Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۳ (دوره جديد
P. 12
ویژهنامهنوروز صفحه - Page 12 - 12شماره 153
جمعه 25اسفندماه 1396تا پنجشنبه 9فروردی نماه 1397خورشیدی
خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط داریوشهمایونروزنام هنگاریبرجسته، دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()61
موجود در خاورمیانه ،بسیاری از آنها نظری هپردازی جستجوگر و نوجو ،و
همچنان معتبرند و گویی همین امروز سیاستمداری مل یگرا و میه ندوست ( کیهان لندن شماره ) 1242
نگاشته شدهاند .مقالات قدیم یوی بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات
داریوش همایون در ده ههای سی تا پنجاه خورشیدی احمد احـرار نفوذ و منافع خصوصی در ایران بسته در اواخر سال 1917دولت ساویت
همچنین بازتاب مستند موقعیت منطق های و جهانی آگاهی داشت. شده لغو اعلان م یکنند .هر دو دولت روسیه با دولت آلمان وارد مذاکره
(۵مهر،۱۳۰۷تهران۸-بهمن،۱۳۸۹ژنو) سیاسی و اجتماعی ایران هستند. وی سالهای طولانی در روزنامههای این امر تخصیص خواهد داد. قشون خود را از ایران خارج م یکنند شد و بر اساس مذاکراتی که در
از همین رو ما به بازنشر گلچینی از معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران مادۀ دوم ـ تعیین مجازات ،موافق و با دولت ایران توافق نظر حاصل برس تلیتوسک انجام گرفت طرفین
آثار داریوش همایون میپردازیم که اصلی روزنامهی «آیندگان» بود قانون مطبوعات خواهد بود مگر خواهند کرد برای ترتیبات تخلیه به صلح رسیدند (سوم مارس )1918
در سالهای تبعید پس از انقلاب ۵۷ که صفح های نوین در تاریخچهی در مواردی که در قانون مطبوعات قشون و همچنین برای تأمین ضمانت هنگامی که این مذاکرات ادامه
با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک روزنامهنگاری ایران گشود.همایون تصریحی نباشد .در این صورت موافق که از طرف سایر دول هم استقلال و داشت هنوز سر جرج بوکانان سفیر
داشت .مقالاتی که در این ستون مهارت روزنامهنگاری و تسلط خود قانون جزای عرفی موقتی حکم داده تمامیت و ترقی آزادانۀ ایران شناخته انگلیس در دربار تزاری ،در روسیه
م یخوانید ،از آرشیو کیهان لندن بر زبان فارسی را با ایدههای سیاسی م یزیست .او در یادداش تهای روزانه
خویش در هم آمیخت و از دههی ۳۰ خواهد شد. شود». خود (بهتاریخ 31دسامبر )1917
انتخاب شدهاند. خورشیدی به این سو ،نوشتههایی از در تلگراف دیگری اسد بهادر از
ریاست وزراء ـ محمدعلی تعیین نمایندۀ دولت جدید روسیه م ینویسد:
مناديان يا ادامه دهندگان در ایران خبر م یدهد« :مسیو براوین «یک دسته از نمایندگان آلمان که
مص ّوبۀ دوم ویس قنسول سابق روس در خوی برای مذاکرات صلح وارد پطروگراد
کیهان لندن شماره 17 - 1100فروردی نماه 1385 هیأت وزرای عظام تصویب فرمودند بهسمت مأمور مختار کمیساریای شدهاند از هرج و مرج روسیه شدیداً
که از این تاریخ ،اشخاصی که امتیاز امور خارجه عازم طهران شده ،ضمناً تعجب کردهاند .خرابی اوضاع مالیه
