Page 6 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۶ (دوره جديد
P. 6
صفحه - Page 6 - 6شماره 176
جمعه 9تا پنجشنبه 15شهریورماه 1397خورشیدی
بزرگ معاصر شکسپیر و پد ِر استقراء هفت اقتباس سینمایی شکسپیر که باید پیش از مرگ دید رضا پرچ یزاده -از زمان اختراع
مدرن ،م یداند. سینما تا به امروز آنقدر اقتباس
ارواح استفاده فراوان کرده این است خود را به عنوا ِن یک خارجی ،یک خیانت و عدالت است ،و به زیبایی برای تحریک حس میه ندوستی از سینمایی از آثار شکسپیر شده که
کوزینتسف دو اقتباس سینمایی که جیمز اول پادشاه اسکاتلند ِی سیاهپوست ،و یک سردا ِر جنگی جا هم به فیلم درآمده .از قضا این فیلم آن استفاده م یشود .اتفاقا این اقتباس از شماره خارج است .دیدن همه این
از دو نمایشنامه شکسپیر کرد– آن انگلستان در آن زمان خود به ارواح بیندازد .پس اتللو از جنب های مهم سیاه و سفید تنها اقتباس سینمایی خاص هم دقیقا به همین منظور در اقتبا سها البته نه ممکن است و نه
دیگری شاهلیر است ،که در زیر به آن علاقه خاصی داشته و به اصطلاح حکای ِت دشوار یهای مهاجران در آمریکایی شکسپیر است که به سال ۱۹۴۴که متفقین م یخواستند به وقت گذاشتن برایش م یارزد .در
خواهم پرداخت– که به نظرم هر دو نظرم در رده اقتبا سهای بزرگ قرار در نورماندی پیاده شوند با کم کهزینه این میان ،برخی از بهترین اقتبا سها
بهترین اقتبا سهای سینمایی از آن دو خرافاتی بوده است. جامع های جدید هم هست. م یگیرد .شکسپیر تا به امروز پرونده دولت وینستون چرچیل ساخته معمولا مهجور م یمانند .ب هخصوص
نمایشنامه هستند .این نسخه هملت، کوروساوا داستان اسکاتلندی مکبث سرگئی باندارچوک بازی درخشانی چندان موفقی در هالیوود نداشته شد .به جز بازی درخشان اولیویه در این روزها که منبع اطلاعات بسیاری
هم از نظر بازیگری و هم از منظر را به ژاپن سامورای یها در قرون در نقش سردار شکاک ارائه م یدهد. است؛ چنانکه مثلا امروز کمتر کسی نقش هنری ،شیوه روایت و طراحی از مردم عمدتا اینترنت شده ،که
تکنیکی ،اثری بسیار قدرتمند است. وسطا م یبرد و به همان سیاهی هم ایناقتباسرنگیکهاکثرصحن ههایش اورسن ولز و چارلتون هستون را به صحنه این اقتباس رنگی هم منحصر جنگلی درهم و برهم است که به
استفاده استادانه از مونتاژ ،فیلمبرداری تصویرش م یکند .این فیلمی است که در کریمه و در کنار دریای سیاه خاطر اقتبا سهای سینمای یشان از به فرد است .فیلم به شیوه نمایش راحتی آدم را در خود گم و گور
سیاه و سفید با دوربین متحرک و در هنگام دیدنش حتی ذرهای طنز، فیلمبرداری شده به زیبایی ونیز اواخر شکسپیر– که لزوما بد هم نبودهاند– فیلمبرداری شده .داستان از روی م یکند ،شناختن این اقتبا سها بسیار
بازی با نور و سایه در محی طهای خالی آرامش ،و امید مشاهده نخواهید کرد. قرون وسطا را به تصویر م یکشد. به خاطر م یآورد .این ظاهرا به صحنه «تئاتر گلوب» – یعنی تئاتری دشوار اگر نه ناممکن است .در این
و دالا نهای طولانی و هرا سآفرینی از برای القای این وضعیت ،کوروساوا جدا از بازی درخشان باندارچوک و این دلیل است که تبع بیننده عام که شکسپیر اکثر آثارش را در آنجا به مقاله دقیقا قصد دارم به معرفی چنین
سای ههای پ ِس دیوارها این اثر را به عمده فیلم را در بالای کوه فوجی و موسیقی ارکسترال عالی خاچاتوریان، آمریکایی با درام کلاسیک سازگار روی صحنه م یبرد– آغاز م یشود و
نوعی اکسپرسیونیسم نزدیک کرده به طریقه سیاه و سفید فیلمبرداری مهمترین خصوصیت این فیلم بدون نیست؛ که خود نشان از تفاو تهای تا آخر این وضعیت تئاتری را حفظ اقتبا سهاییبپردازم.
