Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۳۹ (دوره جديد
P. 5

‫صفحه ‪ 5‬ـ ‪ Page 5‬ـ شماره ‪1805‬‬
‫جمعه ‪ ۲6‬نوامبر تا پنجشنبه ‪ ۲‬دسامبر ‪۲۰۲۱‬‬

‫دوستیهایمکاتبهایدیروزوالکترونیکامروز «شطرن ِج باد» و زندگی دوباره در گردباد تاریخ‬

‫مستعدی مثل فخری خوروش‪،‬‬                   ‫فیلم انتخاب و توسط آنان مرمت شد‬        ‫=«شطرنج باد» از جهات‬                    ‫کارش یافتن دوست مکاتبهای است‪ .‬او‬            ‫دارد‪ .‬ولی مگر میشود «تکنیک» بر‬          ‫=الاهه بقراط سردبیر‬
‫محمدعلی کشاورز و شهره آغداشلو‬            ‫و پس از چهار دهه برای نخستین بار‬       ‫بسیاری سبک فیلمسازی‬                     ‫بیدرنگ برای آن شرکت‪ ،‬نامهای به‬                          ‫«ماهیت» اثر نگذارد؟!»‬       ‫کیهان لندن‪« :‬آنزمان‬
‫(در نخستین نقش سینماییاش) و از‬           ‫در فستیوال نیویورک (در ماه سپتامبر‬     ‫لوکینو ویسکونتی از جمله‬                 ‫زبان انگلیسی نوشت و خود را معرفی‬                                                    ‫مجلاتی که مخاطبان جوان‬
‫یک فیلمبرداری ماهرانه و دیدنی توسط‬       ‫‪ )۲۰۲۱‬و سپس در فستیوال لیون در‬         ‫در فیلم «روکو و برادرانش»‬               ‫کرد‪ .‬از آنجا بود که داستان دوستان‬           ‫آنسوتر‪ ،‬فلور ‪ ۵3‬ساله و ساکن تهران‬       ‫داشتند از این آگهیها‬
‫هوشنگ بهارلو بهره گرفت که سنگینی‬                                                ‫و «مرگ در ونیز» را مد‬                   ‫مکاتبهای فلور ادامه پیدا کرد‪ .‬از سال‬        ‫است‪ .‬او در گفتگو با کیهان لندن از‬       ‫منتشر میکردند و در‬
                                                   ‫فرانسه به نمایش در آمد‪.‬‬      ‫نظر داشت و نیز سوژهای‬                   ‫‪ ۱36۴‬شروع شد و تا سال ‪ ۱3۷۲‬که‬               ‫تجربهاش درباره دوستیهای مکاتبهای‬        ‫دبیرستان ما هم بودند‬
            ‫بار فیلم را هم میکشد‪.‬‬        ‫من سالها پیش که بهمن فرمان آرا‬         ‫که مطرح میکرد به یک‬                     ‫او از ایران خارج شد‪ ،‬این دوستیهای‬           ‫با زنان و مردانی از کشورهای مختلف‬       ‫دخترهاییکهازایندوستان‬
‫اصلانی اینک ‪ ۷6‬سال دارد و هنوز‬           ‫برای نمایش فیلم «بوی کافور‪ ،‬عطر‬        ‫خانواده اشرافی و بورژوا‬                                   ‫مکاتبهای ادامه داشت‪.‬‬      ‫جهان میگوید‪« :‬دانشآموز ژاندارک‬          ‫مکاتبهای داشتند‪ .‬من هم از‬
‫به ساختن فیلمهای مستند مشغول‬             ‫یاس» در فستیوال سانفرانسیسکو به‬        ‫ارتباط داشت که سوژه‬                     ‫مشوق اصلی فلور‪ ،‬پدرش بود‪ .‬او‬                ‫بودم‪ ،‬مدرسه فرانسویها‪ ،‬همان‬             ‫همین طریق با یک دختر‬
‫است‪ .‬فرمان آرا چند سالیست که‬             ‫اینجا آمده بود با او ملاقات و گفتگویی‬  ‫بیشتر فیلمهای ویسکونتی‬                  ‫میگوید‪« :‬پدرم پیگیر تک تک آنها‬              ‫دبیرستانی که شهبانو فرح دیبا نیز‬        ‫ژاپنی ساکن کیوتو دوست‬
‫فیلمسازی را کنار گذاشته و پروژهای‬        ‫انجام دادم که در چند جا چاپ شد‪.‬‬        ‫نیز بود‪ .‬این فیلم درواقع به‬             ‫بود‪ .‬از من میپرسید‪ :‬خوب‪ ،‬نوریکا‬             ‫از آنجا فارغ التحصیل شدند‪ .‬صبحها‬        ‫شدم‪ .‬به انگلیسی مکاتبه‬
‫در برنامهاش ندارد‪ .‬هوشنگ بهارلو که‬       ‫فرمان آرا سینما را در آمریکا تحصیل‬     ‫سرنوشتی بدشگون دچار‬                     ‫چطوره؟ فرانچسکو کار پیدا کرد؟‬               ‫کلاس فارسی با معلمهای ایرانی و بعد‬      ‫میکردیم و برای بیشتر‬
‫فیلمهای معروفی مانند «آقایهالو»‪،‬‬         ‫کرده و پس از بازگشت به ایران مانند‬     ‫شد و اثری از آن در جایی‬                 ‫امبرتو شعر جدیدی ننوشته؟ کلاوس‬              ‫از ظهرها کلاس فرانسه با معلمهای‬         ‫ماها از جمله خودم‪ ،‬این‬
‫« د ر شکه چی » ‪ « ،‬د ا یر ه مینا » ‪،‬‬     ‫چند فیلمساز تحصیلکرده خارج از‬                                                  ‫هنوز گیتار میزنه؟ پدرم همیشه‬                ‫فرانسوی بود‪ .‬کتابهای درسی ما‬            ‫دوستیها به خاطر تقویت‬
‫«ستارخان» و… را هم فیلمبرداری‬            ‫جمله مهرجویی و زرین دست‪ ،‬پروژهای‬             ‫یافت نشد تا اینکه‪...‬‬              ‫میخواست اطمینان حاصل کند‬                    ‫دقیقاً منطبق با آموزش و پرورش هر دو‬