میيابند که مشکلی با دمکراسی زنده نگهداشتن مهم ترين جنبش سال)1385( 2006در سياس تهای روزنامه از وزارت معارف م یخواهند دستور دارد که کارهای سفارت را و از هم پاشیدگی صنایع روسیه
ندارند). سا لهای پس از انقلاب انجاميد. مخالفان تبعيدی با تحولی تعيين باید اجازۀ آن ب هتصویب هیأت وزرای تحویل بگیرد ولی مشکل است که فوق تصور آنهاست .آلمان یها ازجمله
کننده آغاز شده است .از ميان عظام رسیده باشد و نیز کلیۀ امتیازاتی وزیر مختار (فو ناتر) و اعضای سفارت برای قرارداد صلح پذیرفت هاند که از
پس از کامياب یهای عملی جنبش گزينش هيئت اجرائی هفت نفری برآشفتگی رن گها يک خط مشخص که قبل از تشکیل کابینه حاضره روس کارها را به مشارالیه تحویل ضمیمه کردن خاک نواحی متصرفی
رفراندم در تکليفی که برای خود جنبش رفراندم و بويژه شورای عالی پديد م یآيد ــ خطی که مناديان از طرف وزارت معارف داده شده و دهند .در هر حال ،این مسأله مربوط به کشورشان خودداری کنند و در
مقرر داشته است ــ به عنوان آن فصل تازه ای در سياس تهای آينده را از ادامه دهندگان گذشته تاکنون اشاعه نیافته توقیف و موکول به خودشان است ولی ورود براوین عین حال غرامتی در میان نباشد
زمينه ای برای همکاری نير وهای تبعيدی گشود .برای نخستين بار نه جدا م یکند .پس از سا لها کوشش به طهران وسیله ارتباط با حکومت مشروط به آن که متفقین نیز به
سياسی دگر انديش ــ ما شاهد تنها فعالان چپ و راست رسما و با به ظاهر بيهوده ،سرانجام در يکی به اجازۀ هیأت وزرا خواهد بود. حاضره را تواند داد .ضمناً لازم است همین ترتیب عمل نمایند .اما هنوز در
روشن ترين برخور دها ميان دو اعلام نام خود در کنار هم نشستند دو سال گذشته پاره ای رويدا دهای اضافه نماید که حکومت حاضره مانند مورد شرایطی که باید به آراء عمومی
اردوی اصلی سياستگران تبعيدی بلکه مسئله پيوند دادن مبارزه درون دراماتيک (با مقيا سهای اجتماع محمدعلی ـ ریاست وزراء براوین مأموری هم در استکهلم دارد مراجعه شود اشکالاتی هست...
هستيم ــ اردوی دمکراسی و حقوق و بيرون نیز گشوده شد .در شورای ايرانيان بيرون) به شکستن پاره ای که هرچند شناخته نشده ولی تمام آلمان یها از فراخواندن سپاه خود از
بشر و يکپارچگی ايران ،و اردوی عالی پاره ای نمايندگان برجسته در عرصۀ بی نالمللی ،خروج روسیه
قال بها انجاميد. از جنگ برای متفقین ضربهای
ويژگی و بيماری سياس تهای سنگین و ناگوار محسوب م یشد .اگر
تبعيدی در بيشتر اين سه دهه و در
بيشتر طيف سياسی ،ادامه گذشته
در اکنونی بوده است که در واقع
«اکنون» نمیبود؛ نشان چندانی
از گذشت زمان نمیداشت .همان
سخنان و روحي هها بود ،به تلخی نو
به نو آغشته .هيچ ملاحظه و مصلحتی
نم یتوانست فضای روانشناسی را به
سود تغيير در رويکر دها دگرگون
کند .صداهای متفاوت بی بازتاب
م یماند يا به فريبکاری تعبير م یشد.
يک نسل شکست خورده مصمم بود
زندگی خود را در آرزوی بازگشت به
بازنگشتنی ،بسر آورد.
