Page 16 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۷۶ (دوره جديد
P. 16

‫آخرین ویدئوهای خبری در لنز ایران‬                                               ‫‪KAYHAN LONDON ONLINE‬‬                                                                   ‫آگهی در کیهان آگاهی م ‌یآورد‬

          ‫‪www.lenziran.com‬‬                                                                                                                                                             ‫نشانی سایت‪:‬‬
                                                                                                                                                                       ‫‪www.kayhan.london‬‬
                                                 ‫سالس ‌یودوم(دورۀجدید)ـشماره‪ 76‬ـجمعه‪19‬شهریورماه‪1395‬خورشیدی‬
                                                                                                                                                                                       ‫روابط عمومی‪:‬‬
                                                                               ‫‪ 7‬ذوالحجه‪ 1437‬قمری ـ ‪ 9‬سپتامبر ‪ 2016‬میلادی‬                                              ‫‪[email protected]‬‬

                                        ‫‪Page 16‬‬                                ‫‪No.76 Friday 9 September 2016‬‬                                                 ‫صفحه ‪16‬‬                 ‫آگهی و تبلیغات‪:‬‬
                                                                               ‫‪P.O. Box 435,Old Brompton Road 2,London, SW7 3DQ‬‬                                        ‫‪[email protected]‬‬
                                                                               ‫‪Tel: +(44)-(0)20 3633 3684 Fax: +(44)-(0)20 3633 3685‬‬
                                                                               ‫‪e-mail: [email protected] - www.kayhanlondon.london‬‬                                                       ‫سردبیری‪:‬‬
                                                                                                                                                                      ‫‪[email protected]‬‬