‫کرده‪ ،‬سالهاست فیلمبرداری را کنار‬         ‫را به تبعیت از نبض تماشاگران آن زمان‬                                           ‫که پول کافی برای ارسال نامه دارم‪.‬‬           ‫کشور بود‪.‬در کلاس سوم ابتدایی بودم‬              ‫زبان انگلیسی بود‪».‬‬
‫گذاشته و خود را بازنشسته کرده است‪.‬‬       ‫به دست گرفت به نام «خانه قمرخانم»‬      ‫سعید شفا – فیلم «شطرنج باد» که‬          ‫برخلاف امروز‪ ،‬آن زمان ارسال نامه به‬         ‫که معلم فرانسهمان گفت‪« :‬یک کاغذ‬         ‫=فلور ساکن تهران‪:‬‬
‫اما «شطرنج باد» با تمام ماجراهایی‬        ‫که یکی از مشهورترین سریالهای قبل‬       ‫با تهیهکنندگی بهمن فرمان آرا در‬                           ‫راستی ارزان بود‪».‬‬         ‫مخصوص بهتون میدم‪ ،‬باید خودتان را‬        ‫««نوشتن یک نامه و انتظار‬
‫که بر آن گذشته‪ ،‬نظیر ققنوس دوباره‬        ‫از انقلاب در ایران به شمار میرود‪ .‬اما‬  ‫سال ‪ ۱9۷6‬برای شرکت صنایع سینما‬          ‫پس از پیروزی انقلاب اسلامی در‬               ‫به دانشآموزی مثلخودتان در فرانسه‪،‬‬       ‫برایدریافتپاسخ‪،‬تجربهای‬
‫از میان خاکستر خود بپا خاسته و با‬        ‫پس از آن فیلمهای «شازده احتجاب»‪،‬‬       ‫در ایران ساخته شد و در پنجمین‬           ‫یکی از همنشینیهای خانوادگی‪ ،‬یکی‬             ‫معرفی کنید‪ ».‬کاغذها به سبکی زرورق‬       ‫است که هرگز جایشان را‬
‫جان دوبارهای که گرفته میرود تا بعد‬       ‫«سایههای بلند باد»‪« ،‬خانهای روی‬        ‫فستیوال فیلم تهران هم همان سال‬          ‫از اعضای فامیل‪ ،‬نامه نگاریهای او‬            ‫بودند‪ .‬ما خودمان را معرفی کردیم‪ :‬از‬     ‫ایمیل یا پیامک نمیگیرد‪.‬‬
‫از چند دهه تماشاگرانی را که نتوانست‬      ‫آب» و… را ساخت که از نظر هنری‬          ‫به نمایش در آمد‪ ،‬به خاطر اتفاقاتی‬       ‫را مورد نکوهش قرار داد و گفت‪« :‬تو‬           ‫خواهر و برادر‪ ،‬علائق و از این قبیل‪.‬‬     ‫خیلی هیجان داشت وقتی‬
‫در زمان ساختن به پای تماشای خود‬           ‫جایگاه ویژه در سینمای ایران دارند‪.‬‬    ‫که بر این فیلم گذشت از اختلاف نظر‬       ‫ناخواسته درگیر یک کار جاسوسی‬                ‫معلم کاغذها را گرفت و فرستاد برای‬       ‫پستچی با موتورش به کوچه‬
‫بنشاند‪ ،‬اینک با استفاده از فرصتی که‬      ‫«شطرنج باد» داستان یک خانواده‬          ‫محمدرضا اصلانی کارگردان فیلم با‬         ‫شدهای و به کسی اطلاعات میدهی‬                ‫دوستش در فرانسه که او نیز معلم بود‪.‬‬     ‫میپیچید و زنگ در را میزد‬
‫یافته‪ ،‬تاریخ زندگیاش را ادامه دهد‪.‬‬       ‫اشرافی رو به زوال قاجار است که زن‬      ‫هژیر داریوش مدیر فستیوال‪ ،‬نمایش‬         ‫که خودش هم نمیداند جاسوس‬                    ‫او نامههای ما را بین دانشآموزانش‬        ‫و من دوان دوان میرفتم تا‬
‫تاریخی که با سال ‪ ۱9۷6‬و با فضایی که‬      ‫خانواده پس از به قتل رساندن شوهرش‬                                              ‫است!» فلور میگوید‪« :‬خیلی ترسیده‬             ‫توزیع کرد‪ .‬به این ترتیب هر کدام از‬
‫ایران در آن هنگام درگیرش بود‪ ،‬بسیار‬      ‫بازماندگان او را برای تقسیم ارثیه‬      ‫نامقطع و خراب فیلم در هنگام نمایش‬       ‫بودم‪ .‬اصلا فکر نمیکردم کارم امنیتی‬          ‫ما صاحب یک دوست مکاتبهای در‬                       ‫نامهام را بگیرم‪».‬‬
‫تفاوت دارد و دستکم اصلانی سازنده‬                                                ‫آن تا برخورد بد منتقدان سینما‪ ،‬دیگر‬     ‫بوده! اما پدرم گفت فلانی حرفهایش‬            ‫فرانسه شدیم‪ .‬دوست من والری آندره‬
‫این فیلم که فیلمنامه آن را نیز نوشته‪،‬‬       ‫صحنههایی از «شطرنج باد»‬             ‫در جایی نمایش داده نشد و بعد از‬         ‫بیاساس است‪ .‬به کار خودت ادامه‬               ‫نام داشت‪ ،‬دختری‪ ،‬با موهای بلند و‬        ‫فیروزه نوردستروم‪ -‬چندین دهه‬
‫هنوز زنده است و میتواند حاصل‬              ‫درگیر برخوردهای شخصی میکند‪.‬‬           ‫انقلاب هم هیچگاه به نمایش درنیامد‪.‬‬                        ‫بده!»‬                     ‫عینک‪ .‬دقیقا مثل خودم‪ .‬با او سالها‬       ‫پیش که نه از اینترنت و تلفن همراه‬