سرگشته ای که خود را به زور در چپ و راست ايران به سه تن از ولی آن نسل شکست خورده از سه حسن مستوف یالممالک وودرو ویلسون
طرف عوضی تاريخ قرار م یدهد ــ فعالان جنبش دانشجوئی در درون سو زير فشار بوده است :سيل آگاهی
که م یبايد از آن استقبال کرد .بيش پيوسته اند که دلاوری شان را اندازه و روشنگری که از هر سوی جهان آلمان نیروهای خود را در یک جبهه کارها ،توسط او انجام م یگیرد». لهستان و کورلاند و ممالک بالتیک
از همه بحث سازنده رهاننده در نمیتوان گرفت .در سياست ايران تا شگفت انگيز غربی سرازير است و متمرکز م یساخت مقابله با آن برای در این فاصله ،وثو قالدوله جای خود مضایقه دارند و م یگویند اهالی این
اردوگاه چپ درگرفته است .گروههای در ديوارهای کند ترين ذه نها نيز انگلستان بهآسانی ممکن نمیبود. را به علاءالسلطنه سپرد و پس از چند سرزمی نها بیشتر تمایل به کشورهای
راست افراطی که تا کنون مشروطه کنون چنين ترکيبی از طيف سياسی رخنه ای م یکند؛ سير رويدا دها در اما با ورود آمریکا به جنگ ،اوضاع ماه عی نالدوله جانشین علاءالسلطنه
خواهان را به فروختن مواضع خود و تنوع نسلی (سه نسل) پيشينه ای شد که کابینۀ او نیز بیش از دو ماه متحده مرکزی اروپا دارند.
به چپگرايان متهم م یکردند اکنون نداشته است .ما در اينجا با يک تابو ايران که موقعيتی سراسر متفاوت از تغییر کرد. دوام نکرد و از نو ،قرعۀ زمامداری ب هنام نمایندگان روسیه (در برست)
خود لافی بيش از آن ندارند که شکنی تمام عيار روبروئيم .جنبش هر چه در گذشته پديد آورده است؛ در ماههای پایانی سال 1916 آموزش و دستورهای تازه خواست هاند.
توانسته اند چند دگرانديش را هم رفراندم اکنون نه تنها جدی ترين و برآمدن نسل تازه ايرانيان ،با نيازها «وودرو ویلسون» رئیس جمهوری مستوف یالممالک افتاد. تروتسکی به آنها دستور داده است
به همکاری جلب کنند .در ميان چالش را به جمهوری اسلامیعرضه و نگاه متفاوتشان که گذشته زيان را آمریکااقداماتیراب همنظورمیانجیگری انقلاب روسیه در عین حال ،اوضاع که جواب رد به آلمان یها بدهند .در
نويسندگان چپگراست ــ با گرايشی میکند بلکه بويژه چپگرايان را به مرگ سياسی ،پيش از آنکه زمان بین طرفین جنگ و استقرار صلح در را در داخل خاک ایران از آنچه که بود این قسمت خوب از عهده برآمده و
که به مباحث نظری و جدل سياسی ناگزير به درآمدن از فضای مه آلود اروپا آغاز کرده و به نتایجی هم دست آشفت هتر ساخت .فضای مساعدی که آلمانها را مطمئن کرده است که اگر
دارند ــ که مباحثاتی دارای اهميت سه دهه گذشته خود میسازد .زمان طبيعی شان سرآيد ،م یاندازد. یافته بود اما حملۀ زیردریاییهای پس از تصمیم دولت جدید روسیه به پطروگراد بیایند هم خودشان و هم
حياتی ،نه تنها برای چپ ايران بلکه روبرو شدن با گزين شهای مشخصی دراماتيک ترين رويداد ساختار آلمان به ناوگان بازرگانی آمریکا ،افکار دایر بر تخلیه مناطق اشغالی برای اهالی از گرسنگی هلاک خواهند شد.