‫بیرون م ‌یزند‪ .‬تبلیغات هم که همواره‬                                                                                                                                                                    ‫فاطمه زندی ‪ -‬تغییرات ماندگار‬
‫متمرکز بر اقتصاد و سودآوری هستند‬
‫و به دور از واقعیت‪ .‬الگوی غربی را تنها‬       ‫تقلید مدرن‪،‬‬                                                                                                                                               ‫تغییراتی هستند که از اندیشیدن‬
‫با زندگی در بطن این جوامع م ‌یشود‬
‫بازیافت‪ ،‬آن هم در کنار شناخت همه‬        ‫الگویی برای مقابله با تقلید سنتی‬                                                                                                                               ‫آغاز م ‌یشوند و به تولد «اندیش ‌هها»‬
‫جانبه تاریخ و فرهنگ این سرزمی ‌نها‪.‬‬
‫الگویی که طی سا ‌لهای گذشته از‬                                                                                                                                                                         ‫م ‌یانجامند؛ اندیش ‌ههایی با پشتوانه‬
‫نزدیک شاهد آن بود‌هام و م ‌یتواند به‬
‫عنوان یک الگوی غربی شناخته شود‬                                                                                                                                                                         ‫«اندیشیدن» و در نتیجه پویا و‬
‫متوجه ساختار تربیتی‪ ،‬فرهنگی و‬
‫آموزشی است‪ .‬به شکلی ی ‌کپارچه در‬                                                                                                                                                                       ‫پذیرای تغییر‪ ،‬تحول و بهبود‪ .‬خطر‬
‫سرتاسر این ساختار‪ ،‬امتیازاتی را که‬
‫به شکل سنتی مردان شرق دنیا در‬                                                                                                                                                                          ‫«اندیشه» بدون اندیشیدن‪ ،‬آن است‬
‫حوز‌ههای مختلف برای خود قائلند‪ ،‬از‬
‫آنان سلب شده‪ ،‬نق ‌شهای جنسیتی از‬                                                                                                                                                                       ‫که هرگاه به فرهنگ و رفتار مردم‬
‫میان برداشته شده و برابری جنسیتی‬
‫را که کودکان از بدو تولد در خانواده‬                                                                                                                                                                    ‫راه م ‌ییابد و برای مدتی مدید در‬
‫در حال تجربه آنند‪ ،‬به حوزه آموزش‬
‫و پرورش آورده است‪ .‬مدارس مختلط‪،‬‬                                                                                                                                                                        ‫آنجا مقیم م ‌یشود به سنت تبدیل‬
‫کار گروهی مشترک دختران و پسران‬
‫در تمام دوران تحصیلی‪ ،‬آموز ‌شهای‬                                                                                                                                                                       ‫شده‪ ،‬قدرت همپایی با تغییرات زمان‬
‫مستقیم و عملی در باره برابری حقوق‬
‫و ارز ‌شهای دو جنس‪ ،‬آموزش دقیق‬                                                                                                                                                                         ‫و مکان و زمین و آسمان را از دست‬
‫و ظریف مسئولی ‌تپذیری فردی و‬
‫اجتماعی از مهد کودک تا دانشگاه؛‬                                                                                                                                                                        ‫م ‌یدهد‪ .‬و از این روست که بسیاری‬
‫از شاخص ‌ههای این ساختار است‪.‬‬
‫بسیاری از نوجوانان در سوئد پا به پای‬                                                                                                                                                                   ‫اندیش ‌ههای دیروز‪ ،‬به آف ‌تهای زندگی‬
‫تحصیل در مدرسه در فرص ‌تهای آزاد‬
‫خود کار م ‌یکنند و برای آیند‌هشان‬                                                                                                                                                                      ‫امروز مبدل شد‌هاند‪ ،‬آف ‌تهایی که تنها‬
‫پ ‌سانداز م ‌یکنند‪ .‬تربیت و آماد‌هسازی‬
‫نوجوانان اعم از دختر و پسر برای آینده‬                                                                                                                                                                  ‫برای «اهالی تقلید» خوشایند هستند‪.‬‬