‫کارش را در زمان حیات خویش ببیند‪.‬‬         ‫محمدرضا اصلانی کارگردان فیلم‪،‬‬          ‫تنها چند نفر از جمله‪ :‬ساتیاجیت‬          ‫فلور در طول این چند سال با افرادی‬                                                   ‫خبری بود و نه ایمیلی در کار بود‪،‬‬
                                         ‫یک مستندساز است و این نخستین‬           ‫رای فیلمساز هندی‪ ،‬روبرتو روسلینی‬        ‫ساکن کشورهای استرالیا‪ ،‬ژاپن‪ ،‬کره‬                                ‫دوست بودم‪».‬‬         ‫هزاران نفر در جهان از طریق نامه و‬
                                         ‫فیلم داستانی اوست که با بازیگران‬       ‫کارگردان ایتالیایی‪ ،‬هنری لانگلوا مدیر‬   ‫جنوبی‪ ،‬اندونزی‪ ،‬هند‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬فرانسه‪،‬‬       ‫فلورازاحساساتخوددرمورددوستی‬             ‫مکاتبه با شهروندان سایر کشورها‪،‬‬
                                                                                ‫سینماتک فرانسه که در فستیوال تهران‬      ‫آلمان‪ ،‬آمریکا‪ ،‬کانادا‪ ،‬و آفریقای جنوبی‬      ‫مکاتبهای میگوید‪« :‬نوشتن یک نامه و‬       ‫دوستی برقرار میکردند‪ .‬در ایران نیز‬
                                                                                ‫شرکت داشتند توانستند آن را در یک‬        ‫مکاتبه داشت‪ .‬ولی میگوید هیچگاه از‬           ‫انتظار برای دریافت پاسخ‪ ،‬تجربهای‬        ‫برخی مجلات مانند دیگر کشورها‬
                                                                                ‫نمایش خصوصی ببینند‪ .‬درواقع این‬          ‫چین یا بلوک شرق دوستان مکاتبهای‬             ‫است که هرگز جایشان را ایمیل یا‬          ‫ستونی برای دوستیهای مکاتبهای‬
                                                                                ‫اولین و آخرین نمایش «شطرنج باد»‬                           ‫نداشته است‪.‬‬               ‫پیامک نمیگیرد‪ .‬خیلی هیجان داشت‬          ‫داشتند‪ .‬این دوستیها که بسیاری از‬
                                                                                                                        ‫او در مورد راههای پیدا کردن‬                 ‫وقتی پستچی با موتورش به کوچه‬            ‫آنها هرگز به دیدار نمیانجامیدند‪ ،‬با‬
                                                                                                     ‫در ایران بود‪.‬‬      ‫دوستان مکاتبهای توضیح میدهد‪:‬‬                ‫میپیچید و زنگ در را میزد و من‬           ‫ظهور اینترنت نه تنها کمرنگ نشدند‬
                                                                                ‫«شطرنج باد» از جهات بسیاری سبک‬          ‫«یک راه برای پیدا کردن دوستان‬               ‫دوان دوان میرفتم تا نامهام را بگیرم‪.‬‬    ‫بلکه دوستهای قلمی (‪ )Pen pal‬از‬
                                                                                ‫فیلمسازی لوکینو ویسکونتی از جمله‬        ‫مکاتبهای جدید‪ ،‬این بود که یک نفر‬            ‫نامه را میگرفتم‪ ،‬به دقت باز میکردم‪،‬‬     ‫نوشتن با خودکار بر کاغذ و رفتن به‬
                                                                                ‫در فیلم «روکو و برادرانش» و «مرگ در‬     ‫مثل ًا در آلمان یک کاغذ را به شکل‬                                                   ‫اداره پست و روزها انتظار کشیدن برای‬
                                                                                ‫ونیز» را مد نظر داشت و نیز سوژهای که‬    ‫آکاردئونی درست کرده و منگنه‬                           ‫عروسک ژاپنی؛‬                  ‫دریافت نامه‪ ،‬به دوستهای الکترونیک‬
                                                                                ‫مطرح میکرد به یک خانواده اشرافی‬         ‫میکرد‪ .‬روی تای اول آن اسم و آدرس‬               ‫هدیه دوست مکاتبهای از ژاپن‬
                                                                                ‫و بورژوا ارتباط داشت که سوژه بیشتر‬      ‫خود را مینوشت و میفرستاد به یک‬                                                                ‫(‪ )epal‬تغییر پیدا کردند‪.‬‬
