Page 4 - (کیهان لندن - سال سى و دوم ـ شماره ۷۲ (دوره جديد

‫صفحه ‪ - Page 4 - 4‬شماره ‪72‬‬
‫جمعه ‪ 22‬تا پنجشنبه‪ 28‬مردادماه ‪1395‬خورشیدی‬

‫تاریخی با امنیت مناسب و توسط‬ ‫از چادر اجباری برای خبرنگاران تا گزارش محل تردد‬ ‫مراسم اختتامیه کارگاه نظارت بر‬
‫افراد حرف ‌های صورت بگیرد‪ ،‬ادامه‬ ‫گردشگران خارجی‬ ‫جابجایی اشیای تاریخی‪-‬فرهنگی‬
‫داد‪ :‬چند وجهی بودن مأموری ‌تها‬ ‫در حالی صبح س ‌هشنبه ‪ ۱۹‬مرداد‬
‫و وظایف همکاران در یگان حفاظت‬ ‫برای انتقال آثار تاریخی‌اش نیازمند‬ ‫آن هم در شرایطی که سرقت‌های‬ ‫حسن طالبیان)‪ ،‬فرمانده یگان‬ ‫از خود رفع تکلیف می‌کند‪.‬‬ ‫در دانشگاه علوم انتظامی امین‬
‫مسئل ‌های است که باید به آن‬ ‫این نوع دستورالعم ‌لها است و باید‬ ‫صورت گرفته نه در روند انتقال‬ ‫حفاظت سازمان میراث فرهنگی و‬ ‫منبع این خبر به کیهان لندن‬ ‫تهران برگزار شد که روز قبل از‬
‫پرداخته شود‪ .‬بخشی از وظایف‬ ‫آموزش و تجهیزات خاصی در این‬ ‫اشیاء تاریخی بلکه در خفا صورت‬ ‫گردشگری (سردار امیر رحم ‌تاللهی)‬ ‫همچنین اطلاع داد که صبح روز‬ ‫آن به خبرنگاران زن هشدار داده‬
‫نیروها جنبه حفاظت از همه اموال‬ ‫زمینه تهیه و فراهم شود‪ ،‬حتی کل‬ ‫و ریاست دانشکده علوم و فنون‬ ‫س ‌هشنبه خبرنگاران زن با چادر در‬ ‫شده بود تا با پوشش چادر در‬
‫سازمان میراث فرهنگی آن هم به‬ ‫می‌گیرد‪.‬‬ ‫مراسم شرکت کنند‪ .‬ضمن اینکه‬
‫از قرار معلوم از این پس محل‬
‫صورت شبان ‌هروزی دارد‪.‬‬ ‫تردد و اقامت گردشگران خارجی‬
‫به گفته رحم ‌تاللهی بخش دیگری‬ ‫هم گزارش می‌شود‪ .‬سا ‌لهاست‬
‫از کارها جنبه انتظامی و بخش دیگر‬ ‫نیروی انتظامی و نهاد ‌یهای وابسته‬
‫جنبه امنیتی دارند و قانو ‌نگذار‪،‬‬ ‫به آن‪ ،‬خبرنگاران زن را با فقط با‬
‫جرایم علیه میراث فرهنگی را جزو‬ ‫پوشش چادر به مجموع ‌ههای خود‬
‫جرایم علیه امنیت قرار داده است‬ ‫راه می‌دهند‪ ،‬این دستورالعمل البته‬
‫و حتی شروع جرم علیه میراث‬ ‫همچون الزام پوشش چادر برای ورود‬
‫فرهنگی مانند آغاز به کار حفاری‬ ‫به مجموعه صدا و سیمای جمهوری‬
‫در محوط ‌ههای تاریخی یک جرم‬
‫اسلامی علنی نیست‪.‬‬
‫محسوب شده و مجازات دارد‪.‬‬ ‫یک منبع آگاه در ای ‌نباره به کیهان‬
‫فرمانده یگان حفاظت سازمان‬ ‫لندن گفته است یگان ویژه حفاظت‬
‫میراث فرهنگی و گردشگری‬ ‫میراث فرهنگی هنگام دعوت شفاهی‬
‫خاطرنشان کرد‪ :‬در دستورالعمل‬ ‫خبرنگاران زن حوزه میراث فرهنگی‬
‫ابلاغی از نیروهای مسلح به موضوع‬ ‫برای پوشش خبری مراسم اختتامیه‬
‫توسعه گردشگری و ایجاد جاذب ‌ههای‬ ‫«اولین کارگاه آموزشی تخصصی‬
‫اسکورت و نظارت بر جابجایی اشیای‬
‫گردشگری توجه شد‪.‬‬ ‫تاریخی فرهنگی» از آ ‌نها خواسته‬
‫در دستورالعمل یگان حفاظت آمده‬ ‫بود تا با چادر در مراسم شرکت کنند‪.‬‬
‫است که باید همکاری اطلاعاتی با‬ ‫این تعیین تکلیف در انتخاب‬
‫ناجا با هدف گزارش محل تردد و‬ ‫نوع پوشش خبرنگاران زن‪ ،‬در یک‬
‫اقامت مسافران خارجی صورت بگیرد‪.‬‬ ‫برنامه فرهنگی که در راستای تغییر‬
‫امیر رحم ‌تاللهی در ادامه گفت که‬ ‫الگوهای موجود حراست از اشیای‬
‫اگر گردشگر خارجی در کشور مورد‬ ‫تاریخی کشور برپا شده‪ ،‬انجام شده‬
‫تعرض واقع شود‪ ،‬نگاه مثبت نسبت‬ ‫است‪ .‬این در حالی است که در‬
‫به شرایط امنیتی کشور ما مخدوش‬ ‫گذشته گاه در دیدارهایی چون دیدار‬
‫می‌شود و اینها مشابه با وظایف‬ ‫سینماگران با سید علی خامن ‌های‪،‬‬
‫همکاران ما در نیروی انتظامی است‪.‬‬ ‫رهبر جمهوری اسلامی نیز برخی‬
‫او همچنین با اشاره به افزایش‬ ‫زنان سینماگر پوشش چادر نداشتند‪.‬‬
‫خلاقیت و توانایی افراد نیروی‬ ‫نیروی انتظامی در مواجهه‬
‫انتظامی برای حفاظت از میراث‬
‫فرهنگی گفت‪ :‬در نگاه سنتی که به‬

‫ماموری ‌تهای پلیس وجود دارد بیشتر‬ ‫فرآیند از زمان بست ‌هبندی در مبدأ‬ ‫میراث فرهنگی هم نیازمند‬ ‫انتظامی (سرهنگ علی افشار) برگزار‬ ‫پوشش خبری این مراسم شرکت‬ ‫با خبرنگاران زن همواره‬
‫آموز ‌شها متمرکز بر تکنیک‌های‬ ‫تا رسیدن به مقصد مسائل بسیار‬ ‫دستورالعم ‌لهاییشبیهاسکورت‬ ‫شد‪.‬‬ ‫کردند و سردبیر یا دبیر هیچ کدام از‬ ‫سختگیر ‌یهایی از این دست اعمال‬
‫دفاعی و تقویت توان جسمانی است‬ ‫تخصصی هستند که نیازمند توجه‬ ‫رسان ‌ههای دعوت شده نسبت به این‬ ‫کرده و برای انجام یک مصاحبه ساده‬
‫اما در نگرش جدید‪ ،‬آموزش امری‬ ‫به آ ‌نها هستیم و باید به صورت‬ ‫اشخاص مهم است‬ ‫این کارگاه‌ آموزشی در جهت‬ ‫آنها را ملزم به رعایت پوشش اسلامی‬
‫است که بین پیشگیری از وقوع جرم‬ ‫افزایش ابعاد انتظامی محافظت‬ ‫امر واکنشی نشان ندادند‪.‬‬ ‫و قوانین خاص می‌کند‪ .‬این برخورد‬
‫و اجرای قانون تعادل ایجاد می‌کند‪.‬‬ ‫یک‌پارچه انجام شوند‪.‬‬ ‫محمدحسن طالبیان‪ ،‬معاون‬ ‫از اموال تاریخی و روند انتقال‬ ‫مراسم اختتامیه «اولین کارگاه‬ ‫به ویژه با حضور مقامات عالی‌رتبه‬
‫به گفته او هد ‌فگذاری برای ایجاد‬ ‫سازمان میراث فرهنگی و گردشگری‬ ‫استاندارد اشیاء تاریخی پس از‬ ‫آموزشی تخصصی اسکورت و‬ ‫نیروی انتظامی شدت می‌یابد و‬
‫این دوره آموزشی هم بر مبنای این‬ ‫محل تردد و اقامت مسافران‬ ‫با اشاره به وجود دستورالعم ‌لهای‬ ‫افزایش سرقت‌های سریالی از‬ ‫نظارت بر جابجایی اشیای تاریخی‬ ‫روابط عمومی این نهاد در نهایت با‬
‫خارجی باید گزارش شود‬ ‫محکم و قانونی درباره انتقال پول‬ ‫بناهای تاریخی شهر تهران و برخی‬ ‫– فرهنگی» با حضور معاون سازمان‬ ‫عذرخواهی از شرایط اجباری موجود‬
