآید و نام نمایش را اعلام در سال ۱۹۶۳وضع کرد»Meta« .
شعر به بیش از صد نسخه نمیرسد. قابلیت و استعداد شگف تانگیزی داخل و خارج فاقد «لابی» باشند و م یگیرد ،و در حالی که تماشاچیان م یکند ،تعظیم کرده و از صحنه پیشوندی یونانی به معنای «فرا»
به بیانی دیگر ،شاعران خود شعر برای تطبیق خود با شرایط جدید، خبر انتشار آثار یا فعالیتهای ادبی پای صحنه خودشان را جمع و جور خارج م یشود .بعد « ُکر» ()chorus است .فرانمایش پدیدهای است که
محیط تازه و یادگیری زبان خارجی م یکنند و به دیوارهای اطراف پناه که یک نفر بیشتر نیست از پشت یک اثر هنری– به خصوص اثر
نم یخوانند!» از خود نشان دادهاند .من نمونههای آنها کمتر به رسانهها راه یابد». م یبرند ،بازیگران روی صحنه م یآیند پرده بیرون آمده پردهی جدید را نمایشی– از طریق آن به «نمایشی»
نعمت آزرم ،اسماعیل خویی ،رضا بسیاری را میشناسم که زن خانواده و زیر باران به کار خود ادامه م یدهند؛ جلو م یکشد؛ تماشاچیان برایش بودن خود اشاره و اعتراف م یکند ،و
مقصدی ،محمود فلکی ،افشین خیلی زودتر از مرد به خود آمده و دوردستهای شگرف پرواز کنند. که نشان م یدهد امر خطیر نمایش در کف م یزنند؛ او تعظیم م یکند و بدین ترتیب «واقعی» بودن خود را به
بابازاده ،اسماعیل نوریعلاء ،میرزاآقا توانسته در اینجا گلیم خود را از آب پس اولیویه تماشاچیانش را به هیچ حالی تعطی لبردار نیست .از این شروع م یکند به معرفی نمایش .در چالش م یکشد .به عبارتی ،با استفاده
عسگری و مجید نفیسی از جمله بیرون بکشد .خب ،اینها مادرهای سفری دور و دراز در «زمان» و جهت نمایش هم مثل زندگی است. همین حین ،پشت صحن هی شلوغ را از ادوات فرانمایشی ،نمایشنامه
شاعرانی هستند که کارهایشان در همین نسل دومیها هستند و نقش «مکان»– به لندن و پاریس و کاله و ولی شاید هم نه؛ نمایش عملا فراتر از م یبینیم که هر کس در آن به کاری مرز میان «واقعیت» و «تخیل» را
الگو و سرمشق را برای فرزندانشان آرفلر و آژی نکور دو سده قبل ،که با زندگی است :تماشاچیان نشست هاند و درم ینوردد و بدی ن وسیله تماشاچی
این بخش منتشر شده است. احتساب زمان کنونی حدود ششصد مشغول است. را در جریان خود شرکت داده به
با بخشهای داستان و نقد و داشت هاند». سال قبل میشود– م یبرد ،و آنها را بازیگران مشغول کارند! اولیویه /هنری پنجم را اولین بار بخشی از نمایش تبدیل م یکند .آبل
بررسی این شماره همچنین، پار ههای ویژ هنامه در ماجراها ،شوخیها و دلاوریهای بدین ترتیب ،هرچه روایت جلوتر اینجاست که م یبینیم ،و نه روی دون کیشوت را بزرگترین شخصیت
مرضیه ستوده ،علی رستانی ،پرویز «بخش ویژه»ی فصلنامه ،تنها هنری و یارانش شریک م یکند. م یرود ،تمرکز فیلم روی تماشاچیان صحنه به عنوان پادشاه .او ناگهان از فرانمایشی م یداند که مدام به
احمد ینژاد ،محسن حسام ،شهروز شامل معرفی ،نقد و بررسی آثار آخرش هم رومانس و عروسی داریم. کمتر م یشود ،تا اینکه در نهایت در سمت چپ وارد قاب بست هی دوربین نمایشی بودن موقعیت خویش اعتراف
رشید ،س .سیفی ،ابراهیم محجوبی، نویسندگان یادشده نیست .خود این و اینجا– در انتهای نمایش– است که ابتدای پردهی دوم آنها کاملا حذف م یشود ،و با وجودی که جام هی
بهروز مطل بزاده و ابراهیم هرندی قل مبهدستان نیز در مصاحب ههایی، همه چیز دومرتبه به نمایشخانهی م یشوند ،و نمایشنامه به فیلم تبدیل سلطنتی به تن کرده و تاج بر سر م یکند.