‫به شیو‌های است که به محض ورود به‬
‫دانشگاه از خانواده خود مستقل شده و‬                                                                                                                                                                     ‫اندیشیدن‪ ،‬سخت به نظر نم ‌یرسد‬
‫برای اداره زندگی شخصی خود بدون‬
‫اتکا به خانواده آماد‌هاند‪ .‬اینها تنها‬                                                                                                                                                                  ‫ولی در عمل سخت م ‌ینماید‪ .‬بسیاری‬
‫اشاراتی به کلیات این ساختار است‬
‫و مشتی نمونه خروار‪ .‬بدیهی است با‬                                                                                                                                                                       ‫از دان ‌شآموزانی که از درس ریاضیات‬
‫چنین پشتوانه فرهنگی و آموزشی‪،‬‬
‫زندگی مشترک دختران و پسران‬                                                                                                                                                                             ‫بیزارند و به جای «حل مسئله» به‬
‫حتی اگر در مرحله جوانی آغاز شود‬
‫به معنای تجربه کامل یک زندگی‬                                                                                                                                                                           ‫«از بَر کردن» دروس علاقه دارند‪،‬‬
‫مشترک و پذیرش مسئولی ‌تهای آن‬                                                                                                                                                                          ‫از سختی اندیشیدن نالانند‪ .‬ترس‬
‫است‪ ،‬زندگ ‌یهایی که اگر در بلند‬
‫مدت هم دوام نیاورند تهدیدی برای‬                                                                                                                                                                        ‫از درس ریاضیات با پایان مدرسه‬
‫هیچیک از طرفین ایجاد نم ‌یکنند‪.‬‬
‫بخصوص وقتی که چنین روابطی به‬                                                                                                                                                                           ‫تمام م ‌یشود‪ ،‬اما ترس از ریاضت‬
‫داشتن فرزند بینجامد‪ ،‬از هیچیک از‬
‫زوایای فردی‪ ،‬اجتماعی و اقتصادی‬                                                                                                                                                                         ‫اندیشیدن برای همه عمر ممکن است‬
‫مشک ‌لساز نیست‪ .‬به علاوه درصد‬
‫زندگ ‌یهای مشترکی که اینچنین آغاز‬                                                                                                                                                                      ‫همراه ‌یمان کند‪ ،‬حتی اگر در مدرسه‬
‫شده و در بلند مدت دوام م ‌یآورند‬
‫بیشتر از روابط کوتاه مدت است‪ .‬از‬                                                                                                                                                                       ‫عاشق «ریاضیات» بوده باشیم‪ .‬ترس‬
‫اینها گذشته خیانت و روابط موازی در‬
‫چنین شرایطی‪ ،‬محلی از اعراب نداشته‬                                                                                                                                                                      ‫اول شاید تنها بتواند در تعیین شغل‬
‫و چنانچه تنها یکی از طرفین خود را‬
‫در پایان رابطه ببیند‪ ،‬با کمترین تنش‬                                                                                                                                                                    ‫آیند‌همان نق ‌شآفرینی کند‪ ،‬اما ترس‬
‫و مجادله پایان م ‌ییابد بدون درج در‬
‫پرونده! و تبدیل شدنبه تهدید یا خطر‬                                                                                                                                                                     ‫دوم م ‌یتواند همه زندگ ‌یمان را بردگی‬
‫برای شک ‌لگیری روابط آتی طرفین‪.‬‬
‫مثال فوق تنها برای نشان دادن‬                                                                                                                                                                                          ‫بکشد‪.‬‬
‫ابعاد‪ ،‬اهمیت و ضروت «اندیشیدن»‬
‫در بین نسل آینده ساز ایران طرح‬                                                                                                                                                                         ‫اندیشیدن مهارتی است که باید‬
‫شد و پر واضح است لزوم و ضرورت‬