‫نگرش بوده است‪.‬‬ ‫و حتی محافظت اشخاص مهم‬ ‫شهرستا ‌نها صورت گرفته است‪،‬‬ ‫میراث فرهنگی و گردشگری (محمد‬
‫او با بیان اینکه باید جابجایی آثار‬ ‫اظهار داشت‪ :‬میراث فرهنگی نیز‬

‫کردیم نه تنها این کار را انجام دهد بلکه خوانندگان‬ ‫وی ساکن هستند‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1390‬آریا از اندونزی با بخش «نظر شما برای‬ ‫سرورقی زنده زندگی‬
‫کیهان لندن را تا پایان اینکه ماجرای مهاجرتش به‬ ‫خواننده دیگری این یادداشت آریا را خواند و حاضر‬ ‫ما مهم است» سایت کیهان لندن‪ ،‬کیهان آنلاین‪ ،‬تماس‬ ‫ماجرایی از نسل تازه موج مهاجرت ایرانیان‬
‫استرالیا به کجا خواهد رسید‪ ،‬با خود همراه کند‪.‬‬ ‫شد هزینه اشتراک کیهان را برای آریا و دیگر ایرانیان‬ ‫گرفت و پس از ابراز مهر و علاقه به این روزنامه‪ ،‬خواهش‬
‫حال با انتشار نسخه پی دی اف کیهان لندن‪ ،‬هر هفته‬ ‫کرد مطالب کیهان لندن در فرماتی برایش فرستاده شود‬ ‫اول با من به جاکارتا بیایید!‬
‫بخشی از ماجرای مهاجرت آریا و خانواد ‌هاش به استرالیا‬ ‫کمپ پناهجویان در اندونزی بپردازد‪.‬‬ ‫که بتواند با امکانات اندکی که در آنجا دارد بخواند و در‬
‫ضمناآریاابرازعلاقهکردماجراهاییراکهازسرگذرانده‬ ‫اختیار دیگر پنا ‌هجویان ایرانی قرار دهد که در کمپ‬
‫را به همان زبانی که خودش بیان م ‌یکرد‪ ،‬م ‌یخوانید‪:‬‬ ‫با خوانندگان کیهان در میان بگذارد‪ .‬ما از او خواهش‬

‫افغان رو م ‌ىبینم كه به اسم دنبال‬ ‫بازار ایران‪ ،‬وطن رو شقه شقه کنند‪.‬‬ ‫یه چیزهایى تو كلاس مزخرفات‬ ‫نُ َوت» با ضمه بالای «ن» و فتحه‬ ‫هست که از كشور خارج شده‪ ،‬فكر‬ ‫بخش هفتاد و دوم‪:‬‬
‫جا و مكان پیدا كردن‪ ،‬سرگرم زیر‬ ‫صمد می‌گفت همه مردم آذربایجان‬ ‫پروفسور «هیث» و مجله «وارلیخ»‬ ‫بالاى «و» بخونید یعنى اى كاش‬ ‫میكنه چون پول داده همه باید براش‬
‫آب زدن هموطنان و گرو‌هها هستند‪.‬‬ ‫جدایى میخوان و خلاصه صمد رو‬ ‫می‌گفت که حسابی بمبارونش‬ ‫نباشى صمد! بعد همه به او گفتند‬ ‫احترام قائل بشند و هنوز نمىدونه‬ ‫فقطدوخواندیگهمونده‪...‬‬
‫تو خیابون م ‌ىایستند و با مترجم‬ ‫قانع کردیم که دیگه اشتباه نكنه و‬ ‫كردیم‪ .‬از روى سادگى و ناآگاهى‬ ‫میدونی چی داری میگی؟ من‬ ‫اینجا چه لجنزاریه اما انصافا دلش‬
‫اندونزیایى دنبال اطلاعات می‌گردند‪.‬‬ ‫چیزهایى رو بازگو كرد كه یه عده‬ ‫گفتم بگذریم‪ ،‬آقا صمد اومد حرف‬ ‫صافه و خوش اخلاقه همین الان‬ ‫چند روزى تو آپارتمان به اتفاق‬
‫این خواست بدخواهان ایرانه‪.‬‬ ‫وطن‌فروش با جعل تاریخ دارند‬ ‫بزنه معذرت میخوام‪ ،‬رید! خیلى از‬ ‫که دارم می‌نویسم همسر صمد‬ ‫چند خانواده دیگه سپرى كردیم‪.‬‬