آينده سياست در کشور ما ،درگرفته است که نيم قرن گذشته دربرابر ما شکن (به اصطلاح خانم نيلوفر بيضائی) عمومی را در آن کشور برانگیخت و فعالی تهای حزبی و مطبوعاتی در تروتسکی شرایط آلمان را قابل قبول
گذاشته است( .مشروطه خواهان انتشار فراخوان ملی رفراندم از ايران «ویلسون» عل یرغم سیاست اصولی ایران فراهم ساخته بود ،فرص تطلبان م یداند و در سخنرانی روز اول سال
است. زودتر خود را از آن فضا بيرون بود که برای نخستين بار پشتيبانی خود دایر بر دور نگهداشتن کشورش را به میدان کشانید و جنگ و جدال گفت ما امتیازات دیگری نم یدهیم.
دست بالا يافتن عنصر دمکراسی نمايندگان سازما نها و گراي شهای از مخاصمات آن سوی اقیانوس ،در قبیل های از سر گرفته شد .تب انقلابی سربازان آلمان بدانند در اینجا ارتش
ليبرال در اين مباحثات ،با همه بی انداختند). سياسی عمده چپ و راست را بدست اوایل فوریه 1917با آلمان قطع شدت گرفت .حزب دموکرات که جدیدی هست که رئیس ندارد.
ميلی چپ به ليبراليسم (که در تحول تعيين کننده ای که از آورد .از آن پس بود که مواضع دو رابطه کرد« .جوهن لورنس کالدول» فعالیت خود را از سر گرفته بود دچار قانون جزا ندارد .ب هزور شلاق کسی
اين بافتار ربطی به سياس تهای آن سخن رفت چيرگی قطعی پيام سوی اصلی خط فاصل به ناگزير سفیر آمریکا در تهران ،طی یادداشتی چنددستگی شد« .دموکراتهای را به جبهه نم یبرند و اینجا جبه های
اقتصادی ندارد و ناظر بر حقوق بشر فراخوان رفراندم بر بحث سياسی روشن شد :مسئله ايران دمکراسی به تاریخ پنجم فوریه 1917دولت ضد تشکیلی» ب هرهبری سید محمد است که هرکدام از هموطنان ما یک
است )،بويژه با توجه به واکن شهای در بيرون است ــ ديگر با اين پيام و حقوق بشر است يا جمهوری و ایران را از تصمیم دولت متبوع خود کمرهای روزنامه «ستاره ایران» را سرباز آن محسوب م یشوند و آنها باید
چپگرايان مانده از کاروان ،نويد نم یتوان مگر با انکار حق مردم و پادشاهی مشروطه؛ رای مردم پذيرفته ارگان خود قرار دادند و گروه دیگری تشخیص دهند که از چنین قشونی
بخش است .در حالی که نويسندگانی گذاشتن سياست بالا تر از حقوق است يا نيست؟ دومين تحول ،گرد هم آگاه ساخت: که از انقلاب روسیه الهام م یگرفتند
مانند آقايان جمشيد طاهری پور و بشر يا برپا داشتن ديوارهای تصوری، آمدن نمايندگانی از آن گراي شها در حضرت اشرف آقای وثوق الدوله در روزنام ههای «ایران»« ،زبان آزاد» و چه کارها ساخته است.