                                                                                ‫فیلمهای ویسکونتی نیز بود‪ .‬این فیلم‬      ‫نفر مثل ًا در استرالیا‪ .‬فرد ساکن استرالیا‪،‬‬  ‫آن را چند بار با ولع میخواندم‪،‬‬          ‫الاهه بقراط روزنامهنگار و سردبیر‬
                                                                                ‫درواقع به سرنوشتی بدشگون دچار‬           ‫آکاردئون کاغذی را دریافت میکرد و‬            ‫تمبرش را صدها بار نگاه میکردم‪ ،‬روز‬      ‫کیهان لندن درباره دوستیهای‬
                                                                                ‫شد و اثری از آن در جایی یافت نشد‬        ‫اسم و آدرس‪ ،‬سن‪ ،‬و جنسیت خود را‬              ‫ارسالش را چک میکردم و محاسبه‬            ‫مکاتبهای قبل از انقلاب میگوید‬
                                                                                ‫تا اینکه در سال ‪ ۲۰۱۵‬پسر محمدرضا‬        ‫بر روی آن اضافه میکرد و زیرش یک‬             ‫میکردم که چند روز در راه بوده‪».‬‬         ‫«آنزمان مجلاتی که مخاطبان جوان‬
                                                                                ‫اصلانی کارگردان فیلم‪ ،‬اتفاقی نسخه‬       ‫جمله مثل « سلام با عشق از استرالیا»‬         ‫او از دوران بعد از انقلاب و ادامه روند‬  ‫داشتند از این آگهیها منتشر میکردند‬
                                                                                ‫اصلی فیلم را در یک مغازه سمساری‬         ‫مینوشت و میفرستاد به دوست‬                   ‫دوستیهای مکاتبهای خود میگوید‪:‬‬           ‫و در دبیرستان ما هم بودند دخترهایی‬
                                                                                ‫که وسایل و اثاثیه فیلمهای قبل از‬        ‫مکاتبهای خود در ایتالیا‪ .‬این روند ادامه‬     ‫«بعد از انقلاب‪ ،‬مدرسه ژاندارک تعطیل‬     ‫که از این دوستان مکاتبهای داشتند‪».‬‬
                                                                                ‫انقلاب را به فروش میرساند پیدا کرد‪.‬‬     ‫داشت تا اینکه دیگر جایی نبود برای‬           ‫شد و اینگونه خلاقیتهای آموزشی‬           ‫وی ادامه میدهد‪« :‬من هم از همین‬
                                                                                ‫اصلانی آنرا خرید و نسخه مستعمل را‬       ‫درج نام و آدرس‪ .‬آخرین نفر موظف‬              ‫هرگز با استقبال نظام جدید آموزشی‬        ‫طریق‪،‬احتمالامجله«دخترانپسران»‪،‬‬
                                                                                ‫به فرانسه ارسال کرد تا چند بنیاد مانند‬  ‫بود که آکاردئون کاغذی را بفرستد‬             ‫روبرو نشد‪ .‬من هم زبان انگلیسی را‬        ‫با یک دختر ژاپنی ساکن کیوتو دوست‬
                                                                                ‫چینه چیتا‪ ،‬بنیاد مارتین اسکورسیزی‪،‬‬      ‫به همان نفر اول که در آلمان بود‪.‬‬            ‫جایگزین فرانسه کردم‪ .‬گرچه مجبور‬         ‫شدم‪ .‬اسمش نوریکو بود‪ .‬به انگلیسی‬
                                                                                ‫بنیاد جرج لوکاس که کار مرمت‬             ‫بنابراین آن دفترچه آکاردئونی سراسر‬          ‫بودم خود را با نظام جدید وفق دهم‪ ،‬اما‬   ‫مکاتبه میکردیم و برای بیشتر ماها از‬
                                                                                ‫فیلمهای کشورهایی را انجام میدهند‬        ‫دنیا را طی میکرد و اگر من در این‬            ‫هرگز تجربه شیرین دوستان مکاتبهایم‬       ‫جمله خودم‪ ،‬این دوستیها به خاطر‬
                                                                                ‫که قادر به مرمت فیلمها از نظر خرج‬       ‫مسیر قرار داشتم میدیدم قبل از من‬            ‫را فراموش نکرده بودم‪ .‬دیگر از والری‬     ‫تقویت زبان انگلیسی بود‪ .‬این دوستی‬
                                                                                ‫و تکنولوژی نیستند‪ ،‬آن را مرمت کنند‪.‬‬     ‫یک آلمانی‪ ،‬استرالیایی‪ ،‬ایتالیایی و…‬         ‫نامهای نمیرسید و من گویی چیزی را‬        ‫دو سه سالی در دوران دبیرستان‬
                                                                                                                        ‫چیزهایی در آن نوشتهاند‪ .‬از بین آنها‬                                                 ‫ادامه داشت‪ ».‬وی درباره مضمون این‬
                                                                                                                        ‫یک نفر را انتخاب میکردم و برایش‬                               ‫گم کرده بودم‪».‬‬        ‫نامهنگاریها میگوید‪« :‬عمدتا درباره‬
                                                                                                                        ‫نامه مینوشتم‪ .‬یا چند نفر نام مرا دیده‬       ‫یادگیری انگلیسی بعد از زبان فرانسه‬      ‫خانواده و علائق شخصی مثل فیلم و‬
                                                                                                                        ‫و برایم نامه مینوشتند‪ .‬به این شکل‬           ‫برای فلور سخت نبود و او در ‪۱۲‬‬           ‫خواننده مورد علاقه و یا فرهنگ دو‬
                                                                                                                        ‫این زنجیره ادامه داشت و من تقریباً‬          ‫سالگی کاملا به دو این دو زبان مسلط‬      ‫کشور بود‪ .‬یکبار برای من بستهای‬
                                                                                                                        ‫هر روز یک نامه از یک کشور داشتم‪».‬‬           ‫بود‪ .‬البته ارزش این مهارت را سالها‬      ‫رسید که خیلی خوشحالم کرد‪ .‬چند‬
                                                                                                                        ‫فلور اضافه میکند‪« :‬الان که به‬                                                       ‫عروسک کوچک سنتی با لباس سنتی‬
                                                                                                                        ‫آنروزها نگاه میکنم میبینم نه تنها‬                                  ‫بعد فهمید‪.‬‬       ‫ژاپنیها بود که عکس یکی از آنها را‬
                                                                                                                        ‫من بلکه بسیاری از دوستان مکاتبهای‬           ‫روزی یکی از دوستان فلور به او گفت‬       ‫دارم‪ .‬او عکس خودش را هم که با‬
                                                                                                                        ‫من هم درباره ایران پرسشهایی‬                 ‫که آدرس یک کمپانی را پیدا کرده که‬       ‫خانواده به یک گردش دریایی رفته‬
                                                                                                                        ‫داشتند‪ .‬درباره جنگ با عراق و‬                                                        ‫بودند فرستاده بود‪ .‬من هم‪ ،‬الان دقیق‬
                                                                                                                        ‫فتوای خمینی علیه سلمان رشدی‬                                                         ‫به یاد ندارم‪ ،‬ولی کاری از صنایع دستی‬
                                                                                                                        ‫میپرسیدند‪ .‬یکی از آنها‪ ،‬از آمریکا‪،‬‬
                                                                                                                        ‫گرایشهای چپ داشت و دائم درباره‬                                                         ‫ایران و یک عکس به او فرستادم‪».‬‬
                                                                                                                        ‫کارگران ایران سوال میکرد‪ .‬چون در‬                                                    ‫الاهه بقراط ادامه میدهد‪« :‬بعضی‬
                                                                                                                        ‫این مورد اطلاعاتی نداشتم از اطرافیانم‬                                               ‫از همکلاسیها هم با جوانان همسن‬