است .بناهای عظیمی که پ سزمینه کرده تا مه غلیظ و خاک تیره و ب یبر شک همین جلوههای بصر یاش فرهنگی عمیق قاره جدید با قارههای م یکند ،گرچه در صحن ههای مختلف در باب اهمیت شکسپیر و به تب عاش
صحن هها قرار م یگیرند ،حقارت آتشفشانی ،سیاهی این تراژدی را هستند :دکور عظیم ،طراحی لباس میزان تئاتری بودن داستان بسته به اقتبا سهای سینمایی از آثار او ،باید
انسان را صدچندان جلوه م یدهند ،و بصری کند .کوروساوا رگ ههای گوتیک پر زرق و برقِ ،س تهای خیرهکننده، قدیمی دارد. موقعیت مکانی کم و زیاد م یشود. بگویم که شکسپیر بعد از چهارصد
حس تنهایی انسان و ب یاطمینان یاش و ترسناک را هم در این اقتباس به فیلمبرداری از زوایای مختلف، اما دلیل اینکه چطور این یکی مثلا صحنه کلیدی نبرد آژی نکور و خردهای سال هنوز هم مهم است،
به همه چیز و همه کس را قوت نحو احسن وارد کرده .صحن ههای نورپردازی هوشمندانه و هدفدار ،و در خود آمریکا هم محبوب است را ( )Agincourtدر فرانسه کاملا در چرا که با دغدغ ههای بنیادی بشری
م یبخشند .شوستاکوویچ هم استادانه حضور روح خبیث و ظهور روح میکی استفاده از مونتاژ با نواخت نسبتا فکر م یکنم باید دقیقا در «عناصر دست و پنجه نرم م یکند که تا به
برای هر صحن های قطع های موسیقی (بانکو) عالی هستند و در مای ههای تند– که در اقتبا سهای سینمایی هالیوودی» آن جست .این فیلم محیط خارج فیلمبرداری شده. امروز هم عمدتا دغدغ ههای انسانی
ساخته که ج ّو آن صحنه را به بیننده ارواح کوایدان– که البته هشت سال شکسپیر معمول نیست .اتللو از آن به سبک فیل مهای تاریخی پرخرج طراحی صحنه این فیلم هم بسیار ماندهاند .به عبارتی ،لزومی ندارد که
القاء م یکند .قطعه مرموز و ترسناک بعد از این فیلم ساخته شد– تصویر نمایشنام ههای شکسپیر است که هالیوود در ده ههای چهل و پنجاه و جالب است .دکور پر از نقاش یهای خواننده و بیننده حتما در انگلی ِس
او در سکانس ظهور روح شاه هملت شدهاند .نقش واشیزو (مکبث) را بارها برای سینما اقتباس شده ،و به شصت همچون ده فرمان و ب نهور شبیه به هنر طراحی کتاب قرون زمان شکسپیر زندگی کرده باشد تا
به نظرم ب ینظیر است .گرچه نسخه توشیرو میفونه همیشه اخمو و دلیل مؤلف ههای نژادی موجود در آن، ساخته شده ،و به اصلاح big وسطاست ،که جنبه ادبی کار را آنچه را در نمایشنام ههایش م یرود
۱۹۴۸لارنس اولیویه در غرب از همه عصبانیبازیم یکند.سکانسکلیدی کماکان هنوز هم مورد توجه قرار budget productionاست .در از لحاظ بصری افزایش م یدهد. تجربه کند ،چرا که عمده آنچه او
همل تهای دیگر مشهورتر است و حرکت درختان «جنگ ِل عنکبوت» به م یگیرد و بازارش گرم است .در طول این سبک فیلم ،خیلی از بازیگران بدین ترتیب ،این اقتباس خاص در م ینویسد و تصویر م یکند مرزهای
کلی جایزه گرفته است ،اما به نظرم سوی «قلعه تارعنکبوت»– که در تاریخ سینما هنرپیشگان بزرگی نقش مشهور نیم هبرهنه– مردان با بد نهای حقیق تگون های «متاتئاتر» است؛ جغرافیایی و فرهنگی را درم ینوردد.
به گرد پای نسخه کوزینتسف هم پیشگویی آمده نشانه سقوط واشیزو اتللو را ایفا کردهاند .از آن جمل هاند عضلانی و روغ نمالی شده و زنان با یعنی تئاتری که خودآگاهانه نشان از این منظر م یتوان شکسپیر را با
نم یرسد .در جایی که اولیویه تنها است– به نظرم کوبندهترین سکانس اورسن ولز در نسخه خودش (،)۱۹۵۲ آرایش زیبا و لباس فاخر– پرده را به م یدهد که تئاتر است .از این جهت، فردوسی و سعدی مقایسه کرد ،که
روی جنبه روانی هملت تمرکز کرده در میان فراوان سکان سهای کوبنده لارنس اولیویه در نسخه استوارت بِرج تسخیر خود درم یآوردند .جن گهای این اقتباس را حتی م یتوان به درونمایه آثارشان دغدغ ههای بنیادی
بود ،کوزینتسف جنب ههای روانی فیلم است .نکت های که این نمایشنامه ( ،)۱۹۶۵و لارنس فیشبرن در نسخه عظیم و سیاه یلشکر هم در آنها گون های پس تمدرن به شمار آورد .در بشری است ،اگرچه ظاهر و قالب
و سیاسی را با هم پرورش م یدهد. و اقتبا ساش را برای ما جال بتر اولیور پارکر ( .)۱۹۹۵اما این بدون فراوان بود .و ژولیوس سزار همه سال ۱۹۴۶فیلم در چهار رشته نامزد آثارشان ایرانی و مربوط به ایران است.
خود اولیویه بعدا این نسخه را بهترین م یکند البته شباهت بسیارش به شک بهترین اقتباس سینمایی اتللو اینها را دارد؛ به علاوه اینکه خوانش اسکار شد– و هی چکدام را نبرد– و از این مقدمه که بگذریم ،در
اقتباس هملت دانسته بود .این فیلم به وضعیت رژیم جمهوری اسلامی و است .یوتک هویچ برای این فیلم جایزه کارگردان از شکسپیر هم بسیار ساده اولیویه برای کارگردانی ،تهی هکنندگی این مقاله قصد دارم هفت اقتباس
زیبایی به فارسی دوبله شده ،و زندهیاد برخی سردمداران آن است .این فیلم بهترین کارگردانی را از جشنواره کن و سرراست است .احتمالا به همین و بازیگری اسکار افتخاری گرفت .این سینمایی از آثار شکسپیر را که نزدیک
کاووس دوستدار به جای هملت– با به فارسی دوبله شده ،و در آن زندهیاد در ۱۹۵۶دریافت کرد .این فیلم به دلایل باشد که این نسخه در میان فیلمی بود که باعث شد شکسپیر به مت ِن نمایشنامه هستند بررسی
بازی اینوکنتی اسموکتونوفسکی– ایرج ناظریان به جای واشیزو حرف فارسی دوبله شده ،و پرویز بهرام به مخاطبان عام آمریکایی محبوب بالاخره در سینما گل کند .تا قبل از و معرفی کنم .م یگویم «نزدیک به
جای اتللو و ایرج ناظریان به جای یاگو شده ،که در نهایت به مشهور شدنش آن بسیاری از آثار شکسپیر به روی متن» برای اینکه بسیاری اقتبا سها
حرف م یزند. م یزند. انجامیده است .صحنه چاقو خوردن پرده رفته بودند ،اما هیچکدام موفق به هم وجود دارند که به زمان و مکان
.۶شاه لیر ()۱۹۷۱ .۵هملت ()۱۹۶۴ حرف م یزنند. سزار در صحن سنا (و عبارت معروف کسب اقبال عمومی نشده بودند .این و حتی به ترتی ِب وقایع و تاکیدهای