همکاری کردهاند .در قسمت «تاریخ، دیدگاهها و انگیزههایشان را برای کنار رود تمز و به میان تماشاچیان م یشود .گویی تماشاچیان بطور دارد ،با تردید م یایستد ،از میان در پدیدهی فرانمایش بطور عمده
نقد و بررسی» اسد سیف ،ب .ب ینیاز نگار ش تجربیات خود در چارچوب کامل در نمایش مستحیل شده و نگاهی به صحنه م یاندازد ،سرف های با تئاتر مدرنیست و پسامدرنیست
ژانرهای ادبی گوناگون و شیوههای بازم یگردد. با آن یکی شدهاند .و این دقیقا با کرده سینه صاف م یکند ،و سپس ب هخصوص با برتولت برشت و
و آرمین لنگرودی قلم زدهاند. تحقیق و کالبدشکافی رویدادهای چنین است که اولیویه آن سرنخ توصی هی پُرحرارت ُکر در ابتدای وارد صحنه م یشود .دوربین با اولیویه ساموئل بکت شناخته م یشود تا با
در «پیش درآمد» این شماره از آن تاریخی ایران با خواننده در میان فرانمایشی شکسپیری الیزابتی– در هر پرده م یخواند که تماشاگران را روی صحنه نم یرود ،بلکه م یچرخد کلاسیسیس تهایی همچون اولیویه .با
گذشته آمده است که شمارهی هفتم گذاشت هاند .به عنوان مثال نوا قالب ُکر– را گسترش م یدهد تا در تشویق به تأمل در نمایش م یکند و و از میان در باز او را دنبال م یکند این وجود ،به نظرم اولیویه در هنری
فصلنامه به بررسی آثار «شاعران زن ابراهیمی در رابطه با پیوند واقعیت دوران خودش– و بلکه ما– رئالیسم از آنها م یخواهد– در غیاب جلوههای که به لب هی صحنه م یرود ،و در حالی پنجم یکی از بهترین نمون ههای
ایرانی در خارج از کشور» اختصاص و تخیل در رمان و شباهت خود تلخ و فل جکننده را به چالش بکشد. ویژهی مدرن– محدودی تهای صحنه که تماشاچیان برایش کف م یزنند، فرانمایش در طول تاریخ تئاتر را به
داده شده و «تران هسرایی» موضوع با شخصیت اول داستان «مونا» چنانکه شکسپیر به خوبی م یدانست، را فراموش کرده و آنچه نمایش در اولیویه /هنری پنجم به تماشاچیان تصویر کشیده است .جادوی اولیویه
محوری هشتمین شمارهی آن است. م یگوید« :بسیاری از احساساتی اولیویه هم خوب م یداند که رئالیسم نقاط دوردست تاریخ و جغرافیا تصویر تعظیم م یکند .نمای ِش دره مریختگی شاید در این باشد که بر خلاف امثال
بر اساس این نویدها میتوان امیدوار که در این رمان بازگو شده ،واقعی چارچوب تنگی دارد که روح م یکند را جلوی روی خود ببینند و برشت و بکت ،فرانمایشش توی ذوق
بود که نشر «آوای تبعید» دست و احساس من است ،ولی رویدادها ماجراجوی انسان جستجوگر را ارضاء نق شها شاهکار است. بیننده نم یزند و او را گیج و گنگ– و
کم تا دو شماره آتی ادامه دارد و در و ماجراها ساختگی است .مونا در نم یکند .دنیای رئالیست حقیقتا اصلا خود را در آنجاها تصور کنند. کمی بعد ،هنگامی که هنری اسقف به اصطلاح برشت– «ازخودبیگانه»
شش ماه آینده به سرنوشت نشریات چارچوب این ماجراهای ساختگی دنیایی تیره و تار است ،اگر کاملا به قول کولریجُ ،کر از تماشاچیان اعظم کانتربری را احضار م یکند، ( )estrangedنم یکند .به عبارتی،
ادب یـ هنری ک هـ مانند دفتر انجمن خطرناک نباشد .برای غالب آمدن م یخواهد خودآگاهانه اذهانشان را دوربین از روی صحنه به سوی در بیننده م یتواند هم با نمایش سرگرم
قلم ایران در تبعیدـ هنوز اعلام بر تیرگ یاش باید ذهن را از بندش از غل و زنجیر رئالیسم رها کرده صحنه م یچرخد و ماموری که به شود و از آن لذت ببرد و هم چیز یاد
فعالیت نکرده تعطیل میشوند ،دچار آزاد کرد و به پرواز درآورد ،کاری که (willing suspension of دنبال اسقف فرستاده شده را دنبال بگیرد و آگاهانه بداند که «حقیقت»
)disbeliefبا او به گذشتهها و ممکن است متفاوت از محتوای
نخواهد آمد. اولیویه استادانه انجام م یدهد.
هنری پنجم اولیویه به فارسی دوبله نمایش بوده باشد.
شده و اولین بار اوایل ده هی هفتاد هنری پنجم با نمایش پوستر
خورشیدی در برنام هی تلویزیونی تبلیغاتی نمایشنامه آغاز م یشود
«هنر هفتم» به کارگردانی اکبر که با باد در آسمان چرخ م یخورد
عالمی پخش شده است .دوبل هی این و م یآید و به لنز دوربین م یچسبد.
فیلم از دوبل ههای فاخر ادبی به زبان روی پوستر نوشته «نمایشنام هی
فارسی است .پرویز بهرام در نقش هنری پنجم و نبرد او در آژی نکور
ُکر (لزلی بَنکس) دکلم هی موزون در فرانسه امروز اول ماه مه ۱۶۰۰
(در بُحور َر َمل و متقارب) م یکند ،و در نمای شخان هی گلوب توسط گروه
ایرج دوستدار در نقش اسقف اعظم مردان لُرد چمبرلین اجرا م یشود».
کانتربری (فیلکس آیلمر) و ژرژ گلوب ( )Globeنمایشخان های بود
پطرسی به جای هنری (اولیویه) که کمپانی هنری شکسپیر« ،مردان
حرف م یزنند.
وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی