Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۳۹ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪۱۷۰۵‬‬                                                           ‫پدر تجدد موسیقی در ایران‬                                                      ‫پیغمبر رن ‌گها‬
‫جمعه ‪ ۲۹‬نوامبر تا پنجشنبه ‪ ۵‬دسامبر ‪2019‬‬

‫«پترا»شهریافسان ‌هایدردلکویر‬

                                                                                         ‫کلنل علینقی وزیری‬                   ‫کلنل و ز یر ی فر ز ند مو سی ‪،‬‬            ‫حسین بهزاد‬
                                                                                                                             ‫افسر قزاق‪ ،‬در نهم مهر ماه ‪1265‬‬
‫انباط بوده نوانست ‌هاست کنترل وزمام‬        ‫پترا به عربی ( البتراء ) شهری‬                               ‫جدا م ‌یباشد‪.‬‬         ‫خورشیدی در تهران چشم به جهان‬             ‫رفت فرانسه تا هنر جدید یاد بگیرد‪.‬‬   ‫تابلوهای شاهنامه‪ ،‬ایوان مدائن و‬
‫راه‌های تجارتی مناطق اطراف خود‬             ‫تاریخی در کشور پادشاهی اردن‪.‬‬            ‫علینقی وزیری شاگردانی را تربیت‬            ‫گشود‪ .‬در پانزده سالگی نزد دایی‬           ‫صبح‌ها کار می‌کرد تا خرجش را‬        ‫فتح بابل هنوز آن قدر زنده‌اند که‬
‫بدست گیرد‪ ،‬کاروانهای تجارتی از‬             ‫این شهر باستانی در ‪ ۲۶۲‬کیلومتری‬         ‫کرد که هر یک از آنها در موسیقی‬            ‫خود حسینعلی خان به فرا گرفتن تار‬         ‫درآورد و بعد از ظهرها در موزه‬       ‫نشان عشق را می‌شود از خطوط‬
‫جنوب جزیره عرب و غزه و عسقلان‬              ‫جنوب شهر ّعمان پایتخت اردن و در‬         ‫ایران از اساتید فن گشت ‌هاند که از میان‬   ‫پرداخت و به توصیه او نواختن ویولن‬        ‫لوور به مطالعه آثار نقاشان بزرگ‬     ‫و رنگ‌هاشان خواند؛ نشان عشقی‬
‫و صور و دمشق از راه البتراء پایتخت‬         ‫غرب راه اصلی بین شهر ّعمان وشهر‬         ‫آنها م ‌یتوان از ابوالحسن صبا‪ ،‬رو ‌حالله‬  ‫را هم آغاز کرد و مدتی هم نزد درویش‬       ‫می‌پرداخت تا ‪ 13‬ماه به این کار‬      ‫که استاد حسین بهزاد ‪ 74‬سال به‬
‫مملکت انباط م ‌یگذشت ‌هاند و این شهر‬       ‫عقبه واقع شد‌هاست‪ .‬شهری متکامل‬          ‫خالقی‪ ،‬موسی معروفی‪ ،‬حسینعلی‬               ‫خان به تعلیم گرفتن تار مشغول شد‬          ‫ادامه داد خودش می‌گفت می‌خواهد‬
‫زیبا از رونق خاصی برخوردار بود‌هاند‪.‬‬       ‫که تمام نواحی آن در کوه و تخته‬                                                    ‫و از شاگردان ممتاز آقا حسینقلی و‬         ‫سبکی نو و ایرانی خلق کند که با هنر‬                      ‫دوش کشید‪.‬‬
                                           ‫سنگهای به رنگ (وردی) (صورتى)‬                       ‫ملاح و فروتن را نام برد‪.‬‬                                                                                    ‫ژان کوکتو ـ درباره او می‌گوید‪:‬‬
         ‫پایان حکومت انباط‬                 ‫واقع شده‌است‪ .‬از اینجاست که نام‬         ‫استاد وزیری در ساختن و پرداختن‬                           ‫دروی ‌شخان گشت‪.‬‬                                 ‫روز بخواند‪.‬‬   ‫«اگر همیشه مشرق زمین با قصه‌های‬
‫پایان حکومت انباط و خرابی پایتخت‬           ‫این شهر زیبا البتراء نهاده شد‌هاست‪.‬‬     ‫مارش‌های ملی و میهنی زحمات‬                ‫وزیری پس از چندی نزد «یاور‬               ‫پیش چشمش روشن بود که هنر‬            ‫هزار و یک شب و کاخ‌های طلایی و‬
‫زیبایش شهر پترا بدست رومان در سال‬          ‫وکلمه (البتراء) به زبان یونانی یعنی‬     ‫فراوانی کشید‪ ،‬قطعاتی مانند «خاک‬           ‫آقاخان» یا «یاور آتا خان» که‬             ‫مینیاتور تقلیدی رایج در ایران‪،‬‬      ‫کنیزکان زیبایش برای ما داستان‌ها‬
‫‪ ۱۰۵‬میلادی بود‌هاست‪ ،‬قشون رومان‬            ‫(صخره) است وچون این شهر باستانی‬         ‫ایران»‪« ،‬ای وطن» و «مارش ظفر» را‬          ‫سرپرست موزیک نظام بود مقامات‬             ‫عمرش زیاد به دنیا نیست‪ .‬موفق‬        ‫می‌گفت‪ ،‬این بار مردی با موهای‬
‫در سال ‪ ۱۰۵‬میلادی مملکت انباط‬              ‫تماماً در سنگ (صخره) حفرشد‌هاست‬         ‫ساخت و بعد از عارف نخستین کسی‬             ‫موسیقی و «نت» خوانی را یاد گرفت‬          ‫هم‌شد عمق و زبان گویای آثارش‬        ‫سفید‪ ،‬چشمان با نفوذ و خط‌ها و‬
‫را محاصره م ‌یکنند وآب را به روی‬           ‫آنرا پترا نامید‌هاند‪ .‬همچنین این شهر‬    ‫بود که موسیقی ایران را از انزوا بیرون‬     ‫و همین آشنایی با نت بود که او را‬         ‫به خصوص آنجا که از اشعار خیام‬       ‫رنگ‌هایش اشکال افسون‌کننده‌ای را‬
‫ساکنان شهر م ‌یبندند و سرانجام بعد‬         ‫تاریخی وزبیا بنام ( المدینة الوردیة )‬   ‫آورد و در دسترس عامه به طور علمی‬          ‫برای شناخت موسیقی اروپایی روانه‬          ‫و حافظ و مولانا الهام می‌گیرد نشان‬  ‫در مقابل چشمان ما گسترد‌هاست‪ .‬بی‬
‫از مدتی آن شهر زیبا را اشغال م ‌یکنند‬      ‫نیز نامیده شد‌هاست‪ .‬نام قدیم این شهر‬                                              ‫دیار فرنگ کرد و مدت سه سال در‬            ‫تلاشی است که به نتیجه رسیده‬         ‫شک در مینیاتور قرن ما‪ ،‬یک استاد‬
                                           ‫سلع بود‪ ،‬یعنی (صخره) رومان نامش را‬                               ‫قرار داد‪.‬‬        ‫پاریس و دو سال در آلمان‪« ،‬علم‬                                                ‫از جهت قدرت طرح و رنگ‌آمیزی‬
 ‫و به حکومت انباط خاتمه م ‌یدهند‪.‬‬          ‫به زبان خودشان ترجمه نمود‌هاند پ َـترا‬  ‫زنده یاد کلنل علینقی وزیری‪ ،‬برای‬          ‫هماهنگی» یا «هارمونی» و اصول دیگر‬                                   ‫است‪.‬‬     ‫وجود دارد که او حسین بهزاد است»‪.‬‬
   ‫آزادی پترا از حکم رومان‬                 ‫‪ ،‬درقرن اول قبل از میلاد ودر عهد شاه‬    ‫شناساندن موسیقی اصیل و سنتی‪،‬‬              ‫موسیقی غرب و خط نت را آموخت و‬            ‫کشورهای مختلف مثل فرانسه‪،‬‬           ‫حسین بهزاد ‪ 7‬سالگی در دکان‬
                                           ‫غسانى حارث سوم ازدهار یافت ‌هاست‪.‬‬       ‫کشور چه در داخل ایران و چه در‬             ‫با این نوشت ‌هها و اندوخت ‌ههای گرانبها‬  ‫چکسلواکی‪ ،‬لهستان‪ ،‬آلمان‪ ،‬هند‪،‬‬       ‫ملاعلی قلمدان‌ساز شاگردی می‌کرد‪.‬‬
‫در سال ‪ ۶۳۶‬میلادی عربها توانستند‬                                                   ‫خارج آن فعال و کوشا بود به طوری که‬        ‫به وطنش بازگشت و برای روشن‬               ‫ژاپن‪ ،‬و آمریکا استاد را دعوت‬        ‫همان سال بود که پدر و استادش هر‬
‫شهر پترا را از نفود روما ‌نها آزاد سازند‪.‬‬           ‫حدود مملکت انباط‬               ‫علاوه بر کنسر ‌تهای متعددی که در‬          ‫کردن چراغ خاموش از کار افتاده‬            ‫کردند و او نمایشگاه‌هایی از آثارش‬   ‫دو براثر بیماری وبا مردند‪ .‬حسین هم‬
‫ساکنان پترا پس از آزادی به‬                 ‫حدود مملکت انباط از ساحل‬                ‫سراسر کشور برپا م ‌یکرد از هر فرصتی‬       ‫موسیقی ایران‪ ،‬با عزم و اراده راسخ‬                                            ‫رفت پیش شاگرد بزرگ ملاعلی و ‪12‬‬
                                           ‫شهر عسقلان در غرب فلسطین و‬              ‫جهت شناساندن موسیقی ملی ایران‬             ‫و همتی مردانه قد علم کرد و نه تنها‬                             ‫ترتیب داد‪.‬‬
         ‫کشاورزی اشتغال ورزیدند‪.‬‬           ‫در امتداد صحراء بلاد الشام در سمت‬       ‫استفاده م ‌یبرد و زمانی که شادروان‬        ‫به موسیقی مرده و از میان رفته ایران‬      ‫دریافت دیپلم المپیک‪ ،‬نشان‬                          ‫سال با او کار کرد‪.‬‬
‫اما زلزل ‌های که درسالهای ‪ ۷۴۶‬و‬            ‫مشرق منتهی می‌شده‌است‪ .‬شهر‬              ‫بدیع‌زاده‪ ،‬جهت پرکردن صفحه و‬              ‫جان داد‪ ،‬بلکه تا آنجا که از قدرت یک‬      ‫درجه اول بین‌المللی موناپولی‪،‬‬       ‫‪ 18‬ساله بود که مستقل شد‪،‬‬
‫‪ ۷۴۸‬به این شهر زیبا وارد آمد‪ ،‬ساکنان‬       ‫پترا حلقه وصل بین حضارت بلاد‬            ‫کارهای مربوط به موسیقی عازم‬               ‫فرد عادی خارج است آن را پرورش‬            ‫جایزه اول تهیه کارت‌پستال‪ ،‬نشان‬     ‫کارگاه کوچکی در سبزه میدان باز‬
‫پترا را وادار نمود تا به مناطق اطراف‬       ‫میان‌رودان یا (بین‌النهرین) وبلاد‬       ‫هندوستان گردیده بود‪ ،‬طی برنام ‌های‬        ‫داد و بزرگ کرد‪ .‬و به همین جهت‬            ‫بوعلی در جشن هزاره بوعلی و نشان‬     ‫کرد و شروع کرد به کپی کردن‬
                                           ‫شام و شبه‌جزیره عربستان و مصر‬           ‫از وی خواسته که ببیند با چه وسایلی‬        ‫تمام موسیقیدانان ایران متف ‌قالقولند‬     ‫درجه اول هنر و دکترای افتخاری از‬    ‫مینیاتورهای مکتب صفوی‪ ،‬آثار‬
                       ‫کوچ کنند‪.‬‬           ‫بود‌هاست‪ .‬این شهر که پایتخت مملکت‬       ‫م ‌یتوان در آن کشور موسیقی اصیل‬           ‫که استاد علینق ‌یخان وزیری را باید‬       ‫افتخارات اوست‪ .‬استاد حسین بهزاد‪،‬‬    ‫کمال‌الدین و رضا عباسی‪ .‬کپی‌ها‬
‫آثار این شهر باستانی همچون ُّدری‬                                                   ‫ایران را شناساند و کنسر ‌تهایی برپا‬       ‫پدر موسیقی جدید ایرانی دانست‬             ‫مینیاتوریست نامدار و ارزنده در‬      ‫با اصل مو نمی‌زند اما راضی نبود‬
‫در کوه م ‌یدرخشد و یادگاری از دوران‬                                                 ‫کرد؛ مقدمات آن را وی فراهم آورد‪.‬‬         ‫که گذشته از حقوق پدری‪« ،‬حق‬               ‫تاریخ ‪ 21‬مهر ماه ‪ 1347‬خورشیدی‬       ‫به این کار‪ .‬بار و بنه‌اش را بست و‬
‫مملکت انباط بجا ماند‌هاست که بسیار‬                                                                                           ‫حیات» هم به گردن فرزند خود دارد‬
                                                                                                                             ‫زیرا نه تنها آن را تقریباً از «عدم» به‬             ‫چشم از جهان فروبست‪.‬‬
                   ‫تماشایی است‪.‬‬                                                                                              ‫وجود آورده بلکه به روح مرده و از‬
                                                                                                                             ‫کار افتاده آن نیز نیرو و نشاط تاز‌های‬

                                                                                                                                                ‫بخشیده است‪.‬‬
                                                                                                                             ‫استاد وزیری اولین پایه‌گذار‬
                                                                                                                             ‫موسیقی جدید ایران بعد از انقلاب‬
                                                                                                                             ‫مشروطیت بود که ردیف‌های آقا‬
                                                                                                                             ‫میرزا عبدالله و آقا حسینقلی را نوشت‬
                                                                                                                             ‫و برای اولین بار تعلیم صحیح ویولن‬
                                                                                                                             ‫را به عهده گرفت و به شاگردانش‬
                                                                                                                             ‫آموخت که نواختن ویولن از کمانچه‬

‫‪83‬‬  ‫‪7‬‬

    ‫‪19‬‬

    ‫‪1 63‬‬                                                                                ‫(سودوكو)‬

                                                                                                                             ‫‪ 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬

   ‫‪2 14‬‬                                                                     ‫‪16‬‬                       ‫‪1‬ـ از‌مجریان و برنامه‌سازان متبحر و ‪5‬‬                                                                                    ‫‪1‬‬
                                                                    ‫‪3‬‬                                        ‫فراموش‌ناشدنی تلویزیون ایران ـ‬
    ‫‪9 5 23‬‬                                                                                                                                                                                                                    ‫‪2‬‬
                                                          ‫‪54‬‬                                ‫‪6‬‬                                ‫علامت جمع‬
                                                                                            ‫‪2‬‬                                                                                                                                 ‫‪3‬‬
    ‫‪3 87‬‬                                                                     ‫‪3‬‬                                               ‫‪2‬ـ اظهار ـ آب دهان ـ اثری زیبا از‬
                                                                            ‫‪6‬‬           ‫‪54‬‬                                                                                                                                    ‫‪4‬‬
                                                                                                                             ‫آهنگساز فرانسوی «راول»‬
                                                         ‫‪11 10 9 8 7 6‬‬                                                                                                                                                        ‫‪5‬‬
    ‫‪41‬‬                                                ‫‪9‬‬                                        ‫‪5‬‬                                ‫‪3‬ـ تغییر شکل ـ بخشی از دانشگاه‬
                                                           ‫‪ 8‬ـ چهره ـ از خیابان‌های‬                                          ‫‪4‬ـ مادر ب ‌هعربی ـ دارندۀ حق نعمت‬                                                                ‫‪6‬‬
                                                                      ‫قدیمی تهران‬
‫‪4 65 7‬‬                                                                                                                       ‫ـ رایحه‬                                                                                          ‫‪7‬‬
                                                           ‫‪9‬ـ از اعضای داخلی بدن انسان‬
                                                           ‫ـ کشوری کوهستانی و‬                                                ‫‪ 5‬ـ اصلا ‌حطلب مذهبی آلمان و بانی‬                                                                ‫‪8‬‬

‫‪3‬‬                                                                   ‫کوچک در اروپا‬              ‫مذهب پروتستان ـ شهری در ایران ـ ‪3‬‬                                                                                              ‫‪9‬‬
                                                                    ‫‪10‬ـ زینت ـ آشکار‬                                         ‫آهنگ و نوا ـ حرف ندا‬                                                                             ‫‪10‬‬
                                                           ‫‪11‬ـ پاس داشتن ـ در دهان‬
                                    ‫عمودی‪:‬‬                                                     ‫‪3‬‬  ‫‪2‬‬  ‫‪1‬‬                       ‫‪ 6‬ـ مرارت و تعب ـ پوشاکی است ـ ترس‬                                                               ‫‪11‬‬
                                                                             ‫است‬                                                                    ‫ـ دستمزد‬                                                                  ‫‪12‬‬
‫‪ 7‬ـ از کشتی‌گیران‬         ‫‪1‬ـ از شعرا و تران ‌هسرایان‬                                                    ‫‪1‬‬
‫صاح ‌بنام و قدیمی و‬       ‫معروف و قدیمی ایران‬                                                                                ‫‪ 7‬ـ آهنگری ـ از مساجد تاریخی در ایران‬                                                            ‫‪13‬‬
‫قهرمان پیشین ایران‬        ‫‪2‬ـ متین و سنگین ـ‬
                          ‫تکرار یک حرف ـ دین‬                                                         ‫‪ 8‬ـ تنها و تک ـ زندان پرندگان ـ از ‪2‬‬                                                                                     ‫‪14‬‬
            ‫و جهان‬                                                                                                           ‫شهرهای ایران‬
‫‪ 8‬ـ از وسایل نقلیۀ آبی‬                 ‫و آیین‬                                                        ‫‪9‬ـ بلی ـ حرف تعجب ـ نما ـ زاده ‪3‬‬                                                                                         ‫‪15‬‬
‫ـ از فراورد‌ههای شیری‬     ‫‪3‬ـ بو ـ سرایت ـ تکرار‬
‫‪9‬ـ دست ـ تکرار یک‬                                                                                    ‫‪4‬‬                       ‫‪10‬ـ جدید ـ کشوری است ـ قدر و قیمت‬                                                            ‫افقی‪:‬‬
                                    ‫یک حرف‬                                                                                   ‫‪11‬ـ از هنرپیشگان معروف و قدیمی‬
      ‫حرف ـ مداخل‬         ‫‪4‬ـ از خوانندگان معروف‬                                                                                                                                                           ‫‪1‬ـ شاعر و ادیب معروف‬
‫‪10‬ـ لَ َورده ـ گلی است ـ‬                                                                             ‫ایتالیای ‌یتبار هولیوود ‪5‬‬                                                                            ‫ایران و مؤلف نفحا ‌تالانس‬
                                  ‫و فقید ایران‬
        ‫«نه» ب ‌هعربی‬     ‫‪ 5‬ـ از پیمودن ‌یها ـ نفوذ‬                                                  ‫‪6‬‬                       ‫‪12‬ـ اقتصاددان برجستۀ انگلیس و مؤلف‬                                                      ‫و بهارستان‬
‫‪11‬ـ مرضی است ـ وارد‬                                                                                                                 ‫«ثروت ملل» ـ حیوانی است‬                                               ‫‪2‬ـ واضع علم روانکاوی ـ‬
                                       ‫مایعات‬
      ‫شده به میزبان‬       ‫‪ 6‬ـ حکمیت ـ ا ز‬                                                            ‫‪13‬ـ دوستی ـ ستاره ‪7‬‬                                              ‫‪11‬ـ ترس ـ کمبود ـ مایۀ‬                   ‫سفری است دینی‬
                          ‫سلسله‌های حکومتی‬                                                               ‫‪14‬ـ از سیاستمردان فرهیختۀ دوران‬                              ‫خنکی ـ سه‌چهارم کرۀ‬                 ‫‪3‬ـ از وسایل موسیقی ـ‬
                                                                                                     ‫قاجار و پهلوی و مؤلف «تاریخ یحیی» ‪8‬‬                                                                  ‫بازرگانی ـ قسمت و بخش‬
                                      ‫در ایران‬                                                                                                                                        ‫زمین‬                ‫‪4‬ـ میو‌های است ـ وحشی ـ‬
                                                                                                     ‫‪15‬ـ کتابی دربارۀ تاریخ صفویه‌تألیف ‪9‬‬                             ‫‪12‬ـ شاعری گرانمایه و‬
                                                                                                                   ‫محمدطاهر وحید قزوینی‬                               ‫معروف از کشور ما با‬                          ‫کشوری است‬
                                                                                                     ‫‪10‬‬                                                                                                   ‫‪ 5‬ـ رها ـ از ادوات استفهام‬
                                                                                                                                                                         ‫تخلص «سایه» ـ ایفا‬               ‫ـ نوعی منزل مسکونی ـ‬
                          ‫حل جدول شماره قبل‬                                                                       ‫‪11‬‬         ‫حل جدول شماره قبل‬                        ‫‪13‬ـ آلودگی ـ از آنطرف‬
                                                                                                                                                                      ‫گردن ‌های در غرب ایران ـ‬               ‫رودخان ‌های در روسیه‬
                                                                                                        ‫افقی‪:‬‬                                                         ‫شهری تاریخی در کشور‬                 ‫‪ 6‬ـ فراورده‌های شیری ـ‬

                                                                                        ‫‪1‬ـ خوانند‌های مشهور‪ ،‬قدیمی‬                                                                   ‫ما ـ تر‬                ‫لغتنامه ـ حرف تعجب‬
                                                                                          ‫و خو ‌شصدا از کشور ما‬                                                       ‫‪14‬ـ از شاهان ایران قبل از‬           ‫‪ 7‬ـ خرج ـ حرارت ـ از‬
                                                                                                                                                                                                          ‫وسایل نقلیۀ آبی ـ از‬
                                                                                        ‫‪2‬ـ کهنه و دیرینه ـ شهری‬                                                                 ‫یورش اعراب‬
                                                                                                        ‫در ایران‬                                                      ‫‪15‬ـ خیالات بیهوده ـ برملا‬                       ‫اقوام ایرانی‬
                                                                                                                                                                                                          ‫‪ 8‬ـ من وتو ـ تازی ـ آسمانی‬
                                                                                        ‫‪3‬ـ حرف خطاب ـ محل داخل‬                                                              ‫ساختن و لو دادن‬
                                                                                                          ‫شدن‬                                                                                                      ‫ـ حرف فاصله‬
                                                                                                                                                                                                          ‫‪9‬ـ تقدم ـ طمع ـ هنگام و‬
                                                                                        ‫‪4‬ـ از نخست‌وزیران پیشین‬
                                                                                                          ‫ایران‬                                                                                                 ‫مجال ـ حرف ندا‬
                                                                                                                                                                                                          ‫‪10‬ـ از رودخان ‌ههای ایران ـ‬
                                                                                        ‫‪ 5‬ـ از کشیدن ‌یها ـ پهلوان ـ‬                                                                                      ‫آشکارتر ـ درنده و وحشی‬
                                                                                                        ‫مرغابی‬

                                                                                        ‫‪ 6‬ـ او هم حرفه‌ای دارد ـ‬
                                                                                        ‫قسمتی از صورت ـ شگرد‬
                                                                                        ‫‪ 7‬ـ مصاحب و همراه ـ حرف ‌های‬

                                                                                                           ‫فنی‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18