ساخته گریگوری کوزینتسف ،بر ساخته گریگوری کوزینتسف ،با .۴سریر خون /قلعه تارعنکبوت «تو هم ،بروتوس؟!») و سخنرانی فیلم سینماروها را با شکسپیر آشتی مت ِن اصلی نزدیک نیستند و با این
اساس ترجمه بوریس پاسترناک موسیقی دیمیتری شوستاکوویچ، سیاستمدارانه مارک آنتونی در مقابل داد .با وجودی که چهار دهه بعد ِک ِنت وجود هنوز هم «اقتباس» از شکسپیر
( ،)۱۹۴۹و با موسیقی عصب یکننده محصول شوروی سابق .هملت ()۱۹۵۷ سنا (دوستان ،رومیان ،ه ممیهنان!) برانا هم نسخه خوبی از هنری پنجم محسوب م یشوند .مثلا ریچارد سوم
دیمیتری شوستاکوویچ ،محصول داستان شاهزادهای دانمارکی است که ساخته آکیرا کوروساوا ،محصول مهم است .این فیلم به فارسی دوبله ( )۱۹۸۹را به روی پرده برد ،اما به ( )۱۹۹۵ریچارد لانکرین و رومئو و
شوروی سابق« .شاهلیر» داستان عمویش و مادرش با هم سر و س ّری ژاپن .این فیلم ژاپنی ب یشک بهترین نظرم این نسخه تا به امروز بهترین ژولیت ( )۱۹۹۶باز لورمن که یکی
پادشاهی مجیزدوست در بریتانیای پیدا کرده و پدرش ،شاههملت ،را به اقتباس سینمایی مکبث است .این شده. اقتباس سینمایی هنری پنجم است. در انگلی ِس دهه سی و دیگری در
باستاناستکهم یخواهدسهدخترش قتل م یرسانند .روح پدر بر هملت نمایشنامه که سیاهترین تراژدی .۳اُتِللو ()۱۹۵۵ سخنرانی روز سنت کریسپی ِن هنری آمریکای دهه نود م یگذرد از این
را شوهر بدهد و سرزمی ناش را بین ظاهر م یشود و از او م یخواهد که تا شکسپیر است ،داستان سقوط اخلاقی ساخته سرگئی یوتک هویچ ،با قبل از جنگ که ب یشک مایه الهام قسم هستند .با این وجود ،برای من
آنها تقسیم کند تا سر پیری هر ثلث از انتقامش را نگرفته آرام ننشیند. انسان در اثر وسوسه و جاهطلبی را موسیقی متن کلاسیک آرام این مدل سخنران یها در بسیاری از آن اقتبا سهایی اهمیت داشت هاند که
سال را به دور از مسئولیت حکومت در هملت در اثر شک و تردید ،انتقام خاچاتوریان ،محصول شوروی حماس ههای هالیوودی بوده هم از به نظرم دید نشان از جه ِت تجربه
نزد یکی از آنها سپری کند ،اما دختر را تا لحظه آخر به عقب م یاندازد، روایت م یکند. سابق .منابع غیررسمی از دست لحاظ کارکردی مهم است .این فیلم دراماتیک به دیدن شکسپیر نزدی کتر
کوچک و صادقش او را م یرنجاند و در نهایت هم خودش و هم تمام مکبث امیر و فرماندهی در اسکاتلند داشتن بوریس پاسترناک در نوشتن است .در این بین به برخی جزئیات
و لیر هم ب یمهریه او را م یراند و نزدیکان و دشمنانش قربانی تردید قرون وسطا است که در اثر دلاوری فیلمنام هاش گفت هاند .اتللو داستان به فارسی دوبله شده. مربوط به اقتبا سها که از شرایط
سرزمین را بین دو دختر متمل قاش او م یشوند .این نمایشنامه در درجه مورد عنایت شاه دانکن قرار م یگیرد و سردا ِر سیاهپوس ِت مراکشی در .۲ژولیوس سزار ()۱۹۵۳ سیاسی /اجتماعی /فرهنگ ِی عصر و
و شوهرانشان تقسیم م یکند. اول درباره تردید فلسفی است ،و ترفیع مقام داده م یشود ،اما به دنبال خدمت ارتش ونیز است که از خود ساخته جوزف ال .منکی هویتس، تاریخ خودشان نشأت گرفت هاند که به
بعدا که نزد دخترانش م یرود، اینکه چگونه تردید باعث م یشود طمع ابتدا دانکن را و سپس بهترین دلاور یها نشان داده مورد احترام با موسیقی حماسی میکلوش روژا، آفرینش نسخه موجود انجامیده هم
آنها که پیشتر مدام مجیز وی را عمل درست آنقدر به عقب بیفتد تا دوستش بانکو را به قتل م یرساند؛ و ونیزیان قرار م یگیرد؛ اما افسر مادون محصول آمریکا .نمایشنامه ژولیوس
م یگفتند ،به او ب یمهری م یکنند در نهایت کار از کار بگذرد و هرچه بعد برای اینکه این قت لها را بپوشاند او ،یاگو ،به او حسادت م یورزد و مدام سزار داستان روزهای آخر زندگی خواهم پرداخت.
و او را م یرانند و کشور را به جنگ هست و نیست از دست برود .تردید دست به زنجیرهای از قت لها م یزند در گوشش م یخواند تا به همسر این سردار بزرگ رومی در دوران برای اینکه ُشبهه قضاوت درباره بهتر
و آشوب م یکشانند ،و لیر در نهایت فلسفی که گریبان هملت را رها و حمام خون به راه م یاندازد ،تا در سفیدپوس ِت زیباش دزدمونا شک دیکتاتور یاش و ترورش به دست یا بدتر بود ن اقتبا سها پیش نیاید آنها
پس از تحمل مشقات بسیار و روبرو نم یکند ،به اصطلا ِح تئاتر کلاسیک نهایت به دست مخالفانش کشته شود. کند و او را به قتل برساند و در نهایت تعدادی از سناتورها و دوستش را بر اساس تاریخ تولید شمارهگذاری
شدن با حقیق ِت خود و اطرافیانش از «نقص تراژیک» ()tragic flaw از خو ِد مکبث خطرنا کتر و ب یرح متر بروتوس ،و انتقام مارک آنتونی ،دوست کردهام .بدون تردید م یتوان به این
اوست .اما این نمایشنامه بطور عام البته همسرش« ،بانو مکبث» است، خودکشی کند. دیگر سزار و سردار بزرگ دیگر روم ،از فهرست تعدادی دیگر از اقتبا سهای
دنیا م یرود. درباره درد اگزیستانسیالیستی بشر نیز که پش ِت اکث ِر تصمی مهای مرگبار اتللو اول از هر چیز داستان حسودی سینمایی شکسپیر را هم اضافه
عمده زمان این اقتباس سیاه و هست ،و اینکه از کجا آمده و آمدنش مکبث قرار دارد ،و در حقیقت نیروی و حر فدرآوردن و دها نبینی و تبعا ِت آنها را روایت م یکند. کرد ،اما در آن صورت مقاله خیلی
سفید با زیرمای ههای مارکسیستی بهر چه بوده و به کجا خواهد رفت. پی شبرندهی وی است .بدی نترتیب تراژی ِک آن است .اما در لای ههای سزار البته نقش کوتاهی در این طولانی خواهد شد؛ و به هر ترتیب
و ضدفئودالیستی ،در میان فقرا و این فلسف یترین اثر شکسپیر است .با او یکی از ترسنا کترین و در عین زیرین،اتللوحکای ِتظهو ِرمرکانتالیسم نمایشنامه /فیلم دارد ،و نق شهای این هفت مورد به نظرم کلید یترین
