Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۲۱ (دوره جديد
P. 14

‫صفحه ‪ - Page 14 - 14‬شماره ‪۱۶۸۷‬‬
                                                                                                                                                                                                     ‫جمعه ‪ ۴‬تا پنجشنبه‪ ۱۰‬مردا‌دماه ‪139۸‬خورشیدی‬

‫آنان باشیم‪ .‬من نیز با هر دو صحبت‬                                         ‫صادق طباطبائی افشاء م ‌یکند‪:‬‬                                                                                                         ‫بالاخره چه شد؟‬
‫کردم و خلاصه روز جمعه ناهار رفتیم‬                                        ‫پشت پردۀ گروگانگیری(پایان)‬
‫کرج‪ .‬دوستان زیادی از دولتمردان و‬                                                                                                                                                                     ‫= بالاخره آن چهار شرط و‬
‫تنی چند از شخصیت‌های روحانی‬              ‫چه شد که توافق پنهانی کارتر ـ خمینی‬
‫هم آمده بودند‪ .‬نماز به امامت آقای‬                     ‫به ثمر نرسید‬                                                                                                                                   ‫کیفیت نهایی کار و انجام تعهدات‬
‫صدوقی برگذار شد و پس از صرف‬
‫ناهار حدود ساعت سه یا چهار بود‬          ‫یکجریانانحرافی‪،‬انقلابراازداخلبهسویهد ‌فهایموردنظرحزبتودهسوقم ‌یداد‬                                                                                                   ‫آمریکا به چه صورت شد؟‬
‫که آقای صدوقی متوجه شدند قرص‬                      ‫پایان گروگانگیری و استقبال کارتر از آنها در فرودگاه آلمان‬                                                                                          ‫ـ همانطور که همه م ‌یدانند مذاکرات‬
‫دیابت خود را فراموش کرد‌هاند‪ .‬من از‬                                                                                                                                                                  ‫الجزایر آنقدر به طول انجامید تا‬
‫مهندس بازرگان اجازه گرفتم که آقای‬                                              ‫اینبارنوبتصادقطباطبائیاستکهدرمصاحب ‌های‪،‬‬              ‫اشغالسفارتآمریکاوگروگانگرفتندیپلما ‌تهای‬                        ‫انتخابات آمریکا تمام شد و پرزیدنت‬
‫صدوقی را به تهران برسانم‪ ،‬چون با‬                                               ‫از رویدادهای پشت پرده سخن م ‌یگوید‪ .‬و البته باز هم‬    ‫آمریکایی در ‪ 13‬آبان ‪ 1358‬سرفصل دور ‌های از تاریخ‬                ‫ریگان وارد کاخ سفید شد‪ .‬هنگامی که‬
‫وسیله من آمده بودند‪ .‬مهندس در‬                                                                                                        ‫معاصر ایران بود که هنوز هم پس از سی سال(زمان نشر‬                ‫ریگان پیروز آماده برای ادای سوگند‬
‫ابتدا گفتند که بهتر است آنجا بمانم‬                                                                              ‫با احتیاطات لازم!‬    ‫در کیهان لندن‪ -‬دیماه ‪ )۱۳۸۹‬به پایان آن نرسید ‌هایم‪.‬‬             ‫م ‌یشد‪ ،‬اعلام شد گروگانها تا لحظاتی‬
‫اما در نهایت با آقای صدوقی راهی‬                                                ‫صادق طباطبائی برادر همسر احمد خمینی‪ ،‬در‬               ‫هدف از این کار چه بود؟ خمینی بازیگر بود یا‬                      ‫دیگر فرودگاه مهرآباد را به مقصد‬
                                                                               ‫زمان گروگانگیری سخنگوی دولت بود و وقتی دولت‬           ‫بازیچه؟ پشت پرده چه م ‌یگذشت؟ چرا گروگا ‌نها تا‬                 ‫فرودگاه فرانکفورت ترک خواهند کرد‪.‬‬
                    ‫تهران شدیم‪.‬‬                                                ‫بازرگان قربانی این ماجرا شد‪ ،‬باز هم به سبب رابطۀ‬      ‫زمانی که جیمی کارتر در کاخ سفید اقامت داشت آزاد‬                 ‫با قرارداد یا به اصطلاح بیانی ‌های که‬
‫شب تصمیم گرفتم برای دیدار با پدر‬                                               ‫نزدیکش از طرفی با «بیت امام» و از دیگر سو با مقامات‬
‫و مادرم به قم بروم‪ .‬حدود ساعت ‪11‬‬                                               ‫آلمانی‪ ،‬نقش مهمی در مذاکرات محرمانه بین تهران‬                            ‫نشدند و بسیاری سؤالات دیگر‪...‬‬                        ‫به امضای دو طرف رسید‪...‬‬
‫شب رسیدم قم‪ .‬پدرم گفتند احمدآقا‬                                                                                                      ‫با وجود کتابها و مقالات متعددی که در این باره‬                   ‫= چرا می‌گوئید به اصطلاح‬
‫غروب اینجا بود و از دست تو شدیداً‬                                                                              ‫و واشنگتن داشت‪.‬‬       ‫انتشار یافته است هنوز ناگفته‌های بسیاری وجود‬
‫گله مند بود‪ ،‬بعد هم گفتند صادق این‬                                             ‫او فاش م ‌یکند که کارتر و خمینی تا یک قدمی‬            ‫دارد و هر بار که یکی از بازیگران صحنه لب به سخن‬                                           ‫بیانیه؟‬
‫چه کاری بود که امروز کردی؟ گفتم‬                                                ‫ساخت و پاخت بزرگ پیش رفته بودند‪ .‬چه شد که‬             ‫م ‌یگشاید گوشۀ دیگری از پرده بالا م ‌یرود و اسرار‬               ‫ـ اگر آنچه را که این هیأت امضا‬
‫چه کار کردم؟ گفتند شنیده شده که‬                                                ‫کار آن طور که می‌خواستند پیش نرفت؟ در زیر‬                                                                             ‫کردند قرارداد م ‌ینامیدند باید طبق‬
‫امروز عد‌های در کرج برای تضعیف‬                                                                                                                                     ‫تاز ‌های فاش م ‌یشود‪.‬‬             ‫قانون اساسی به تصویب مجلس‬
‫امام جلسه گذاشت ‌هاند و تو هم در آنجا‬                                                                                 ‫م ‌یخوانید‪...‬‬                                                                  ‫شورای اسلامی م ‌یرسید ولی دادن‬
‫حضور داشتی! گفتم من امروز در کرج‬                                                                                                                                                                     ‫عنوان بیانیه به آن نوعی دورزدن طرح‬
‫بودم ولی برای تضعیف امام در کدام‬        ‫نخواهد شد و خیری در آن نم ‌یدیدم‪.‬‬      ‫پیش گفته بودند پیش آقای بهشتی‬          ‫م ‌یکردند‪ »...‬ایشان همچنین اضافه‬         ‫اجازه دهید مطلبی را از صفحه ‪62‬‬
‫جلسه شرکت کرد‌هام؟! گفتند به هر‬         ‫=چرا خیری در آن نم ‌یدیدید‬             ‫م ‌یروند و ایشان به او تضمین م ‌یدهند‬  ‫م ‌یکنند که از ناحیه رهبری حزب‬           ‫جلد دوم خاطرات آقای ری‌شهری‬                           ‫آن در مجلس بود‪.‬‬
‫حال به احمدآقا خبرهایی داده‌اند‬                                                                                       ‫توده «به تمام افراد توصیه شده بود‬        ‫برایتان بخوانم‪« :‬کیانوری که تشکیلات‬   ‫=بالاخره در اجرای این توافقنامه‬