رضا سياوشی راهی به برونرفت از مخالفت کرد (در درون به نظر برلين ،و با ابعاد بزر گتر ،در بروکسل «نوبهار» اندیش ههای خود را منعکس تروتسکی م یداند که ارتش روسیه
بن بستی که چپ ايران خود را در م یرسد که جز بحث بی اعتبار اصلاح در پايان سال بود .بروکسل اين رئی سالوزراء و وزیر امور خارجه م یکردند .انتشار روزنام ههای متعدد دیگر حاضر به جنگ نیست و در
آن انداخته است نشان میدهند طلبی چيزی در برابر آن نيست و ويژگی را علاوه بر ابعاد بزرگ خود دوستدار برحسب دستورالعمل که هرکدام سازی جداگانه م ینواختند حقیقت ،با ترتیباتی که آغاز شده
(ستيزه جوئی سودا زده obsessive روشنفکران اسلام یهم بيش از بيش داشت که برای نشستن و گفتن و دولت متبوعۀ خود افتخاراًب هاستحضار بر نابسامانی اوضاع در کشور جنگزده جز این هم انتظاری نباید داشت .در
با هواداری پادشاهی مشروطه)، به روشنفکران مسلمان دگرگشت برخاستن نبود .بح ثهای جهت دار اولیای دولت ایران م یرساند که نظر و از هم گسیخته میافزود .دولت قشون روسیه سرهن گها آشپز شدهاند
نويسندگان و سياسيکاران ديگری آن به اعلام مواضع روشن و گزينش به اعلام اخیر دولت آلمان دائر به علاءالسلطنه برای محدود کردن و آشپزها سرهنگ .در بیمارستانهای
همچنان در ادامه سياس تهای يک ساختار کوچک و مقدماتی برای قصد تجدید جنگ تح تالبحری در مطبوعات ،مقررات تازهای در نظر نظامی دستور فوری عملیات جراحی
شکست خورده به دفاع از جمهوری مورد عموم سفائن ،بدون رعایت و گرفت و از آن جمله ،انتشار روزنامه را را باید کمیته سربازها صادر کند.
اسلام یيا از ميان بردن ملت ايران به استثناء سفیر کبیر آمریکا و هیأت که تا آن زمان منوط به اجازۀ وزارت م یگویند یک هنگ از سپاهیان روس
نام حق تعيين سرنوشت ملي تهای سفارت مشارالیه از برلن بهفوریت معارف بود موکول به کسب اجازه از در جبهۀ جنگ تو پها و اس بهای
ايران (که در چند هفته «يا»ی آن احضار و تذکرۀ سفیرکبیر آلمان و
برداشته شد و مل تهای ايران جايش اجزاء او در واشنگتن نیز بدون تأخیر هیأت وزیران کرد. خود را به آلمان یها فروخت هاند!»
پیمان صلح بین روسیه و آلمان
را گرفت) فرو م یغلتند. داده خواهد شد. دو تصویبنامۀ هیأت وزیران چنین (و متحدین آن :اتریش ،رومانی،
از اينها که بگذريم گروه ديگری رئیس جمهوری نم یخواهند تصور مقرر م یداشت: عثمانی) ،منافع ملی ایران را منظور
میماند ،از همه بيشتر مانده در کنند که دولت آلمان واقعاً تهدیدات مصوبۀ یکم میداشت .اسد بهادر ،وزیر مختار
گذشتهای ،که با همه کوش شها خود را بر ضد تجارت دول بیطرف ایران در پطروگراد به تهران گزارش
پيوسته دور تر م یشود و قدرتی که ب هموقع اجرا گذارد ولی اگر به چنین ماده اول ـ مادام که قانون هیأت داد« :دولت امپراتوری عثمانی و
پيوسته از آن م یکاهد .در آن زما نها اقدامی مبادرت شود رئیس جمهوری منصفه از مجلس شورای ملی دولت جمهوری روس متعهد م یشوند
که انقلاب جنسی هنوز روی نداده از کنگره اختیار خواهد خواست برای نگذشته ،شکایات راجع به مطبوعات استقلال و تمامیت خاکی و ترقیات
بود ،در آن جهان مرد سالار ،م یگفتند حفظ اتباع آمریک که در دریاهای بدون هیأت منصفه در محاکم عدلیه آزادانۀ ایران را بشناسند .دولتین
خان مها قدرت دارند زيرا میتوانند مختلف به هر قسم کسب و تجارت رسیدگی و محاکمه خواهد شد .وزارت متعاهدتین تمام قراردادهای سابق
بگويند نه .در آن ضرب المثل ،حد صل حآمیز قانونی اشتغال دارند تمام عدلیه یکی از شعب محاکم را برای بی نالمللی را که ب هقصد ایجاد منطقه
سنی پوشيده ای هم بود که نم یبايد
قوای ملی را ب هکار برد...
فراموش شود.