                                                                                                                                          ‫میپرسیدم‪ .‬و ‪...‬‬                                                   ‫و سال از کشورهای عمدتا اروپایی‬
                                                                                                                        ‫ادامه در صفحه ‪۱۷‬‬                                                                    ‫دوستی مکاتبهای داشتند‪ .‬آنزمان که‬
                                                                                                                                                                                                            ‫فضا و سرگرمیها و مشغولیتها اصلا‬
                                                                                                                                                                                                            ‫با امروز قابل مقایسه نبود‪ ،‬به ویژه در‬
                                                                                                                                                                                                            ‫شهرستان‪ ،‬حتا رنگ و بوی پاکتهای‬
                                                                                                                                                                                                            ‫هوایی و رد و بدل نامه با کشوری در‬
                                                                                                                                                                                                            ‫آنسوی دنیا که هفتهها طول میکشید‪،‬‬
                                                                                                                                                                                                            ‫هیجان خاص خودش را داشت‪ .‬الان‬
                                                                                                                                                                                                            ‫بازی بچهها و دوستیها و مراودات‬
                                                                                                                                                                                                            ‫شکل و شمایلی پیدا کرده که برای‬
                                                                                                                                                                                                            ‫کودکان و جوانان آن نسل قابل تصور‬
                                                                                                                                                                                                            ‫نبود‪ ».‬او در پایان میگوید‪« :‬البته نفس‬
                                                                                                                                                                                                            ‫ماجرا‪ ،‬دوستی از راه دور از طریق ‪Air‬‬
                                                                                                                                                                                                            ‫‪ Mail‬با پست الکترونیک و ‪E Mail‬‬
                                                                                                                                                                                                            ‫با امکانات بینظیر و سریع وجود‬

                                                                                ‫وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9   10