‫واقعا شر ‌مآوره‪.‬‬ ‫خوشبختانه چهارشنبه قرارداد‬ ‫دست و پا می‌زنند كه تو این آشفته‬ ‫بچه‌ها به صمد توپیدند‪ .‬آقا صمد‬ ‫داد زد «صمدجان نمك گرفتى؟»‬ ‫بعد از چند روز سكوت‪ ،‬از من‬
‫پوریا هم امروز با دل درد و استفراغى‬ ‫بین استرالیا و مالزى به هم خورد و‬ ‫حركاتش هم شبیه صمد معروفه‬ ‫م ‌ىپرسیدند كى اومدى تو فرودگاه‪،‬‬
‫كه داره بدجوره گریه میكنه و ما هم‬ ‫دادگاه عالى استرالیا جلوى بازگشت‬ ‫اما با انگشتش به چشم حمله نمى‬ ‫چقدر پول ازت گرفتند‪ ،‬و من مجبور‬
‫مجبوریم با داروهاى ضد تهوع كه‬ ‫پناهجویان به مالزى رو گرفت و‬ ‫كنه! آدم صادقیه و سن و سالش هم‬ ‫شدم براشون سرگذشتم رو تعریف‬
‫برای لنج گرفتیم و آبلیمو معالج ‌هاش‬ ‫یه خوان سخت دیگه از جلوى ما‬ ‫به دوره پخش فیلم صمد میخوره‪،‬‬ ‫كنم اما به صورتى كه نترسند و‬
‫كنیم چون نم ‌ىتونیم ببریمش دكتر‪.‬‬ ‫برداشته شد و فقط یك یا دو خوان‬ ‫شاید از رو فیلم صمد‪ ،‬اسمشو‬ ‫فرار كنند چون اگه بترسند به ضرر‬
‫طفلك آثار ضعف و خستگى رو میشه‬ ‫دیگه سر راه داریم تا به سلامت‬ ‫انتخاب كرده باشند‪ .‬نمىدونم این‬ ‫خودشون هم میشه‪ .‬وقتى فهمیدند‬
‫برسیم استرالیا‪ .‬ییک ‪ ،‬به سلامت‬ ‫راه استرالیا رو كى بهش نشون داده‬ ‫كه من ده ماهه اینجام همه تعجب‬
‫از ظاهر خست ‌هاش به وضوح دید‪.‬‬ ‫رفتن تا پاى لنج و دومی‌به سلامت‬ ‫به هر حال با آقا صمد هم داستان‌ها‬ ‫كردند‪ .‬من توصی ‌ههای ایمنی رو‬
‫اون كرد بى منطق هم تصمیم‬ ‫رسیدن به استرالیا‪ ،‬که اگه سر هم‬ ‫داریم‪ .‬یه روز بحث ما راجع به ایران‬ ‫براشون گفتم و بهشون توصیه کردم‬
‫گرفته كه فرار كنه‪ .‬خانواد‌ههای افغان‬ ‫حساب كنیم فقط رفتن و به سلامت‬ ‫به تجزی ‌هطلب‌ها كشید و من و چند‬ ‫كه مواظب باشند تو دام امثال پینکان‬
‫هم میخوان در برند‪ .‬اى كاش اون‬ ‫رسیدن باقى مونده كه برای ما به‬ ‫نفر در مخالفت تجزیه ایران حرف‬ ‫نیفتند چون اینجا كشور بى قانونیه و‬
‫بى منطق دوباره با ما ه ‌مگروه نشه‪.‬‬ ‫معجزه م ‌ىمونه كه امیدوارم خدا‬ ‫زدیم و دیدم آقا صمد كه به قد و‬ ‫با پاسپورت و بى پاسپورت براشون‬
‫مار از پونه بدش میاد‪ ،‬دم لون ‌هاش‬ ‫كمك كنه و ما به سلامتى برسیم و‬ ‫قوارش هم نمى خوره گفت كه ایران‬
‫سبز میشه! تا ببینیم چطور میشه‪.‬‬ ‫اگه تجزیه بشه بهتره چون مردم‬ ‫فرق نمى كنه‪.‬‬
‫خوب شد كه من پیشدستی كردم و‬ ‫این زجر ده ماهه ما تموم بشه‪.‬‬ ‫زندگى راحت‌ترى خواهند داشت!‬ ‫یه هموطن آذرى اینجا هست به‬
‫در رفتیم‪ .‬برامون دعا كنید كه به‬ ‫بعضى وقتها از پنجره بیرون رو‬ ‫من به لرى به صمد گفتم «اكه‬ ‫اسم صمد كه اصلا گوشش بدهكار‬
‫تماشا می‌كنم و گاهى وقتها هم‬ ‫این حرفها نیست و چون اولین بار‬
‫سلامت به استرالیا برسیم‪.‬‬ ‫بعضى هموطنان ایرانى یا پناهجویان‬

‫ادامه دارد‪...‬‬