‫تغییر در جامعه ایرانی طول و عرض‬                                                                                                                                                                        ‫آموخت و آموزاند و بسیاری از آنان‬
‫بسیار فراگیرتری دارد‪ .‬قصد آن‬
‫بود که اهمیت فراگیری تفکر و‬                                                                                                                                                                            ‫که به وقتش آن را نیاموخته باشند‪،‬‬
‫مهار ‌تهای آن‪ ،‬قدرت شناخت‪ ،‬ریشه‬
‫یابی و تحلیل مسائل گوشزد شود تا‬                                                                                                                                                                        ‫به راه «تقلید» م ‌یروند‪ .‬بسیاری هم‬
‫راهکاری برای ترویج «تفکرگرایی» در‬
‫فرزندا ‌نمان بیابیم‪ ،‬چیزی که در ساز‬                                                                                                                                                                    ‫در این گمانند که تغییر مطلوب‪،‬‬
‫و کار آموزشی ایران به شدت از آنان‬
‫دریغ م ‌یشود‪ .‬اگر محیط آموزشی و‬         ‫روانی آن برای زنان بیشتر است‪ ،‬کمبود‬    ‫الگوی مناسب و متناسب را هم به خود‬      ‫به سادگی در نوردیم و از فراز صدها‬      ‫شکل و شمایل ظاهر زندگ ‌یمان با‬            ‫تنها با رها کردن تقلید از اندیش ‌ههای‬
‫اجتماعی ما چنین شرایطی را فراهم‬         ‫پشتوان ‌ههای اقتصادی برای دختران‬       ‫نداده‪ ،‬بلکه با قرض گرفتن بخ ‌شهایی‬     ‫سال خود را به آنان برسانیم و در امروز‬  ‫آن بخ ‌شهایی از جهان که در چند‬
‫نم ‌یکند‪ ،‬چار‌های نیست جز آنکه‬          ‫به دلیل عدم استقلال مالی‪ ،‬شرایط‬        ‫از الگوهای موجود در دنیا که غالباً از‬  ‫آنان همپا ‌یشان شویم‪ .‬در بهترین و‬      ‫سده اخیر‪ ،‬راه خود را بهتر و درس ‌تتر‬      ‫به سن ‌ت تبدیل شده یا «تقلید‬
‫خانواد‌ههای ایرانی از درون خود این‬      ‫پیچید‌های که داشتن فرزند در این‬        ‫منابع ناموثق هستند‪ ،‬فیلتر کردن آنها‪،‬‬   ‫مطلو ‌بترینحالتممکن‪،‬مام ‌یتوانیم‬       ‫یافت ‌هاند به سادگی م ‌یتوانیم به چشم‬
‫تحول را آغاز کنند و فضای درون‬           ‫روابط برای هر سه طرف و بخصوص‬           ‫و ویرایش و پیرایش سنت ‌یشان‪ ،‬به‬        ‫مسیر گذار آنان را با همه مختصاتش‬       ‫ببینیم‪ .‬این فشاری است که از نسلی‬          ‫سنتی ‌»خودبخود متجلی م ‌یشود‪ ،‬در‬
‫خانواده و دوستان و آشنایان را به‬        ‫برای زن ایجاد م ‌یکند و بسیاری‬         ‫تجربه الگوهایی دست م ‌یزند که در‬       ‫شناسایی و فهم کنیم‪ ،‬و اگر راه‪ ،‬راه ما‬  ‫به نسل دیگر به میراث گذاشته شده‬
‫محف ‌لهایی برای گسترش تفکر و‬            ‫موارد دیگر‪ .‬به احتمال زیاد حداکثر‬                                             ‫باشد به آن برویم هر چند با شتابی‬       ‫و سبب م ‌یشود که بازیابی تعادل ما و‬       ‫حالی که پا را از جای پای دیگرانی‬
‫مهار ‌تهای آن تبدیل کنند‪ .‬امید‬          ‫دستاورد چنین روابطی برای دختران‪،‬‬                  ‫نوع خود شگف ‌تانگیزند‪.‬‬      ‫صد چندان‪ .‬تقلید دفعی و ط ‌یالارض‬       ‫ایجاد توازن بیرونی و درونی برای روی‬
‫به تغییرات بنیادین و چش ‌مداشت‬          ‫خارج شدن از قید ازدواج ناخواسته‬        ‫نقص اول این نوع الگوها آن است‬          ‫کردن‪ ،‬برای همپایی با امروز آنان‬        ‫پا ایستادن مشک ‌لتر بنماید‪ .‬تعادل‬         ‫که نم ‌یخواهی ‌مشان برداشتن و پا در‬
‫به آینده روشن و متفاوت از آنچه ما‬       ‫یا تحمیلی (به دلیل فشارهای‬                                                    ‫(تقلید مدرن)‪ ،‬جامع ‌های چند پاره و‬     ‫مجدد برای راست ایستادن و جلو رفتن‬
‫امروز در حال تجربه آنیم‪ ،‬بدون تلاش‬      ‫اجتماعی و سنتی) است و داشتن‬                      ‫فاطمه زندی‬                   ‫از هم گسیخته را پدید م ‌یآورد که‬       ‫در راه خودیافت ‌ه و خودخواست ‌همان‪ ،‬با‬    ‫جای پای کسان دیگری گذاشتن‪ ،‬با‬
‫اندیشمندانهوآگاهانهوخستگ ‌یناپذیر‬       ‫روابط جنسی آزاد ولی مخفیانه از نگاه‬                                           ‫امروز شاهد شک ‌لگیری تدریجی آن‬         ‫پیشین ‌های که از آن به خوبی آگاهیم‪،‬‬       ‫آنکه تغییر هست اما مطمئناً مطلوب‬
‫نس ‌ل امروز‪ ،‬انتظار کشیدن برای‬          ‫اجتماع (لااقل آزادتر از نسل گذشته)‪.‬‬    ‫که آنچه را که قرار است تغییر دهند‬      ‫در ایران و کشورهای مشابه هستیم‪.‬‬
‫معجز‌های است که جز در خواب و‬            ‫سوی دیگر شناخت ناقص مشکل آن‬            ‫یعنی صورت مسئله و ابعاد مشکل‪،‬‬          ‫الگوبرداری حتی اگر یگانه راه‬                   ‫تلاشی مضاعف را م ‌یطلبد‪.‬‬          ‫نخواهد بود‪ ،‬مگر آنکه با محک‬
                                        ‫است که روابط جنس مخالف در ایران‬        ‫به تمام و کمال شناسایی نشده و مد‬       ‫حل ما برای ایجاد تغییرات مطلوب‬