آوارگان و در بیغول هها و خراب هها و این وجود ،نظری های هست معروف در حال تاثیرگذارتیرین ز نهای تاری ِخ و جایگزین شد ِن ارز شهای حماسی اصلی را بروتوس (جیمز میسون) اقتبا سهای نزدیک به متن تا به
بیابا نها و باتلا قها و در کشاکش دنیای ادبیات که خال ِق این اثر را نه درام است .از قضا نمایشنامه هم پر فئودالی با ارز شهای اقتصاد ِی دوران و مارک آنتونی (مارلون براندو) امروز هستند .یادآوری این نکته را
توفان و باران م یگذرد ،که به خوبی شکسپیر که فرانسیس بیکن ،فیلسوف از ارواح و اشباح و مکا نهای ترسناک رنسانس نیز هست .اتللو دقیقا در بازی م یکنند .این داستانی درباره لازم م یدانم که در متن مقاله تنها به
حس نکبت و فلاکت را القاء م یکند. است .اینطور م یگویند که دلی ِل چنین جامع های است که م یخواهد دموکراسی ،میه ندوستی ،افتخار، بارزترین درونمای ههای نمایشنام هها و
یوری یار ِوت با مشخصات فیزیکی اینکه شکسپیر در این نمایشنامه از اقتبا سهای سینمای یشان پرداخت هام،
کاملا مناسب ،با چش مهای درشت و و بسیاری درونمای هها و موتی فها
صورت تکیده و اندام لاغر و کشیده ،به را– باز به هوای اینکه مقاله طولانی
زیبایی هرچه تما متر نقش لیر احمق و نشود– از قلم انداخت هام .خودتان
تمل قجو ،راندهشده و سپس دیوانه را
ببینید و کشف کنید.
بازی م یکند. .۱هنری پنجم ()۱۹۴۴
به خاطر ایفای این نقش ،یاروت ساخته لارنس اولیویه ،محصول
جایزه ویژه جشنواره جهانی تهران را انگلستان .این نمایشنامه تاریخی،
در سال ۱۹۷۲نصیب خود کرد .در داستان لشکرکشی هنری پنجم،
همین سال او در شاهکار سینمایی پادشاه انگلستان در اوایل قرن
دیگری به نام سولاریس به کارگردانی پانزدهم میلادی ،به فرانسه و پیروزی
آندری تارکوفسکی نق شآفرینی او بر فرانسو یها با وجود خستگی
زیبایی کرد .بعد از او ،نقش دلقک و ک متعداد بودن افرادش را روایت
که شوخی شوخی به او کنای ههای
جد ی م یزند از همه نق شهای دیگر م یکند.
برجست هتر است .سکانس ابتدای ِی البته در آن زمان بر اساس
تقسیم مملکت و مجیزگویی دو دختر فرمو لهای موروث ِی فئودالی ،قسمتی
بزرگ و دستبوسی خدم و حشم و از خاک فرانسه جزو املاک پادشاهان
صداقت دختر کوچک و اِر ِل ِکنت انگلستان به حساب م یآمد ،و بنابراین
به نظرم بهترین سکانس این فیلم هنری در اصل به فرانسه لشکرکشی
و یکی از بهترین سکان سهای همه کرده بود تا بر تعلق آن قسمت از
اقتبا سهای سینمایی شکسپیر است. فرانسه به انگلیس تاکید کند .کارکرد
سکان سهای ک ممحلی کردن دخترها این نمایشنامه پر از ماجرا و جنگ
و واکنش لیر هم عالی است .این فیلم و حادثه و در عین حال خودکاوی
به زیبایی به فارسی دوبله شده ،و در در ذهنیت انگلیسی چیزی است
آن منوچهر اسماعیلی به جای شاهلیر در مای ههای برخی داستا نهای
شاهنامه– ب هخصوص داستا نهای
حرف م یزند. رستم– در ذهنیت ایرانی؛ و معمولا
ادامه در صفحه 17