‫که از تو دلش سخت گرفته است‪ .‬با‬           ‫و م ‌یگفتید به سرانجام نم ‌یرسد؟‬              ‫چنین اتفاقی نخواهد افتاد‪.‬‬                                               ‫مخفی را سازمان اطلاعاتی حزب‬
‫شنیدن این مطلب رفتم منزل خواهرم‪.‬‬                   ‫ـ عمل ًا که دیدید نشد‪.‬‬                                             ‫همه جا تظاهر به اسلام ـ و انجام‬          ‫معرفی م ‌یکرد‪ ،‬دستور داد افراد در‬     ‫یا قرارداد یا بیانیه‪ ،‬هر چه اسمش‬
‫احمدآقا هنوز نیامده بود‪ .‬زمانی که آمد‬                                          ‫بله‪ ،‬کسی نم ‌یدانست و مطمئن نبود‬                 ‫دستورات دینی ـ کنند‪».‬‬          ‫گروه‌ها و احزاب سیاسی‪ ،‬ارگان‌ها‬
‫و مرا آنجا دید ب ‌یدرنگ گفت‪ :‬صادق‬       ‫=شما در گفت و گوهایتان به یک‬           ‫که این اتفاق م ‌یافتد و آن زمان نیز‬                                             ‫و نهادهای دولتی نفوذ کرده و از‬        ‫را بگذاریم‪ ،‬خواسته‌های ایران‬
‫جریان امروز چه بود؟ گفتم تو بگو‬                                                ‫شاه هنوز به آمریکا نرفته بود‪ .‬آقای‬     ‫همینجاهاستکهشمابهکاس ‌ههای‬               ‫آنها اطلاعات کسب کنند‪ .‬کیانوری‬
‫چه شنید‌های؟ گفت به ما خبر دادند‬        ‫سلسله کارهای حساب شده برای‬             ‫دکتر ابراهیم یزدی نیز به آنها گفته‬     ‫دا ‌غتر از آش و مسلمانان به قول امام‬     ‫بر نفوذ در سپاه پاسداران انقلاب‬                             ‫محقق شد؟‬
‫توسط عده‌ای از سیاسیون مخالف‬                                                   ‫بود برای آنکه ما بتوانیم مردم را قانع‬  ‫خمینی «متشر ‌عتر از حضرت علی» بر‬         ‫اسلامی تأکید می‌ورزید‪ .‬به این‬         ‫ـ من چنین اعتقادی ندارم و‬
‫و روحانیون مسأله‌دار جلسه‌ای در‬         ‫مشوش کردن اذهان بزرگان اشاره‬           ‫کنیم‪ ،‬پرونده پزشکی او را بدهید به ما‬   ‫م ‌یخورید‪ .‬آقای ر ‌یشهری همچنین‬          ‫ترتیب فعالی ‌تهای اطلاعاتی و نفوذ‬     ‫اینجا هم جای بحث آن را نم ‌یبینم‬
‫باغی در کرج تشکیل شده و در آنجا‬                                                ‫یا اجازه دهید پزشکان ما او را معاینه‬   ‫از صفحه ‪ 133‬به بعد کتاب خود از‬                                                 ‫چون باید به تفصیل و با حضور‬
‫قطعنام ‌های تصویب شده علیه امام و‬       ‫داشتید و آنها را در حادثه آفرین ‌یها‬   ‫کنند تا بتوانند مرض صع ‌بالعلاج او‬     ‫یکی دیگر از افراد نفوذی حزب توده‬              ‫در عرص ‌ههای زیر انجام گرفت‪:‬‬     ‫امضاکنندگان و مدافعان به بررسی‬
‫روش رهبری ایشان و نیز حملاتی شده‬                                               ‫را تأیید کنند و معلوم شود معالج ‌هاش‬   ‫به نام سرهنگ عطاریان نام م ‌یبرد که‬        ‫‪ 1‬ـ ارتش‪ ،‬ژاندارمری و شهربانی‬       ‫آن پرداخته شود‪ .‬خلاصه مطلب‬
‫به مجموع روحانیت‪ ،‬پرسیدم چه کسی‬         ‫دخیل م ‌یدانید‪ .‬ممکن است یک‬            ‫فقط در آمریکا امکان پذیر است‪ .‬اما‬      ‫تا عضویت در یکی از کمیسیو ‌نهای‬          ‫‪ 2‬ـ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‪،‬‬      ‫اینکه از بیان خواست ‌ههای دانشجویان‬
‫این خبر را به شما داده است؟ گفت‬                                                ‫آنها زیر بار نرفتند‪ .‬من هم در میهمانی‬  ‫شورای عالی دفاع بالا رفته و با شرکت‬      ‫حزب جمهوری اسلامی و دیگر‬              ‫برای آزادی گروگا ‌نها نه استرداد شاه‬
‫یکی از دوستان دفتر به نقل از کس‬            ‫نمونه از آن را اینجا ذکر کنید؟‬      ‫یکی از سفارتخان ‌هها در تهران که آقای‬  ‫منظم در جلسات شورای عالی دفاع‬                                                  ‫عملی شد و نه اموال او پس داده شد‪،‬‬
‫دیگری این مطلب را نقل کرده است‪.‬‬         ‫ـ من به خاطرات و اظهارات‬               ‫لینگن را دیدم همین مطلب را به‬          ‫هم توانسته بود با بالاترین مقامات‬               ‫ارگا ‌نهای جمهوری اسلامی‬       ‫حتی قسمتی از اموال بلوکه شده نیز‬
‫گفتم حتماً لازم است تعقیب کنید و‬        ‫حجت‌الاسلام ری‌شهری که سند‬             ‫او گفتم و به او هشدار دادم شرایط‬       ‫نظام از رئیس جمهور و دیگر رؤسای‬          ‫‪ 3‬ـ جمع‌آوری اطلاعات عمومی‬            ‫بازپس داده نشد‪ ،‬کالاهای نظامی‬
‫ببینید منشأ و منظور این حرف چه‬          ‫بسیار خوب و محکمی در مورد این‬          ‫کنونی کشور و تجربه تاریخی ملت ما‬       ‫دو قوه دیگر گرفته تا سران ارتش و‬                                               ‫خریداری شده نیز تحویل داده نشد‪.‬‬
‫بوده است‪ .‬آنگاه سابقه و دلیل تشکیل‬      ‫حرف من هست‪ ،‬اشاره کردم ولی به‬          ‫چنین امری را حمل بر نیت انسانی‬         ‫وزارت دفاع و دیگر وزرا و نمایندگان‬                     ‫توسط کلیه اعضا‪»...‬‬      ‫فقط دانشجویان توانستند «به زیر‬
‫آن میهمانی را برایشان توضیح دادم‪.‬‬       ‫هر حال یک داستان را در همین زمینه‬      ‫شما و علاج کردن یک بیمار نخواهد‬        ‫امام مرتبط باشد و هم از کلیه اخبار‬       ‫آقای ر ‌یشهری آنگاه اسامی برخی‬        ‫کشیدن یا استعفای دولت موقت» را‬
‫ببینید چگونه چه ذهنیتی را برای‬                                                 ‫کرد زیرا معتقدند شما م ‌یتوانستید‬      ‫و امور مملکتی و تصمیمات نظامی و‬          ‫نفوذی‌های حزب توده را در سایر‬
‫مصادر امر م ‌یساختند؟ اینها یکی دو‬                       ‫برایتان م ‌یگویم‪.‬‬     ‫امکانات معالجه را برای شاه ایران‬       ‫مسائل جنگ و دیگر جریانات سری‬             ‫گرو‌هها ذکر م ‌یکند و در صفحه ‪66‬‬                  ‫به نام خود ثبت کنند‪.‬‬
‫تا نبود‪ ،‬روزی حداقل ‪ 20‬مورد از این‬      ‫یک روز آی ‌تالله شهید صدوقی در‬         ‫در جای دیگری فراهم کنید‪ .‬آنچه‬          ‫کشور مطلع شود و به سازمان متبوع‬          ‫م ‌ینویسد‪« :‬حزب توده‪ ،‬ایجاد اغتشاش‬    ‫اینجا هم لازم است بگویم هیچ‬
‫اتفا ‌قها م ‌یافتاد‪ .‬من این جریانات را‬  ‫نماز جمعه یزد مطلبی را علیه مهندس‬      ‫در بادی امر به ذهن مردم ما متبادر‬      ‫خود گزارش دهد‪ .‬اگر بخواهیم وارد‬          ‫و بلوا در جامعه را وجهه همت خود‬       ‫گاه آقای بازرگان یا اعضای کابینه او‬
‫دیده بودم‪ .‬حالا بیایید کیفیت تشکیل‬      ‫بازرگان گفتند که خلاف واقع بود‪ .‬وقتی‬   ‫م ‌یشود تکرار تاریخ و ماجرای مرداد‬     ‫این مقوله و تحلیل آن شویم مثنوی‬          ‫قرار داده بود‪ ،‬ولی با زیرکی و سیاست‬   ‫آنچنان به صندلی قدرت نچسبیده‬
‫جلسات مجلس شورای اسلامی و به‬            ‫با مهندس بازرگان در این مورد گفت‬       ‫‪ 1332‬است و م ‌یپندارند‪ ،‬در پس این‬      ‫هفتاد من کاغذ م ‌یشود‪ .‬بگذارید آن را‬     ‫ویژه‌ای می‌کوشید این امور را در‬       ‫بودند که لازم باشد به زیر کشیده‬
‫هم خوردن آن هنگام طرح این مسأله‬         ‫و گو م ‌یکردم ایشان گفتند در پاکی‬      ‫امر به ظاهر انسانی؛ یک نیت شیطانی‬                                               ‫پوشش واقعی ‌تهای اجتماعی ارائه کند‬    ‫شوند‪ .‬حتی همان طور که گفتم قبل‬
‫و کش دادن موضوع را تا زمانی که‬          ‫و حسن نیت آقای صدوقی تردیدی‬            ‫نهفته است‪ .‬اتفاقاً آقای لینگن با این‬        ‫در کتاب خاطرات من بخوانید‪.‬‬          ‫تا موقعیت اجتماعی خود را حفظ کند‬      ‫از این حادثه چند بار ایشان استعفا‬
‫طرح مورد نظر به تصویب نهایی رسید‪،‬‬       ‫ندارند‪ ،‬معلوم هست که اطلاعات غلطی‬      ‫بیان من به فکر فرو رفت ولی به هر‬       ‫=شما در خاطراتتان گفته‌اید‬               ‫و کسی نتواند این حزب را از معارضان‬    ‫داده بود که البته هیچ گاه امام با آن‬
‫همه را در نظر داشته باشید‪ .‬شما یک‬       ‫به ایشان داد‌هاند‪ .‬گفتم آقای مهندس‬                                            ‫چند هفته قبل از اشغال سفارت‬              ‫نظام تلقی کند‪ ...‬آنها به طور گسترده‬   ‫موافقت نکرده بودند‪ .‬همان زمان یکی‬
‫جریان انحرافی را نم ‌یبینید؟ پیداست‬     ‫اما شما حق دارید در این باره از ایشان‬                ‫حال این اتفاق افتاد‪.‬‬     ‫در دیداری با بروس لینگن کاردار‬           ‫و بدون ذکر نام حزب‪ ،‬شعارهای‬           ‫از روزنام ‌ههای کثیرالانتشار طی تحلیل‬
‫که عوامل دیگری برای اهداف دیگر‬          ‫گله کنید‪ .‬ایشان حداقل نباید در یک‬      ‫=از ‪ 31‬شهریور ‪ 59‬تا زمانی‬              ‫آمریکا در تهران به او اخطار داده‬         ‫ضد آمریکایی و ضدامپریالیستی‬           ‫و تفسیری نزدیک به این مضمون‬
‫وارد کار شد‌هاند که با آنچه مورد نظر‬    ‫مکان عمومی چنین اظهاراتی بکنند‪،‬‬        ‫که دولت امور را در دست م ‌یگیرد‬        ‫بودید‪ .‬آیا شما م ‌یدانستید سفارت‬         ‫را با استفاده از بیانات امام و سایر‬   ‫نوشت‪« :‬این کار بزرگ دانشجویان‬
‫ما بود در تناقض بود وگرنه راه حل‬        ‫اما ایشان گفتند من سخنی نم ‌یگویم‬      ‫دقیق ًا در کشور چه اتفا ‌قهایی رخ‬                                               ‫مسؤولان جامعه در سطح وسیعی‬            ‫توطئه آمریکا را در زمینه نفوذ در‬
‫صحیح و سریع همان بود که انجام‬           ‫و نهایتاً قرار بر این شد که من از طرف‬  ‫م ‌یدهد که جریان مذاکرات به این‬                   ‫قرار است اشغال شود؟‬           ‫بر در و دیوار شهرها م ‌ینوشتند‪ ...‬و‬   ‫مراکز بالای تصمیم گیری و اجرایی‬
‫گرفته بود و خیلی زود م ‌یتوانست‬         ‫مهندس بازرگان این گله را به شهید‬       ‫سمت م ‌یرود؟ و چرا شما نتوانستید‬       ‫ـ من از اشغال سفارت خبر نداشتم‬           ‫فضای ب ‌یاعتمادی و آشفتگی روانی را‬    ‫جمهوری نوپای اسلامی خنثی کرد‪».‬‬
‫به سرانجام برسد‪ .‬من این تحلی ‌لها‬                                                                                     ‫ولی مطمئن بودم با رفتن شاه به‬            ‫به جامعه پمپاژ م ‌یکردند‪( .‬ص ‪)70‬‬      ‫آیا حق داریم منصفانه از خود بپرسیم‬
‫را داشتم و این اتفاقات را دیده بودم‬                   ‫صدوقی منتقل کنم‪.‬‬                         ‫کار را تمام کنید؟‬      ‫آمریکا مردم ما ب ‌یتفاوت نخواهند بود و‬   ‫حزب توده افراد نفوذی خود را در‬        ‫آمریکا در کدام مرکز بالای تصمیم‬
‫که م ‌یگفتم این مسأله به سرانجام‬        ‫مرحوم آیت‌الله صدوقی را من از‬          ‫ـ والله اجمالاً گفتم چه شد‪ .‬تفصیل‬      ‫اگر مسأل ‌های برای دیپلما ‌تها در تهران‬  ‫مراکز حساس و مهم‪ ،‬همچون مجلس‬          ‫گیری نفوذ کرده بود؟ در دولت موقت‬
‫مطلوب نمی‌رسد و این راه به نفع‬          ‫زمان خردسال ‌یام م ‌یشناختم‪ .‬ایشان‬     ‫ماجرا هم از حد این گفتگو خارج است‪.‬‬     ‫پیش بیاید حل آن بر خلاف دفعات‬            ‫شورای اسلامی‪ ،‬سپاه پاسداران انقلاب‬    ‫و نخست وزیر آن یا در شورای انقلاب‬
                                        ‫در آن زمان عهد‌هدار امور مالی دفتر‬     ‫در هر صورت با این تغییر مطمئن بودم‬                                              ‫اسلامی و حزب جمهوری اسلامی‪ ،‬به‬        ‫به ریاست شهید بهشتی و با حضور‬
                ‫کشور نخواهد بود‪.‬‬        ‫پدربزرگم مرحوم آی ‌تالله صدر بودند و‬   ‫آنچه تعهد شده بود انجام شود‪ ،‬محقق‬        ‫پیشین از عهده دولت خارج است‪.‬‬           ‫طور ویژه از طریق تشکیلات مخفی یا‬      ‫آقایان خامن ‌های و هاشمی رفسنجانی‬
‫شما گمان نم ‌یبردید که اگر وارد‬         ‫از همان زمان هم مورد لطف و عنایت‬                                              ‫آقای لینگن در مصاحب ‌های دو سال‬          ‫برقراری ارتباط مستقیم توسط یکی از‬     ‫و باهنر و موسوی اردبیلی و‪...‬؟ کدام‬
‫مذاکره شوید به نفع کشور خواهد بود؟‬      ‫خاص ایشان قرار داشتم‪ .‬خاطر‌های را‬                                                                                      ‫رهبران حزب با اشخاص نفوذی اداره‬       ‫کار دولت بدون قانون مصوب شورای‬
‫ـخیر‪.‬مناصل ًانم ‌یخواستمواردشوم‬         ‫هم از دیدار با ایشان در پاریس و در‬                                                                                     ‫م ‌یکرد‪ ».‬به نوشته آقای ر ‌یشهری‪،‬‬     ‫انقلاب انجام می‌شد؟ کدام عنصر‬
‫و تحلیل من چیزی بود که محقق شد‪،‬‬         ‫حضور امام در خاطراتم آورد‌هام که‬                                                                                       ‫حتی برخی افراد نفوذی در محل‬           ‫رده بالای دولتی می‌توانست طرح‬
‫به طوری که بعدها خیلی داستان روی‬        ‫اینجا دیگر تکرار نم ‌یکنم‪ .‬از این رو‬                                                                                   ‫کار خود مراکزی برای سازماندهی‬         ‫و برنامه‌ای بریزد که دور از چشم‬
‫آن ساخته شد‪ .‬به طور مثال گفته شد‬        ‫شخصاً تلفن کردم به آقای صدوقی‬                                                                                          ‫بهتر تدارک دیدند؛ از جمله در‬          ‫و موافقت و نظارت شورای انقلاب‬
‫گروه راکفلر با احمد خمینی در پاریس‬      ‫که این سخنان شما در خطبه نماز‬                                                                                          ‫صدا و سیمای جمهوری اسلامی‪،‬‬            ‫باشد؟ کدام سند پیدا شده در لانه‬
‫دیدار داشته در حالی که احمدآقا از‬       ‫جمعه خلاف واقع است‪ .‬شما که‬                                                                                             ‫سازمان برنامه و بو دجه‪ ،‬مخابرات‬       ‫جاسوسی مؤید این اتهام بود؟ وانگهی‬
‫ایران اصل ًا خارج نشدند‪ .‬آمریکای ‌یها‬   ‫همیشه به من دسترسی تلفنی دارید‪،‬‬                                                                                        ‫و مطبوعات؛ روزنامه‌های کیهان و‬        ‫این سؤال را چه کسی باید پاسخ دهد‬
‫م ‌یگفتند علت اینکه مسأله گروگا ‌نها‬    ‫می‌توانستید صحت آن را از من‬                                                                                            ‫اطلاعات‪ ...‬اعضای حزب با شرکت در‬       ‫که چرا دانشجویان پیرو خط امام که‬
‫حل نشد این بود که جمهور ‌یخواهان‬        ‫بپرسید‪ .‬ایشان گفتند حق با شماست‪،‬‬                                                                                       ‫راهپیمای ‌یها‪ ،‬تظاهرات‪ ،‬سخنران ‌یها‪،‬‬  ‫معتقد شده بودند دولت موقت همسو‬
‫م ‌یخواستند کارتر شکست بخورد و‬          ‫کار خلافی صورت گرفته‪ .‬نگذارید به‬                                                                                       ‫نمازهای جمعه‪ ،‬مساجد‪ ،‬سمینارها‪،‬‬        ‫با آمریکا در مسیر استحاله نظام گام‬
‫برای همین نیز دیداری با احمدآقا‬         ‫گوش آقای بازرگان برسد‪ .‬پاسخ دادم‬                                                                                       ‫خط فکری شخصی ‌تها و نظرات مردم‬        ‫بر م ‌یدارد‪ ،‬اسناد و اطلاعات خود را‬
‫و دیگر مقامات ایرانی داشت ‌هاند و از‬    ‫ایشان شنید‌هاند ولی کل ًا نسبت به این‬                                                                                  ‫را رصد م ‌یکردند‪ .‬آقای ر ‌یشهری در‬    ‫در اختیار امام قرار ندادند تا ایشان‬
‫آنها این مسأله را خواست ‌هاند که آزادی‬                                                                                                                         ‫صفحه ‪ 75‬خاطرات خود همچنین از‬          ‫دولت را عزل کنند یا لااقل با استعفای‬
                                             ‫قبیل اظهارات ب ‌یاعتنا هستند‪.‬‬                                                                                     ‫شخصی به نام سزاوار یاد م ‌یکند که‬
         ‫گروگا ‌نها را عقب بیندازند‪.‬‬    ‫چند روز بعد آقای مهدیان به من‬                                                                                          ‫توانسته بود در حزب جمهوری اسلامی‬         ‫شادروان بازرگان مخالفت نکنند؟‬
‫این یکی از معماهای سفارت نیز‬            ‫زنگ زدند که موافق هستی ترتیب‬                                                                                           ‫تا رد‌ههای بالا نفوذ کرده و به اخبار‬  ‫در اینجا مجال آن را ندارم که از‬
‫هست و در کتاب ‪ 444‬روز نیز آمده‬          ‫یک ناهار را در منزل من بدهیم و از‬                                                                                      ‫مهم مملکتی دسترسی داشته باشد‪.‬‬         ‫نخستین کارها و برنامه‌های انجام‬
‫که یک نفر در فرودگاه مهرآباد مطمئن‬      ‫این دو بزرگوار بخواهیم با هم بنشینند‬                                                                                   ‫او همچنین موفق شده بود «گزارش‬         ‫شده دولت موقت که در جهت تثبیت‬
‫م ‌یشود که مراسم سوگند در آمریکا‬        ‫و مسأله را حل کنند‪ ،‬به طوری که‬                                                                                         ‫شرکت در جلسه ملاقات با سران‬           ‫استقلال تمام عیار کشور از استیلای‬
‫برگذار م ‌یشود و خود کارتر نیز این را‬   ‫کدورتی در دل مهندس بازرگان باقی‬                                                                                        ‫بلندپایه حزب جمهوری اسلامی» را‬        ‫خارجی بود‪ ،‬نام ببرم‪ .‬انشاءالله گزارش‬
‫در خاطراتش تعریف کرده وقتی که‬           ‫نماند‪ .‬به آقای مهدیان گفتم اصولاً‬                                                                                      ‫به رهبری حزب توده منتقل کند‪.‬‬          ‫همه اینها را در جلدهای چهارم و پنجم‬
‫من گره کراواتم را م ‌یزدم اعلام کردند‬   ‫آقای بازرگان آدم کین ‌های نیست و‬                                                                                       ‫ایشان سپس در ادامه م ‌یافزاید‪« :‬لازم‬  ‫خاطرات خود خواهم آورد‪ .‬اگر از یک یا‬
‫هواپیما بلند شد‪ ،‬این روایتی که شما‬      ‫خیلی زود دلش را از این تیرگ ‌یها‬                                                                                       ‫به یادآوری است که تشکیلات نظامی‬       ‫دو یا چند عنصر از کارگزاران اجرایی‬
‫ذکر کردید روایت جدیدی است و تا‬          ‫پاک م ‌یکند‪ ،‬ضمن اینکه در همان‬                                                                                         ‫ـ حزب توده از طریق افراد رده بالای‬    ‫آن زمان بگذریم که نظر مساعدی‬
                                        ‫لحظه نخست هم حرف آقای صدوقی‬                                                                                            ‫خود مانند‪« ...‬ناخدا افضلی» در القای‬   ‫نسبت به آنان در تناسب با اهداف‬
       ‫کنون نیز منتشر نشده است‪.‬‬         ‫را بر گزار ‌شهای خلافی که به ایشان‬                                                                                     ‫نظرات سیاسی خود به مسؤولان‬            ‫انقلاب و خط فکری امام وجود نداشت‬