            ‫خیال محقق نم ‌یشود‪.‬‬         ‫به شدت به حوزه فردی که همان روابط‬      ‫نظر قرار نگرفته است‪ .‬تنگناهایی که‬      ‫باشد‪ ،‬پی ‌شنیازهایی بسیار ضروری‬        ‫تقلید سنتی و تقلید مدرن‬                   ‫«اندیشیدن» به آزمون درآمده باشد‪.‬‬
‫استکهلم‬                                 ‫جنسی است محدود شده‪ .‬در عمل و‬           ‫برای روابط آزاد دختران و پسران در‬      ‫هم دارد‪ .‬م ‌یبایست نخست با ابزار‬
                                        ‫واقعیت‪ ،‬نبود آزادی در ارتباط پویا بین‬  ‫ایران وجود دارد از آغاز برای هر دو‬     ‫اندیشه‪ ،‬به درک درست و کاملی از‬         ‫ساختاری که اراده و برنام ‌هریزی‬           ‫گام اول رها کردن تقلید‪ ،‬توقف و‬
                                        ‫دختران و پسران از اوان کودکی و نبود‬    ‫جنس در شرایط همسان و مشابهی‬            ‫مشکل برسیم و آنگاه الگوشناسی‪،‬‬          ‫آن در اختیار کسانی است که به‬
                                        ‫تعامل و روابط اجتماعی و کاری بین‬       ‫قرار نداشته و لذا الگوهای موجود‬        ‫الگویابی و الگوسازی را بیاموزیم و چه‬   ‫شدت مبلغ و داعی ‌هدار تقلید از نوع‬        ‫ایست است‪ ،‬سپس مکاشفه راه نو بر‬
                                        ‫جن ‌سهای مخالف در شروع نوجوانی‪،‬‬        ‫فعلی هم‪ ،‬به جای آنکه نخست شرایط‬        ‫بسا که حل مشکلات ما نه با رفتن‬         ‫سنت ‌یاند و بخش تقلیدمحور جامعه را‬
                                        ‫غام ‌ضترین مشکل فرهنگی ماست‬            ‫دو طرف را به تعادلی قابل قبول‬          ‫از راه دیگران که به مدد را‌هسازی‬       ‫خودی م ‌یدانند و باقی را غیرخودی و‬        ‫پایه استوار اندیشه و حمایت عشق‬
                                        ‫که بر کلیت روابط زن و مرد در تمام‬      ‫برساند‪ ،‬روی همان منحنی سابق‬            ‫خودمان میسر باشد‪ .‬وقتی هیچ دو‬          ‫مأموران تخریب جامعه‪ ،‬برای «تقلید‬
                                        ‫طول زندگ ‌یشان اثر گذاشته و به تبع‬     ‫حرکت م ‌یکند و به همین روی این‬         ‫نفری در جهان حتی اثر انگش ‌تشان‬        ‫گریزان» به گریز از مرکز م ‌یانجامد‪.‬‬       ‫و آنگاه آغاز راه نوین؛ راهی که معیار‬
                                        ‫آن بسیاری از مشکلات اجتماعی و‬          ‫عدم توازن و تعادل تا به آخر بر جای‬     ‫یکسان نیست‪ ،‬چگونه م ‌یتوان تصور‬        ‫اما اگر در این گریز‪ ،‬از اهمیت و‬
                                        ‫بخصوص محرومی ‌تها را برای زنان‬         ‫م ‌یماند‪ .‬برخی پیامدهای این الگوها‬     ‫کرد که یک جامعه یا یک کشور و‬           ‫مهارت اندیشیدن به درستی آگاه‬              ‫ارزشمند ‌یاش عمق شناخت آگاهانه‬
                                        ‫رقم م ‌یزند‪ ،‬مشکلی که در بلندمدت‬       ‫که بر شرایط نابرابر سوار شد‌هاند‬       ‫یا نقط ‌های از دنیا با جای دیگری از‬    ‫نباشیم گذار بسیار ‌یمان به گریزگاه‬
                                        ‫به سیطره کامل مردسالاری و مدیریت‬       ‫عبارتند از‪ :‬وجود معیارهای ارزشی‬        ‫آن‪ ،‬با وجود صدها مؤلفه گوناگون در‬      ‫«تقلید مدرن» م ‌یافتد! ممکن است‬                          ‫فرد ‌یمان از آن است‪.‬‬
                                        ‫مردانه جامعه م ‌یانجامد و نگاه‪ ،‬بینش‬   ‫ظاهرگرایانه نظیر زیبایی و جوانی بین‬    ‫رن ‌گآمیز ‌یشان‪ ،‬چنان شبیه باشند‬       ‫که دیگر از راه تقلید نرویم‪ ،‬اما به راه‬
                                        ‫و حضور زنانه را از آن حذف م ‌یکند‪.‬‬     ‫دختران‪ ،‬تقبیح روابط خارج از ازدواج‬     ‫که با یک الگو بتوان لباسی مناسب‬        ‫خودهمنم ‌یرویم‪،‬بلکهمقلدالگوهایی‬           ‫و اما چرا تقلید؟ شاید چون برخی‬
                                        ‫در واقع با وجود ایجاد الگوهای جدید‬     ‫برای زنان و معقول دانستن آن برای‬       ‫برای قامت هر دو ‌یشان دوخت؟!‬           ‫م ‌یشویم که چاشنی توهم و تخیل در‬
                                        ‫در روابط جنسی‪ ،‬که ساز مخالف را‬         ‫مردان‪ ،‬تک محور بودن روابط آزاد‬         ‫طی نکردن این مراحل سبب شده که‬                                                    ‫از ما یا همه ما در برخی مواقع دوست‬
                                        ‫با الگوهای تحمیلی حاکم م ‌یزند‪،‬‬        ‫مبتنی بر روابط جنسی به جای تجربه‬       ‫بسیاری الگوهای برداشت شده توسط‬                  ‫آنها بیش از واقعی ‌تهاست‪.‬‬
                                        ‫موضوع و مشکل اصلی که نگاه صرفاً‬        ‫آزاد زندگی مشترک‪ ،‬عدم امنیت‬            ‫شرق سنتی از غرب مدرن‪ ،‬در خود‬           ‫الگوبرداری در ذات خود یعنی بهره‬           ‫داریم که ارزان زندگی کنیم‪ ،‬ب ‌یرنج‬