‫=اما باز هم بر م ‌یگردم به آن‬           ‫داد‌هاند‪ ،‬حمل کرد‪ .‬با وجود این‪ ،‬آن‬                                                                                     ‫جمهوری اسلامی نهایت کوشش را‬           ‫که البته جز در یکی دو مورد معلوم‬
                                        ‫دعوت انجام شد و ملاقات بسیار خوبی‬                                                                                                                            ‫نیست با کدام مستندات و در کدام‬
    ‫‪ 48‬ساعت‪ ،‬چه اتفاقی افتاد؟‬           ‫هم بین آن دو صورت گرفت‪ .‬پس از‬                                                                                                                                ‫دادگاه مجال دفاع به آنان داده شد‬
‫ـ من نم ‌یخواهم در این باره صحبت‬        ‫یکی دو روز آقای مهندس حریری‬
‫کنم چرا که تبعاتی دارد و بسیاری از‬      ‫به من زنگ زدند که شنید‌هام جلسه‬                                                                                                                                   ‫که از اتهامات خود دفاع کنند‪.‬‬
‫بازیگران آن حضور ندارند‪ .‬و این دور‬      ‫خوبی بوده و اگر م ‌یتوانی از طرف من‬                                                                                                                          ‫= اتفاق ًا در دوره‌های پس از‬
                                        ‫از هر دو آقایان دعوت کن که ما نیز‬
                   ‫از انصاف است‪.‬‬        ‫روز جمعه در با ‌غمان در کرج میزبان‬                                                                                                                           ‫دولت موقت در مورد نفوذی‌های‬

                                                                                                                                                                                                     ‫بیگانه موارد بسیاری وجود داشت‬

                                                                                                                                                                                                     ‫که پرونده اتهامات آنان مورد‬

                                                                                                                                                                                                     ‫رسیدگی قرار گرفته است‪ .‬افرادی‬

                                                                                                                                                                                                     ‫نظیر سرهنگ کبیری و سرهنگ‬

                                                                                                                                                                                                     ‫عطاریان و ناخدا افضلی و د ‌هها فرد‬

                                                                                                                                                                                                     ‫دیگر در کدام دوره در رد ‌ههای بالای‬

                                                                                                                                                                                                              ‫نظام مستقر شده بودند؟‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18