                                        ‫جنسی به زن است همچنان به دوام‬          ‫روانی و آزادی اجتماعی در این نوع‬       ‫غرب کمیاب بلکه نایاب باشند‪ ،‬چرا که‬     ‫بردن از محصول کاربردی اندیش ‌ههای‬
                                        ‫خودادامهم ‌یدهد‪.‬بدیهیاستباتکیه‬         ‫روابط برای زنان‪‌،‬از دست دادن فرصت‬      ‫این الگوها بر اساس برداشت توهمی یا‬     ‫دیگران و رفتن از راه یا را‌ههایی که‬       ‫و ک ‌مخطر؛ رنج «اندیشه و انتخاب»‬
                                        ‫بر الگوهایی که آفت ریشه این مشکل‬       ‫ازدواج برای دختران در سنین بالاتر‬      ‫ساختگی از آنچه در غرب م ‌یگذرد‪،‬‬        ‫آنان برای خود گشود‌هاند؛ روشی که‬
                                        ‫را برطرف نکنند و تنها به هرس شاخ و‬     ‫بعد از تجربه این روابط (در حالی که‬                                            ‫نهایتاً آنان را از وضعیت نامطلوب‬          ‫و خطر «طرد و تنهایی» و تقلید به‬
                                        ‫بر ‌گها بپردازند‪ ،‬تضمینی در برداشت‬     ‫غالباً سن مردان بر شرایط ازدواج آنان‬                      ‫ساخته شد‌هاند‪.‬‬      ‫پیشین به وضعیت مطلوب امروزین‬
                                                                               ‫تأثیر ندارد)‪ ،‬عدم تعهد لازم یا کافی‬    ‫مثال بارز تقلید از برداشت توهمی‬        ‫رسانده است‪ .‬لازمه چنین تقلیدی آن‬          ‫سادگی ما را از هر دو معاف م ‌یکند‪.‬‬
                                                 ‫میو‌‌ههای سالم وجود ندارد‪.‬‬    ‫در چنین روابطی که تهدید عاطفی و‬        ‫از الگوی غربی‪ ،‬الگوی روابط دختران‬      ‫است که وضعیت دیروز آنان و وضعیت‬
                                        ‫از سوی دیگر الگوهای در حال‬                                                    ‫و پسران و یا به طور کلی روابط جنس‬      ‫مطلو ‌‌بشان و وضعیت امروز ‌یشان را‬        ‫انگار سرشت آدمی جایی شلوغ و درهم‬
                                        ‫شک ‌لگیری در ایران‪ ،‬بر اساس‬                                                   ‫مخالف در ایران است‪ ،‬الگویی که اخیراً‬   ‫به خوبی رصد کرده باشیم و به این‬
                                        ‫شناخت درست از الگوی واقعی جوامع‬                                               ‫مدر ‌نترین آن به ازدواج سفید معروف‬     ‫اطمینان رسیده باشیم که اوضاع ما از‬        ‫و برهم است‪ ،‬آسا ‌نطلبی‪ ،‬کما ‌لگرایی‪،‬‬
                                        ‫مدرن امروزی بنا نشد‌هاند‪ .‬فیل ‌مها‬                                            ‫شده است‪ .‬از یک سو ساختار حاکم‪،‬‬         ‫هر سه این وجوه مشابه همدیگر است‪.‬‬
                                        ‫و داستا ‌نها و تبلیغات رسان ‌ههای‬                                             ‫به شدت بر تقلید از الگوهای سنتی‬        ‫تهدید «تقلید مدرن» در اینجاست که‬          ‫رن ‌جگریزی‪ ،‬برتر ‌یطلبی‪ ،‬راح ‌تطلبی‪،‬‬
                                        ‫غربی‪ ،‬نمایانگر عینی ابعاد زندگی‬                                               ‫(به اصطلاح اسلامی) پافشاری م ‌یکند‬     ‫با آنکه ما و مبدعان الگوهای مدر ‌نمان‬
                                        ‫مشترک و روابط زنان و مردان در‬                                                 ‫و از تمام ابزارهای نرم و سخت خود‬       ‫در یک نقطه از زمان زندگی م ‌یکنیم‪،‬‬        ‫عدال ‌تخواهی‪،‬‬  ‫ماجراجویی‪،‬‬
                                        ‫جوامع غربی نیستند‪ ،‬همانطور که‬                                                 ‫برای تثبیت این الگو بهره م ‌یبرد و‬     ‫اما در یک نقطه مشابه از تاریخ قرار‬
                                        ‫زندگی ایرانیان آن چیزی نیست که‬                                                ‫بخصوص ابزار تهدیدی و تأدیبی و از‬       ‫نداریم‪ .‬کما اینکه بسیاری از وقایعی‬        ‫حقیق ‌تجویی‪ ،‬امنی ‌تخواهی و …‬
                                        ‫بر پرده سینماهای ایران نمایش داده‬                                             ‫سوی دیگر طبقه متوسط جامعه که‬           ‫که اکنون در بسیاری از نقاط شرق‬
                                        ‫م ‌یشود و یا از دل فیل ‌مهای ایرانی‬                                           ‫تن به تقلید نم ‌یدهد‪ ،‬زحمت کشف‬         ‫دنیا رخ م ‌یدهد به قرون وسطای غرب‬         ‫‪ .‬اینها خیلی به هم نم ‌یآیند ولی در‬
                                                                                                                                                             ‫دنیا شبی ‌هتر است! و ما نم ‌یتوانیم برای‬
                                                                                                                                                             ‫داشتن الگوی امروزین غرب‪ ،‬قر ‌نها را‬       ‫کنار هم و درون ما در حال جولان‬

                                                                                                                                                                                                       ‫هستند‪ .‬گاهی یکی به بقیه غلبه‬

                                                                                                                                                                                                       ‫م ‌یکند‪ ،‬گاهی یکی کنترل ما را برای‬

                                                                                                                                                                                                       ‫سا ‌لها در اختیار م ‌یگیرد‪ ،‬گاهی با‬

                                                                                                                                                                                                       ‫هم در جنگند و گاهی هم م ‌یتوانند به‬

                                                                                                                                                                                                       ‫خوبی با هم کنار بیایند‪ .‬آشکار است‬

                                                                                                                                                                                                       ‫که دو ستون تقلید‪ ،‬یعنی آسا ‌نطلبی‬

                                                                                                                                                                                                       ‫وامنی ‌تخواهی‪،‬دراینملغمهسرشتی‬

                                                                                                                                                                                                       ‫ما بیشتر وق ‌تها خود را جلو م ‌یاندازند‬

                                                                                                                                                                                                       ‫و برای تأمین آسایش و امنی ‌تمان‬

                                                                                                                                                                                                       ‫سرشت کما ‌لطلب‪ ،‬عدال ‌تخواه و‬

                                                                                                                                                                                                       ‫حقیق ‌تجو ‌یمان را به زیر م ‌یکشند‪.‬‬

                                                                                                                                                                                                       ‫چرا و چگونه اینچنین است؟ پاسخ این‬

                                                                                                                                                                                                       ‫سؤال ساده نیست و دلایلش متعدد‪،‬‬

                                                                                                                                                                                                       ‫دلایلی که همه هم بر آن اتفاق نظر‬

                                                                                                                                                                                                                      ‫ندارند‪.‬‬

                                                                                                                                                                                                       ‫در این میان باید از نیاز به بازیابی‬

                                                                                                                                                                                                       ‫تعادل هم صحبت کرد‪ .‬اگر فشاری که‬

                                                                                                                                                                                                       ‫تقلید سن ‌تهای تحمیلی و ناخواسته‬

                                                                                                                                                                                                       ‫پیشینیان بر خویشتن باور ‌یمان‬

                                                                                                                                                                                                       ‫وارد کرد‌هاند را در تعداد سا ‌لها بلکه‬

                                                                                                                                                                                                       ‫قرون دوا ‌مشان ضرب کنیم‪ ،‬با وجود‬

                                                                                                                                                                                                       ‫آنکه حاصل را با عدد و رقم نم ‌یتوان‬

                                                                                                                                                                                                       ‫بیان کرد‪ ،‬اما نمود آن را از مقایسه‬
   11   12   13   14   15   16